رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک-13
ترویج ابتذال؛ هدف اصلی تلویزیون بهائیان
حبیب ثابت در جریان فعالیتهای اقتصادی، تجاری و فرهنگی خویش چنان در اختیار بیگانگان بود که در برخی مواقع مورد اعتراض نیز قرار میگرفت. در زمانی که تلویزیون آبادان راهاندازی شد و فردی به نام مهندس شاهبختی مدیریت آن را به عهده گرفت، تلویزیون آبادان را در اختیار کنسرسیوم نفتی قرار داد، تا جایی که شرکت ملی نفت ایران مورد توجه قرار نمیگرفت، از این رو به حبیب ثابت تذکر داده شد تا نسبت به اصلاح این رویه اقدام نماید:
«نامبرده در پاسخ اینکه به مهندس شاهبختی با وسیلهای مطمئن تذکر داده شود تا شرکت ملی نفت را که کاملاً جنبه ملی دارد، مقدم بر کنسرسیوم بداند و این رویهای که برگزیده قطعاً به مصلحت نیست؛ آقای حبیب ثابت اظهار داشت این دستوری است که خودم به مهندس شاهبختی دادم و عمل غیر از این هم به علت ضعف مالی ما به هیچوجه مقدور نمیباشد، زیرا تاکنون شرکت ملی نفت یک دینار به ما کمک نکرده ولی کنسرسیوم نفت از سال گذشته شروع به کمک به تلویزیون نمود و از سال پیش مبلغی بیش از 75هزار تومان کمک مالی کرد.»
این ادعای حبیب ثابت نیز مانند بسیاری دیگر از ادعاهای او دروغ بود؛ زیرا پس از گذشت حدود 17 ماه از این ادعا، معلوم شد:
«پس از بررسیهای لازم از طرف رادیو و با توجه به اظهارات آقای هویدا معاون شرکت ملی نفت ایران معلوم شد از مدتی قبل برخلاف گفتار مکرر حبیب ثابت و پسرانش، از طرف آن شرکت سالیانه مبلغ 000/350 تومان به تلویزیون آبادان کمک میشده است، ولی مسئولان تلویزیون با استفاده از این وجوه هیچگونه اقدامی در بهبود وضع برنامهها ننمودهاند.»
تلویزیون حبیب ثابت، با وجود اینکه به نام «تلویزیون ایران» فعالیت داشت، ولی اداره آن در اختیار بیگانگان بود، کما اینکه در سال 1348ش، جوانی 31 ساله به نام «مال ر . واین من» که آمریکایی بود و درباره «هدفهای مذهبی در ایران» تحقیق کرده و «در ژوئیه 1963» با محمدرضا پهلوی ملاقات و «پیشنهادهائی جهت نیروهای ویژه» به او داده بود و «از 1963 تا 1965 به عنوان افسر ارشد آمریکا به ایران مسافرت کرده و با سمت مستشار ویژه نیروهای هوائی و چترباز دولت شاهنشاهی ایران خدمت کرده و به درخواست شاه ایران برای نشان دادن چهره بزرگ برای بیش از 15000 نفر از ارتش ایران» به زبان فارسی سخنرانی کرده و «در 1965 به مناسبت خدمت در مستشاری نیروی شاهنشاهی ایران، از طرف ارتش ایالات متحده به اخذ نوار و نشان برگ زیتون» نائل شده بود، به مدیریت آن منصوب شد.
ترویج ابتذال
یکی از اهدافِ اصلی تشکیلات بهائیت در راهاندازی تلویزیون، ترویج ابتذال بود که به شکلهای مختلف و در قالبهای متنوع آن را به اجراء میگذاشت، این اقدام به میزانی آشکار و بیپروا صورت میگرفت که با اعتراضِ مجلاتی چون «روشنفکر» که خود نیز برخی از تصاویر مستهجن را نشر میدادند، روبرو گردید:
«چون در صفحه 23 مجله روشنفکر، روز پنجشنبه 5 خردادماه 1339 تحت عنوان «خشم و گله مردم تهران از ابتذال برنامههای تلویزیون ایران» مطالبی گنجانده شده، که علاوه بر انتقادات شدید و مأیوسکننده خوانندگان مجله مزبور، مطالبی خلاف اصول مطبوعاتی کشور انتشار یافته است؛ از لحاظ اینکه تلویزیون ایران اکنون تحت نظر این سازمان انجام وظیفه مینماید، ضمن جلب توجه به مفهوم جملات: «اگرچه در قانون تصریح شده است که دستگاه فرستنده مزبور باید تابع نظر و دستور اداره کل تبلیغات و وزارت پست و تلگراف باشد، ولی نمیتوان باور کرد که برنامههای بیارزش و مبتذلی که پخش میشود، مطابق دستور و ذوق مسئولین اداره کل تبلیغات باشد.» خواهشمند است دستور فرمایند در این باره اقدامات لازم معمول گشته تا در اینگونه موارد، جهات و جنبههایی که مورد نظر مقامات عالیه کشور است، رعایت و به موقع اجرا گذارده شود.»