kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۵۴۴۹
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۳
نگاهی به قیام خونین 15 خرداد و نهضت پایدار امام خمینی(ره) - بخش نخست

مقابله امام با نفوذ صهیونیست‌ها و بهائیت تا پیوند استوار مردم با مرجعیت دینی


سیدروح الله امین آبادی

در تاریخ ایران اسلامی تحولات زیادی روی داده است که پژوهشگران در نوشتارها و کتاب‌های خود به آنها پرداخته‌اند ولی به‌جد می‌توان گفت هیچ تحولی تاثیرگذاری قیام 15 خرداد 1342 را نداشته است. قیامی که هرچند چون عاشورای حسینی (ع) با سرکوب شدید رژیم طاغوت وقت روبرو شد ولی جوانه‌های انقلاب رشد کرده و در 22 بهمن 1357 به ثمر رسید و به عمر رژیم 2500 ساله شاهنشاهی در ایران پایان داد.
محرم سال 1383 هجری قمری که مصادف با خرداد سال 1342 هجری شمسی بود، نقطه عطف بزرگی در تاریخ ایران اسلامی به شمار می‌رود. امام خمینی (ره) در این روزها از مردم برای قیام علیه حکومت ظلم و جور پهلوی دعوت کرد.
 روز عاشورای همین سال که برابر با 13 خرداد بود، جمعیت صدهزار نفری در تهران با داشتن عکس‌هایی از امام به تظاهرات پرداختند و در مقابل کاخ مرمر (محل استقرار شاه) برای اوّلین بار در پایتخت شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند.
امام خمینی(ره) عصر عاشورای همین سال در مدرسۀ فیضیه نطق تاریخی خویش را که آغازی بر قیام 15 خرداد بود ایراد کردند. بعد از این بود که ساواك مأموریت یافت، امام را توقیف كند. ساعت 3 بامداد روز 15 خرداد مأموران امنیتی به منزل امام هجوم بردند و ایشان را دستگیر كردند، و به تهران آوردند. خبر دستگیری امام به سرعت در قم و سپس در تهران و سایر شهرها انتشار یافت. مردم قم به خیابان‌ها ریختند و به راهپیمایی اعتراض‌آمیز پرداختند.
مقابله امام با پروژه نفوذ صهیونیسم
 و بهائیت
آن چه که در بررسی قیام خونین 15 خرداد از پرداختن بدان غفلت شده و یا کم به آن پرداخته شده است نقش صهیونیست‌ها و بهائیت در تحولاتی است که به اعتراض مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) منجر شد.
جواد منصوری کارشناس، محقق تاریخ و نویسنده دو جلد «قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک» در این زمینه در گفت‌و‌گو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «پس از کودتای 28 مرداد 1332 به تدریج نفوذ اسرائیل و بهائیان در دستگاه‌های حاکمیتی و دربار گسترش پیدا می‌کند به‌گونه‌ای که در واقع در 25 سال بعد از کودتا، ایران توسط آمریکا، اسرائیل و بهائیان اداره می‌شد.»
وی ادامه می‌دهد: «اسناد بسیاری تائید می‌کند که در واقع در این دوره صهیونیزم بین‌الملل، فراماسونرها و بهائیان تصمیم‌گیر اصلی بودند و مقداری از این اسناد در دو مجلد «قیام 15 خرداد به روایت اسناد» به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.»
نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه می‌دهد: «اسناد گویای این واقعیت است که در آغاز نهضت اسلامی در سال 1341 امام خمینی (ره) علیه سیاست‌های جدید آمریکا که به تقویت نهایی بهائیت و یهودی‌ها در حاکمیت منجر می‌گردید وارد صحنه شدند و سخنرانی‌های شدیدی علیه نفوذ بهایی‌ها انجام دادند ، هدف از نفوذ یهودی‌ها و بهائیت در واقع نابودی اسلام و تسلط کامل بر ایران و ثروت کشور بود و خیلی افراد اطلاع روشنی از این حقیقت نداشتند ولی امام این روند بخصوص دخالت‌های اسرائیل در امور ایران را افشا کردند.»
منصوری در ادامه می‌گوید: «روند نفوذ ادامه پیدا می‌کند و در دولت اسدالله علم حضور بهایی‌ها در حاکمیت با حضور افرادی چون ایادی و چند بهایی دیگر آشکارتر می‌شود و علاوه بر آن دخالت آمریکایی‌ها در تصمیم‌گیری‌ها نیز بیشتر از گذشته می‌شود، در واقع می‌توان گفت با انتخاب هویدا به عنوان نخست وزیر در سال 1343 بهائیت رسما به حکومت رسیده و در کشور اسلامی ایران دولت تشکیل می‌دهد.»
نقش 15 خرداد در پیروزی نهایی
 رژیم پهلوی پس از قیام خونین 15 خرداد 1342 تلاش داشت این قیام را به عنوان یک شورش سرکوب شده معرفی کند که بقا و تداومی نداشته است، پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد که 15 خرداد بقا و تداوم داشته و این رویداد باعث شده تا مبارزانی با تکیه بر آن پرورش یابند و تلاش کنند تا به اهداف این قیام خونین دست پیدا کنند.
جواد منصوری در این زمینه به نقش قیام 15 خرداد 1342 در پیروزی نهایی انقلاب اسلامی می‌پردازد و می‌گوید: «تحولات سیاسی و اجتماعی معمولا به صورت فوری ظاهر نمی‌شوند، این تحولات پس از طی مراحلی در یک شرایط مناسبی ظهور پیدا می‌کنند.»
منصوری ادامه می‌دهد: «آن چه در سال 1341 به تدریج گسترش و به 15 خرداد می‌رسد در واقع یک دوران جدیدی در ایران است، آن چه بعدها تاکنون اتفاق افتاده در ادامه این روند می‌باشد، به همین دلیل با یک تجزیه و تحلیل دقیق و عمیق سیاسی و اجتماعی به این نتیجه می‌رسیم که قیام 15 خرداد نقطه عطف تحولات ایران محسوب می‌شود.»
وی در ادامه می‌گوید: «امام خمینی(ره) با سخنرانی خود در فیضیه خط جدیدی برای مبارزات مردم ایران ارائه می‌کنند که مشخصا براندازی رژیم پهلوی از طریق قدرت مردمی محور این خط‌مشی بود.»
منصوری می‌گوید: «اگر چه تحلیل‌گران نتوانستند این تحولات را درک کنند ولی به تدریج جریان در لایه‌های مختلف توسعه یافته و در سال‌های دهه 1350 شمسی به بعد رشد و شتاب بیشتری گرفت، رژیم شاه قادر به درک این واقعیت نبود و مخالفان خود را گروه‌ها و افراد معدودی می‌دانست که می‌توانست با سرکوب بقای همیشگی خود را تضمین کند، این گونه بود که از سال 1356 به بعد انفجاری اتفاق افتاد و سرانجام این حرکت به پیروزی انقلاب منتهی شد، اگر این انفجار بدون ریشه‌های قبلی بود به طور منطقی نباید انقلاب ادامه پیدا می‌کرد.»
پیش زمینه‌های قیام 15 خرداد
پس از تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و طرح ششگانه اصول موسوم به «انقلاب سفید» که باعث اعتراض عمومی مردم و نیروهای مذهبی به رهبری امام خمینی(ره) شد، شاه برای خاموش کردن صدای مردم و معترضین به فیضیه قم حمله کرد؛ این واقعه خونین و مجموعه حوادث بعد از آن مانند دستگیری طلاب و اعزام آنان به سربازی باعث خشم مردم شد. این حوادث همزمان با فرا رسیدن محرم سال 1342 بهترین فرصت برای افشای چهره واقعی رژیم پهلوی بود.
ساواک با علم به این واقعیت بسیاری از وعاظ را احضار و آنان را ملزم کرد که در محافل و مجالس-۱ علیه شاه سخن نگویند -۲ علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود -۳مرتب به مردم نگویند که اسلام در خطر است.
امام خمینی(ره) در طی نشستی با علما و مراجع قم پیشنهاد کرد که در روز عاشورا هر یک از آنها برای مردم و عزاداران حسینی سخنرانی کرده و به افشای چهره واقعی رژیم بپردازند؛ و خود امام نیز علی‌رغم تهدید رژیم، در 13 خرداد 1342 به ایراد سخنرانی در مدرسه فیضیه پرداخت و شدید‌ترین حملات خود را متوجه شخص شاه، آمریکا و اسرائیل نمود و آنها را عامل بدبختی مملکت دانست.
چنان چه گفته شد به دنبال سخنان کوبنده و افشاگرانه امام دو روز بعد در سحرگاه 15 خرداد 1342، امام به دستور شاه دستگیر و به تهران منتقل شدند.
محمد جعفربگلو پژوهشگر حوزه تاریخ انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان درباره پیش‌زمینه‌های قیام 15 خرداد می‌گوید: « آنچه در 15 خرداد 42 اتفاق افتاد ریشه در وقایع قبل داشت، به طوری که اتفاق‌های مختلف به شکل زنجیروار به هم وصل شد و در نهایت به 15 خرداد ختم شد.»
وي با اشاره به تاثير انتخابات آمريكا بر فعل و انفعالات دوران پهلوي دوم ادامه می‌دهد : «بعد از پیروزی جان‌اف‌کندی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، محمدرضا پهلوی ناچار شد برای هماهنگی با اهداف دموکرات‌های مستقر در کاخ سفید دست به اقداماتي بزند. لذا در مهر 41 دولت اسدالله علم که جایگزین دولت علی امینی شده بود لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را در هیئت دولت تصویب کرد. اما با ورود امام خمینی به ماجرا و ایجاد موج در جامعه این لایحه در آذر همان سال لغو شد.»
این پژوهشگر تاریخ درباره ماجرای انقلاب سفید و مخالفت امام با رفراندوم ساختگی رژیم می‌افزاید: «شاه در 19 دی 41 اصول پیشنهادی خود را تحت عنوان لوایح شش‌گانه معرفی کرد و از مردم خواست تا طی رفراندومی به آن رأی دهند. اما باز هم با مخالفت امام روبه‌رو شد و ایشان در روز دوم بهمن ضمن اعلامیه‌ای رفراندوم را خلاف اصول و قانون دانسته و آن را تحریم کرد.»
وي ادامه می‌دهد : « محمدرضا پهلوي که از وقایع پیش آمده عصبانی بود در چهارم بهمن‌ماه به قم مسافرت کرد و در یک سخنرانی که با عدم استقبال مردم هم مواجه شده بود روحانیت را مانع اصلاحات دانسته و آنان را «ارتجاع سیاه» نامید. دو روز بعد از این سخنرانی، همه‌پرسی در مورد اصول شش‌گانه به اجرا درآمد که جمعیت بسیار اندکی در آن شرکت کردند اما با تبلیغات گسترده رژیم همراه شد.»
جعفربگلو با یادآوری این نکته که نوروز 42 از سوی امام عزای عمومی اعلام شده بود به تشریح وقایع عید نوروز می‌پردازد و می‌گوید: «در روز دوم فروردین هم که جریان هجوم عمال رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه و ضرب و شتم طلاب و مردم پیش آمد و به دنبال این فاجعه امام در روز 13 فروردین، اعلامیه‌ای صادر کردند و در آن شاه و نخست‌وزیر را به باد انتقاد گرفتند. این اعلامیه بعدها با عنوان «شاه دوستی یعنی غارتگری» معروف شد.»
پژوهشگر حوزه تاریخ انقلاب اسلامی درباره فضای جامعه ایران در آستانه 15 خرداد، به سخنرانی امام در ظهر عاشورا که منجر به دستگیری ایشان شد اشاره کرده و می‌گوید: «این فضای ملتهب در جامعه تا محرم 42 ادامه داشت. عصر روز 13 خرداد مصادف با روز عاشورا به‌منظور ایراد سخنرانی راهی مدرسه فیضیه شدند و حدود ساعت 5 بعدازظهر سخنرانی تاریخی خود را آغاز کردند. امام در این سخنرانی آتشین، شاه و اسرائیل را اساس گرفتاری‌های ملت معرفی کرده، شاه را بازیچه دست قدرت‌های بیگانه دانسته و با تشبیه کردن جریان فیضیه به حادثه کربلا، به انتقاد از رژیم پرداختند. پس از این سخنرانی، در نیمه‌شب 15 خرداد با هجوم به منزل امام در قم، ایشان دستگیر شده و به باشگاه افسران در تهران منتقل شدند و عصر روز 15 خرداد ایشان را تحت مراقبت نیروهای نظامی به زندان قصر بردند.»
جعفربگلو درباره واكنش مردم ايران به بازداشت امام نیز می‌گوید: «با انتشار خبر دستگیری امام خمینی موجی از نارضایتی‌ کشور را فراگرفت. در قم و تهران درگیری‌های شدیدی بین مردم و نیروهای امنیتی و انتظامی به وجود آمد. همزمان در شهرهای دیگری چون شیراز، اصفهان، مشهد و تبریز نیز اعتراض‌هایی شکل گرفت و به دنبال آن شاه با اطلاع از وسعت تظاهرات، به کاخ سعدآباد رفت و فرماندهی عملیات سرکوب را شخصا بر عهده گرفت.»
وی در پایان با اشاره به ماهیت دینی قیام 15 خرداد درباره تاثیر این قیام در پیروزی انقلاب اسلامی تاکید می‌کند: «گرچه قیام 15 خرداد ٤٢ به‌شدت سرکوب شد اما زمینه‌های فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی از همین جا شکل گرفت و در بهمن 57 به بار نشست.»