آه و ناله، مالهکشی و سکوت /واکنش اصلاحطلبان به ترکیب کابینه(خبر ویژه)
عباس عبدی میگوید تغییرات کابینه موجب سرخوردگی در میان اصلاحطلبان شده است.
وی ضمن یادداشتی در روزنامه اعتماد و درباره معرفی کابینه جدید خاطرنشان کرد: واكنشها از جانب حاميان آقاي روحاني كمابيش قابل انتظار بود. عدهاي آه و ناله سر دادند كه اين كابينه مطابق راي ٢٤ ميليون نفر نبود و هيچگاه هم مشخص نشد كه از كجا نظرات آن ٢٤ ميليون را به دست آوردهاند و آن را نمايندگي ميكنند. اين گروه به نوعي معتقد بودند كه كوه موش زاييد. به ويژه با قولها و وعدههايي كه شنيده بودند، انتظار ديگري داشتند. در مقابل گروه ديگري گفتند همين خوب است و به موانع شكلدادن يك كابينه اشاره كردند. در حالي كه از چهره برخي افراد اين گروه ميتوانيد بخوانيد كه چه فشار رواني را تحمل ميكنند تا چيزي را بگويند كه قبول ندارند و مطابق آموزهها يا انتظارات پيشين خودشان نيست! گروه ديگري نيز فعلا سكوت كردهاند تا ببينند چه پيش خواهد آمد. وی میافزاید: نخستين ايراد مهم اين است كه سن كابينه به جاي كاهش، افزايش هم داشته است.
چرا كابينه جوان نشد؟ تقريبا اتفاقنظر بود كه ميانگين سن كابينه بالاست و بايد كاهش يابد. در اين مورد قول و قرارهاي زيادي هم داده شد ولي در عمل هيچ اتفاق مثبتي جز اضافه شدن يك وزير متولد دهه ١٣٦٠ رخ نداد. تازه يكي از بيشترين مخالفتها نيز با همين وزير پيشنهادي است!
عبدی ادامه میدهد: مسئله اصلي جوانگرايي نيست. موضوع، خلاص شدن از انحصار مديريتي است. انحصاري كه با توجيهات گوناگون شكل گرفته و عناصر مقوم خود را نيز ايجاد كرده است و بسيار بعيد است كه از درون خود تن به تغييرات دهد... حتي اگر آقاي رئيسجمهور صادقانه هم شعار جوانگرايي داده باشد در عمل و به دلايل فوق اين هدف محقق نخواهد شد. به علاوه مشكل فقط در جوان نبودن مديران نيست. اگر انعطافپذيري يا تحولپذيري نظامهاي اداري كاهش يافته باشد و محافظهكاري در برابر فشارهاي بيرون هم به عنوان يك اصل پذيرفته شود، در چنين ساختاري جوانان ناكارآمدتر خواهند بود. زيرا سرمايه اجتماعي لازم براي عبور از اين موانع را در اختيار ندارند.
عبدی با اشاره به شعارهای انتخاباتی روحانی نوشت: وی صرفا به بيان ضمني وعدههايي پرداخت كه پس از انتخابات متوجه شد حاضر به پذيرش هزينههاي انجام آن نيست. لذا در مورد هيچكدام از اين شعارها نهتنها پيشرفتي نشد كه شايد خلاف انتظارات هم بوده و اين رفتار ميتواند منشأ نااميدي و بياعتمادي شود.