4 سال فراموشی... و ناگهان دستور ارتباط با اقشار آسیبپذیر!(خبر ویژه)
یک عضو فراکسیون افراطیون در مجلس ششم، در آخرین ماههای عمر دولت یازدهم از روحانی خواست با اقشار آسیبپذیر ارتباط بگیرد!
محمد کیانوشراد از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم بود. وی و فراکسیون متبوعش نقش مهمی در انحراف مجلس از رسیدگی به مشکلات مردم داشتند اما او اکنون در مقام هشدار و در یادداشتی تحت عنوان «لزوم ارتباط روحانی با اقشار آسیبپذیر» که از سوی روزنامه آرمان منتشر شده، نسبت به ارتباط نامزدهای حزباللهی با تودههای مردم اظهار نگرانی میکند و مینویسد: در حال حاضر شبکهای که به صورت منسجم و تعریف شده در سراسر کشور وجود دارد برای تجمیعآرا بسیج شدهاند و تاکنون نموداری از فعالیت خود را پیش روی ناظران قرار دادهاند. رئیسی از افزایش سه برابری سهم طبقات آسیبپذیر در پرداخت یارانه سخن به میان میآورد که البته این مهم نباید از نگاه تحلیلگران و ستاد انتخاباتی روحانی پنهان بماند. زیرا واقعیت آن است که فقر گسترده در برخی از مناطق کشور و چنین وعدههایی میتواند در جذب آرای طبقات پایین جامعه اثرگذار باشد. بنابراین تیم اقتصادی روحانی باید گزارشی از عملکرد روحانی به طبقات آسیبپذیر ارائه دهد تا چهره دولت را به صورت ملموس به مردم نشان دهد. کاستیای که بعضا در ادبیات و گفتمان اصلاحات در گذشته وجود داشت، عدم تبدیل گفتمان روشنفکرانه به گفتمان ساده و تودهوار بود به همین دلیل دولت روحانی باید بتواند شعارهای زیبا و ضروریات را به شیوه ساده و قابل فهم برای طبقات مختلف اجتماعی مطرح نماید. اگرچه وضعیت رأی روحانی در تهران و کلانشهرها قابل توجه است، اما در شهرستانهای دور و برخی از استانها نیاز به کار جدی توسط ستادهای روحانی به شدت احساس میگردد.
وی میافزاید: مسالهای که میتواند پاشنه آشیل دولت در این مرحله باشد، نوعی احساس خلأ از وقتگذاری رئیسجمهور برای ارتباط مستقیم و رودررو با مردم است؛ بر این اساس ستاد روحانی باید بتواند دولتمردان و در سطح دیگر اندیشمندان، معلمان، کارگران و گروههایی را که نسبت به ضرورت حمایت از روحانی در شرایط کنونی واقف هستند به میدان ارتباط رودررو در مساجد، کوچه و بازار و محلات محروم دورافتاده گسیل نماید. نباید فراموش کرد که امروز در برخی از نقاط کشور خانوادههایی روزگار میگذرانند که به دلیل مشکلات اقتصادی به شدت در تنگنا قرار داشته و در شرایط دشواری امرار معاش میکنند. بدین ترتیب این گروههای اجتماعی باید به ضرورت حضور در پای صندوقها و رای به دولتی که میتواند آینده آنها را تضمین کند پی ببرند.
اظهارات توأم با نگرانی کیانوشراد در حالی است که اولا اگر مردم محروم باید به کفایت و کارآمدی دولت پی میبردند، باید در این 4 سال پی برده باشند. ثانیا اقشاری مانند کارگران و معلمان (که غارت 11 هزار میلیاردی نورچشمیهای دولت، از صندوق ذخیره آنها صورت گرفت)، خود بیشتر از هر قشر دیگری از دولت ناراضی هستند و هر جا نیز بخواهند تبیین کنند، اغلب در موضع اعتراض به ناکارآمدیهای دولت خواهد بود.