اخبار ویژه
زمزمه افراطیون مشارکت درباره رای نیاوردن چند وزیر ناهمسو
افراطیون مجلس ششم ضمن زمینهچینی برای رای ندادن به برخی وزرای پیشنهادی ناهمسو میگویند رای نیاوردن چند وزیر، بحرانزا و تضعیف دولت نیست.
روزنامه آرمان از قول احمد شیرزاد نوشت: رای ندادن به برخی وزرا تضعیف دولت نیست. مجلس تقریبا میان 3 فراکسیون اصلی اصولگرایان اقتدارگرا، اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان تقسیم شده است. بدین جهت پیشبینی برای این مجلس سخت است. در این راستا اگر فراکسیون امید بخواهد بر برخی از این وزرا نظر منفی یکجانبهای بدهد، راستها و مستقلین گردهم جمع خواهند شد و ممکن است نهایتا کار به جایی برسد که موجبات شکست فراکسیون امید فراهم آید. از این رو فراکسیون امید نباید وارد بازی از پیش باخته شود. نمایندگان فراکسیون امید میتوانند ارزیابی دقیقتری نسبت به آرای مجلس داشته باشند و در این راستا اگر چنانچه مطمئن نیستند که میتوانند وزیری را که خلاف دیدگاهها و انتظارات اصلاحطلبان است از اکثریت بیندازند بهتر است خیلی روی آن مانور ندهند و اجازه دهند کارها مسیر طبیعی خود را طی کند. البته میشود در نطقها و سخنرانیها روی نقاط ضعف وزرای پیشنهادی دست گذاشت، به دولت هشدارهای لازم را داد و صحبتهای اصلی را انجام داد، اما چنانچه فراکسیون امید با قطعیت بگوید که فلان وزیر را از اکثریت میاندازیم و نتواند این عمل را انجام دهد، صورت خوشی نخواهد داشت و وجهه مجلس بهخصوص فراکسیون امید را تضعیف خواهد کرد.
به عبارت دیگر فراکسیون امید زمانی وارد بازیهای اعلام شده خواهد شد که از همراهی نسبی برخی دیگر از فراکسیونها مطمئن باشد. آنگونه که از وضع مجلس شنیده میشود فراکسیون امید در وضعیت اکثریت نیست البته شاید اقلیتی قابل توجه باشد اما رای قاطع ندارد. بدین جهت بازیای که نتیجه آن اعلام باخت جریان اصلاحات است، نباید انجام شود. ذکر این نکته ضروری است که رای ندادن به برخی از وزرای پیشنهادی کابینه به هیچ وجه نباید تضعیف دولت آقای روحانی تلقی شود بلکه مجلس حق قانونی خود را در این زمینه انجام میدهد.
اگر برخی از وزرای پیشنهادی هم رای نیاورند به معنای عدم هماهنگی مجلس و ریاست جمهوری نیست بلکه بدین معناست که مجلس مشورت خود را در صحنه عمل گذاشته و اکنون نظر خود را اعمال میکند. از سوی دیگر این گلایه از دولت وجود دارد که در مجموع کار خود با مجلس نسبت به فراکسیون امید مقداری کم لطفی میکند و تصورش بر این است که صرفا بهخاطر کار کردن با هیئت رئیسه مجلس، بخشی از سایر فراکسیونها را نیز همراه خود دارد اما این محاسبه صحیح نیست.کم لطفی دولت به فراکسیون امید محاسبهای اشتباه خواهد بود. روشی که آقایان ربیعی و واعظی در پیش گرفتند چندان مورد قبول نبوده و فشار آوردن به سران اصلاحات برای همراه کردن رای فراکسیون امید به هیچ وجه کار موجهی نیست.
روزنامه آرمان همچنین از قول محمد کیانوشراد دیگر عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم نوشت: رأی نیاوردن چند وزیر بحرانزا نیست.
تیم اقتصادی دولت همچنان فاقد فرماندهی و استراتژی است
تیم اقتصادی دولت یازدهم با مشکلات عدیده و اختلاف مواجه بود و رئیسجمهور باید برای این مشکل در دولت جدید چارهجویی کند.
روزنامه خراسان دراینباره نوشت: یکی از مهمترین مشکلات تیم اقتصادی دولت یازدهم، نبود هماهنگی و انسجام بین دستگاههای اقتصادی بود، مشکلی که به خاطر نبود یک فرمانده یا استراتژیست اقتصادی صاحب قدرت و نفوذ در تیم اقتصادی، تبدیل به یک معضل اساسی شده بود. مثلا آنجا که وزارت صنعت و بانک مرکزی درباره چگونگی اجرای طرح کارت اعتباری و تامین منابع آن اختلاف نظر جدی پیدا کردند، کسی نبود که به غائله پایان دهد. اختلاف و تنشها به بیعملی منجر و رکود در سال ۹۴ تعمیق شد. اجرای بسته خروج از رکود نیز در کش و قوس دو نهاد ابتر ماند. مثالها در این حوزه کم نیست؛ اختلاف بانک مرکزی و وزارت اقتصاد درباره اصلاحیه قانون بانکداری نیز از این دست است، اختلافی که سبب تعلل چندین ماهه در ارائه لایحه شد و نهایتا کار به تفکیک اصلاحیه به دو لایحه و مطرح شدن لوایح دوقلو کشید، لوایحی که هنوز هم به مجلس ارائه نشده است. اختلافات وزارت رفاه و وزارت بهداشت در مورد طرح تحول سلامت هم از این دست است.
این روزنامه حامی دولت میافزاید: همین موضوع برخی اصلاحات را به تعویق انداخت و برخی فرصتها را تلف کرد و هزینههایی به اقتصاد تحمیل کرد. علت اصلی این موضوع نیز در سطح اول ناهماهنگی، در سطح دیگر نبود یک فرمانده و در عمیقترین سطح، نبود یک استراتژی واحد و یک استراتژیست اقتصادی تمام عیار و صاحب نفوذ در دولت بود. اوج خلاء استراتژی غالب در دولت آنجا بود که برخی از وزارتخانهها علیه قیمتگذاری و سیاستهای دستوری قیام و برای حذف سازمان حمایت تلاش میکردند اما معاون اول و معاونت اجرایی رئیسجمهور، فهرست بلندبالایی از کالاها برای کنترل قیمتها تصویب و ابلاغ میکردند!
معاون اول رئیسجمهور با وجود تلاشهای قابل احترامی که در حوزههای اقتصادی داشته نتوانسته است نقش فرمانده اقتصادی را بازی کند. مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور نیز قدرت بازی چنین نقشی را نداشت؛ مثال بارز آنجاست که او مدام از بحرانهایی چون صندوق بازنشستگی میگفت اما همین اواخر طرحهایی تصویب شد که این بحرانها را تشدید خواهد کرد.حالا و با همه این معضلات، کابینه دوازدهم معرفی شده است و متاسفانه باز هم مدیرانی کاملا اجرایی بر سر کار آمدهاند. اگرچه تجربه و قدرت اجرایی آنها، ممکن است در برخی حوزهها گرهگشایی کند اما به یقین این تیم اقتصادی عمدتا اقتصاد نخوانده نخواهند توانست با ادبیاتی مشترک با هم سخن بگویند و تنشها و اختلافات را از بین ببرند. اگرچه امید است این اختلافات پیش نیاید اما در نبود استراتژیستی قدرتمند برای خطدهی به سیاستها، احتمال آن کم است. به ویژه هم اینک که اقتصاد ثبات یافته است و به تصمیمهای اساسی، بلندمدت و فرادستگاهی برای حل معضلات متعدد اقتصاد نیاز داریم.
مشاور خاتمی: روحانی مدیون ماست نه ما مدیون روحانی!
در حالی که اصلاحطلبان بیشترین سهم را در کابینه دوازدهم گرفتهاند، مشاور رئیس دولت اصلاحات مدعی شد: حیات اصلاحات را به دولت وصل کردن جفاست.
محمدرضا تاجیک در گفتوگو با آرمان گفت: ما بهطور فزایندهای موفق بودیم که جریان اعتدال را به لحاظ گفتمانی بیشتر به سوی دقایق و روح اصلاحطلبی بکشانیم که این هم موفقیتی بزرگ است اما باید ببینیم دولتی که شکل میگیرد چه در چینش کابینه و چه در آن گفتمانی که بر کنشها و واکنشها مسلط میشود، در سیاستها، تصمیمها، تاکتیکها و استراتژیهای دولت آیا گفتمان اصلاحطلبی حضور دارد و حاملان و عاملانی وجود دارند که اگر این گفتمان خواست نشست و رسوب کند از عهده این کار برآیند؟ کار را باید به کاردان و اهلش سپرد. بالاخره افرادی که با گفتمان اصلاحطلبی هماهنگی ندارند، فهمی از آن ندارند یا حتی مخالف بسیاری از دقایق آن هستند، نمیتوانند حامل چنین گفتمانی باشند و آن را نشر دهند. از اینرو امر در این میان بینالامرین است.
برخی معتقدند چون اصلاحطلبان بازگشت به ساحت سیاست در کشور را مدیون حسن روحانی هستند با وجود عملکرد انتقادآمیز دولت در برخی حوزهها، اصلاحطلبان بهدلیل آنچه تعامل میخوانند، انتقادات تند و صریحی را روانه دولت نمیکنند. ارزیابی شما چیست؟
تاجیک در پاسخ این سؤال گفت: این مسئله دلآشوبی گروهی از اصلاحطلبان است که حیات و ممات اصلاحطلبی را در این میبینند که مجالی در فضای قدرت برایشان فراهم شود. بنابراین آنگاه که میتوانند سهمی از قدرت داشته باشند فرض را بر این میگیرند که حیات و کنشگری دارند و اگر سهمی در قدرت و سیاست نداشته باشند فرض را بر این میگذارند که صحنه بازی از آنها گرفته شده و برای اینکه بلد نیستند در عرصه فرهنگی و اجتماعی جامعه بازی کنند، تمام بازیگری خود را در زمین قدرت خلاصه کردهاند. از اینرو من اساسا با این تفکر مشکل دارم و این تفکر را از اساس قابل نقد میدانم. اینکه ما فرض کنیم حیات اصلاحطلبی مدیون کسانی است که به ما اجازه دادند از فضای قدرت نصیبی ببریم و حظی ببریم و جایی در سریر قدرت بنشینیم، این مسئله را به حیات اصلاحطلبی وصل کردن خطایی فاحش و جفا به جریان اصلاحطلبی است. اساسا بر این تصور و تحلیل نیستم که جریان اعتدال از یک پشتوانه اجتماعی وسیعی برخوردار بوده که به سبب آن پشتوانه، مشروعیت و مقبولیت مردمی توانسته هژمونیک و آلترناتیو برتر شود و در این راستا با بالا رفتن خود دست اصلاحطلبان را نیز گرفته و از ته چاه بالا آورده است؛ این تحلیل غلطی است. آن کسانی که سازمان رأی و پایگاه اجتماعی این جریان را ایجاد کردند، اصلاحطلبان بودند. این جریان اصلاحطلبی است که در بدنه اجتماعی و ریزبدنههای جامعه حضور دارد، چون اعتدال که اساسا شکل جریانی و گفتمانی نداشت. بنابراین باید توجه داشته باشیم که برای اصلاحطلبی هویت تبعی ایجاد نکنیم و جریان اصلاحطلبی را وامدار و باردار عدهای ندانیم.
دست پیش وزیر پس از چند مورد تندی و اهانت
وزیر بهداشت میگوید قصد داشته مجددا نامزد وزارت نشود اما چون قول دادهاند که رسانهها به او حمله نکنند، مجددا پذیرفته تا وزیر شود.
خبرنگار روزنامه شهروند از قاضیزاده هاشمی پرسید«حاشیهها و حملههایی که در این مدت، به سمت وزارت بهداشت نشانه رفته بود، چقدر شما را در گرفتن تصمیم ماندن یا رفتن، مردد کرده بود» وزیر بهداشت در پاسخ گفت: بله همین طور است، شما (خبرنگاران) شهادت میدهید که در طول تاریخ وزارت بهداشت این میزان از حاشیهسازی و حمله به وزارت بهداشت و شخص وزیر در این چهار سال، هیچوقت سابقه نداشته است. امیدوارم با قولهایی که داده شده، شاهد این حاشیهسازی حداقل از طرف دستگاههای خبری که حکومتی هستند، نباشیم.
حمله برخی رسانهها علت تردید شما بود؟
یکی از تردیدها این بود و اطمینان داده شد که در دولت دوازدهم تکرار نمیشود، امیدوارم همینطور شود.
قاضیزاده هاشمی پیش از این در پی انتقال مطالبات مردم محروم بدره به وی از سوی فرماندار این شهر، به فرماندار در جمع توهین کرده و گفته بود «تو نماینده مردمی یا دولت؟ بیشعور! اگر گذاشتم یک روز دیگر در این پست بمانی!». او البته با اعتراض رسانهها مجبور به عذرخواهی شد.
وی همچنین خردادماه گذشته در واکنش به سؤال خبرنگار روزنامه قدس گفته بود مگر شما مزدورید؟ هر چرتی را که به شما میدهند، نباید بپرسید، آدم از گرسنگی بمیرد بهتر از این است که برای این روزنامه کار کند(!)
انتخاب غریب برای محیطزیست
یک روزنامه اصلاحطلب، انتصاب رئیس جدید برای سازمان محیطزیست را غریب و محل انتقاد خواند.
روزنامه قانون نوشت: عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ایران شد؛ شوک بزرگ خبری که روز گذشته فعالان، کارشناسان و استادان محیطزیست کشور را متعجب کرد. کلانتری تنها فردی بود که در میان گزینههای مطرح شده برای ریاست سازمان محیطزیست، چندان پایگاه مردمی در میان فعالان محیطزیست نداشته و بارها فعالان محیطزیست خواستار عدم انتخاب او از سوی رئیسجمهور شده بودند. انتخابی که با شعار محیطزیستی دولت، تناسبی ندارد.
کلانتری طرح خودکفایی گندم را در دولت اصلاحات کلید زد در سالهای 83 و 84 کشور به خودکفایی در تولید گندم رسید، خودکفایی که عمر کوتاهی داشت و تنها یک سال پس از آن، ایران دوباره مجبور به واردات گندم شد.
طرح طوبی یکی دیگر از فاجعههای دوران وزارت کلانتری در جهاد کشاورزی است. یک خودکفایی دیگر که این بار به بهای نابودی خاک ایران تمام شد طرحی که در اوایل دهه هفتاد در کشور به دستور کلانتری وزیر وقت اجرا شد در طرح طوبی زمین به باغداران واگذار شده و تسهیلات دولتی نیز در اختیار آنها قرار میگرفت. طوبی برای خودکفایی ایران در تولید روغن اجرایی شد براساس شواهد نهالهای زیتونی واگذار شده به باغداران در طرح طوبی، هماکنون پس از گذشت بیش از دو دهه به ثمر ننشستهاند. اما این طرح علاوه بر اینکه هدر رفت بیتالمال برای ایجاد باغهای بیثمر بود بلکه زمینهساز تغییر کاربری اراضی کشاورزی در ایران نیز بود تغییر کاربریهایی که سرانجام آن فرسایش و نفوذناپذیری خاک و سیلابهای این روزهای کشور است.
محصولات تراریخته به کشور و استفاده از آنها اعتراض کرده است. اما با انتخاب یک حامی محصولات تراریخته چگونه انتظار برخورد یا اعتراض به این مسئله در کشور میرود خود از تولید و واردات محصولات تراریخته حمایت کرده و پشت پرده مخالفت بامحصولات تراریخته را دلایل اقتصادی دانسته است.