نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
یارانه مردم را تنبل کرده و رای به نامزدی غیر از روحانی باطل است!
سرویس سیاسی -
روزنامه زنجیرهای آرمان در یادداشتی ضمن توهین به مردم ایران نوشت: «پرداخت یارانه نقدی به خانوادهها، بهخصوص در میان روستائیان، آثار تخریبی فراوانی برکار و تولید وارد کرده است، کسی که مطمئن است در هر ماه مبلغی از دولت دریافت میکند، بدون آن که کاری انجام داده یا تولیدی را به ثمر رسانده باشد، میل به تنبلی و بیکاری و بیرغبتی به کار را در او ضعیف [؟!] میگرداند، توسعه این بیماری در میان مردم، بخصوص روستاها، بعد از پرداخت یارانههای نقدی، کاملا مشهود است و این ضربه بزرگی بود که در سالهای اخیر بر تولیدات روستایی ما وارد گردید».
اشک تمساح این روزنامه زنجیرهای برای تولید و ربط دادن آن به پرداخت یارانه به مردم در حالی است که در حال حاضر قاچاق کالا و واردات بیرویه کمر تولید را شکسته است. اعتراض زنجیرهایها از پرداخت یارانه به روستاییان در حالی است که این روزنامهها پیش از این به دفاع تمام قد از حقوقهای نامشروع مدیران نجومی پرداخته بودند.
اعتراف روزنامههای زنجیرهای ؛ انقلابیها متحدند
در حالی که روزنامههای زنجیرهای در روزهای گذشته بر اختلاف میان دو نامزد اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری تاکید داشتند و میخواستند نشان دهند که این اختلاف جدی است در شماره دیروز خود به این امر اذعان کردند که مناظرهها نشان داد قالیباف و رئیسی با هم متحدند.
شرق در این زمینه نوشت : نامزدهای اصولگرا، رئیسی، قالیباف و میرسلیم، هر چقدر تلاش کردند خود را مستقل نشان بدهند، نشد و در دومین مناظره دست اتحادشان رو شد و نشان دادند که این همه مجادله بین آنان با اصلاحطلبان نه بیمعنی است و نه صرفا از سر جاهطلبی؛ پیروزی برای آنان در این انتخابات آنقدر جدی است که ترجیح میدهند اگر قرار است شکستی را متحمل شوند، شکستی از سوی اسحاق جهانگیری باشد.
از اعتراف مدعیان اصلاحات به اتحاد اصولگرایان که بگذریم این سخن که اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات آمدهاند امر عجیبی است ، سؤال این جا است که مگر در دورههای گذشته نامزدهای مختلف برای شکست در صحنه حضور یافته بودند که این دوره نیز این گونه باشد؟!
از سوی دیگر جدی گرفته شدن جهانگیری از سوی اصولگرایان نیز ادعای گزافی است که به نظر میرسد نیازی به نقد و شرح و بسط نداشته باشد. نکته بعدی آن که اگر روحانی خود قادر بود به انتقادات در مناظرهها و در رقابتهای انتخاباتی پاسخ دهد نیازی به آمدن نامزد ضربهگیر نبود.
حرف از فاصله طبقاتی نزنید این ادبیات آمریکایی است!
روزنامه زنجیرهای شرق با قیاس خندهدار میان انتخابات ریاست جمهوری ایران و اظهارات نامزدهای انتخابات در مناظرهها با رویدادهای انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا به نامزدهای رقیب روحانی حمله کرد!
در بخشی از گزارش شرق در این زمینه آمده است : یکی از اهداف جنبش اشغال «والاستریت»، مبارزه با فرهنگ و نظام سرمایهداری و نفوذ دلالان و غولهای پولی در آمریکا با اعتراض مردمی خیابانی (اصل ٩٩ درصد در برابر یک درصد) بود. در این جنبش واقعیات جامعه طبقاتی آمریکا به چالش کشیده شد. این جنبش کاملا مردمی و خودجوش بود و مردم عصبانی از شلاقهای لیبرالیسم برای مبارزه و اعتراض به روندهای سرمایهداری به خیابان آمدند.
در ادامه آمده است : این جنبش در کوتاهمدت راه به جایی نبرد؛ اما گفتمان حاصل از آن سبب شد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، سوار بر همین موج و با این ادعا که قصد برهمزدن مناسبات حاکم بر جامعه از قبیل شکاف بالای طبقاتی را دارد، به پیروزی برسد. ترامپ خود از متمولان و ثروتمندان آمریکاست که ادعای حمایت از فقرا و کاهش شکاف طبقاتی را داشت. اینکه چگونه کسی که خود نماد شکاف طبقاتی و یکی از عوامل آن است، میتواند پرچم مبارزه با تبعیض طبقاتی را بلند کند؟ سؤالی است که البته با هیچ دستگاه منطقی نمیتوان برای آن پاسخی درخور یافت.
شرق نتیجه گرفته است که اظهارات یکی از نامزدها در رابطه با فاصله طبقاتی شکل گرفته در دولت روحانی میان96 درصد مردم و 4 درصد دارا و رانتخوار الگوگیری از آمریکا است، این در حالی است که فاصله طبقاتی میان اقلیت رانتخوار و اکثریت مردم امری واقعی است که نیازی به تخریب این واقعیت با آسمان ریسمانکردنهای مضحک نیست.
روحانی در برابر استدلالهای رقیب خندید!
روزنامه حامی دولت «قانون» در شماره دیروز خود به مناظره روز جمعه میان نامزدهای انتخابات پرداخته و نوشت : مناظره دوم، بيش از آنكه مناظره باشد بمباران دولت بود. اتهامات ديروز چاشني اصلي اظهارات كانديداهاي اصولگرا بود. دولتي كه رييسش در تمام طول مناظره آرام بود و وعدهاي نداد جز آنكه رييسجمهور ١٠٠ درصدي است. مدام لبخند زد و تاكيد كرد كه شعار نميدهد كه «ما ميتوانيم» بلكه او و مردانش در دولت «انجام ميدهند» و گزارش آن را به مردم ارايه ميكنند. بمباران اتهامات كانديداهاي اصولگرا آنچنان بر دولت يازدهم وارد ميشد كه ديروز از دهها سازمان و نهاد خطاب به كانديداها جوابيه آمد كه اظهاراتشان نادرست بوده است.
لبخند زدن روحانی در برابر استدلالها و انتقادات رقبا نشان از خالی بودن دست دولت از پاسخگویی است که به نظر میرسد زنجیرهایها نیز به آن معترف هستند ، از سوی دیگر اگر پاسخی درخور به این انتقادات بود روحانی و یا نامزد ضربهگیر او یعنی جهانگیری در همان وقت مناظره پاسخ میدادند و دیگر نیازی به این نبود که دهها وزارتخانه و یا سازمان و نهاد دیگر فکر کنند و پاسخی بیابند و جوابیه بنویسند.
نامزد ضربهگیر، قواعد بازی را رعایت کند و زودتر کنار رود
روزنامه حامی دولت آرمان در مطلبی نوشت:«اسحاق جهانگیری و هاشمیطبا تا این لحظه موفق عمل کردند، اما دو کاندیدای مذکور قبل ازاینکه زمان از دست برود باید قواعد بازی را رعایت کنند و به نفع روحانی کنار بروند، در این صورت انتخاب برای مردم سادهتر خواهد شد. زیرا یک انتخاب مناسب میتواند سلامت روان جامعه و کشور را به دنبال داشته باشد».
در این رابطه روزنامه زنجیرهای بهار نیز با هندوانه دادن زیر بغل جهانگیری از او خواست که به فکر دورههای بعدی انتخابات ریاست جمهوری باشد ، بهار نوشته است « دیگر همه ایمان آوردهاند که لباس مسائل اجرایی کشور، کاملاً به قدوقوارههای این مهندس عملگرا دوخته شده است و دستکم اگر در این دوره نشود، گزینه و ذخیرهای اصلی برای دورههای بعدی ریاست جمهوری است. جهانگیری با اعداد و ارقام و آمار کاملاً آشناست و مستند حرف میزند، از تاکید دوباره بر اینکه «اصلاحطلب» است، باکی ندارد و خوشبختانه نان به نرخ روز خور نیست، مسئلهای که دامنگیر بسیاری از سیاستورزان شده است. جهانگیری است که ندا میدهد که ایران تحمل دوباره واردشدن به بحرانها را ندارد، بر خلاف دیگران نگاهش به دوربین عالیاست، راحت، بدون تکلف و بیاضطراب حرف میزند، مردم را مستقیم مورد خطاب قرار میدهد و از آنان میخواهد همراه با یک لحظه رای دادن به این فکر کنند که بین امنیت و ناامنی، بین توسعه و عدم توسعه و بین انزوای بینالمللی و حضور در مجامع بینالمللی کدام را میخواهند.»
کارنامه پر از خالی دولت و دستاورد تقریبا هیچ برجام و ناتوانی روحانی در دفاع از عملکرد 4 ساله موجب شد تا مدعیان اصلاحات و حامیان دولت به این نتیجه برسند که یک نامزد ضربهگیر در کنار روحانی قرار گیرد. مدعیان اصلاحات در سال 92 به دلیل جایگاه نامناسب در نزد افکار عمومی، در نهایت نامزد مورد حمایت خود-عارف- را وادار کردند تا از صحنه رقابت کنارهگیری کند. اکنون نیز به جهانگیری و هاشمیطبا تذکر میدهند که قواعد بازی را رعایت کرده و در اسرع وقت کنارهگیری کنند.
حکم بر باطل بودن آرا...!
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود برعکس شمارهای که پس از مناظره اول منتشر شد با آوردن کلمه «آرامش روحانی» در تیتر اول خود خواسته است تا عدم پاسخگویی دولت به انتقادهای مطرح شده را با تعبیر به آرامش بپوشاند.
اما این روزنامه در یادداشتی به وعدههای انتخاباتی نامزدها پرداخته است. این نوشتار درصدد است تا از پیش این وعدهها را وعدههایی برای محقق نشدن جلوه دهد در صورتی که هنوز چیزی مشخص نیست. این روزنامه حامی دولت در ادامه سؤالی مطرح میکند که اگر براساس این وعدهها به نامزدی رای داده شود، «حكم قانوني و شرعي چنين آرايي چيست؟ به طور قطع چنين آرايي درست نيست و از اساس باطل است.»
روزنامه زنجیرهای اعتماد به این سؤال پاسخ نداده است که آیا با این استدلال روحانی امروز رئیسجمهور قانونی کشور میتواند باشد یا نه؟ چرا که بسیاری از وعدههای روحانی محقق نشده و یا به فراموشی سپرده شده است و اعتماد باید پاسخ دهد حکم قانونی و شرعی جمعآوری رای و پیروزی با چنین وعدههای محقق نشدهای چیست؟!
نگرانی در پسِ «آرامشِ روحانی»!
در صفحات میانی روزنامهای که از آرامش روحانی در مناظره خبر داده است نگرانی موج میزند، چنانکه به قیاسی نادرست و غیرمنطبق برای تخریب نامزد رقیب دست برده و با مطرح کردن موضوع سایت برای اعطای کارانه نوشته است: «پرسش اين است كه اگر يك نامزد ديگر سايت مشابهي را با وعده موهوم حذف دوره سربازي يا بخشيدن غيبت مشمولين تاسيس ميكرد، چه برخوردي با او ميشد؟ آيا اين دو وعده از لحاظ موهوم بودن فرقي با يكديگر دارند؟» تنها اینجا موضوع بحث ما در مورد قانونی یا غیرقانونی بودن یک امر است. چنانکه دو امر «اعطای کارانه به بیکاران» و «حذف دوره سربازی» با هم منطبق نیستند و یحتمل نگرانی روزنامه حامی دولت باعث شده تا متوجه آن نباشند.
اعطای کارانه امری غیرقانونی نیست چنانکه امروزه در بسیاری از کشورها نیز صورت میگیرد اما حذف سربازی با وجود تصریح قانون بر آن امری خلاف قانون است.
روسیاهی حادثه معدن به مسئولان ماند
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی به حادثه تاسفبار معدن پرداخته و نوشت: دقیقا دو روز بعد از روز کارگر، خبر انفجار در معدن زغالسنگ آزادشهر استان گلستان همه را در بهت و حیرت فرو برد و شیرینی جشن روز کارگر(؟!) به کام همگان تلخ شد. کارگران در این معدن مشغول کار بودند و حتی روزی که داشتند از کارگر تجلیل میکردند هم کسی یادی از آنها یاد نکرد و دستشان که نه... حتی صورت سیاه شده از دود معدنشان را نبوسید. دقیقا حالا که بحبوحه انتخابات است و همه از آنها میگویند تا شاید بتوانند دلشان را به دست آورند و سبد رایشان را پرتر از دیگری کنند. کارگران این معدن هم پر کشیدند تا مانند حادثه ساختمان پلاسکو ایران را سیاهپوش کنند و قلب هموطنانشان را مملو از درد و رنج. این بار عکسها، کارگران را در سوگ همکیشان خود نشان میدهد. آنها حاجی فیروزهای دایره به دست قبل از عید نیستند، بیعدالتی و بیتوجهی است که صورتشان را اینگونه سیاه کرده است.
در ادامه این یادداشت آمده است: برای شنیدن فریادهای کارگرانی که شرمنده زن و بچههایشان شدهاند، گوشی شنوا نبود. حالا سیاهی صورتشان را به مسئولانی دادند که پشتشان را خالی کردند. این که ایمنی کار برعهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و قانون به برخی مشاغل سخت و طاقتفرسا نگاه ویژهای داشته بر کسی پوشیده نیست. اما این وزارتخانه و وزیرش چه کردند برای کارگران معدن یورت؟ حالا که این معدن بر بدبختیهای دیگر کارگران آوار شده، سر و کله یک به یکشان پیدا شده و هر کدامشان دل میسوزانند برای خانوادههایشان.