آداب جهانی شدن جشنواره فجر
آرین امیدوار
نمایش چند فیلم نه چندان شاخص از سینمای ایران -که چندان نسبتی هم با آرمانهای انقلابی و حتی فرهنگ ملی ما ندارند- به اضافه چند فیلم متوسط و خنثی از دیگر کشورها، که برخی از آنها پیش از این در جشنوارههای دیگر نمایش داده شده بودند، مواد و مصالح کافی برای تبدیل جشنواره فجر به یک رویداد «جهانی» نیست.
از سه سال قبل، جشنواره فیلم فجر به دو بخش ملی و جهانی تقسیم شد. بخش ملی، شامل فیلمهای ایرانی، در موعد همیشگی، یعنی بهمن برگزار میشود و بخش بینالمللی آن با حضور فیلمهای خارجی و تعدادی فیلم ایرانی نیز به طور مستقل در اردیبهشت برگزار خواهد شد. امسال هم این جشنواره از اول تا هشتم اردیبهشت در تهران برگزار میشود. بدون تردید، مستقل شدن بخش بینالملل، میتواند موجب تمرکز، بهتر دیده شدن و افزایش تأثیرگذاری آثار این بخش شود. چون به طور معمول،موقع برگزاری جشنواره فیلم فجر در بهمن، توجه همه، به فیلمهای ایرانی جلب میشود. اتفاق مثبت دیگری که برای بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر افتاده این است که حضور فیلمهای هالیوودی کاهش یافته است.
اما سؤال این است که چرا با مستقل شدن بخش بینالملل و برنامه ریزیهای صورت گرفته، باز هم جریان سازی و تأثیرگذاری این رویداد ضعیف است؟سؤال این است که آیا قرار است فیلمهایی خنثی و بیتأثیر را ببینیم یا جشنواره فجر از فرصتی که با استقلال بخش بینالملل برای خود فراهم کرده استفاده خواهد کرد و به کارزاری برای جریانسازی سینمایی در راستای آرمانهای اصلی و اصیل خویش دست خواهد زد؟
دليل اين كه جایزههای اسكار، بفتا و گلدن گلوب و جشنوارههایی چون كن، برلين، ونيز و... نسبت به ساير رويدادهاي مشابه خود تأثیرگذارتر هستند و افراد بيشتري را از ملل مختلف جهان مفتون خود ميسازند، تعيين استراتژي و چشماندازي منحصر به خود و استمرار در این اهداف بوده است.
در شرایطی که جشنوارههای سینمایی غربی براي مقاصد خود، از اصول مدنظرشان هیچ گاه عقب نشینی نمیکنند، اما متأسفانه جشنوارههاي ما براي آرمانهاي والاي انساني و الهي خود كمكار و كمتأثير هستند. اين يك واقعيت نامطلوب است كه بخش بينالملل جشنواره فيلم فجر، با اين كه در همه دورههايش نمايشدهنده آثار قابل توجهي هم بوده، اما در هيچيك از دورههاي خودش نتوانسته به عنوان يك كارزار موثر بر سينماي جهان عمل كند. به اين معني كه نميتوان هيچ موج و حتي بازتابي را در سينماي دنيا شناسايي كرد كه تحت تأثير جشنواره فجر پديد آمده باشد.
جشنواره جهانی فیلم فجر منفعل و فاقد راهبردي تهاجمي است. اين وضعيت ناخوشايند در شرايطي به وجود آمده كه جايگاه منحصر به فرد كشور ايران در عرصه بينالمللي قابليت و استعداد بالقوه و ويژهاي را پيش روي جشنواره فجر قرار داده است. قابليت اين كه منادي سينمايي متفاوت و مخالف با سران هاليوود و اسكار باشد. جشنواره فيلم فجر ميتواند و بايد با شاخصسازي و فرياد برآوردن عليه سينماي زرسالار و زورگوي حاكم و مسلط بر جهان، فيلمسازان مستقل دنیا را مجذوب خود كند.
به خصوص اینکه در شرایط کنونی جهان، فضای چندانی براي هنرمندان مستقل و مخالف سلطه وجود ندارد. جشنواره جهانی فیلم فجر، ميتواند با امكانات و توان خود، مأمني براي فيلمسازان اخلاقگرا، آزاديخواه، ضد جنگ و مخالف استعمار و سرمايهداري شود. به طوري كه هنرمندان آزاده جهان، با انگيزه شركت در اين جشنواره فيلم بسازند و جشنواره فجر ايران، باعث تبليغ و ترويج اين نوع هنرمندان و فيلمها شود.