جوابیه وزارت نفت و پاسخ کیهان
در پی درج گزارشی با عنوان «فقط یک درصد! سهم ایران از تجارت جهانی گاز»، روابط عمومی وزارت نفت جوابیهای در پنج صفحه ارسال کرده که بخش زیادی از آن اساساً پاسخ کیهان نبوده بلکه گزارش عملکرد است. از آنجا که انتشار گزارش عملکرد و آگهی، سازوکار مخصوص به خود را دارد، بخشهایی از جوابیه به همراه توضیحات کیهان تقدیم میشود.
اما در بخش مرتبط با گزارش کیهان آمده است: برای برخی که به رانتخواری و فساد و عدم شفافیت عادت کرده بودند، مهندس زنگنه و نظام مدیریتی وی را مانعی بر سر راه خود دیده و میبینند ... تلاش داشته و دارند تا به هر نحوی شده این شرايط را به نفع خود تغییر دهند، حال آنکه فراموش کردهاند دولت دوازدهم بر عهد خود با ملت پابرجاست و فارغ از نام اشخاص مسیر درست مدیریت صنعت نفت را با قاطعیت ادامه داده و در این راه از مانعتراشی و جریانسازیهای کاذب با اهداف سیاسی، جناحی و سودجویانه هراس ندارد ...
در صنعت گاز باید اذعان کرد 11 فاز عملیاتی پارس جنوبی در دولت یازدهم تکمیل و به مرحله بهرهبرداری رسیده است، فازهای 12، 15و 16، 17 و 18، 19 ،20 و 21 فازهایی هستند که در دولت یازدهم عملیات اجرایی آنها با تدبیر و برنامهریزی به اتمام رسیده است...
سالانه چهار تا پنج هزار روستا در دولت یازدهم گازدار شدهاند، بر این اساس حدود 95 درصد از شهرها و 68 درصد روستاها از نعمت گاز برخوردارند که پیشبینی میشود این شاخص در پایان دولت یازدهم به سطح 73 درصد بالغ گردد، یکی از افتخارات بزرگ دولت یازدهم، گازرسانی به استان سیستان و بلوچستان و به طور خاص شهر زاهدان است که در اسفندماه سال گذشته این مهم محقق شد و تنها مرکز استان باقیمانده به شبکه سراسری گاز وصل شد...
کیهان:
1- تجربه چند جوابیه اخیر وزارت نفت نشان میدهد تیم جوابیهنویسی در این وزارتخانه رویهای اتخاذ کرده که بر اساس آن در برابر سوالات اساسی گزارشهای مستند کیهان سکوت شده و به موضوعاتی پرداخته میشود که معلوم نیست چه ارتباطی با این گزارشها دارند. در همین جوابیه نیز که بالغ بر پنج صفحه و حدود 100 خط میباشد، تنها در 3 خط پایانی به طور مستقیم و آن هم بدون ارائه پاسخ شفاف به قراردادهای بر زمینمانده صادرات گاز به عراق و عمان و ... -که در گزارش درباره آنها اشاره شده بود- پرداخته است. همین رویکرد پنهانکارانه، بهترین دلیل برای اثبات استنادات گزارش کیهان است.
در گزارش مذکور به طور شفاف سوال شد که چرا قرارداد گازی با عمان بعد از گذشت 16 سال هنوز به سرانجام نرسیده است؟ آیا مشکل صرفا فنی است یا اینکه عمانیها با استناد به قیمت نازل گاز در قرارداد کرسنت، حاضر به امضای قراردادی با قیمتهای بالاتر نیستند! در مورد قرارداد با پاکستان هم آیا فقط مشکل کارشکنی آمریکاییها و پاکستانیهاست یا اینکه باید منتظر باشیم ارتباط به نتیجه نرسیدن این قرارداد با فساد کرسنت هم در ادامه اعلام گردد.
اما وزارت نفت بدون اینکه متوجه باشد چه چیزی مینویسد، ناخواسته به تبعات فساد کرسنت اعتراف نموده و صرفا تلاش کرده برای خود شریک جرم بتراشد و در ادعایی عجیب، از منتقدان میپرسد «آیا سهم خود را در ماجرای کرسنت بررسی کردهاند؟»(!)
2- در جوابیه وزارت نفت آمده «چگونه میشود در مدت 4 سال آن هم، چهار سالی که صنعت نفت با شدیدترین تحریمها و سختترین مشکلات داخلی و منطقهای مواجه بود، میتواند به یک صادرکننده گاز تبدیل شود». گویا جوابیهنویسان وزارت نفت، این گزارش را به دقت مطالعه نکرده یا متوجه نبودهاند که موضوع گزارش، سهم ایران در قراردادهای منطقهای و نقش عواملی مانند فساد کرسنت و ضعف دیپلماسی دولت در نهایی شدن این قراردادها بوده است. براساس گزارشات ثبت شده سهم تجارت گاز ایران تا پایان مقطع دولت دهم 2 درصد بوده در حالی که با شروع دولت یازدهم امروز این مقدار به کمتر از 1 درصد کاهش پیدا کرده است. متأسفانه روابط عمومی زنگنه به موارد بسیار مهمی اشاره نکرده است که اگر تحقق پیدا میکردند، امروز وزارت نفت ایران قادر بود در همین مدت چهار ساله به یک صادرکننده مهم گازی تبدیل شود، نه اینکه از سهم ایران در تجارت جهانی گاز کاسته شود.
پروژههای مؤثری در افزایش سهم تجارت گاز ایران از بازار جهانی که مغفول ماندهاند، مانند پروژه صادرات گاز به عراق که قرارداد آن در دولت دهم منعقد گردیده بود. این پروژه در شهریورماه 92 پیشرفت فیزیکی بیش از 90 درصد را داشته است. متأسفانه امروز مشاهده میکنیم که تا پایان دولت یازدهم هنوز عملیاتی نشده و صادرات گاز در طی این چهار سال صورت نگرفته است.
در قرارداد گازی ایران و پاکستان هم مقرر شد تا پایان سال 2014 صادرات گاز به کشور پاکستان صورت گیرد. آیا وزارت نفت حاضر است درباره اینکه چه کسی دستور توقف احداث خط لوله هفتم از ایرانشهر تا مرز پاکستان را صادر کرده، شفافسازی کند؟!
پروژه مایعسازی گاز طبیعی ایران اِلاِنجی یا پروژه صادرات گاز به کشور عمان که در بدو شروع به کار دولت یازدهم با سر و صدای فراوان و تبلیغات بسیار در رسانهها به اطلاع افکار عمومی رسانده شد که تا پایان دولت یازدهم صادرات گاز به عمان صورت خواهد گرفت هم از این قبیل است. امروز متأسفانه شاهدیم هنوز حتی قرارداد گازی بین دو طرف منعقد نشده است و پروژه کوچکترین پیشرفتی فیزیکی نداشته است.
3- درباره «چگونه میشود در مدت 4 سال آن هم، چهار سالی که صنعت نفت با شدیدترین تحریمها و سختترین مشکلات داخلی و منطقهای مواجه بود، میتواند به یک صادرکننده گاز تبدیل شود» یک نکته جالب دیگر هم قابل ذکر است؛ مگر دولت نمیگفت با اجرایی شدن برجام مشکلات مالی و قراردادهای بینالمللی کشور حل شده است؟! پس «شدیدترین تحریمها» در «4 سال» دولت یازدهم چه صیغهای است؟ یعنی ادعای رفع تحریمها در یکسال و نیمی که از برجام گذشته صرفا یک دروغ بزرگ بوده است؟
4- با توجه به اینکه کلیه فازهای پارس جنوبی شامل فازهای 12، 15، 16، 17، 18، 19، 20 و 21 در پایان دولت دهم پیشرفت بین 60 تا 92 درصد داشتهاند لذا این ادعا که عمده افزایش تولید در این دولت صورت گرفته است فاقد وجاهت میباشد.
5- در خصوص آمار مصارف گاز و همچنین آمار گازرسانی به روستاها نیز تناقض بسیاری وجود دارد به طوری که بر اساس گزارش رسانههای دولت (ایرنا و شانا، 2 اردیبهشت 96) رئیس جمهور آمار گازرسانی به روستاها را 9 هزار روستا تا پایان دولت یازدهم اعلام کرده، ولی در پاسخ وزارت نفت به کیهان 12 هزار روستا اعلام شده که آن هم مربوط به سه سال دولت یازدهم است! لذا به دلیل این تناقضها، آمارهای فوق قابل استناد نمیباشد.
معلوم نیست رئیسجمهور از این قبیل کتمان اظهارات ایشان از سوی وزارت نفت خبر دارند یا خیر؟! چرا که پیش از این هم اعلام رسمی رئیسجمهور درباره خودکفایی در تولید بنزین از سوی وزارت نفت چشمپوشی شده بود!