اخبار ویژه
ما اصلاحطلبان درباره آمریکا صداقت نداریم
یک جامعهشناس اصلاحطلب، این طیف را به خاطر سکوت در برابر خیانتهای آمریکا متهم به بیصداقتی کرد.
محمدجواد غلامرضا کاشی در وبلاگ خود (زاویه دید) و ذیل تیتر «چرا این همه سکوت؟» نوشت: اگر تصور میکنیم که نظم جهانی یک بهشت تحقق یافته زمینی است پس خوب است روشنفکران صادقانه بگویند که الحمدلله الگوی آرمانی حیات سیاسی در جهان به رهبری آمریکا تحقق یافته و علنا به مدح و ثنای آن مشغول شوند. اما سوال این است که اگر چنین نیست و آمریکا در جهان شرارتهایی میکند، ستون حمایتکننده ستمهای بزرگی است که در اقصی نقاط جهان جاری است، پس چرا این جوانب از عملکرد آمریکا در زبان روشنفکران ایرانی هیچ جایگاهی ندارد؟
وی میافزاید: شاید روشنفکران و فعالان سیاسی تصور میکنند اگر آنها هم لب به سخن درباره آمریکا بگشایند، با رقیب خود در ایران همزبان میشوند و آنگاه بازار خود را از دست میدهند. به نظرم این پاسخ قانعکننده نیست.
وی با بیان اینکه شاید برخی روشنفکران و فعالان سیاسی از فشارهای آمریکا بر نظام سیاسی در دل شادند. فکر میکنند این سنخ فشارها، دست نظام سیاسی در داخل را خواهد بست.» مینویسد: به نظرم این شادی پنهان از وضعیتی ناصادقانه و مزورانه حکایت دارد. اثباتکننده آن است که پشت چهره اصلاحطلب، نیات مزورانه پنهان کردهاند. بنابراین باید به رقیب حق داد که چندان به آنها اعتماد نکند و مدعیات اصلاحطلبانه آنها را جدی نگیرد. نکته مهمتر اما این است که آنها باید بتوانند خود را قانع کنند که به جد مسئله آمریکا در ایران، بسط دموکراسی و حقوق بشر است. اگر نتوانند اثبات کنند که نمیتوانند، چه پاسخی به وجدان خود و مردم خواهند داد اگر روزی روزگاری آمریکا ایران را عرصه تاخت و تاز و حمله ویرانساز خود قرار دهد؟ روزی که دیگر نه از تاک نشان باشد و نه از تاکنشان.
روشنفکران منتقد ایرانی، اصولا به یک روایت سادهدلانه از نو لیبرالیسم دچار آمدهاند و اصولا قدرت نقد مناسبات بینالمللی را از دست دادهاند. اگر چنین باشد واقعا تحفهای است. برای اینکه حتی روشنفکران لیبرال عالم نیز این چنین در مقابل عملکرد رسوای آمریکا در بسیاری از مناطق جهان خاموش و ساکت ننشستهاند.
اصلاحطلبان نباید فراموش کنند که یکی از موانع تداوم مسیر اصلاحات در ایران، پیش و پس از انقلاب، آمریکا بوده است. از ماجرای نفت و دکتر مصدق بگذریم، قرار دادن ایران در محور شرارت در دوره سیدمحمد خاتمی را چگونه باید تحلیل کرد؟ در حال حاضر نیز عملکرد دولت آمریکا درخصوص برجام، واقعا شرمآور است.
این صورت خیالی که گویی فشار دولت آمریکا به ایران، فضای دموکراسیسازی در ایران را هموار خواهد کرد یک تصور باطل و خطرناک است. روشنفکران ایرانی با سکوت خود درباره آمریکا اجازه میدهند که این خیال خطرناک در میان عوام مردم توسعه پیدا کند.
به نظرم یکی از شروط اثباتکننده صداقت روشنفکران و نیروهای اصلاحطلب داخلی، تعیین تکلیف با آمریکاست. واقعا چه موضعی درباره آمریکا دارند؟ دهههای متمادی آمریکا به منزله امپریالیسم جهانی، کانون مباحث و محافل روشنفکری بود. اما اینک... هیچکس درباره آمریکا و نقشهای جهانی، منطقهای و داخلی آن سخنی به میان نمیآورد.
روحانی زیر ذرهبین رئیس سابق و فعلی سازمان سیا
رئیس سازمان سیا میگوید آمریکا تحولات ایران را زیر نظر دارد.
به گزارش جروزالم پست، مایک پمپئو درباره توافق هستهای با ایران گفت: «نظر شخصی من روی توافق هستهای با ایران منفی است. اما با این حال کار درستی بود زیرا جلوی ایران را از دنبال کردن برنامه تسلیحات هستهای گرفت.
وی با بیان اینکه آمریکا هوشمندانه، تحولات ایران را زیرنظر دارد، افزود: این توافق به تقویت جایگاه حسن روحانی رئیسجمهور ایران کمک زیادی کرد.
پمپئو گفت: ایران کشور یکدستی نیست. در ایران احزاب متفاوت وجود دارند و هر کدام میخواهند حرف خود را به یکدیگر بقبولانند.
وی تصریح کرد: ما به دقت اوضاع را تحت نظر خواهیم داشت تا ببینیم چه اتفاقی میافتد. روحانی فردی است که نشان داده تمایل دارد ایران بار دیگر به جامعه جهانی بازگردد. ایران در سوریه، لبنان و عراق تحرکات زیادی دارد و ما به هوشیاری همه آنها را زیر نظر داریم.
گفتنی است رئیس سازمان سیا پنجشنبه هفته گذشته در نشست مؤسسه اسپن گفته بود: زمانی که بحث پایبندی ایران به توافق هستهای مطرح میشود، میتوان گفت ایران یک مستأجر بد است. تا زمانی که صاحب ملک(!) از او نخواهد، اجاره خود را نمیدهد و برای بازپرداخت اجاره از چک بیمحل استفاده میکند.
جالب اینکه جان برنان رئیس سابق سازمان سیا نیز 8 مرداد 95 در همایش امنیتی اسپن گفته بود: «تصور میکنم توافق هستهای کار درستی بود و آقای روحانی را که در میان عناصر فعال در ایران فردی بسیار میانهرو به شمار میآید، تقویت کرد. او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند؛ به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانهروها رقابت وجود دارد. برخلاف تصور، ایران کشور یکدستی نیست. بنابراین در حالی که آنها سال آینده انتخابات برگزار میکنند، ما به دقت اوضاع را تحت نظر خواهیم داشت تا ببینیم موازنه قدرت چگونه پیش میرود. نگرانی من این است که بسیاری از ایرانیها انتظار داشتند با آزاد شدن داراییها، پول به زندگی آنها سرازیر شود اما خوب، این مسئله زمان میبرد».
به عبارتی میتوان گفت آمریکاییها نگران سرنوشت یک جریان سیاسی در انتخابات ایران بودند چرا که به واسطه بقای آنها در قدرت میتوانند فشارها و تحریمهای خود را تشدید کنند.
نقض وعدههای تبلیغاتی روحانی با مادر تحریمها
گستردهترین تحریمها علیه ایران در حالی در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد که آقای روحانی به منتقدان میگفت شما زبان دنیا را نمیفهمید و تحریمها دیگر باز نمیگردد.
به گزارش مشرق، هر روز حلقه محاصره تحریمهای جدید آمریکا دور توافق برجام تنگتر میشود و دولتمردان نیز تنها نظارهگر این وقایع هستند و بیان میکنند که حق پاسخگویی به این کارشکنی و عهدشکنیهای آمریکا را برای خود محفوظ میدانند.
این در حالی است که همواره رفتار سیاسی آمریکا در نقض برجام نشان داده که عدم پاسخگویی مناسب به طرف مقابل سبب گستاختر شدن وی و تشدید فشار تحریمها میشود.
اینبار در مجلس نمایندگان آمریکا طرح جامع تحریمهای ایران، روسیه و کرهشمالی تصویب شد که حرف و حدیث جداگانهای درخصوص تشدید تحریمهای ایران دارد. نمایندگان آمریکا با 419 رای موافق و فقط 3 رای مخالف، طرح تحریمهای ایران، روسیه و کرهشمالی را تصویب کردند.
رئیس مجلس نمایندگان آمریکا درباره اعمال این تحریمها مطرح میکند: «لایحهای که ما امروز با اکثریت آرا تصویب کردیم یکی از گستردهترین بستههای تحریمی در طول تاریخ است.»
این در شرایطی است که آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم وعده و قول دیگری به مردم داده بود و حتی در این زمینه رقیب را نیز تخریب کرده بود و دست به رقیبهراسی زد.
وی در جریان سفر تبلیغاتیاش به شهر اردبیل سخنان شدیدالحنی با محتوای هستهای و تحریمها علیه رقیب گفت و افزود: «کاسبان تحریم بدانند که تحریمها برداشته شده و دیگر بازنمیگردد. شما میخواهید با دنیا مذاکره کنید؟ شما بلد هستید که با دنیا مذاکره کنید و آیا زبان دنیا را میدانید؟ در حالی که در فهم زبان ملت خود گرفتار هستید.»
روحانی در جمع هوادارانش در ورزشگاه تختی اهواز نیز با بیان اینکه همواره از حقوق مردم ایران دفاع کردهایم بیان کرد: «در طول این مدت همه دست به دست هم دادیم تا تحریم را از سر ایران برداریم و حصر ایران را بشکنیم. ما نمیگذاریم تحریمها دوباره به ایران برگردد و دست به دست هم از حقوق ایران دفاع کردیم.
حال باید از روحانی و دولتش پرسید که در مقابل نقض سخنانشان چه تدبیری کردهاند و چه پاسخی به مردمی دارند که به آنها اطمینان داده بودند که زبان طرف مقابل را به خوبی بلدند و دیگر تحریمهایی باز نمیگردد.
دولت میخواهد مسکن مهر را به اسم مسکن اجتماعی تحویل مردم دهد!
«سایه سنگین مسکن بر آینده سیاسی وزیر راه و شهرسازی سایه انداخته است. عباس آخوندی موضوع مسکن اجتماعی را مطرح کرد که پس از چهارسال، همچنان خاک میخورد».
روزنامه آفتاب یزد با انتشار این مطلب خاطر نشان کرد: طرح آقای وزیر شکست خورده است.
طرح مسکن اجتماعی چند سالی است که پس از آغاز دولت یازدهم به عنوان جدیدترین نسخه تامین مسکن برای قشر ضعیف و کمدرآمد در کشور به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است.
مسکن اجتماعی قرار است 3 دهک اول جامعه را تحت پوشش قرار دهد.
پس از همه وعده و وعیدها، هیئت دولت در روزهای پایانی سال ۹۵ طرح مسکن اجتماعی را که در آذرماه سال گذشته تصویب شده بود، ابلاغ کرد؛ جالب آنکه در طرحی که دولت تصویب کرد، منابع مالی مورد نیاز از محل بازگشت منابع مسکن مهر نیست بلکه بانک مرکزی باید مجددا منابع جدیدی برای اجرای این طرح در اختیار بانک و وزارت خانه عامل اجرای آن قرار دهد؛این همان انتقادی است که آخوندی بارها و بارها به پروژه مسکن مهر وارد و عنوان کرد که دولت دهم با تزریق منابع بانک مرکزی(که در اقتصاد به آن پول پرقدرت گفته میشود) به مسکن مهر، باعث رشد تورم شده است.
وزیر راه و شهرسازی از منتقدان سرسخت مسکن مهر بوده و بارها با واژههایی تند و تیز، این پروژه ملی را مورد انتقاد قرار داده است، قرار است برخی واحدهای مازاد و بدون متقاضی مسکن مهر را به اسم مسکن اجتماعی و به عنوان دستاورد دولت یازدهم به متقاضیان احتمالی تحویل دهد. در همین ارتباط علی چگنی، مدیرکل برنامهریزی و اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی در روزهای پایانی سال ۹۵ در گفت وگو با رسانهها از واگذاری مسکن های مهر بدون متقاضی در سراسر کشور به مشمولان طرح مسکن اجتماعی خبر داد.
پیروی از سیاستهای شکست خورده مشکل اصلی تیم اقتصادی دولت است
«مشکل اساسی تیم اقتصادی دولت این است که از یک شکل بارها آزموده شده و جواب نداده، پیروی میکند».
دکتر حسن سبحانی اقتصاددان در گفتوگو با روزنامه شرق گفت: از آنجا که دولت اکنون با برنامه ششم توسعه که مصوب مجلس است روبهروست و اگر به آن عمل نکند خلاف قانون رفتار کرده است، بنابراین میتوانیم بپرسیم دولت دوازدهم با برنامه ششم توسعه باید چه کار کند؟ این مسئله را از این جهت مطرح میکنم که دولت یازدهم متأسفانه به هر دلیلی برای ارائه لایحه برنامه ششم با مجلس همکاری بایسته نکرد. دولت لایحه برنامه موردنظر مجلس را نتوانست ارائه کند و مجلس فعلی ناگزیر شد برنامه ششم را با تشخیص و مصلحتسنجیها و درعینحال امیال و خواستههای خود تدوین کند، بهنحویکه فراوان شنیدهایم که برنامه ششم که به دولت ابلاغ شده، درواقع طرح نمایندگان مجلس است تا لایحه دولت.
وی می افزاید: قانونی براساس اصل ٥٢ قانون اساسی که درباره نحوه نوشتن بودجه است، تدوین نشده. البته در قانون محاسبات عمومی و قانون برنامه و بودجه ١٣٥١ چند ماده غیرشفاف و منفک از همدیگر درباره بودجه وجود دارد که بههیچوجه نیاز فعلی ما را به قانون بودجهنویسی رفع نمیکند. وقتی که قانون نحوه نوشتن بودجه را نداریم، دولت هر طوری که بودجه را طراحی کند، همان خواسته دولت، قانونی میشود. از طرفی نیز مجلس به هر اندازه که در لایحه بودجه دولت تصرف کنند، کارش غیرقانونی نخواهد بود؛ چراکه اصولا قانونی دراینباره وجود ندارد. قوانین بودجه ما قانون بودجه نیستند؛ این قوانین بودجه ناکارآمد بیش از سه دهه است که از طریق سازمان برنامه و بودجه ایران به صورت لایحه تقدیم مجلس میشود و از آن طرف هم به صورت قانون بیرون میآید. این یک عرف پذیرفتهشده است؛ بنابراین انتظار میرود چنانچه دولت در شیوه برنامهنویسی مداخله و در نهایت دست به اصلاحاتی میزند، صادقانه در شیوه بودجهنویسی هم تغییراتی ایجاد کند. اکنون عمده کسانی که مسئولیتهایی در امور برنامه و بودجه کشور دارند، خود از بهوجودآورندگان همین نوع قوانین و برنامههایی هستند که در سه دهه گذشته ناکارآمد بودهاند؛ بنابراین چگونه میتوان انتظار داشت افرادی که این وضعیت را ایجاد کردهاند، خودشان بتوانند این وضعیت را اصلاح کنند؟
سبحانی با بیان اینکه دولت باید ظرفیت نقد شدن را داشته باشد تصریح کرد مشکل اصلی تیم اقتصادی دولت این است که از یک تفکر اقتصادی (اقتصاد آزاد)که بارها در کشور استفاده شده و جواب نداده ، پیروی کرده است.
من با حضور تکنوکراتهایی که قانون اساسی برایشان موضوعیت ندارد در دولت موافق نیستم. درعینحال معتقدم دولت بدون حضور صاحبان فن و تکنیک بهخوبی اداره نمیشود. فارغالتحصیلان مقاطع تکمیلی در دوران بعد از انقلاب در کشور فراوان هستند. بنابراین ما تکنوکراتهای متدین و معتقد به قانون اساسی فراوان داریم و باید از آنها استفاده کنند. قانون اساسی مبانی دارد. صاحب فنی که میخواهد خوب عمل کند باید با توجه به آن مبانی امور را اداره کند.