جوابیه «جمعیت [موسوم به] امام علی(ع)» و پاسخ کیهان
به دنبال درج مطالبی پیرامون جمعیت امامعلی(ع) و سابقه و عملکرد شارمین میمندینژاد به عنوان مؤسس آن؛ مدیر عامل جمعیت امامعلی(ع) ضمن ارسال جوابیهای خواستار درج آن در روزنامه شدهاند. با توجه به مطول بودن این جوابیه(بیش از دو برابر اصل خبر) کیهان طبق ماده 23 قانون مطبوعات میتواند از انتشار آن خودداری کند ولی از آنجا که قصد آگاه سازی مخاطبین را داریم؛ اقدام به انتشار بخشی از متن جوابیه مدیرعامل جمعیت امامعلی(ع) و پس از آن پاسخ کیهان خواهیم نمود. گفتنی است کیهان پیشتر به بررسی سوابق و کارنامه محمدحسین میمندینژاد با توجه به اسناد منتشر شده پرداخته بود و در آیندهای نزدیک نیز طی سلسله مقالاتی به بررسی افکار و فعالیتهای شارمین میمندینژاد خواهد پرداخت تا نقاب از چهره این مدعی خیرخواهی و انساندوستی بردارد.
متن بخشی از جوابیه زهرا رحیمیخامنه همسر شارمین میمندینژاد و مدیرعامل جمعیت امامعلی(ع) به شرح زیر است:
مدیر مسئول محترم روزنامه کیهان
با سلام و احترام
گرچه این اولین بار نیست که روزنامه کیهان تهمتهایی نثار جمعیت امامعلی(ع) و شارمین میمندینژاد مینماید، تاکنون لزومی به پاسخگویی به اتهامات درج شده ندیده بودیم. چرا که در بسیاری موارد تناقضات و پایههای استدلالی سست نگارنده(گان)، خود، پاسخی بر بیاساس بودن مطالب بوده است. لیکن با توجه به ادامه این رویه و رشد روزافزون اتهامات و نیز این موضوع که برخی، عدم پاسخگویی و سکوت این جمعیت را حمل بر نداشتن پاسخ کردهاند، لازم دیدیم تا پاسخ خود را بر اساس بندهای درج شده در قوانین کشور، انعکاس دهیم.
این جوابیه، صرفا در دفاع از حق تضییع شده جمعیت امامعلی(ع) نیست. این متن در دفاع از حقیقت و در تقابل با شیوه باطلی که تمام حقجویان عالم و مردمان این آب و خاک را تهدید میکند نگاشته شده است.
اولین بخش از مطالب متوجه شخص شارمین میمندینژاد، موسس جمعیت امامعلی(ع) است.
اساس استدلال بر این قرار گرفته که پدر ایشان در مقالات و تألیفاتشان به مطالب و اندیشههایی اشاره داشتهاند که گویا به مذاق گردانندگان آن رسانه خوش نیامده است. نقد و بررسی آرای مرحوم دکتر محمدحسین میمندینژاد در این مجال نمیگنجد. لیکن بیایید فرض کنیم، فرضی محال، که هر آن چه روزنامه کیهان به دکتر میمندینژاد نسبت داده است صحت داشته باشد. آیا این موارد میتواند مبنای تخطئه یک سازمان مردم نهاد مستقل از ایشان قرار بگیرد؟ در مرام و مسلک کیهان، این آیه کریمه که میفرماید: «لاتزر وازره وزر اخری - هیچ بار کشندهای بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد. انعام 164» جایگاهی دارد؟ نویسنده محترم کیهان، پیرو کدام آیین و شیوه تفکر است که مینگارد «شارمین نیز که همین تفکرات التقاطی را از پدر خود به ارث برده...». این کدامین عقیده است که در هزاره سوم میلادی و چهارده قرن پس از بعثت حضرت ختمی مرتبت هنوز میپندارد تفکر به ارث میرسد و وارث را باید به خاطر خطای متوفی مجازات کرد.
بخش عمدهای از آنچه که روزنامه کیهان به شارمین میمندینژاد نسبت داده، عناوین مجرمانه است. قانون اساسی جمهوری اسلامی به مثابه میثاق ملی ایرانیان و بلندمرتبهترین سند قانونی کشور، رسیدگی به جرایم را در صلاحیت مراجع دادگستری دانسته است و در اصل بیست و دوم حیثیت و جان و مال افراد را مصون از تعرض دانسته است. نویسنده مطلب مذکور اگر به واقع اطلاعی از وقوع جرایم فوقالذکر داشت، میتوانست «این داوریها را به نزد داور اندازد.» نه این که بی هیچ سند و مدرکی از اشخاص آرمیده در سایه قانون هتک حیثیت نماید و آنها را متهم به جرایمی چنین شنیع سازد که قلم از پاسخ دادن به آنها نیز شرم دارد.حال جریدهای مسیر تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی که بارها و بارها در قرآن عصاره و اصالت دین برشمرده شده است را با لحنی سفسطهآمیز، انحراف از دین مینامند، این پرسش را در ذهن ایجاد میکند که نگارنده «چه قرائتی از دین» را مدنظر دارند. خدمت تمام وقت به کودکان حاشیهنشین و آسیب دیده و افراد بیپناه جامعه طریقه یا ابزاری نیست که جمعیت امامعلی(ع) بخواهد به واسطه آن، افراد را به جای دیگری هدایت کند؛ این خدمت، عین هدف است و خود، مقصد ماست.
و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا، انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزا و لا شکورا (انسان، 8 و 9) کیهان مدعی است این جرایم در «ترشحات قلمی» شارمین میمندینژاد حادث شده است. چرا، محض سندیت یافتن مطلب و دور شدن این ظن که افتراهایی بیپایه و اساس در متن جای گرفته است، به یکی از این نگاشتههای جرم آلود اشاره نشده است؟ آن که چنین نترس مردمان را متهم میسازد و محض رنگین شدن مطلبش از «ترشحات قلمی و گفتاری» سخن میگوید، پیرو کدام آیین و تابع کدام قانون است؟
نویسنده مکررا از فریب خوردن مردم از سوی جمعیت امامعلی(ع) و موسسش سخن میگوید چه کسی به دنبال فریب مردم است؟جمعیتی که قریب به دو دهه بی هیچ چشمداشت مادی و به طور کاملا داوطلبانه در محلات حاشیهنشین حضور دارد و حاصل کارش در برابر دیدگان مردم و سازمانهای مسئول است قصد فریب تودههای مردم را دارد؟ یا رسانهای که با کلیگویی، بدون ذکر حتی یک سند و با بافتن رطب و یابس به هم، یک جمعیت را منحرف، کاسبکار و فرقهای ضاله مینامد، اتهامهای کیهان در کدام محکمه، نزد کدام قاضی بیطرف یا در چه سند رسمی اثبات شده است؟ آیا شکست خوردن در دادگاهی که شاکی و قاضی و مدعیالعمومش شخص نویسنده روزنامه کیهان است باید باعث تعجب ما باشد؟
ادعای «توهین به افراد مختلف و در راس آنها سرمایههای عظیم میهنمان خانوادههای شهدا نیز گویا با هدف جریحهدار کردن افکار عمومی و بالا بردن روغن داغ ماجرا استفاده شده است. جمعیت امامعلی(ع) همواره شرمنده حمایتها و الطاف خانواده بزرگوارانی چون شهید بابایی، شهید همت، شهید باکری، شهید کریمی و... بوده و نعمت حضور آنان را پاس داشته است و برای تمامی کسانی که جان خود را بر کف دست گرفته و از خاک و ناموس میهن دفاع کردهاند، ارزشی ویژه قائل است.
در زمینه ارتباط با حاکمیت، استراتژي جمعیت امامعلی(ع) فارغ از این که چه کسی بر مسند نشسته باشد، همواره روشن بوده است. فریاد حقطلبی و مطالبهگری جمعیت در برابر دردها و داغهایی چون فوت رویا، نوزاد مبتلا به اعتیاد، همواره بلند بوده است. مطالبهگری از مسئولین، ارائه گزارش از کف خیابانهای درد و دود، ارائه مشورت و سعی در ایجاد تغییر در سیاستگذاریها و قوانین در حوزههای اجتماعی، در چهارچوب وظایف نهادهای مدنی چون جمعیت امامعلی(ع) میباشد.
در زمینه منابع مالی، این توضیح لازم است که عمده هزینههای جمعیت از منابع مردمی- خصوصا طبقه متوسط، فرهنگیان و اقشار دانشگاهی تامین میشود کلیه حسابها و درآمدها و هزینههای جمعیت امام علی(ع) قابل پیگیری است. جمعیت سازمانی تماما داوطلب محور است باید گفت فعالیت در جمعیت امامعلی(ع) آورده مالی برای اعضای جمعیت در پی ندارد، این جمعیت به لحاظ اعتقاد به اصل استقلال سازمانهای مردم نهاد و نیز با توجه به حمایت بیدریغ مردم به لحاظ مالی و زیرساختی به هیچ ارگان و نهاد دولتی بینالمللی نیز وابستگی ندارد.
در پایان ذکر این نکته لازم است که هماکنون جمعیت امامعلی(ع) در زمره سرمایههای اجتماعی این آب و خاک است که وسعت فعالیت و خوشنامی خود را مدیون اعتماد و حمایت همیشگی اقشار مختلف مردم میداند به موجب مواد 697 و 698 قانون مجازات اسلامی، تمامیت مقاله یاد شده از مصادیق توهین، افترا و نشر اکاذیب محسوب میگردد. بازی با آبرو و تهمت زدن به این جریان، به نوعی از بین بردن سرمایههای اجتماعی، امید، اعتماد و همبستگی ملی محسوب میشود.
حسرتدارترین مردم در روز قیامت، آن کسی است که سخن از عدالت بگوید و آن را برای مردم توصیف کند. اما خودش به عدالت رفتار نکند [امام علی(ع)، نهجالبلاغه].
زهرا رحیمی خامنه
مدیرعامل جمعیت دانشجویی - مردمی امام علی(ع)
و اما پاسخ کیهان:
پیش از هر چیز توجه به این نکته جالب است که علیرغم تمامی انتقادات مستند و مستدل کیهان به شارمین میمندینژاد و تشکیلات تحت نظارتش در مطالب و شمارههای مختلف؛ شارمین همیشه خود را پشت عبارت زیبای جمعیت امامعلی(ع) پنهان کرده است. گاهی هواداران تشکیلاتیاش را در قالب ارتشی مجازی برای حمله به کیهان به صف میکند و اکنون نیز همسر بیخبرش را برای جوابیه نویسی جلو انداخته است. خانم رحیمیخامنه باید توجه داشته باشند که تا کنون همسرشان هیچ کدام از موارد منتشر شده در کیهان را شخصا تکذیب نکردهاند، چرا که طبق قاعده و قانون شخص شارمین میمندینژاد باید نسبت به موارد منتشر شده اعتراض میکرد و زبان به تکذیب میگشود، نه وابستگان ایشان؛ چنین توضیح و تکذیبیهای از طرف شارمین با توجه به ستون ثابت هفتگیاش در نشریات زنجیرهای کار سهل و سادهای به نظر میرسید که ظاهرا به علت فقدان استدلال منطقی از آن طفره میروند! اما همین پاسخ نصفه و نیمه از طرف وابستگان ایشان را به فال نیک میگیریم و برای تنویر افکار عمومی بخشی از مستندات خود را عرضه میکنیم.
فرمودهاند «اساس استدلال کیهان در مطالب منتشر شده بر این قرار گرفته که پدر شارمین در مقالات و تألیفاتش به اندیشههایی اشاره داشته که به مذاق گردانندگان کیهان خوش نیامده» و پرسیدهاند «مگر تفکر به ارث میرسد؟» و «چرا تشکیلات شارمین را به خاطر پدرش تخطئه میکنید؟» برخلاف تصور مدیرعامل جمعیت که ظاهرا مطالب کیهان را به درستی نخوانده و یا سعی در تحریف واقعیت دارند، در مطلب مورخ 27 خرداد 1396 تنها اشاره کوتاهی به سوابق سیاه محمدحسین میمندینژاد شده و پس از آن انتقادات مستندی به افکار شارمین میمندینژاد و عملکرد جمعیت امامعلی(ع) شده بود. از طرفی تفکر این دو نفر را نمیتوان جدای از یکدیگر دید؛ همانطور که شارمین درباره «باورهایی که پدر خدابیامرزش به او آموخته»1 مینویسد. پس ظاهرا مدیرعامل جمعیت از گفتار و نوشتار همسر خودشان نیز بیخبرند! فرمودهاند «فرض محال میکنیم که هر آن چه روزنامه کیهان به دکتر میمندینژاد نسبت داده است صحت داشته باشد.» که در پاسخ باید گفت به جای «فرض محال» اندکی وقت برای مطالعه بیشتر اختصاص دهید. اسناد خیانت و وابستگی محمدحسین میمندینژاد سال 1379 در قالب کتابی با عنوان «مجله رنگینکمان نو به روایت اسناد ساواک» توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی منتشر شده، کافی است نگاهی کوتاه و گذرا به این کتاب بیاندازید. افکار ایشان نه تنها به مذاق گردانندگان امروز کیهان که نماینده بخشی از افکار عمومی هستند خوش نیامده بلکه با واکنش تودههای عظیم مردمی مواجه شد تا جایی که محمدحسین میمندینژاد خودش را با «احمد کسروی» مقایسه کرد و از ترس خشم مردم به ارتشبد فردوست (قائم مقام ساواک و رئیس دفتر اطلاعات ویژه پهلوی) پناه برد.2 خانم رحیمیخامنه احتمالا فرصت نکردهاند درباره سوابق پدر شوهرشان تحقیقات کافی را انجام دهند.
مدیرعامل جمعیت در بخشی از جوابیهشان گله کردهاند که چرا این مطالب را در افکار عمومی منتشر کردهاید و از طریق دادگستری «داوریها را نزد داور» نیانداختهاید؟ اتفاقا سؤال اینجاست که چرا انتظار دارید با تشکیلاتی که آشکارا با عقاید برخی مردم بازی میکند و افکار منحرف خود را گسترش میدهد، در خفا و به صورت در گوشی برخورد کرد؟ و چرا اینقدر از آشکار شدن عقاید باطل گردانندگان این تشکیلات در میان افکار عمومی واهمه دارید؟ کیهان را متهم کردهاید به این که بیهیچ سند و مدرکی شارمین میمندینژاد و تشکیلاتش را متهم به انحراف و التقاط کرده است که اگر حرمت قلم و کاغذ نبود بخشی از تراوشات ذهنی این شخص را بدون کم و کاست منتشر میکردیم؛ اگرچه در مطالبی که پیشتر منتشر کردیم اشاراتی کوتاه به برخی ادعاهای شارمین و عقاید باطلش شده بود که ظاهرا عامدانه چشم بر همه آنها بستهاید و سکوت درباره آن عقاید و ادعاها را بیشتر به صلاح دیدید اما فیالحال بخشی از آن را با جزئیات بیشتری منتشر میکنیم و قضاوت را برعهده مخاطبان میگذاریم. شارمین میمندینژاد بیهیچ واهمهای حدیث جعل میکند؛ بدون کمترین سواد و مطالعات رجالی و کلامی و حدیثی، دست در احادیث اهل بیت میبرد و پس از آن میگوید: «...ميداني كاري ندارد، كل حديث كه تكان نخورده يك كلمه جابجا شده كه به كسي هم برنميخورد. [...] حال حديث قدسي ساختيم و به امام بستيم، باشد. ايراد ندارد!»3 او بدون معلومات حوزوی و صرفا با مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی یکی دیگر از احادیث ائمه(ع) را نقد میکند و مینویسد: «حديث در معني و مفهوم لنگ ميزند و نه به درد جامعه شناسي ميخورد و نه عقل را خوش ميآيد و نه فطرت را.»4
دست درازی او به کلام ائمه(ع) محدود نمیشود و شارمین به سراغ تاریخ اسلام میرود و شهادت حضرت زهرا(س) و اتفاقاتی که منجر به شهادت آن بانوی بزرگوار میشود را به کلی انکار کرده و درباره این وقایع مینویسد: «... اين داستانهاي مهمل كه نه به عقل جور درميآيد و نه برازنده مولاست و من نميدانم كدام شيخ مريض بافته و اينها هم همان را نشخوار ميكنند. آخر اين چه مرد و دامادي است كه نميتواند حال اينها را بگيرد و از در خانه خود حفاظت كند.»5
کار او به جایی میرسد که در روز پنجشنبه، 8 فروردین 1387 ضمن تعریف خاطرهای ادعای مکاشفه میکند و مدعی میشود روح امیرالمؤمنین(ع) در کالبدش حلول کرده و در ادامه مینویسد: «... از خانه قديمي مست بيرون زدم تا به خانه رسيدم؛ قلبم داشت كنده ميشد و در دهانم ميآمد. پيش خود گفتم ماهواره را روشن كنم و در كانالها بگردم تا شايد در هيزگري بتوانم اندكي جانم را به كثافت بكشم تا او[امیرالمؤمنین(ع)] از قفسه تن و روح من كه طاقت وجود او را نداشت بيرون رود.»6 او حتی در جلسات عمومی نیز ادعای مشاهده امیرالمؤمنین(ع) را میکند و کار را به جایی رسانده که سرخود مناسک عبادی وضع و ابداع کرده است!7 اگر اینها مصداق انحراف و التقاط نیست پس چه واژه دیگری بیانگر این حجم از ضلالت و گمراهی است؟
مدیرعامل این تشکیلات در جوابیهشان ادعای احترام و پایبندی به قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان میثاق ملی ایرانیان میکند در حالی که همسرش به عنوان مؤسس جمعیت، نظام مقدس جمهوری اسلامی را با حکومت بنی عباس مقایسه کرده و برای خاتمهاش دعا میکند!8 شارمین حتی در توصیف انقلاب اسلامی مردم ایران مینویسد: «اين موج نه دين دارد نه آزادگي، جرياني است بيرون زده از عقده و كج فهمي و خرافه، آميخته با عوامزدگي كه سرخوشانه خون ميخواهد.»9 این میزان از تزویر و نفاق در میان گردانندگان این تشکیلات نشاندهنده عمق فساد و فریبکاری آنان نیست؟
خانم رحیمیخامنه در جوابیهشان توهین به شهدای عزیز میهنمان را تکذیب کرده و فرمودهاند: «برای تمامی کسانی که جان خود را بر کف دست گرفته و از خاک و ناموس میهن دفاع کردهاند، ارزش ویژهای قائل است.» ظاهرا ایشان باز هم از نظرات همسرشان به عنوان مؤسس جمعیت بیخبرند که درباره شلمچه؛ محل شهادت صدها جوان پاکباخته کشورمان مینویسد: «شلمچه همان جا كه گند جنگطلبان را به مشام گرفته بود.»10 ایشان خود را به نادانی میزنند وقتی شارمین میمندینژاد گستاخانه در توهین به شهید بزرگوار مصطفی چمران مینویسد: «[دوستم] همشهريهايش را از دست داده بود. آنهم با لطف به اصطلاح شهيد اين روزگار و مرد اين بزرگراه كه با تانك بر دختر بچهگان كوچك فاميلش رفته بود. شهيد بزرگواري كه شبها نيايش مهملش را تلويزيوني ميكنند كه خوش دارد برود وسط كهكشانها و... »11 قلم هتاکانه او نسبت به شهید چمران آنقدر زننده است که از نوشتن ادامه آن بر این اوراق شرم داریم. شارمین حتی هشت سال دفاع مقدس را جنگی «در وهم حسينخواهي و يزيدخواهي»12 توصیف کرده و با رویکردی تفرقهافکنانه خطاب به مردم کردستان مینویسد: «كفتاران از ريختن خون شمايان شهادت تقسيم ميكردند.»13 و اینچنین ایستادگی رزمندگان اسلام در برابر گروههای تجزیهطلب را وصف میکند و لقب کفتار به آنان میدهد! آیا این همان ارزشی است که خانم رحیمیخامنه و همسرشان برای شهدا قائل هستند و در جوابیه به آن اشاره کردهاند؟
به راستی کسی که به گفته خودش با «هیزگردی در کانالهای ماهوارهای» سعی میکند «جانش را به کثافت بکشد» با چه مجوزی این روزها اقدام به اخذ زکات فطریه و کفاره روزهداران در قالب جمعیت امام علی(ع) میکند!؟ آیا این همه نهاد عریض و طویل نظارتی را خواب برده است که شاهد فعالیت آزادانه چنین افراد منحط اخلاقی هستیم؟
خانم رحیمیخامنه در حالی ادعای استقلال جمعیت را از کمکهای دولتی و حکومتی مطرح میکنند که جمعیت امامعلی(ع) اولین دفاتر خود را در دانشگاههای شریف و تهران به راهانداخت؛ مورد حمایت گسترده از طرف برخی اعضای شورای شهر و برخی عوامل شهرداری تهران قرار میگیرد و متأسفانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز از سر بیخبری به صورت رایگان به اسم گروهی خیریه در برنامههای مختلف برایشان تبلیغ میکند. با وجود تمام این حمایتهای مادی و معنوی اگر همچنان ادعای استقلال دارند باید در معنای واژه «استقلال» نیز تجدیدنظر جدی کنیم!
اکنون امیدوارانه با خود میگوییم ای کاش از کیهان شکایت کنید و کار به دادگاه کشیده شود تا یک بار برای همیشه با ارائه اسناد موثق و معتبر، نام مظلوم امامعلی(ع) را از چنگال افکار ضاله و منحرف شما بیرون بکشیم. اگر روزگاری سپاه قاسطین، قرآن بر سر نیزه میکرد، این روزها اسامی مقدس ائمه(ع) و درد و رنج محرمان را بر سر نیزه کرده است تا بار دیگر حقیقت را واژگون کند. در پایان مایلیم توجه سرکار خانم رحیمیخامنه را به این نکته جلب کنیم که علیرغم متن جوابیهتان که در آن مدام برایمان آیه و روایت خواندهاید اما ظاهرا در مکاتبات و مراسلات اداریتان لزومی به آغاز کلام با نام خدا نمیبینید! همچنین عبارتی که در پایان با ارجاعی مخدوش به نهجالبلاغه حضرت امیر(ع) نسبت دادهاید، در هیچکدام از نسخههای نهجالبلاغه موجود نیست چرا که حدیثی از امام صادق(ع) است و برای مشاهده آن میتوانید به وسائلالشیعه؛ جلد اول؛ صفحه 295 مراجعه کنید.
* منابع در دفتر پژوهشهای کیهان موجود است