kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۵۶۵۳
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۸
نگاهی به ضرورت اُنس با قرآن کریم و راهکارهای تقویت فرهنگ قرآنی -بخش نخست

نوری که هرگز خاموش نمی‌شود


  گالیا توانگر
نهج البلاغه علی(ع) پر است از بیانات نورانی این قرآن ناطق در خصوص ویژگی‌های قرآن کریم که برای نمونه در خطبه 198 در فرازهایی نسبت به قرآن می‌فرمایند: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نمی‌پذیرد، راهی است که رونده آن گمراه نگردد. شعله‌ای است که نور آن تاریک نشود، بنایی است که ستون‌های آن خراب نمی‌شود. شفا دهنده‌ای است که بیماری‌های وحشتناک را بزداید. قرآن چشمه‌های دانش و دریاهای علوم است. سرچشمه عدالت و نهر جاری عدل است. خدا قرآن را فرونشاننده عطش علمی دانشمندان، باران بهاری برای قلب فقیهان و راه گسترده و وسیع برای صالحان قرار داده است.»
قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب الهی و معجزه جاویدان پیامبر اکرم(ص) دارای ویژگی‌های منحصر به فردی در مقایسه با سایر کتب الهی است که آن‌را از سایر کتب کاملا متمایز می‌نماید. شاید مهم‌ترین عامل و علت این تمایز و ویژگی‌های انحصاری در این باشد که بعد از بعثت رسول اکرم(ص) و نزول قرآن مجید، ارسال رسولان و بعثت پیامبران خاتمه یافت و لذا محتوای وحی الهی در قالب قرآن کریم بشر را تا ابد از کتب دیگر بی‌نیاز می‌کند و به عبارتی قرآن مجید یک معجزه ابدی و در عین حال کتاب هدایت انسان‌ها تا ابد خواهد بود. بنابراین ارتباط کلیه انسان‌های طالب سعادت و هدایت با قرآن در تمامی عصرها و نسل‌ها، امری بدیهی و اجتناب‌ناپذیر است. اُنس با قرآن در ماه پر برکت رمضان از اهم فرایض است. قرآن از یک طرف کتاب هدایت انسان‌ها و شفای مومنین است، از یک طرف کتابی است که آسان فرا گرفته می‌شود.
پایه گذاری اُنس با قرآن در دوره جوانی
ویژگی‌های انحصاری دوران جوانی که به حق مهمترین دوران حیات انسان است از یک طرف، و همچنین ویژگی‌های منحصر به فرد قرآن کریم از طرف دیگر، موضوع «جوان و اُنس با قرآن» را موضوعی اساسی و با اهمیت جلوه خواهد داد. لذا این هرگز به این معنا نیست که برای سالخوردگان و غیرجوانان اُنس با قرآن موضوعیت ندارد و اگر کسی در جوانی با قرآن مأنوس نگردید، در پیری این اُنس ضروری نیست یا حاصل نخواهد شد، بلکه با نگاهی که قرآن به انسان دارد و محتوای تربیتی و سازنده‌ای که برای انسان به ارمغان آورده، بدیهی است که همان عنفوان جوانی بهترین زمان و استثنایی‌ترین فرصت برای اُنس با قرآن کریم است.
مریم روادیان یک فعال فرهنگی، ضمن بیان مطالب بالا برایمان توضیح می‌دهد: «خصوصیات روحی-روانی و ویژگی‌های اساسی این دوران نظر تمامی مکاتب و علوم تربیتی را به خود معطوف داشته است و تمامی ادیان، مذاهب و مکتب‌های فکری، بدون استثناء بر این نکته اذعان و اتفاق نظر دارند که زیربنای شخصیت انسانی و شالوده حیات مفید او در زمان جوانی تکوین خواهد یافت و سرنوشت غیرتمند یا ذلت‌بار او در جوانی رقم خواهد خورد. فطرت پاک و بی‌آلایش، استعداد و نشاط، خودجوشی و خودباوری، خلاقیت و ابتکار، قدرتمندی و خستگی ناپذیری، همه و همه، خصوصیات ارزشمند دوران جوانی هستند که برنامه‌ریزی صحیح و مدبرانه و استفاده درست و به موقع از آنها می‌تواند جامعه انسانی را به فلاح و سعادت برساند و لذا مربیان و معلمان جامعه، رهبران و اندیشمندان دلسوز و پیامبران و حکیمان الهی همگی در این راستا تلاش نموده و دستورات، رهنمودها والگوهای تربیتی خویش را ارائه نموده‌اند و در رساندن جامعه به سعادت و پیروزی، جوانان، مهم‌ترین هدف و مخاطبین آنها بوده‌اند.در عین حال با مروری سریع به تاریخ گذشته درمی‌یابیم که جوانان پرشور و با انگیزه، با صداقت ذاتی خود مهم‌ترین حامیان و صادق‌ترین رهروان مصلحان بزرگ و مربیان و انقلابیون جهان بوده‌اند.»
مهجوریت قرآن
در نظام آموزش و پرورش
بیش از یک دهه از گلایه رهبر انقلاب درباره مهجوریت قرآن در آموزش و پرورش می‌گذرد.ایشان در روز معلم سال 1385 در بیانی کاملا صریح و شفاف درباره ضرورت توجه متولیان وزارت آموزش وپرورش به قرآن کریم و جایگاه آن در این نهاد تربیتی چنین فرمودند: «قرآن در آموزش و پرورش حقیقتا مهجور واقع شده است. علت این است كه در دورانی طولانی، قرآن در آموزش وپرورش ما، به‏ خصوص در آن سنین یادگیری مهجور بوده یا اصلا وجود نداشته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توقع این بود كه یك كار كارستانی انجام بگیرد. كارهایی هم شده است، لیکن جای حضور قرآن در دوره‏های گوناگون- دبستان، دبیرستان و راهنمایی - واقعا خالی است. باید فكر بشود. امروز خوشبختانه حركت قرآنی در كشور خیلی خوب است؛ لیكن در آموزش و پرورش باید نهادینه شود.»
رضا نبوی کارشناس تعلیم و تربیت اسلامی در
گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «وضعیت توجه نداشتن به فرهنگ قرآنی درحد مورد انتظار در نظام آموزش و پرورش بی‌شباهت به جنگ اُحد نیست كه مسلمانان تنگه استراتژیك و حساس را به طمع جمع‌آوری غنایم رها كردند و در نتیجه متحمل آن شكست سهمگین شدند. زمانی كه آموزش و پرورش عرصه تاخت و تاز سیاستمداران می‌شود و كار به جایی می‌رسد كه حتی در این نهاد آموزشی و پرورشی كه وظیفه تربیت نسل فردای انقلاب اسلامی و جامعه را برعهده دارد، عزل‌ونصب‌ها پی در پی آن هم براساس گرایش سیاسی و حزبی و نه شایستگی‌ها و توانمندی‌های افراد صورت می‌گیرد؛ چه توقعی برای شنیدن و اصلاح این گونه صحبت‌ها می‌تواند وجود داشته باشد. درست است كه پیچیدگی مسائل فرهنگی و هجمه رسانه‌ای غرب را نباید نادیده گرفت؛ اما سهم كوتاهی و سوء مدیریت در عرصه‌های فرهنگی و به ویژه نظام تعلیم و تربیت از چنان شكاف آموزشی و فرهنگی حكایت دارد كه تنها می‌توان گفت؛ از ماست كه بر ماست.»
وی ادامه می‌دهد: «در این میان درس قرآن بیشترین لطمه را دیده و می‌بیند. درسی كه در طول 12 سال آموزش داده می‌شود، ولی نقش اثربخشی خود را چندان كه باید ایفا نمی‌كند. در بسیاری از مدارس تخلفات گسترده اتفاق می‌افتد كه یا به صورت آشكارا و یا به صورت پنهان آموزش قرآن را به انزوا و تعطیلی كشانده است كه نبود نظارت و ارزیابی و سیاست‌های تشویقی و ناكارآمدی دستگاه‌های مسئول تنها بخشی از دلایل است؛ اما این نكته را هم باید اذعان داشت كه قوانین مصوب شورای عالی آموزش و پرورش و اسناد تحولی اگر اجرا شود و اگر بر اجرای قوانین نظارت كارشناسانه و مستمری اعمال شود،قطعا در یك بازه زمانی كوتاه می‌توان تهدیدهای موجود را به فرصت تبدیل كرد.»
این کارشناس تعلیم و تربیت اسلامی ضمن بیان راهکارهایی برای بیرون آوردن قرآن از مهجوریت در نظام تعلیم و تربیت اسلامی می‌گوید: «قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر فرصت ناب و بی‌بدیل آموزش قرآن نادیده گرفته نمی‌شد. مسئولان فرهنگی كشور در حالی از وضعیت فرهنگی كشور ناراضی و گله‌مند هستند كه نمی‌دانند دقیقا از كجا ضربه می‌خورند؟! یک دانش‌آموز در طول دوران تحصیلات خود در مدرسه، بیش از 950 جلسه آموزش قرآن را طی می‌كند. و بیش از 2200 صفحه كتاب درسی در زمینه آموزش قرآن را فرا می‌گیرد. این در حالی است كه برای هر دانش‌آموز سرانه، آموزشی زنگ آموزش، كتاب درسی، معلم و رسانه‌های متعدد آموزشی در نظر گرفته می‌شود و در صورت كیفیت بخشی به وضعیت آموزش بهترین فرصت تحقق اهداف تربیتی است. اما توجه كمی به امور برای ارائه آمارها و گزارش‌های زیبا و بی‌خاصیت جای كیفیت‌گرایی را گرفته است. مسابقه برای بقای مدیریت... فقط در دوره ابتدایی اول و دوم (در طول شش سال اولیه) در پایه اول دبستان دو زنگ در هفته قرآن تدریس می‌شود. (یعنی حدود 60 جلسه در یك سال تحصیلی) و در پایه دوم تا ششم دبستان سه زنگ در هفته قرآن تدریس می‌شود. (یعنی حدود 90 جلسه در یك سال تحصیلی در هر پایه) یعنی برای هر دانش آموز در دوره شش ساله ابتدایی مجموعاً 510 ساعت جلسه آموزش قرآن برگزار می‌شود و با بیش از 700 صفحه كتاب درسی. اما سؤال اساسی این است که از این ظرفیت تا چه حد استفاده بهینه می‌شود؟»
نبوی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «قرآن دروزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر به جای تجمیع ساعات قرآن دریك روز و خسته كردن دانش‌آموزان، طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، در سه روز با فاصله معین و آن هم ترجیحا زنگ اول یا دوم آموزش داده می‌شد. آموزگار، دبیر غیرمرتبط، معلمان دارای تقلیل كار، مربیان قرآن، مدیر و معاونان و خلاصه هركس كه ساعات اضافی دارد و صرفا برای پركردن ساعت تدریس به کلاس قرآن فرستاده نشود. قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر طبق قانون شورای عالی آموزش و پرورش هر طرح و برنامه قرآنی ابتدا به تصویب و تایید این شورا می‌رسید تا درصورت داشتن اعتراض و انتقاد معلوم می‌شد چه كسی باید پاسخگو باشد. قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر هر طرح و برنامه قرآنی پس از تایید نظرات كارشناسی و اخذ مجوزهای قانونی ابتدا به صورت آزمایشی اجرا و سپس نسبت به اجرای سراسری آن اقدام می‌شد. در سال‌های اخیراین رویه سازمان پژوهش به دلیل اعمال مدیریت اشخاص كنار گذاشته شده و همین مسئله موجب بروز اختلاف نظرهای زیادی بین كارشناسان و مدیران شده است.»
 اُنس با قرآن در سایه عمل قرآنی
ازحجت‌الاسلام هادی قاضی‌زاده کارشناس مسائل قرآنی سؤال می‌کنم: «اینكه سفارش شده است با قرآن اُنس بگیرید، منظورخواندن قرآن است یاعمل به دستورات آن؟» وی پاسخ می‌دهد: «واژه اُنس درلغت به معنای خوگرفتن وآرام یافتن به چیزی است. اُنس گرفتن یعنی همدم بودن، خو گرفتن، ارتباطی فراتر از یک رابطه معمولی. ارتباطی مستحکم که موجب تأثیرپذیری و تأثیرگذاری باشد. با تعریفی اینچنین اُنس جوانان با قرآن معنای ژرف‌تری به خود می‌گیرد که هدفی والاتر برایش قابل تصور است. هدفی که دلیل نزول قرآن است. اُنس با قرآن یعنی آموختن قرآن (قرائت صحیح قرآن)، استمرار بر قرائت قرآن، فهم قرآن، تدبر در آیات آن و عمل به قرآن؛ اما کمال اُنس با قرآن زمانی حاصل می‌شود که موجب تغییر رفتار شود. بدان صورت که شخص و به تبع آن جامعه به آرامشی معنوی دست یابند و از دغدغه‌هایی که‌ گریبان‌گیر افراد یا جامعه غیردینی است برهند.»
این کارشناس مسائل قرآنی در ادامه توضیح می‌دهد: «اگر انسان قرآن کریم را بشناسد و آن را سخن خداوند بداند که در هر لحظه و هر ساعت با اوبه گفت‌وگو می‌نشیند و بدون واسطه، با اوسخن می‌گوید. اگر خداوند را به بزرگی، عظمت، لطف، رحمت و حکمت شناخته باشد و بداند که خداوند بزرگ با آن صفات جلال و جمالش در قرآن و کلامش تجلی و ظهور یافته است (فتجلی لهم فی کتابه/ نهج البلاغه، ترجمه مرحوم محمد دشتی، خطبه 2/147).آنگاه کلمه کلمه قرآن را نور،پاکی،حکمت، پند وهدایت می‌داند و هیچ لذتی درنزد او بالاتر نیست ازاُنس با قرآن که کلام محبوب و سخن خالق همه زیبایی‌ها، کمالات، خوبی‌ها و خیرات است.»
طهارت جسم و روح در هنگام تلاوت
حجت‌الاسلام هادی قاضی‌زاده کارشناس مسائل قرآنی ضمن اشاره به این موضوع که برای اُنس با قرآن باید دارای برنامه منظم بود، توضیح می‌دهد: «حداقل روزی ده آیه از قرآن کریم و یا یک صفحه از آن تلاوت گردد، بدین معنا که تلاوت قرآن در هیچ روزی ترک نشود. تدبر در قرآن و آیات نورانی‌اش فراموش نگردد.آداب ظاهری قرآن مثل: با وضو بودن و رو به قبله بودن و حضور قلب داشتن در وقت تلاوت آن و سایر آداب رعایت گردد. مواظب گناهان بودن و تصمیم برترک آنها و دوری از آنها چون برای استفاده از قرآن باید از نظر اعتقادات و نیت و اعمال پاک و پاکیزه بود، وگرنه بهره‌ای از قرآن که خود پاک است و کتاب پاکان است نخواهیم داشت. در بین گناهان باید بیشتر متوجه گناهان زبان بود، چون قرآن از طریق زبان و دهان خوانده و تلاوت می‌شود؛ پس باید به شدت از دروغ و غیبت و تهمت و آزار با زبان و سایر گناهان زبان اجتناب کرد. در حدیث آمده است: «امام رضا(ع) از قول پيامبر(ص) فرمود: دهان‌های خود را که راه‌های قرآن است پاکیزه ‌نمایید. الحيات، ج 2، ص 161 ـ 162.» آشنایی با ادبیات عرب و صرف و نحو و به ویژه معانی لغت قرآن و ترجمه آن در اُنس با قرآن و استفاده بهتر از آن نقش بسزایی دارد.»