از هراره تا تهران - 12
طی نامهای به رئیس عدم تعهد در سال ۱۳۶۵ صورت گرفت
اعلام انزجار مردم عراق از تجاوز صدام به خاک ایران
سهشنبه، 11 شهريور 1365
تازه آفتاب درحال طلوع است که آقاي خامنهاي و همراهانشان به حياط ويلا ميآيند. آقاي خامنهاي طبق عادت شروع مي کنند به پياده روي تند. بقيه هم همراه با مهندس ميرسليم نرمش ميکنند. آقاي ميرسليم خودش ورزشکار است و معمولاً در سفرها ورزش صبحگاهي را برقرار ميکند. بعد از نرمش، صبحانه ميخورند و آماده ميشوند تا براي روز دوم به سالن اجلاس بروند.
امروز مهمترين روز اين سفر براي گروه ايراني است؛ روزي که قرار است آقاي خامنهاي بهعنوان رئيسجمهور ايران، براي اولين بار در يک اجلاس بينالمللي سخنراني کنند. تمام ايرانيانِ آمده به هراره، بارها خطبههاي ايشان را در نماز جمعة تهران شنيدهاند و امروز منتظرند تا آن بيان گرم و محکم و جذاب و پرنفوذ را در ميان نمايندگان حدود صد کشور جهان در جنوب قارة آفريقا بشنوند. متن اصلي سخنراني، پيش از سفر آماده شده است. چندين روز قبل از سفر، آقاي خامنهاي بعد از مشورتها و گرفتن نظرات، متن سخنراني را تنظيم، و بعد، از منظرهاي مختلف بازخواني و اصلاح ميكنند. کار متن تمام نشده بود که حاج احمد آقا تماس گرفتند و گفتند که امام ميخواهند زودتر آقاي خامنهاي را ببينند. اين نوع پيگيري از طرف امام معمول و عادي نبود و معلوم بود اين اجلاس و حضور آقاي خامنهاي در آن، براي امام خيلي اهميت دارد.
آقاي خامنه اي همراه با متن نطق، خدمت امام مي رسند. اين ديدارهاي خصوصي خيلي لذت بخش هستند؛ زانو به زانوي امام نشستن، دستشان را سر فرصت بوسيدن و جمالِ چهره شان را از نزديک زيارت کردن. تيم حفاظت آقاي خامنه اي هم همراه ايشان وارد شده اند و توفيق پيدا مي کنند که دست امام را ببوسند. آقاي خامنه اي به بقية تيم حفاظت هم که آن وقت نوبتشان نبود، گفته اند به جماران بيايند تا قبل از سفر به هراره، امام را ببينند. امام متن را مي گيرند تا بخوانند و سفارش ها و صحبت هايي هم بين استاد و شاگرد رد و بدل مي شود.
متن خيلي زود از طرف امام برگشت. امام ريزبهريزِ متن را خوانده و در جاهايي هم نظر داده بودند. آقاي خامنهاي با توجه به نکات حضرت امام، آخرين اصلاحات متن را انجام مي دهند تا با خود به هراره ببرند. حالا ديگر اين صفحات، از محکمترين و ارزشمندترين متون صادره از طرف انقلاب اسلامي است که قرار است با لحن کوبنده و گرم امام جمعة امالقراي اسلام ناب محمدي، بر سر ظالمان جهان کوبيده شود و دل مستضعفان را گرم کند.
متن 35 صفحهاي اصلي حاضر بود؛ اما يکي، دو صفحه، شب قبل به آن اضافه شد. جواب حرفهاي عرفات بايد در همين اجلاس داده شود.
ماشينهاي تشريفات، با تيم اسکورت جلوي در منتظر هستند. آقاي خامنهاي و همراهانشان، به سمتِ سالن اجلاس حرکت ميکنند.
امروز در خيابانِ عريض منتهي به سالن، خبري از کودکان استقبالکننده نيست؛ در عوض درختان مرتب و بلندِ استوايي از مهمانها استقبال ميکنند. در هر صد متر، يک نيروي پليس خبردار ايستاده است که هنگام عبور کاروان ماشينها و تيم هاي اسکورت، احترام نظامي ميگذارد. لباسهاي يشمي اين نيروها، در کنار آن درختها، نمايي تمامرخ از آفريقاي سياه را به تصوير ميکشد. افسران عاليرتبه، کت و شلوار کرم با کروات تيره به تن دارند. روشني لباسِ آنها، رنگ پوستشان را تيرهتر نشان ميدهد. بعضاً در ميان اين افسران، افراد سفيدپوست هم ديده ميشود. كلاً در نگاه به روابط سفيدپوستان و سياهپوستان، ناظر بيروني، ناخودآگاه احساس دافعهاي نسبت به سفيدپوستان زيمبابوه دارد و بعضي رفتارهاي تحقيرآميز آنها نيز معمولاً اين احساس را تأييد ميکند. فقط در ميان کودکانِ خردسال است که سياه و سفيد کاملاً يکسان با هم بازي ميکنند. و اين صحنهاي است که مقامات عالي رتبة کشورهاي غيرمتعهد از ديدن آن محرومند، مگر اينکه خبرنگار و عکاسي از اينطرف و آنطرف شهر برايشان خبر و توصيفي بياورد.
با نزديک تر شدن به سالن اجلاس، تعداد نيروهاي امنيتي و پليس بيشتر ميشود. سالن اجلاس توسط مهندسان و معماران يوگسلاوي ساخته شده است. هر چقدر در فضاي بيرون اين ساختمان، آفريقا خودنمايي ميکند، خودِ ساختمان اجلاس و داخل آن، تفاوتي با ساختمانهاي مشابه غربي ندارد. نماها اکثراً از سنگهاي گرانيت با رنگهاي متفاوت است.
جايگاه رئيس و هيئت رئيسه، ميزي کشيده با پنج صندلي است که جلوي آن را کاملاً با گل و گياه پوشاندهاند؛ جلوي جايگاه و در سمت چپ، تريبون سخنراني است و پشت سر آنها، پرچم کشورهاي عضو؛ و بر ديوار، طرحي آفريقايي با رنگ سورمهايِ سير دارد که بالاي آن آرم اجلاس هشتم، نصب شده است. در ميان سالن هم چند نقطهاي گلکاري شده است. همة گلها و گياهها، آفريقايي و مشخصاً پر رنگ هستند.
آقاي خامنهاي در ميان حلقهاي از محافظان وارد ساختمان ميشوند. مانند ديروز، پاسدارها تا درِ سالن اصلي ميآيند و از آنجا به جايگاه خودشان ميروند. نيروهاي امنيتي زيمبابوه خيالشان نسبتاً راحت شده است که درگيريِ خاصي بين محافظان ايراني و بعثي اتفاق نميافتد.
امروز صبح، خبري در ايران پخش شده که هنوز آن چنان در زيمبابوه منتشر نشده است؛ مسلمانان عراقيِ ساکن سوريه، براي موگابه تلگرام فرستادهاند:
«رياست محترم کنفرانس هشتم عدم تعهد، ما مردم عراق که در اثر ظلمها و خشونتهاي رژيم ديکتاتور صدام، از کشور خود رانده شدهايم، از شما درخواست ميکنيم رژيم بعث عراق را از جنبش عدم تعهد اخراج کنيد و نمايندگي مردم عراق در جنبش را به مجلس اعلاي انقلاب اسلاميِ عراق واگذار کنيد. رژيم بعثي صدام، بدون هيچ حقي، به کشور مسلمان ايران حمله و تجاوز کرده است که ما از اين عمل اعلام انزجار و بيزاري ميکنيم. علاوه بر اين، رژيم صدام در داخل کشور نيز ظلمهاي فراواني به مردم مظلوم عراق کرده است. اعدام هزاران تن از اقوام مختلف، زنداني و شکنجه و اخراج کردن تعداد فراواني از مردم و توقيف اموال آنها، بخشي از ظلم و ستم بعثيها در حق مردم عراق است. در همين ساعت، بيش از نيمميليون نفر از مردم توسط مأموران بعثي زنداني شدهاند که از سرنوشت آنها خبري در دست نيست. بيشک، چنين رژيم سفاکي، حق عضويت در آن نهادِ عدالت خواه و صلحطلب را ندارد. با تشکر، عراقيهاي ساکن سوريه.»
روزگذشته در جريان عمليات کربلاي دو، در منطقة حاج عمران، تيپ نُه بدر شرکت کرده بودند و با نيروهاي بعثي عراق جنگيده بودند. تيپ نُه بدر با بقية نيروهاي سپاه فرق ميکند؛ تمام نيروهاي اين تيپ عراقي هستند!
آن شب سه گردان از مجاهدان عراقي، که يا از عراق اخراج شده يا فرار کرده بودند، با يک گردان از اسراي عراقي داوطلب، بهطرف کشور خودشان حمله کرده بودند، به اميد روزي که عراق را از دست اين کفار بعثي نجات دهند. اين اتفاق ميتوانست تمام واقعيت جنگ تحميلي را نشان دهد؛ جنگ را يک ديوانه، با حمايت و سفارش دشمنان اسلام، بر ايران و ملت خودش تحميل کرده بود. خيلي از اسراي عراقي، به زور اعزام شده بودند و اغلبشان در فرصتي که دست ميداد، خودشان را اسير ميکردند تا با برادران ايرانيشان نجنگند. روحية اين رزمندگان غريب در شب عمليات ديدني بود؛ به ياد سالهاي گذشته و سينهزنيهايشان در کربلا و حرم امام حسين، نوحه ميخواندند و سينه ميزدند و اشک ميريختند، آن شب، خلوص و غربت اين رزمندهها در اوج بود.
وقتي که قبل از گذشتن از ميدان موانع، مجبور به درگيري شدند، چهار، پنج نفر از مجاهدان عراقي خودشان را روي ميدان مين و سيمخاردار انداختند تا بقيه از روي پيکرشان عبور کنند و جلو بروند.
اينها واقعيتهايي است که همين شبِ قبل، در جبهههاي ايران اتفاق افتاده؛ اما هيچکدام از سران جنبش عدم تعهد آنها را باور ندارند. مردم دنيا در چنبرة اطلاعاتي رسانههاي غربي و وابسته، تصوري بسيار متفاوت از جنگ دارند و حتي خيليها باور کردهاند که ايران آغازگر جنگ است تا کشورگشايي کند و رئيس کشورهاي اسلامي شود! جلسة امروزِ اجلاس يک فرصت محدود و کمتکرار براي رساندن حرف انقلاب اسلامي و صداي مظلوميت مردم مسلمان به گوشهاي هنوزشنوا است.
آقاي خامنهاي با همراهانشان وارد سالن ميشوند. گوشة رديفِ اولِ صندلي ها، نام جمهوري اسلامي ايران به زبان انگليسي روي ميز قرار دارد.
آقاي خامنهاي ضمن خوشوبش و سلاموعليک با برخي سران، به آن سمت ميروند و روي صندلي اول مينشينند. «ضياءالحق» رئيسجمهور پاکستان که ميزش عمود به ميز ايشان است، به احترام بلند ميشود، آقاي خامنهاي هم بلند ميشوند، سلام ميکنند و دست ميدهند. چند دقيقه بعد موگابه جلسه را آغاز ميکند.