بررسی عوامل و راههای مبارزه با انتشار غیرقانونی فیلمهای داخلی- بخش دوم
خرید و فروش فیلم قاچاق یعنی سرقت فرهنگی!
قاچاق فیلم، انتشار غیرقانونی کتاب، فروش آثار هنری تقلبی، پخش سریالهای شبکه نمایش خانگی در اینترنت و... جرائمی هستند که دائم در فضای فرهنگی ما رخ میدهند.
همه این فعالیتها خساراتی را به صاحبان و تولیدکنندههای این آثار وارد میکنند. اما قاچاق فیلم نسبت به انتشار سایر محصولات فرهنگی و هنری خسارت بارتر است. چون معمولا تولید فیلم در مقایسه با دیگر محصولات، پرزحمتتر و هزینه برتر است.
یک تهیهکننده یا سرمایهگذار و یا یک نهاد فرهنگی برای ساخت یک فیلم سینمایی باید چند میلیارد تومان هزینه کند. منبع این سرمایه نیز فروش فیلم، در سینما یا شبکه نمایش خانگی است. با این وضعیت، اگر یک فیلم که بر فرض سه میلیارد تومان هزینه ساختش شده وارد شبکه قاچاق شود، سرمایه گذار امکان بازگشت سرمایه خود را پیدا نمیکند، اما از آن سو قاچاقچیها با سرمایه و کار گروه دیگری، بدون اینکه خودشان کاری کرده باشند به سود اقتصادی میرسند!
در قسمت قبلی این گزارش، با منشأها و منابع اصلی انتشار غیرقانونی و قاچاق فیلمها آشنا شدیم. اما چه راه حلهایی برای مقابله مسدود کردن این منابع و جلوگیری از قاچاق فیلمها هست، موضوع گزارش امروز ماست.
فرهنگسازی؛ مقدمه مبارزه با قاچاق
برای مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگی، پیش و بیش از اقدامات قهرآمیز، قضایی و پلیسی، باید جامعه و مردم را نسبت به این مسئله آگاه کرد.
واقعیت هم همین است. قاچاق فیلم - هم فروش محصولات قاچاق و هم خرید آن- یک رفتار اجتماعی است. برخی از مردم که البته تعدادشان بسیار اندک است، به خاطر ارزان بودن میل به استفاده از محصولات غیرقانونی دارند! این تمایل البته ناشی از بیاخلاقی یا رذالت نیست، بلکه ناشی از ناآگاهی است. به همین دلیل باید در این باره آگاهسازی و فرهنگسازی کرد.
یکی از موضوعاتی که در رابطه با قاچاق فیلم و محصولات فرهنگی باید اطلاعرسانی شود، نامشروع بودن فروش و خرید محصولات غیرقانونی است.
محمد خزاعی، تهیهکننده فیلمهایی چون «قلادههای طلا» و «امپراتور جهنم» معتقد است که قاچاق فیلم، علاوه بر متضرر کردن سازندگان فیلمها به جریان فرهنگ در کشور نیز لطمه وارد میکند.
وی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان اظهار میکند: «قاچاق فیلم، یک فعل حرام است چون به شدت به سرمایهگذار و تهیهکننده و جریان فرهنگ در کشورمان ضربه میزند. این گونه اقدامات هیچ تفاوتی با دزدی نمیکند. تمام کسانی که در تکثیر و توزیع فیلم قاچاق نقش دارند، دزدی آشکار میکنند و حق الناس به گردنشان است.»
برای تأیید سرقت و فعل حرام بودن قاچاق فیلم، میتوان به استفتائات برخی از مراجع عظام تقلید نیز رجوع کرد.
حضرت آیتالله خامنهای درباره کپی و تکثیر غیرقانونی فیلم، فتوا دادهاند: «به طور کلی حکم این گونه امور تابع قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی است، و باید طبق آن عمل شود و تخلف آن جایز نیست.»
در استفتای آیتالله نوری همدانی نیز آمده است: «کپیگرفتن از فیلمهای مزبور بدون اجازه صاحبان امتیاز جایز نیست و حرام میباشد و ضامن هستند.»
آیتالله سیستانی نیز این چنین فتوا داده:«چاپ و نشر آنها اگر برخلاف قانون باشد، اشکال دارد.»
و بنابر فتوای آیتالله شبیری زنجانی: «این عمل حرام است. تکثیر بدون اجازه تولیدکننده موجب برهم زدن نظم عمومی و هرج و مرج میگردد.»
آیتالله مکارم شیرازی نیز در استفتای این مورد گفته: «این کار جز با رضایت تولیدکنندگان اصلی آن جایز نیست.»
قاچاق فیلم، سرقت فرهنگی است
یک تهیهکننده سینما معتقد است که هم از سوی ضابطین قانون و هم در فرهنگ ما باید به قاچاق محصولات فرهنگی به عنوان یک سرقت نگاه شود.
ابراهیم اصغری در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «یکی از دلایل عمده قاچاق فیلم و محصولات فرهنگی این است که ما برای تخلفات این چنینی جرایم و مجازات سنگینی را پیشبینی نکردهایم و قانونگذار کمتر توجه کرده است. به گونهای که در صورت دسترسی با مرتکبشوندگان چنین تخلفاتی، جرائمی تعیین میشود که در مقابل سودی که او برده آنقدر کم است که متخلف بار دیگر کار خود را تکرار میکند. نکته دیگر اینکه مراجع ذیربط خیلی پیگیر چنین پروندههایی نیستند. این درحالی است که قاچاق فیلم، یک سرقت فرهنگی است و تبعات بسیار منفی بر جامعه دارد.»
وی همچنین درباره زمینه فرهنگی قاچاق فیلم نیز بیان میکند: «بخشی از این مسئله نیز به خود مردم بر میگردد. متأسفانه بسیاری از مردم، هم به عنوان فروشنده و هم خریدار نسبت به قاچاق فیلم اهمیتی قائل نیستند و نمیدانند اقدام به قاچاق یا خرید این محصولات، حکم سرقت را دارد. متأسفانه قبح فروش و خرید فیلمهای غیرقانونی در بین برخی از مردم ریخته است و کپی و تکثیر فیلم را عادی میبینند. مردم باید به جای خرید فیلمهای قاچاق، باید فیلمها را از مجاری قانونی و صحیح تهیه کنند. هیچ فرقی هم نمیکند که چه فیلمی باشد، چون انتشار نسخه قاچاق هر فیلمی اثر بسیار مخربی روی جامعه میگذارد.»
تهیهکننده فیلم «به کبودی یاس» عنوان میکند: «یک بخشی از این مشکل هم ناشی از کمکاری رسانههاست. رسانهها هم باید از مسئولان، مبارزه با قاچاق فیلم را مطالبه کنند و هم به مردم اطلاعرسانی کنند که استفاده از این گونه محصولات، نامشروع است.»
اصغری همچنین مسائل اقتصادی و مشکل اشتغال را هم از عوامل گرایش به تکثیر غیرمجاز و فروش قاچاق فیلم میداند و میگوید: «عدهای تحت تأثیر مشکلات اقتصادی کشور یا به خاطر فقدان اشتغال، فروش فیلم قاچاق را به عنوان راه کسب درآمد نگاه میکنند و سیدیهای این چنینی را تکثیر و در جامعه توزیع و از این طریق امرار معاش میکنند. مسلما یکی از زمینههای مقابله با این گونه تخلفات نیز همچون سایر جرائم به حل مشکلات اقتصادی و رفع بحران بیکاری بر میگردد.»
اختلال در امرار معاش کارکنان عرصه سینما
فردی که اقدام به فروش نسخههای غیرقانونی فیلمها و به خصوص آثاری که روی پرده و درحال نمایش هستند میکند، شاید تصوری از اینکه کارش چه صدماتی به کل بدنه سینما میزند نداشته باشد. برخی از مردم به خاطر پرداخت چند ریال کمتر به جای تهیه نسخه اصلی و قانونی فیلمها ترجیح میدهند دیویدی قاچاق فیلمها را از دستفروشها بخرند، ولو اینکه این نسخهها فاقد کیفیت باشند. این مردم حتما نمیدانند که به خاطر صرفه جویی چند ریالی آنها از طریق خرید فیلم قاچاق(!) تمام فعالان سینما، حتی مستخدمین زحمتکش سالنهای سینما نیز متضرر میشوند.
محمد دیندار، مستندساز و کارشناس مسائل فرهنگی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «قاچاق فیلم از چند منظر آفات و زیانهای مختلفی را به دنبال دارد. اول اینکه به اقتصاد سینما و درآمدزایی فعالان این عرصه از تهیه کنندگان و عوامل گرفته تا صاحبان سالنهای سینما و کارکنان شریف این سالنها ضرر میزند. زیرا وقتی فیلمی به شکل قاچاق وارد بازار میشود از تماشاگران آن در سینما کاسته شده و از عوایدی که قرار است با فروش بلیط به صاحب فیلم و سینماداران برسد،به شدت کاسته میشود. دوم اینکه باعث تاثیر منفی بر تولید فیلم میشود، زیرا تهیهکنندهای که فیلمش قاچاق شده و دچار ضرر و زیان گردیده برای تولیدات بعدی از توان مالی و البته روحی لازم برخوردار نیست و تقلیل در تولید مساوی با کم کاری سایر عوامل سینما از تدارکات و تولید گرفته تا بازیگر و کارگردان نیز شده و شادابی را از جامعه سینمایی و نیز مخاطبان سینما که مشتاق آثار جدید هستند، خواهد گرفت. سوم اینکه باعث بیاعتمادی سینماگران و افکار عمومی به سیستمهای سینمایی،اجرایی و نظارتی میشود که چرا این سیستمها با وجود بودجه ،مدیران ،کارکنان و بخشهای مختلف از برخورد با قاچاقچیان ناتوان هستند و نمیتوانند از حقوق اهالی سینما دفاع کنند.»
وی میافزاید: «نکته مهمی که افزون بر برخوردهای نظارتی و انتظامی با پدیده قاچاق باید انجام گیرد فرهنگسازی در سطح جامعه است.اگر نهادهای فرهنگی از صداوسیما گرفته تا وزارت ارشاد این نکته را بتوانند با ظرافت تبیین کنند که خرید فیلم قاچاق یک عمل حرام است که باعث ضرر و زیان به قشر هنرمندان شده و آنها را دچار مشکلات مالی و معیشتی خواهد کرد، قطعا جامعه ما و بخصوص خانوادههای ایرانی که به مسائل شرعی و انسانی و عاطفی پایبند هستند، از خرید فیلمهای قاچاق خودداری میکنند و به سهم خود عاملان این پدیده مذموم را ناامید و ناموفق مینمایند، البته نظارت محکم و برخورد قاطع با قاچاقچیان فیلم نیز باید به شکلی جدی اجرا شده تا این رویه ضدفرهنگی و ضد اقتصادی هر چه زودتر ریشهکن شود.»
احترام به مخاطب، راهی برای کاهش قاچاق
اما مسئله قاچاق را فقط نباید از چشم قاچاقچیها یا خریداران این گونه محصولات دید، بلکه خود هنرمندان هم میتوانند در این زمینه نقشآفرینی کنند. اما هنرمندان و تولید کنندگان محصولات فرهنگی و به طور خاص، سازندگان فیلمها چگونه میتوانند موجب کاهش جریان قاچاق آثار شوند؟
کیوان امجدیان، نویسنده و کارشناس فرهنگی در پاسخ به این پرسش به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «موقعی که نسخه mp3 که کل آهنگها و آلبومهای یک خواننده را در بر میگرفت رایج شد، برخی از خوانندهها گفتند که دیگر فعالیت نمیکنند، چون برخیها به طور غیرقانونی حاصل عمر یک خواننده را در قالب یک mp3 جمع آوری میکنند و به قیمت نازلی میفروشند. اما امروز دیگر این اتفاق نمیافتد. چون نسخه قانونی و مجاز، هم کیفیت بهتری دارد، هم دارای آیتمهای افزودهای است و هم اینکه قیمتش چندان گزاف نیست.»
وی میافزاید: «در سینما نیز واقعیت این است که عموم مردم، امروز دیگر فیلمها را روی پرده نمیبینند و ترجیح میدهند نسخه خانگی آن را تهیه کنند. یک مقطعی، حدود 10 سال قبل، فیلمهای قاچاق خیلی با استقبال مواجه میشدند. چون بسیاری از مردم کنجکاو بودند تا فیلم را زودتر و همزمان با اکران ببینند. اما الان این تمایل نسبت به چند سال قبل کمتر شده است. چون مردم فهمیدهاند که فیلمهای غیرقانونی، کیفیت ندارند و جذاب نیستند. اما با این حال هنوز هم همان فیلمهای مجاز و باکیفیت که به صورت قانونی منتشر میشوند نیز بعدا رایت و تکثیر میشوند. البته دیده میشود که برخی از مردم گاهی فیلمهای روی پرده یا فیلمهایی که مجوز نگرفتهاند و ممنوعه هستند یا آثاری که حدس میزنند ممکن است از روی پرده برداشته شوند و دیگر اکران نشوند، به خاطر کنجکاوی، نسخه قاچاقشان را میخرند.»
این منتقد سینما در ادامه تأکید میکند: «اگر در تولید یک محصول فرهنگی، به مخاطب احترام گذاشته شود و این محصولات کیفیت بالایی داشته باشند، مردم هم به احترام سازندگان این آثار، از خرید نسخه قاچاق یا کپی آنها خودداری میکنند. بسیاری مواقع دیده شده که خود مردم وقتی به یک فیلم یا سریال در شبکه نمایش خانگی علاقه مند میشوند، برای ادای احترام به تولیدکنندگان آن اثر، نسخه اصلی آن را خریداری میکنند.»
امجدیان ادامه میدهد: «این یک رابطه دو طرفه و تعاملی میان مردم و سازندگان یک فیلم است. اگر مردم حس کنند سازندگان فیلمها سرشان کلاه گذاشتهاند، از بازیگرها استفاده ابزاری کرده تا مخاطب را جذب کنند و... به سمت خرید نسخه قاچاق فیلمها تمایل پیدا میکنند، هر چند که اقدام اشتباهی است. قاچاقچیها هم وقتی میبینند مشتری وجود دارد، اقدام به این کار میکنند. مردم میتوانند جلوی قاچاق فیلم را بگیرند، به شرطی که از سوی محصولات فرهنگی و عوامل سازنده آنها احترام ببینند.»