سرویس خارجی-

اکنون داعش در حال محو شدن است و این ناپدید شدن تدریجی را هر شب مردم جهان از طریق گیرنده‌های تلویزیونی خود شاهد هستند. به نظر می‌رسد که از این پس هیچ نیرویی نمی‌تواند داعش و تکفیری‌ها را سرپا نگهدارد.
در حال حاضر آخرین ته مانده‌های داعش در نینوا و الانبار و کرکوک عراق در حال ناپدید شدن هستند و در سوریه نیز داعش و سایر تکفیری‌ها روزهای سخت احتضار را تجربه می‌کنند.این تحول که اکنون جزو سرگرمی‌های شامگاهی مردم شده و همه منتظر هستند تا پرده آخر داعش را در «موصل» و بیابان‌های «دیرالزور» سوریه ببینند، در سال 2011 و سال‌های پس از آن در ذهن کسی خطور نمی‌کرد که چنین بشود.
در آن سال آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان منطقه‌ای و اروپایی واشنگتن همه هوش و تجربه خود را روی هم گذاشتند و با ازدواج دادن دو پدیده خیزش جهان عرب (بیداری اسلامی) و اندیشه وهابیت، هیولایی را در خاک سوریه خلق کردند که در تاریخ مشابه نداشت.
آمریکا با خلق هیولای داعش، قصد داشت که چند هدف را با یک تیر بزند؛ اول اینکه بیداری امت عرب را که از زمستان 2010 در تونس آغاز شده بود از مسیر اصلی خود منحرف کند و در سوریه میوه خودش را از آن بچیند؛ دوم، با ایجاد شکاف در دنیای اسلام، انرژی‌ها و توجه‌های مسلمانان را از سرزمین‌های اشغالی فلسطین به درون دنیای اسلام منحرف کند؛ سوم؛ چهره‌های افراطی و مزاحم را از اروپا و سایر ملل دنیا به سرزمین‌های شام و عراق کوچ بدهد؛ چهارم رژیم‌های وابسته به خود را از امواج سهمگین بیداری اسلامی حفظ کند و بالاخره چهره اسلام را در جهان بد جلوه دهد.
زمانی که عناصر داعش و دیگر گروه‌های تروریستی انگشت خود را روی ماشه گذاشتند و به سمت دولت و ملت سوریه شلیک کردند، به همراه حامیان خارجی خود، یک هدف بیشتر نداشتند: برکناری «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه از قدرت. رهبری که خار چشم صهیونیست‌هاست. در بهار سال 2014 زمانی که داعش چهار استان عراق را در مدت زمان بسیار کوتاهی اشغال کرد؛ دیگر بر بسیاری از ناظران و مردم مسجل شد که دوران حکومت داعش بر عراق و شام آغاز شده است. در آن زمان کمتر کسی می‌دانست این جریان مخرب نوخاسته، مخلوق آمریکا و رژیم اسرائیل است. اما، روشنگری‌های مقام معظم رهبری و فتوای جهاد کفایی علیه تروریسم آیت‌الله «سیدعلی سیستانی» در عراق و همچنین تحلیل‌هایی که کارشناسان مستقل از شرایط ارائه می‌دادند، کم‌کم جهت را علیه داعش عوض کرد و به تدریج چرخ‌های ماشین تروریسم کند شد و از حرکت ایستاد.
اما، در ارتباط با پدیده داعش برخلاف پدیده‌ها و توطئه‌های مشابه، خود مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی به تدریج اعتراف کردند که این پدیده مخلوق خودشان است و هدف اصلی کسانی که داعش را مهندسی کرده‌اند، ایجاد شکاف در جهان اسلام و به حاشیه راندن مسئله فلسطین است. فلسطینی که می‌رفت با خیانت ارتجاع عرب و مشغولیت‌هایی که داعش ایجاد کرده بود، دیگر مسئله اول جهان اسلام نباشد! ابتدا «هیلاری کلینتون» در کتاب خاطرات خود، فاش کرد که داعش مخلوق و دست ساخته آمریکاست. اندکی بعد «جو بایدن» معاون «باراک اوباما» رئیس‌جمهور وقت آمریکا گفت که داعش توسط متحدان آمریکا در منطقه حمایت می‌شود.
طولی نکشید که داعش هم در سال 1393 و در گرماگرم حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان ساکن غزه اعلام کرد که «جنگی با اسرائیل ندارد و فلسطین را حضرت مسیح(ع) آزاد خواهد کرد»! سرکرده‌های داعش چه در عراق و چه در سوریه بارها اظهارات مشابه فوق را بر زبان آوردند تا دیگر شکی باقی نماند، آنها را صهیونیست‌ها ساخته و پرداخته‌اند.
جالب است که اسرائیلی‌ها هم از جانب داعش نه تنها خطری را حس نمی‌کنند، بلکه ابراز آسودگی خاطر می‌کردند. در خصوص وجود پیوند میان داعش و رژیم تل‌آویو تاکنون اسناد زیادی منتشر شده است. در اینجا به چند مورد از آخرین گزارش‌های مرتبط اشاره می‌شود. روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» دیروز طی گزارشی اعلام کرد، مشخص شده است که اسرائیل جنگجویان مجروح سوریه (تروریست‌ها) را جهت معالجه میزبانی کرده است، ولی گزارش (روزنامه آمریکایی) «وال‌استریت ژورنال»، حمایت‌های مستقیم مالی (اسرائیل به جنگجویان سوری) را برملا کرد که در صورت نبود این حمایت‌ها، (جنگجویان مذکور) نمی‌توانستند زنده بمانند. این روزنامه می‌نویسد: «اسرائیل سال‌ها به طور سری شورشیان سوری را در ارتفاعات «جولان» حمایت می‌کرده است.» همین چهارشنبه هفته گذشته (96/3/24) هم «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل اعلام کرده بود که اسرائیل از گروه‌های تروریستی و تکفیری در سوریه حمایت می‌کند.
ششم اردیبهشت گذشته نیز تسنیم به نقل از سایت رسمی رژیم صهیونیستی موسوم به «Tikun olam» گزارش داد، اسرائیل در شهر «آفولا» ]واقع در شمال اراضی اشغالی[ سرگرم آموزش دادن به نیروهای تروریستی داعش است و کمک‌های لجستیکی و اطلاعاتی فراوانی به این گروه می‌کند.
پیش از این و از همان سال 1393 هم «موشه یعلون» وزیر جنگ رژیم صهیوینستی اعلام کرده بود: داعش خطری برای ما نیست. البته،‌ در عمل هم مشخص شد که داعش اصولاً کاری به کار اسرائیل ندارد و در مقابل، دشمن قسم‌خورده فلسطین و مقاومت است.
به هر حال، سرکرده‌ها و تروریست‌های داعش معادلات در منطقه غربی آسیا را طوری به هم زده بودند که حتی باعث بروز نشانه‌های یأس و زاویه پیدا کردن جریان‌هایی مثل جنبش حماس هم شده بود و اوج این تغییر موضع در رونمایی از «سند جدید حماس» که 12 اردیبهشت گذشته رسانه‌ای شد، قابل مشاهده بود. پس از انتشار این سند هر چند «خالد مشعل» گفت که حماس اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد، ولی عقب‌نشینی از مواضع قبلی در برخی از 42 بند سند آشکار است.
اما، تحولات بعدی به ویژه پس از شکسته شدن کمر داعش باعث شد حماس هم دوباره روی ریل مقاومت بازگردد. دیروز حماس از همه دعوت کرد در روز جهانی قدس حضور گسترده داشته باشند.در مجموع، پس از اینکه کمر داعش شکست، مسئله فلسطین تبدیل به اولویت نخست جهان اسلام شد و این واقعیت را فردا همه در ایران و جهان خواهند دید.در این میان، حس‌گرهای رژیم صهیونیستی نیز متوجه انقلاب اوضاع شده و به همین خاطر، ترس و وحشت به میان نظامیان اشغالگر قدس برگشته است و آنها با شلیک مستقیم به سوی فلسطینی‌های نمازگزار، در واقع این هراس خود را برملا می‌کنند.
در همین رابطه دیروز خبرگزاری صدا و سیما گزارش داد، نظامیان صهیونیست در یک ایست و بازرسی شرق قدس، «حائل حرباوی» جوان 23 ساله فلسطینی را هدف گلوله جنگی قرار دادند و به شهادت رساندند.
اما، این موج جدید خشم مسلمانان علیه رژیم صهیونیستی چه در فلسطین و چه در ممالک اسلامی، به راحتی قابل کنترل نیست.