صفات ناپسند ذاتی یا اکتسابی؟(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا صفات ناپسند در ذات انسان است یا با مجموعه تفکرات و انتخابها و عملکردهای نادرست به مرور زمان در اخلاق انسان نهادینه میشود؟
پاسخ:
با توجه یه آیات قرآن درمییابیم که خداوند متعال برای انسان فطرتی قائل است. «فطرت الله التی فطر الناس علیها» (روم -30) «این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده.»
این فطرت پاک آفریده شده و اول بصورتی کاملا معتدل بوده، در سوره شمس بعد از اینکه چند قسم یاد میکند میفرماید: و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقواها (شمس - 8 و 7)«قسم به نفس و آن حالت تسویه و تعدیل نفس» «سپس فجور و تقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است.»
یعنی نفس انسان در حالی قرار دارد که نسبت به خوبی و بدی یکسان است میتواند نیکیها را بپذیرد میتواند بدیها را بپذیرد و به تعبیر بهتر، هم کارهایی که در راستای تقوی قرار گرفته به آن الهام میشود و هم فجور و بدهیها.
در برخی از روایات ذیل آیات سوره ناس حکایت شده: گویا انسانها دو گوش دارند که در گوشی فرشته میدمد و در گوشی دیگر شیطان الهام میکند، یکی انسان را به کارهای بد دعوت میکند و دیگری به سوی کارهای خوب.
این مطلب را ما نیز بالوجدان درک میکنیم که وقتی در مقابل کاری قرار میگیریم چه خوب باشد چه بد گویا از طرفی کسی به ما میگوید انجام بده و گویا کسی میگوید انجام نده.
بنابراین انسان فطرت دارد و فطرتش پاک است خداجو است خدا آگاه و خدا طلب، زیباییطلب و کمالطلب است ولی گاهی انسان از این فطرت پاک منحرف میشود، یعنی نفسش در اثر عوامل و موانعی یا الهامات و وسوسههای شیطانی، یا میلهای شهوانی و انحرافات درونی که خودش در اثر شهوات پیدا میکند، و تاثیرپذیری از دوستان بد و یا توهمات و خیالات... موجب میشود که انسان از آن راه اصلی منحرف شود.
برخی از آیات قرآن که انسانها را «ظلوم» و «جهول» و مانند آن معرفی کرده، در حقیقت به انسانهای تربیت نایافته در پرتو وحی اشاره دارد؛ اگر انسانی این نفس معتدل خودش را در پرتو وحی الهی با الهامات الهی پرورش بدهد، به قلههای کمال الهی و انسانی میرسد ولی اگر او را همچون علف هرزهای رها بکند و یا اینکه به دنبال عوامل انحرافی برود، کمکم به صفات رذیله گرفتار میشود.
نتیجه: برخی از پیروان ادیان دیگر میگویند: انسان گنهکار به دنیا میآید و ما باید او را شستشو بدهیم و غسلش بدهیم تا از این حالت گنهکاری نجات پیدا کند.
ولی اسلام میگوید: انسان پاک به دنیا میآید و با لذات گناهکار نیست. ممکن است خودش با اراده خودش و انتخاب خودش نفس پاکش را آلوده نماید زیرا نفس او که همچون لوح و صفحه سفیدی است با هر گناهی که همچون نقطههای سیاهی هستند، کمکم آن صفحه را آلوده میکند و در نهایت تمام صفحه سیاه میشود.
بنابراین صفات ناپسند و رذائل اخلاقی ذاتی انسان نیست بلکه اکتسابی است و در پرتو تفکرات، انتخابها و عملکردهای نادرست و بدور از ارزشهای الهی و انسانی، شکل میگیرد، و در اخلاقیات انسان نهادینه میشود.