ادامه واکنشها به سخنان تحریف آمیز روحانی
هدف از انکار غدیر خشنود ساختن لیبرال غربی است
سرویس سیاسی ـ
ماجرا از آنجا شروع شد که روحانی در ضیافت افطار با اساتید و پزشکان به بیان برداشتهای نادرست و شخصی خود از سیره امیرمؤمنان پرداخت و گفت: حکومت علی(ع) با خواست و اصرار مردم تشکیل شد و این در حالی بود که ایشان در برابر اصرار مردم به آنها فرمودند که حکومت عدل من برای شما سنگین است و باید به سراغ فرد دیگری بروید، اما در عین حال این را نیز گفتند که اگر شما مردم فرد دیگری را انتخاب کنید، من در اطاعت از او که شما مردم آن را برگزیدید، اولین نفر خواهم بود. وی همچنین اظهار داشت: مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه علی(ع) نیز انتخاب و نظر مردم بود.
اگر مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه علی(ع) انتخاب و نظر مردم است، معلوم میشود گوینده این سخنان یا خطبه شقشقیه را اصلا نخوانده یا خوانده و فراموش کرده و یا غایت دیگری در نظر دارد. آنجا که امیرمؤمنان(ع) درباره غصب خلافتشان فرمودند: «اما از خلافت چشم پوشيدم، و روى از آن برتافتم، و عميقا انديشه كردم كه با دست بريده و بدون ياور بجنگم، يا آن عرصه گاه ظلمت كور را تحمل نمايم، فضايى كه پيران در آن فرسوده، و كم سالان پير، و مؤمن تا ديدار حق دچار مشقت مى شود! ديدم خويشتندارى در اين امر عاقلانه تر است، پس صبر كردم در حالى كه گويى در ديده ام خاشاك بود، و غصه راه گلويم را بسته بود! مى ديدم كه ميراثم به غارت مى رود.» اگر مبنا رأی مردم است، چطور ایشان از جنگ برای احقاق حق خود سخن میگویند و خلافت و حکومت را میراث به غارت برده خود میدانند؟
تحریف و قلب واقعیتهای مسلم تاریخ اسلام توسط روحانی البته مسبوق به سابقه است چراکه وی چندی پیش نسبت به واقعه عاشورا و همچنین سیره امام حسن مجتبی(ع) نیز تحلیل غیر معتبر خود را اظهار کرده و برای توجیه طرز فکر خاص خود، به تفسیر سلیقهای رویدادهای تاریخ اسلام روی آورده بود.
اما با وجود در دسترس بودن منابع متقن و دقیق از تاریخ اسلام که نتیجه رنج و زحمت، مداقه، دقت وافر و باریک بینی عالمان و محققان است، آیا تفاسیر به رأی از رویدادهای تاریخی و قلب حقایق آن، ناشی از جهل نسبت به تاریخ و رخدادهای آن است یا مقاصد دیگری در کار است؟
اگر امامت به حق علی(ع) به رأی مردم است، این همان دیدگاه سقیفه است
پس از بازتاب سخنان مغلوط رئیسجمهور، پاسخها و واکنشهای متعددی از سوی نخبگان و پژوهشگران داده شد. در تازهترین واکنشها، آیتالله محمد باقر تحریری این سخنان را در راستای توجیه فعالیتهای تبلیغی سیاسیون و انحراف افکار مردم از برخی کمکاریهای دولت دانست.
به گزارش رسا، وی در جمع روزهداران اردبیل ابراز داشت: آیتالله جوادی آملی فرمودهاند که مسئله امامت و ولایت فقیه از مسائل اصولی است، ای کاش دولتمردان امامت و رهبری شهید مطهری و ولایت فقیه آیتالله جوادی آملی را تورق میکردند تا این سخنان بر زبانش جاری نشود.
آیتالله تحریری سخنان برخی دولتمردان را برگرفته از خطبه 92 نهج البلاغه دانست و توضیح داد: وقتی بعد از قتل عثمان به علی(ع) برای رهبری مراجعه میکنند؛ حضرت با مردم اتمام حجت میکند که من را رها کنید و به سراغ دیگری بروید، منتها حجت را تمام میکنند که اگر نزد من آمدید من اینطوری هستم، برنامهام این است، ما مشکلاتی را در پیش داریم، مسائل به این صافی نیست که شما آمدید، یعنی شما حکومت علی را میخواهید، باید آمادگی داشته باشید. در آنجا فرمود اگر بفهمم کسی با اموالی که در حکومت عثمان تقسیم شده ازدواج کرده است، من آن ازدواج را باطل میکنم.
متولی مدرسه علميه معیّر تهران مردم را تنها «پذیرنده» ولایت علی(ع) ارزیابی کرد و ادامه داد: آیتالله جوادی فرمودند «ولایت در کنار نماز و روزه شمرده شده است و به هیچ چیز مانند ولایت توصیه نشده است» حضرت علی(ع) هم در خطبه 92 ادامه میدهند «بدانید که اگر من جواب شما را بدهم اگر شما را دوست داشته باشم طبق علمم عمل میکنم نه بر سنت خلفا، من به سخن کسی هم گوش نمیدهم» امامت یعنی این، اگر کسی پذیرفت باید مطیع باشد، اگر ما ولایت فقیه را پذیرفتیم باید مطیع باشیم، اگر فرمود ما از برجام بهرهای نبردیم باید مطیع باشیم، نه مدام توجیه کنیم.
استاد سطح عالی حوزه علیمه قم استفاده دولتمردان از بخشی از نهج البلاغه را برای مشروعیت دادن به رأی مردم دانست و گفت: امامت به حق علی(ع) به رأی مردم است؟ اگر این باشد که همان دیدگاه سقیفه است.
ماجرای سخنان مکرر آیتالله بهجت
درباره مسئله امامت
وی خاطرنشان کرد: آیتالله جوادی آملی حفظه الله کلام بسیار لطیفی فرمودند، اول امامت را کنار میزنند، بعد امام را؛ این فرمایش ایشان هشدار است، لذا صحبت مکرر میشود که ما مبانی اعتقادیمان را محکم کنیم به خاطر این است؛ اصل است.
آیتالله تحریری خاطرنشان کرد: حضرت آیتالله مصباح حفظه الله میفرمود ما سالها پای درس حضرت آیتالله بهجت میرفتیم، بنده هم شاهد بودم، بارها از مسئله امامت ایشان صحبت میکرد و ما تعجب میکردیم، الان چه وقت بحث این مسائل است؟ دیگر پنبه این مسائل زده شده است، ما در نظام شیعی هستیم، ایشان فرمود که فهمیدیم با این جریاناتی که در حوزه علمیه رخ داد، در علم امام شک کردند، ما باید دقت داشته باشیم.
امامت و رهبری عهدالناس نیست،
عهدالله است
حجتالاسلام والمسلمین کاظم صدیقی نیز طی سخنانی در مسجد شهید بهشتی تهران تأکید کرد: کسانی که اخیرا سخنان باطلی را بیان کردهاند، ناشی از اعتقادشان نیست بلکه برای آنکه بتوانند دل لیبرال غرب را به دست بیاورند، برخلاف غدیر که حق است سخن گفتهاند.
وی با تأکید بر اینکه خداوند مالک و انسان مملوک است، ابراز داشت: انسان مالک خودش نیست و خداوند مالک اوست، بنابراین تنها او اجازه سلطنت بر ملک خودش را دارد و انسان حق حکومت بر املاک خداوند را ندارد مگر با اذن و فرمان الهی باشد پس حکومت و حاکمیت از آن مالک است.
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه خدا دین خود را یاری میکند، تصریح کرد: رئیسجمهوری که ترسو باشد، به درد اسلام نمیخورد بلکه به درد در جهنم میخورد؛ رئیسجمهور باید کسی باشد که مانند امام راحل و رهبر معظم انقلاب برای صیانت از اسلام محکم در برابر باطل بایستد، خداوند حضرت داوود(ع) را به سبب ایستادگی در برابر دشمن یاری و پیروز کرد.
حجتالاسلام والمسلمین صدیقی با اشاره به اینکه خداوند تعیینکننده حاکم است، گفت: کسانی که رأی میدهند، فردای قیامت نسبت به رأیشان باید پاسخگو باشند و به خداوند بگویند که با رأیشان چه کسی را بر مردم مسلط ساختند، امامت و رهبری عهدالناس نیست بلکه عهدالله است، به همین دلیل خداوند به ظالم اجازه حکومت نمیدهد، اگر مردم امام علی(ع) را 25 سال خانهنشین کردند، در اصل به خود ظلم روا داشتند چرا که خداوند ایشان را بهعنوان حاکم تعیین کرده بودند.
مبنای ولایت و امامت در اسلام
ناب محمدی؛ واجب بودن انتصاب امام از سوی پروردگار
به همین قرار، جمعی از طلاب حوزههای علمیه مشهد مقدس نیز طی بیانیهای خاطرنشان کردند: اینکه فقط خداوند به خاطر خالقیت و مالکیتی که نسبت به همه عالم دارد؛ حق منحصر به فرد فرمانروایی و ولایت بر انسانها را دارد و سپس به خاطر اداره امور بشری، افراد شایستهای را با ملاکهای روشن برای هدایت، فرمانروایی و ولایت بر مردم بر میگزیند، از شاخصههای ممتاز دین اسلام نسبت به نظامهای دیکتاتوری، سلطنتی و حتی دموکراسی نما در جهان میباشد. بنابراین میتوان گفت مبنای ولایت و امامت در اسلام ناب محمدی و مکتب تشیع، واجب بودن انتصاب امام از سوی پروردگار است و اتفاقا همین قضیه دلیل مشروعیت حکومت اسلامی میباشد.
ضرورت انتصاب امام از سوی خداوند؛ امری کاملا عقلانی
در این بیانیه همچنین تصریح شده است: از آنجا که پذیرش اصول دین در اسلام به عنوان متعالیترین دین آسمانی تقلیدی نیست، بلکه از راه عقل قابل اثبات میباشد؛ وجوب انتصاب امام توسط خداوند را میتوان با دلایل عقلی ثابت کرد. مثلا اینکه نصب امام از جانب خداوند لطفی از سوی پروردگار نسبت به بندگانش است چون حضور امام در جامعه اسلامی باعث کاهش فساد و افزایش خیر و صلاح میشود و زمینه هدایت مردم به سوی اطاعت الهی و دوری از گناه را فراهم میکند تا همگان به سعادتمندی دنیوی و اخروی برسند. پس به حکم عقل چنین لطفی بر خداوند واجب است، لذا ضرورت انتصاب امام از سوی خداوند امری کاملا عقلانی است.
طلاب حوزههای علمیه مشهد مقدس ابراز داشتند: همواره برای تشکیل تمدن شکوفای اسلامی، سه ضلع یک مثلث باید در کنار هم باشند: قانون (کتاب خدا)، رهبری الهی (امام) و مردم. بدون شک در طول تاریخ اسلام با وجود امام و قانون الهی، این مردم بودند که با غفلتورزی خویش از ولایت امام و اطاعت وی دور شدند و با این کار، خودشان ضرر کرده و جامعه را از نعمت حکومت ناب اسلامی محروم نمودند اما این مسئله هیچ ضرری به مشروعیت ولایت وارد نمیکند.
جایگاه ریاست جمهوری جای طرح نظرات سطحی و غیرکارشناسی آن هم
در حوزه دینی نیست
در ادامه بیانیه یادشده آمده است: البته جای بسی شگفتی است ریاست جمهوری اسلامی ایران، که بر اساس قانون باید زمینه اشاعه فرهنگ و تفکر ناب اسلامی را در کشور فراهم نماید، مطالبی را در موارد مختلفی همچون درسآموزی از عاشورا و صلح امامحسن علیهالسلام مطرح نموده که با هیچ یک از آموزههای اسلام ناب و انقلابی سازگاری ندارد و این بار نیز بزرگترین موهبت در اسلام، یعنی انتصاب امام از سوی خداوند را نادیده میگیرند و با خلط میان مشروعیت و مقبولیت، مغایر با مبانی اسلام سخن میگویند!! قطعا جایگاه ریاست جمهوری جای طرح نظرات سطحی و غیرکارشناسی آن هم در حوزه دینی نیست.
در این بیانیه تصریح شده است: بدیهی است که قشر فرهیخته و ملت قهرمان ایران انتظار دارد مسئولین بهجای پرداختن به مباحث حاشیه ساز به فکر رسیدگی به امور مردم و خدمترسانی بیشتر باشند و همه تلاش خویش را صرف تحکیم نظام و ارزشهای اسلامی نمایند.