کمرنگ شدن اصل پاسخگویی در ورزش
سرویس ورزشی-
حذف تیم فوتبال جوانان ایران از رقابتهای جامجهانی و شکست سنگین تیم استقلال برابر حریف اماراتی، موجی از انتقادات و سرزنشها و اعتراضات را در نزد دوستداران و کارشناسان فوتبال برانگیخت و موجب شد تا بخش وسیعی از برنامه و تحلیل رسانههای ورزشی ما به این موضوعات اختصاص پیدا کند این البته واکنشی دور از انتظار و غیرمنطقی هم نبود و کاملا طبیعی و روشن است که وقتی ورزشکار یا تیمی از کشورمان در میدانی بینالمللی، آن هم به طور ناسزاوارانه و برخلاف توقع و... ناکام میشود و شکست میخورد، احساسات مردم و علاقهمندان به ورزش جریحهدار میشود، عرق و غیرت ملی آنها به جوش میآید و در برابر آن با شدت و ضعف و به حالات و شیوههای مختلف واکنش نشان میدهد و اعتراض میکند و خواهان پاسخگویی مسئولان و شنیدن جواب قانعکننده از سوی مدیران و دستاندرکاران میشود. از آن سوی مسئولان نیز بنا بر وظیفه و مسئولیتی که برعهده دارند باید پاسخگوی سؤالات و اعتراضات مردم و کارشناسان باشند و از این کار طفره نروند یا بدتر از آن تلاش نکنند با فرافکنی و انگ زدن و متهم کردن منتقدان به غرضورزی و خط بازی و... از پاسخگویی فرار کنند. اصولا معنی مسئول یعنی کسی که زیر سؤال است و باید پاسخگو باشد.
از منظری فراتر، باید گفت آن حساسیتها و اعتراضها و سؤال کردنها از یکسو و این احساس مسئولیت و وظیفه درباره پاسخگویی از سوی دیگر، برای جامعه حتما برکت است و میتواند موجب رفع نقائص و افزودن به قوتها و در نهایت رشد و ارتقاء و پیشرفت جامعه شود.
واقعیت این است که با کمال تاسف اصل پاسخگویی در ورزش ما کمرنگ شده است و این اصل نیز مثل خیلی از اصول کارساز مدیریتی، مثل «نظارت» و... به هر دلیلی - که در هر صورت دلیلی ناموجه است - از سوی مسئولان جدی گرفته نمیشود و این خود یکی از دلایل کندی حرکت چرخهای ورزش است. این در حالی است که اهمیت اصولی مثل نظارت و پاسخگویی و... هم از سوی مکاتب الهی و معلمان و راهبران راستین و مبعوث آسمانی و هم بنابر تجربه بشری و ارزیابی عقلایی، برای بهبود و اصلاح وضع جامعه و مردم، توصیه و تاکید شده است.
نتیجه عدم توجه به این اصول مهم و حیاتی هم روشن است که چیست؟ نتیجه همین است که میبینیم. هر دم از این باغ بری میرسد! و باعث شگفتی و حیرت و تاسف علاقهمندان و جریحهدار کردن احساسات مردم و جوانان میشود. ما به سهم خودبارها درباره رعایت و جدی گرفتن اصل نظارت در ورزش و لزوم پاسخگویی مسئولان به مردم و دوستداران ورزش، نوشتهایم و هرجا فرصتی به دست آورده گفتهایم. باور کنیم که یکی از موانع حرکت دلخواه و شتابنده ورزش از سویی عدم رعایت اصل نظارت است و از دیگر سو عدم احساس وظیفه اکثر مسئولان درباره عملکرد خود و سؤالات مردم است. پیامد این روند موجب حاکم شدن نوعی هرجومرج و شلختگی در امور و تداخل وظایف و اسراف و عدم رعایت اصولی مثل شایستهسالاری و رواج اخلاق چاپلوسی و تملق و کنار رفتن و منزوی شدن چهرههای کاربلد و خوشنام و دور گرفتن افراد فرصتطلب و تازه به دوران رسیده و مداخله و خط و ربطدهی و... از جانب آنها و... شده است و در چنین وضعیتی که به قول فردوسی توسی:
چون این کار آن جوید و آن کار این
پرآشوب گردد سراسر زمین
معلوم است که توقع برای رعایت اصل پاسخگویی، هم انتظاری بیجاست، چون در چنین وضعیتی به ویژه به وقت شکست و ناکامیها - هر کسی علیالخصوص آنها که خود را وسط هر آشی میاندازند و بدون اینکه صلاحیت داشته باشند خط و ربط تعیین میکنند، سعی میکنند، از نگاهها خود را پنهان کنند و تقصیر را گردن دیگری بیندازند.
در همین ماجرای حذف تیم ملی جوانان و اعتراضات و انتقادات بعد از آن هم دیدیم و داریم میبینیم که مسئولان به جای پاسخگویی اولا سعی میکنند سؤالکنندگان و منتقدان را به داشتن غرضومرض شخصی و سیاسی و... متهم کنند، ثانیا هر کدام سعی میکند دیگری را محکوم کند، فدراسیون، مربیان را، مربیان، فدراسیون را، و...!! این در حالی است که همانطور که گفته شد معمولا در این طور مواقع مقصران اصلی، خط و ربط دهندگان فاقد صلاحیت اما نخود هر آش، موذیانه خود را کنار میکشند... تا سروصداها بخوابد و دوباره به جا و مکان خود برگردند و برای کسب منفعت و حفظ جایگاه نامشروع، به روش مخرب خود ادامه دهند و...
اینها همه برای این است که ما علیرغم حرفها و شعارها و ژست و پزها، هنوز اصول را باور نکرده، نمیخواهیم برای پیشبرد امور، از راه وارد شویم و از اصول متابعت کنیم و شرایط لازم را فراهم آوریم و... اینها هم برای این است که ما ورزش را، پیشرفت و کارکردها و تاثیرات مثبت آن را جدی نگرفتهایم، یکسره از ورزش و لزوم توجه به آن و پیشرفت آن دم میزنیم، اما چون هدفمان چیز دیگری است، عملمان هم برخلاف آن شعارها و حرفها میشود و...
سخن فراوان است. سخنانی که اغلب تکراری است و شاید برای بعضی مخاطبان گرامی کسلکننده، اما چه کنیم؟ ما هم وظیفه و امکانی در حد این قلم و کاغذ برای انجام آن داریم. یکی از اصلیترین وظایف ما یادآوری رعایت و عمل به اصول فراموش شده و کارساز مدیریتی از جانب مسئولان ورزش است. اصولی چون «نظارت»، مثل «پاسخگویی» و... که مادام رعایت نشود، آش همان است و کاسه همان! باید انتظار هر اتفاقی را داشته باشیم از هیچ چیز هم - حتی سنگینتر از باخت تاسفبار نماینده کشورمان در جام باشگاههای آسیا و... نباید تعجب بکنیم!