به بهانه بیانیه اخیر برخی از تهیهکنندگان سینمای ایران
تهدید جریان انقلابی در عرصه فرهنگ و هنر
سخنی با تهیهکنندگان سینما
از دوم خرداد 76 که به مدد سیاستهای وزارت ارشاد مرزهای اخلاق به اسم آزادی مورد تهاجم و حمله قرار گرفت تا امروز که برخی تهیهکنندکان عرصه سینما ذائقه مصرفکنندگان را تا پایینترین حد تنزل داده و هیچ تعهدی بر رعایت مرزهای عرف، اخلاق، قانون و شرع برای خود قائل نیستند؛ هنرمندان مردمی و متعهد و جریانهای انقلابی در عرصه هنر به بدترین شکل از سوی جریان تمامیتخواه به اسم آزادی و... مورد هجمه، تهدید، تخریب و انتقام قرار گرفتهاند. در طول قریب به 20 سال گذشته آن قدر آش شور بوده که به اذعان دولتیها قریب به 200 فیلم بعد از ساخت مجوز اکران نگرفته است.
سؤال این است که اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد با کدام معیارها به کارگردانان و تهیهکنندگان مجوز ساخت فیلم را اعطا میکند که مجدداً مجبور به توقیف و جرح و تعدیل آنها شود؟!
کجای کار مشکل دارد که کارگردانانی چون کاهانی و از این دست که یافتن پرستیژ را در توهین به دین مردم میدانند هم، صریحاً اذعان دارند فیلمی که ساختهاند مطابق فیلمنامه اولیه برای دریافت مجوز نبوده است! (روزنامه شرق 21 تیر)
این در حالی است که رقم بیشماری از این دست فیلمها با وامهای کلان دولتی و از جیب این ملت ساخته شدهاند. آیا راهی وجود ندارد که سازمان سینمایی مجوز اکران را مشروط به ساخت فیلم مطابق فیلمنامه تصویبشده نماید؟ و کارشناسان آن اداره و یا نهادی دیگر بر روند ساخت فیلم نظارت کند و پس از ساخت فیلم به دلیل انحراف برخی کارگردانها از معیارهای اعلامی که این روزها بیشتر از حد طبیعی شده است؛ افکار عمومی را مشوش نکرده و کارگردان بدعهد را مدعی ننمایند؟!
سؤال دیگر این است که این دست از کارگردانها و تهیهکنندگان حاضر هستند با همسر و فرزندان نوجوان خود به سینما رفته و با هم به تماشای فیلمهایی که حریمهای اخلاق و انسانیت را زیر پا گذاشته، با توجیه انعکاس واقعیات جامعه به تماشا بنشینند؟!
واقعیات جامعه امروز ایران فقط سیاهیها هستند؟! آگراندیسمان و انعکاس فقر و محرومیت و تلخیهای جامعه و رفتار آسیبخوردگان اجتماعی بدون ارائه راهحل و امید دادن به زندگی برای افرادی که درگیر این آسیبها شدهاند؛ تکلیف هنرمند مردمی نیست؟! نباید در فیلمها به نسل جوان اعتماد به نفس داد؟! نباید قضاوت صحیح و نگاه همهجانبه به تماشاگران را آموزش داد؟!
البته از دولتی که آزادی فراگیر را بدون تعریف و تعیین حد و مرز آن، برای جلب نظر سادهاندیشان شعار انتخاباتی خود قرار میدهد؛ انتظار رعایت حریم اخلاق را نمیتوان داشت!
اگر هم در این میان هنرمندان دلسوز اثری تولید کنند، اثرشان بایکوت میشود. اگر اظهارنظر و نقد به برخی فیلم بنمایند، مورد هجمه و تهدید و توهین- دولتیها و برخی نمایندگان- قرار میگیرند؛ چرا که ادعا میشود نظر غیرکارشناسی دادهاند و بدون تماشای فیلم و براساس شنیدهها حرف میزنند!
از دولت تدبیر و امید که مدافع حقوق مردم است انتظار شایستهای است که برخی از آن 200 فیلم (که پس از ساخت مجوز اکران نگرفتهاند) را با انتخاب خود برای نمایندگان مردم در مجلس اکران نماید و پس از آن تصمیم به رفع توقیف خودخواسته ارشاد بنماید. انشاءالله که سازمان سینمایی مجبور به پاسخگویی در برابر نمایندگان- ملت نخواهد شد که چرا این فیلمها تولید شدهاند تا ارشاد حکم به عدم اکران آنها دهد.
اما درد فراتر از این است. میگویند اگر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که از دیرباز مرکز پرورش هنرمندان مسلمان و مردمی و تولیدکننده آثار وزین و پاک بوده تصمیم به عدم اکران برخی فیلمهایی که حریم خانواده را شکسته، در سینماهای خود بگیرد؛ باید تنبیه شود!
این در حالی است که فقط کارگردانان و تهیهکنندگانی که با هزاران لطایفالحیل ارشاد را دور زدهاند و برخی کارشناسان دولتی و برخی نمایندگان مجلس حامی آنها حق اظهارنظر درباره سینما و فیلمها را داشته و دارند و از طرف دیگر مافیای حاکم بر سینمای ایران با زر، زور و تزویر کارگردانان مسلمان و انقلابی را خفه میکند.
شیرینکاری امروز شورای عالی تهیهکنندگان، مبنی بر صدور بیانیه مطبوعاتی و درخواست از شورای صنفی نمایش، برای تحریم سینماهای حوزه هنری به جرم صیانت از حریم خانواده تا زمان اصلاح رفتار حوزه هنری، از واقعیات تلخ غربت و تنهایی بچههای انقلاب در حوزه فرهنگ و هنر است.
مافیا و جریان تمامیتخواه حاکم بر سینمای ایران هر چه تلاش کند از ورشکستگی سینمای ایران به دلیل حاکم نمودن ابتذال در سینما نمیتواند فرار کند. مردم متدین و فهیم که هشت سال تهاجم دشمن بعثی را دفع کردند و پیوندی دیرینه با محرم و رمضان دارند خیلی وقت است سینمای مبتذل گیشهای را
تحریم کردند.
شورای عالی تهیهکنندگان و شورای صنفی نمایش این حقیقت را از میزان فروش فیلمهای گیشهای در طول 20 سال گذشته با توجه به رشد جمعیت اذعان خواهند نمود و اعتراف میکنند که اگر حمایتهای دولتی نبود، صدباره ورشکست شده بودند.
بنابراین تهدید هنرمندان انقلابی و حوزه هنری سازمان تبلیغات مشکل امروز سینمای ایران را حل نخواهد کرد.
احترام گذاشتن به اعتقادات مردم و رعایت حریمهای عرفی، دینی توسط معدود کارگردانان برج عاجنشین و بازگشت به چهارچوبها و معیارهای دینی راهحل جلوگیری از ورشکستگی سینماست.
سخن آخر با برخی تهیهکنندگان بیانیهنویس!
عدم اکران فیلم مورد نظر شما و از این دست فیلمها در تعداد محدود سینماهای حوزه هنری، چه تأثیری در گیشه سینمای ایران داشته که شما را چنین برآشفته کرده است؟!
مردم متدین از هنرمندانی که درد آنها را به دور از سیاهنمایی منعکس کرده و در تحکیم پایههای اخلاق و حریم خانواده کوشش میکنند، حمایت نموده و به تماشای فیلمشان در هر سینمایی که اکران شود؛ میروند.بنابراین تهدید سینماهای حوزه هنری، راه مناسبی برای بیرون راندن هنرمندان انقلابی از صحنه نیست. شورای عالی تهیهکنندگان سینما به جای صدور بیانیه و تهدید بهتر است با اعتقادات مردم فهیم و متدین و مسلمان آشتی کند!