kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۷۹۹۶
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۹

دین؛ مادر همه ارزش‌های انسانی(زلال بصیرت)



 مهم‌ترين بعد انقلاب اسلامی در ميان ابعاد مختلفي که دارد، بعد اسلامي بودن آن است.
در تاريخ، انقلاب‌هاي فراواني رخ داده و هر کدام نيز تأثيرات زيادي در مناسبات کشورها داشته‌اند. شايد بعضي‌ها فکر کنند که انقلاب اسلامي ايران هم مانند ساير انقلاب‌ها بود اما این انقلاب يک مميزه‌اي داشت که نظير آن در تاريخ اتفاق نيفتاده و قابل مقايسه با ساير انقلاب‌ها نيست و اين امتياز آن بود که انقلاب اسلامي ايران مبتني بر فرهنگ ديني بود و بنيانگذار اين انقلاب حرکت خود را با يک برنامه فرهنگي، با روشنگري و تبيين ابعاد اجتماعي - سياسي اسلام، شروع کرد.
انقلاب اسلامی ، انقلاب ارزش محور
در عرف مذهبي قبل از انقلاب، سياسي بودن و فعاليت سياسي انجام دادن، يک نقطه منفي به حساب مي‌آمد و از ارزش يک روحاني مي‌کاست، اما امام(ره) با يک برنامه حکيمانه و فداکاري اين نگرش را تغيير داد و تا جايي رساند که فرمود «شرکت در بعضي فعاليت‌هاي ديني - سياسي مثل نماز واجب است».
بر اساس اين تغيير بينش همراه با تبيين بعد اجتماعي- سياسي اسلام، زمينه براي تحول اجتماعي فراهم شد و امام (ره) روي همين تحول فرهنگي اسلامي تکيه کرد و فرمود مردم بايد اسلام را بشناسند و علاقمند به اجراي احکام اسلام شوند تا بشود يک تحول در جامعه ايجاد کرد.
ارزش اصلي انقلاب به همين بعد و باور مردمي است که اسلام را باور مي‌کنند و وظيفه خود مي‌دانند که براي آن جانفشاني کنند، براي تحقق آن تلاش مي‌کنند و اين انقلاب را در زمره اهداف انبياء و زمينه ساز ظهور امام زمان(عج) مي‌دانند.
انقلاب‌هاي مهم جهان بيشتر مردم را به مادي گرايي و دنياگرايي سوق داد، در حالی که تکيه بر ارزش‌هاي معنوي و لياقت انسان براي خلافت خدا، از اصول و مباني انقلاب اسلامي ايران بود.
امام(ره) مردم را متوجه کرد که ارزش انسان، زندگي و حيات به اين است که انسان بتواند با خدا ارتباط برقرار کند، ارزش‌هاي الهي در جامعه پياده شود و بالاخره افتخار است که در اين راه به شهادت برسد.
اين بعد از انقلاب کمتر مورد توجه، بحث و بررسي قرار گرفته و تببين اين بعد به عهده روحانيت است و اگر کوتاهي صورت گرفته باشد از کم کاري روحانيت است. اين بعد، اول بايد براي خودمان واضح شود و آن وقتي درست واضح مي‌شود که نقش دين را در زندگي انسان روشن کنيم.
نقش دین در زندگی انسان ها
در محافل علمي و دانشگاهي، نهايت کاري که انجام مي‌شود اين است که مي‌گويند دين هم يکي از نهادهاي اجتماعي است و آن را در کنار اقتصاد، مديريت و حکومت قرار مي‌دهند که هر کدام به طور مستقل فعاليت مي‌کنند و صرف نظر از دين براي خودشان جايگاهي دارند.
بر اساس آنچه از منابع ديني استفاده مي‌کنيم و بزرگاني نظير حضرت امام (ره) تعليم دادند، انسانيت انسان بدون دين فعليت پيدا نمي‌کند و اين انسان بدون دين با حيوان فرقي ندارد و گاهي خشن‌تر و بي‌رحم‌تر از حيوان نيز مي‌شود.
اومانيسم يکي از پايه‌هاي فرهنگي جهان مدرن است. در مقابل اين نگاه، اسلام انسان را يک موجود دو سويه مي‌داند که يک جهت الهي دارد که مي‌تواند به سمت خدا صعود کند و يک جهت که مي‌تواند به اسفل‌السافلين سقوط کند و انسان با اختيار خود مي‌تواند يکي را انتخاب کند.
در اسلام، چنين نيست که هر انساني به‌طور مطلق شرافت و کرامت داشته باشد، بلکه کرامت انساني مخصوص کسي است که در مسير سير الي‌الله و دين قرار گرفته و عمل مي‌کند،‌ اما کسي که مسير شيطاني و تبعيت نفس را پيش گيرد و مسير حق را سد کند، هيچ کرامتي ندارد.
دين ارزش‌هاي انسان را به فعليت مي‌رساند، به همين دليل است که دين از هر نهادي بالاتر است و ساير نهادها بايد زير چتر دين قرار گيرند تا ارزش پيدا کنند و اقتصاد، سياست و فرهنگ زير چتر دين جهت و ارزش پيدا مي‌کنند.
اگر باور کرديم که دين جايگاهش فوق همه نهادهاست و مادر همه ارزش‌هاي انساني است، خواهيم فهميد که کدام بُعد انقلاب ارزش بيشتري دارد.
هر بعدي از انقلاب با وجود دين ارزش پيدا مي‌کند، زيرا استقلال و آزادي بدون دين نمي‌توانند موجب سعادت انسان شوند، چرا که اگر دين نباشد از همين استقلال و آزادي نيز سوء استفاده مي‌شود و افراد را به مسير هواي نفس مي‌کشاند، همانطور که ساير انقلاب‌ها به چنين مسيرهايي کشيده شدند.
مسئولیت خطیر روحانیت
اگر جايگاه دين در جامعه مشخص شود، آنگاه به اهميت و نقش روحانيت پي مي‌بريم، زيرا اين دين‌شناسان هستند که مي‌توانند دين را تبيين و تبليغ کنند و مسير تعالي و سعادت را به مردم ياد دهند، بنابراين روحانيت، مهم‌ترين نقش را در جامعه ايفا مي‌کند و سنگين‌ترين وظيفه بر دوش روحانيت است.
ما بايد تا پاي جان بايستيم تا اسلام پايدار باشد، چون تا اسلام نباشد انسانيت بالفعل تحقق نمي‌يابد و در اين انقلاب نهادي که عهده‌دار‌ تبيين دين و ترويج ارزش‌ها و تثبيت باورهاي ديني است، بايد وظيفه‌اش را بشناسد و به آن عمل کند.
اول بايد باورهاي مردم را تقويت کنيم و دوم، ارزش‌ها را در ميان مردم ترويج کنيم که اين دو، اساس فرهنگ است و آنگاه نوبت مي‌رسد به وضع قوانين و اجراي آن که بايد براساس اين دو اصل شکل بگيرند.
دين شناسي زمينه دينداري است و غير از شناخت، تزکيه نيز لازم است و پس از شناخت عميق نسبت به همه ابعاد دين، بايد براي عمل کردن به احکام و باورهاي ديني، خودسازي داشته باشيم.
ارزش خاک و وطن به اسلام است، وگرنه وطن و خاک اصالت ندارد، بلکه آنچه اصالت دارد ارتباط با خدا و بندگي خداست و هر چه در اين مسير باشد ارزش مي‌يابد و قطب نماي حرکت‌هاي ما در مسير تبليغ و ترويج دين و پايداري انقلاب اسلامي ايران، رهبر معظم انقلاب است.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله)  در ديدار با مسئولين عقيدتي سياسي نيروي انتظامي؛ قم؛ 24/11/91
زلال بصیرت روزهای  پنج‌شنبه منتشر می‌شود.