با پیگیری و شکایت آموزش و پرورش انجام شد
تعطیلی یک دارالقرآن پس از 20 سال فعالیت موفق
اینجانب جانباز شیمیایی 50 درصد جنگ تحمیلی هستم. در سال 1376 حسب تقاضای مدیر وقت هنرستان صدا و سیمای سابق (کمالالملک فعلی واقع در میدان تجریش خ ولیعصر) و نیز معاونت مالی اداری و ریاست محترم منطقه آموزش و پرورش منطقه یک تهران، کتبا مقرر شد که فضای قسمت شمالی هنرستان مذکور (حدود 180 متر زمین و حدود 20 بنای غیر مفید و مندرس) که محل تجمع معتادین و شب خوابها نیز شده بود، در اختیار حقیر به عنوان همکار آموزشی و جانباز شیمیایی و برای «تأمین امنیت» و «سکونت» و «اشاعه فرهنگ قرآنی» قرار داده شود. بعدها بنده به دلیل حالت اشتغال ناشی از جانبازی و به جهت رفع نیاز دانشآموزان و معلمان و اهالی و ساکنین منطقه، محل مذکور را با توجه به متن قرارداد به «مؤسسه تربیت مدرس قرآنی» تبدیل نمودم و با اجازه ضمنی و شفاهی و کتبی و دریافت تشویقنامههای مکرر از مدیران منطقه آموزش و پرورش و شهرداری منطقه، مساحت بنای فضای واگذار شده را به حدود 200 متر مربع ساختمان قابل اسکان، ارتقاء داده و محل را به یکی از بزرگترین کانونهای آموزش قرآن و به صورت کاملاً رایگان تبدیل نمودم و الحمدلله در این بازه زمانی (حدود 20 سال) 9604 دانشپژوه قرآنی تربیت و تحویل جامعه اسلامی و انقلابی نمودم.
برای هزینه توسعه و احداث بنا و اعیانی و مستحدثات به موجب توافقنامه مکتوب تنظیمی که به شهادت و امضای 11 تن از شورای معلمان و در راستای دستور ریاست و معاونت مالی اداری منطقه آموزش و پرورش رسیده، مقرر و توافق شد که اینجانب محل سکونت و منزل شخصیام را به فروش رسانده و مبلغ حاصله را برای احداث اعیانی هزینه نمایم که مراتب کتباً در توافقنامه تنظیمی درج و مورد تأکید قرار گرفته است. بنابراین منوال، قریب 20 سال است که توافقنامه مذکور در حال اجراست و در این مدت تمامی هزینههای آموزش قرآن و تربیت مدرس از محل حقوق جانبازی اینجانب و کمکهای مردمی تأمین شده و هیچگونه بار مالی نیز به آموزش و پروش تحمیل نشده است.
متأسفانه به یکباره قرارداد تنظیمی فیمابین اینجانب و اداره آموزش و پرورش منطقه یک تهران به طور عمدی مکتوم شد و با طرح دعوی غیرواقع و به ناحق با انتساب عنوان نازیبای «متصرف عدوانی» به اینجانب که مدت قریب 20 سال عمر و سرمایه زندگیام را مصروف همان هدفی که در صورتجلسه ذکر شده بود کرده بودم، حکمی خلاف شرع صادر شد زیرا اصل صورتجلسه را برای ارائه به دادگاه در اختیار نداشتم که با بهدست آوردن همان صورتجلسه مسیر دادرسی در حال تعقیب و پیگیری است.
علیهذا آنچه مطمح نظر است اینکه، اینجانب که تنها مسکن موجود خود را با تعهدی که در صورتجلسه تنظیمی شماره 1123 مورخ 1376/8/1 داده بودم به فروش رسانده و نسبت به احداث اعیانی در محل مذکور صرف و هزینه نمودم و در مدت 20 سال هم با اذن قبلی نمایندگان قانونی آموزش و پرورش (ریاست و معاونت مالی اداری منطقه) اقدام به احداث اعیانی و ترویج علوم قرآنی سپری کردهام چگونه ممکن است که «متصرف عدوانی» مورد خطاب قرار گیرم؟ در حالی که در این مدت مدید بارها تشویقنامههای متعدد برای این کار خدایی و قرآنی برای حقیر از سوی آموزش و پرورش و سایر ارگانها صادر شده است.
حال که زمین بایر محل تجمع معتادان و دزدان با پول فروش خانه مسکونیام به بهترین مرکز و معتبرترین مرکز آموزشی قرآن کشور و از طرفی به ارزش افزوده میلیاردی تبدیل شده آموزش و پرورش با کتمان مدرک واگذاری، حکم رفع تصرف گرفته و بیخبر و بدون ابلاغ حکم و اطلاع قبلی اینجانب، صدها میلیون از اموال حقیر و مؤسسه تربیت مدرس قرآنی هدی و دانشپژوهان را ضبط کرده و برده است.
حال از مسئولان امر تقاضای رسیدگی به مشکل موجود را دارم تا در زمانی که نیاز به مفاهیم عالیه و تربیتی قرآن در جامعه وجود دارد چراغ این مؤسسه قرآنی با سابقه فعالیت 20 ساله در زمینه آموزش قرآن (ترجمه، تفسیر، مفاهیم، تدبر، قرائت و حفظ قرآن) دوباره روشن شود.
سیروس کامران ماوردیانی- رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل مؤسسه تربیت قرآنی هدی