رابطه جریان نفاق با دین(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر قرآن چه اشخاص و یا جریانی از دین اسلام، استفاده ابزاری میکنند و آن را در جهت اهداف غیرالهی خود بکار میگیرند؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال ضمن تاکید بر اینکه جریان نفاق پیچیدهترین و خطرناکترین جریان در جامعه اسلامی است، و مهمترین ویژگی منافقان استفاده ابزاری از دین اسلام است، به مفهوم و زمینههای پیدایی نفاق و راههای شناخت منافقان پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
قرآن مشکل عمده شناسایی منافقان و اهل محفل را در این میداند که از نظر ظاهری افرادی ظاهر الصلاح هستند و اگر این روشهای محفلی آنان نبود امکان نداشت که ایشان شناخته شوند؛ زیرا افرادی هستند که هنگام روبهرو شدن با رهبری جامعه چنان به پیامبر احترام میگذارند و بر او سلام و تحیت میفرستند که حتی خداوند آنگونه به پیامبرش سلام نمیرساند (مجادله آیه 8) روش چاپلوسی آنان اینگونه است که همه را فریب میدهد. بنابراین روشی که موجب میشود تا منافقان شناخته شوند برگزاری محافل سری و انجمنهای مخفی و زیرزمینی توطئه است. (همان)
در این محافل دوستان شیطان و اولیای وی گرد میآیند و در محفل حزب الشیطان به توطئه میپردازند. از اهدافی که در این محافل دنبال میشود فراهم آوردن بسترها و زمینههایی برای حزن و اندوه مومنان و دلسرد کردن آنان و ضربه زدن به جامعه ایمانی و مومنان است. (مجادله آیه 10) آنان با مال و ثروتی که دارند به توطئه اقدام میکنند. (مجادله آیه 17) و بر این باورند که از نظر بینشی و نگرشی در سطح عالیتری از مردم قرار دارند و چیزهایی که آنان میفهمند و میدانند از آموزههای وحیانی برتر است. اندیشهها و تفکرات خویش را برخاسته از عقل و حکمت میشمارند و آموزههای وحیانی را چیزی جز سفاهت برنمیشمارند. (مجادله آیه 18 و بقره آیه 12 و 13).
از نظر اجتماعی برنامههای خویش را برنامههای اصلاحی برمیشمارند که برای جامعه مفید و سازنده است؛ زیرا معتقدند این برنامه دارای خاستگاه عقلانی است و از هرگونه سفاهت و بیخردی به دور میباشد. (بقره آیه 11)
در محافل و انجمن سری و شیطانی خویش دمی از توطئه دست نمیشویند و رفتارهای مومنان که بر پایه آموزههای وحیانی است را رفتارهای قابل تمسخر بر میشمارند. (بقره آیه 14)
مومنان و جامعه ایمانی و رهبری را به تمسخر میگیرند، و درباره روشها و برنامههای وی به نقد استهزایی میپردازند و رهبری را به سادهلوحی متهم میکنند که همواره هر چیزی را که از ایشان میشنود و میپذیرد و بدون اعتراض گوش میدهد. از این رو رهبری را به سادهلوحی متهم میکنند و میگویند که وی فردی اذن است. اذن کسی است که همه سخنان را به دقت گوش میدهد و حتی به سخنان یاوه و بیهوده و دروغ آنان توجه میکند و به نوعی انسانی زودباور است که گوش به دیگری میسپارد و هر چه دیگری گفت عمل میکند.
توطئههای آنان بر این اساس و هدف است که رهبری جامعه را در اختیار بگیرند و با نام دین بر مردم حکومت کنند. خود را به جهات برتری در اموال و ثروت و شمار پیروان و طرفداران و فرزند مردمانی ارجمند مییابند که میبایست زمام امور کشوری و جامعه را به دست گیرند و مومنان را که از نظر ایشان مردمانی سفیه و نابخرد هستند از مراکز قدرت بیرون برانند بلکه پلهپله و گام به گام چنان پیش روند که حتی مومنان را از مرزهای جغرافیایی کشور اسلام بیرون برانند و آنان را آواره و سرگردان نمایند. (منافقون آیه 8)
اینها بخشی از تفکرات و روشها و شیوههایی است که منافقان در جامعه ایمانی در پیش میگیرند و قرآن با تحلیل گفتارها و رفتارها و اندیشههای ایشان کوشیده است تا شناخت درستی از ایشان به دست دهد و مردمان و مومنان را از آسیبها و خطرات ایشان دور سازد. ادامه دارد
از منظر قرآن چه اشخاص و یا جریانی از دین اسلام، استفاده ابزاری میکنند و آن را در جهت اهداف غیرالهی خود بکار میگیرند؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال ضمن تاکید بر اینکه جریان نفاق پیچیدهترین و خطرناکترین جریان در جامعه اسلامی است، و مهمترین ویژگی منافقان استفاده ابزاری از دین اسلام است، به مفهوم و زمینههای پیدایی نفاق و راههای شناخت منافقان پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
قرآن مشکل عمده شناسایی منافقان و اهل محفل را در این میداند که از نظر ظاهری افرادی ظاهر الصلاح هستند و اگر این روشهای محفلی آنان نبود امکان نداشت که ایشان شناخته شوند؛ زیرا افرادی هستند که هنگام روبهرو شدن با رهبری جامعه چنان به پیامبر احترام میگذارند و بر او سلام و تحیت میفرستند که حتی خداوند آنگونه به پیامبرش سلام نمیرساند (مجادله آیه 8) روش چاپلوسی آنان اینگونه است که همه را فریب میدهد. بنابراین روشی که موجب میشود تا منافقان شناخته شوند برگزاری محافل سری و انجمنهای مخفی و زیرزمینی توطئه است. (همان)
در این محافل دوستان شیطان و اولیای وی گرد میآیند و در محفل حزب الشیطان به توطئه میپردازند. از اهدافی که در این محافل دنبال میشود فراهم آوردن بسترها و زمینههایی برای حزن و اندوه مومنان و دلسرد کردن آنان و ضربه زدن به جامعه ایمانی و مومنان است. (مجادله آیه 10) آنان با مال و ثروتی که دارند به توطئه اقدام میکنند. (مجادله آیه 17) و بر این باورند که از نظر بینشی و نگرشی در سطح عالیتری از مردم قرار دارند و چیزهایی که آنان میفهمند و میدانند از آموزههای وحیانی برتر است. اندیشهها و تفکرات خویش را برخاسته از عقل و حکمت میشمارند و آموزههای وحیانی را چیزی جز سفاهت برنمیشمارند. (مجادله آیه 18 و بقره آیه 12 و 13).
از نظر اجتماعی برنامههای خویش را برنامههای اصلاحی برمیشمارند که برای جامعه مفید و سازنده است؛ زیرا معتقدند این برنامه دارای خاستگاه عقلانی است و از هرگونه سفاهت و بیخردی به دور میباشد. (بقره آیه 11)
در محافل و انجمن سری و شیطانی خویش دمی از توطئه دست نمیشویند و رفتارهای مومنان که بر پایه آموزههای وحیانی است را رفتارهای قابل تمسخر بر میشمارند. (بقره آیه 14)
مومنان و جامعه ایمانی و رهبری را به تمسخر میگیرند، و درباره روشها و برنامههای وی به نقد استهزایی میپردازند و رهبری را به سادهلوحی متهم میکنند که همواره هر چیزی را که از ایشان میشنود و میپذیرد و بدون اعتراض گوش میدهد. از این رو رهبری را به سادهلوحی متهم میکنند و میگویند که وی فردی اذن است. اذن کسی است که همه سخنان را به دقت گوش میدهد و حتی به سخنان یاوه و بیهوده و دروغ آنان توجه میکند و به نوعی انسانی زودباور است که گوش به دیگری میسپارد و هر چه دیگری گفت عمل میکند.
توطئههای آنان بر این اساس و هدف است که رهبری جامعه را در اختیار بگیرند و با نام دین بر مردم حکومت کنند. خود را به جهات برتری در اموال و ثروت و شمار پیروان و طرفداران و فرزند مردمانی ارجمند مییابند که میبایست زمام امور کشوری و جامعه را به دست گیرند و مومنان را که از نظر ایشان مردمانی سفیه و نابخرد هستند از مراکز قدرت بیرون برانند بلکه پلهپله و گام به گام چنان پیش روند که حتی مومنان را از مرزهای جغرافیایی کشور اسلام بیرون برانند و آنان را آواره و سرگردان نمایند. (منافقون آیه 8)
اینها بخشی از تفکرات و روشها و شیوههایی است که منافقان در جامعه ایمانی در پیش میگیرند و قرآن با تحلیل گفتارها و رفتارها و اندیشههای ایشان کوشیده است تا شناخت درستی از ایشان به دست دهد و مردمان و مومنان را از آسیبها و خطرات ایشان دور سازد. ادامه دارد