نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
آیندهفروشی دولت و پیرگرایی اصلاحات
سرویس سیاسی -
روزنامه اعتماد در ستون «نگاه روز» یادداشتی را به قلم عباس عبدی با عنوان «توصیهای به اصولگرایان» منتشر کرد. در بخشی از این یادداشت که به حوادث پس از انتخابات 88 میپردازد آمده است: «مهمترين ايراد من به دوستان اصلاحطلب در جريان انتخابات سال ١٣٨٨ اين بود كه انگيزه آنان براي كوشش در شكست دادن احمدينژاد، انگيزه محترمي بود و خطر را براي كشور هم درست فهميده بودند. ولي اين انگيزه و اين درك درست توجيهكننده هر اقدامي نيست.»
نویسنده اقدامات اصلاحطلبان را در سال 88 غیرقابل دفاع دانسته و نوشته است: «اقداماتي كه براي يك انگيزه درست سياسي اتخاذ ميشود، بايد فارغ از اهميت آن انگيزه به طور مستقل قابل دفاع باشد چرا كه ممكن است اقدامات نادرست موجب تحقق نتيجه معكوس شود و مصداق از قضا سرانگبين صفرا فزود شود و اتفاقا ديديم كه چنين هم شد. اصلاحطلباني كه براي خلاص كردن كشور از چهار سال اول احمدينژاد وارد انتخابات شدند، نهتنها آن هدف را نتوانستند محقق كنند (به هر دليل) بلكه چهار سال دومي را شاهد شديم كه دهها برابر خسارتبارتر از چهار سال اول بود. مشكل اصلي اين بود كه اعتبار و اهميت يك انگيزه توجيهكننده اقدام سياسي نيست.»
افتادن دولت از چاله به چاه
این روزنامه در صفحه اقتصادی شماره دیروز خود در گزارشی با عنوان «پیش خورِ درآمدها» نوشته است: «دولت يازدهم قصد دارد از طريق اوراق مالي، بدهيهاي خود را با خلق بدهيهاي جديد تسويه كند كه در بلندمدت اثرات نابهنگامي به بار ميآورد و احتمال افتادن در «بازي پونزي» را افزايش دهد. زماني كه اوراق خزانه اسلامي ايجاد شد، بنا بود از آن صرفا براي تسويه بدهي دولت به پيمانكاران استفاده شود؛ بعد در سال ١٣٩٥ به صورت اضطراري و به دليل كمبود نقدينگي از آن براي پرداخت پول گندمكاران هم استفاده شد. اكنون خيلي محترمانه و رسمي به عنوان بخشي از بودجه سال ١٣٩٦ از همين امروز تكليف روشن شده است كه پرداخت پول گندمكاران از محل فروش اوراق است.»
این گزارش در ادامه میافزاید: «دولت حسن روحاني، ابتدا با استفاده از اين ابزار، بدهيهاي دولت را تسويه ميكرد اما كمكم عرصههاي ديگر هم به اين راه معطوف شدند. روحاني در حالي دست به اين اقدام زد كه يكي از مهمترين انتقادات به دولت دهم، پرداخت بدهيها از طريق رد ديون بود كه سبب ميشد بنگاههاي دولتي به محض واگذاري دچار ورشكستگي شوند و توليد و اشتغال با مشكل مواجه شوند. با اين همه مسئله اين است كه تنها از طريق اوراق مالي نميتوان بدهيهاي دولت را پرداخت زيرا تسويه بدهي از طريق خلق بدهي جديد كه به آن «بازي پونزي» هم گفته ميشود، به مرور مسئله بدهيها را حل نميكند، بلكه چنان عمقي به آن ميبخشد كه ميتواند كل اقتصاد را ببلعد.»
میانهروی و اعتدال بد است؛ تندروی کنید!
روزنامه مردمسالاری که از جمله رسانههای مدعیان اصلاحطلبی است در سرمقاله خود به برخی آفتهایی که میتواند اصلاحطلبی را دچار کند، پرداخته و در بخشی ضمن توصیه به نمایندگان اصلاح طلب مجلس به پرهیز از میانهروی نوشته است: «برخی از نمایندگان لیست امید حاضر در مجلس به خاطر ترس از عدم تایید در آینده و پرهیز از هزینههای اجتماعی، سکوت و خاموشی و حتی بیتفاوتی را (البته اگر داستان آن عده از نمایندگان را در ابتدای مجلس این دوره در خصوص تعیین رئیس مجلس فاکتور بگیریم) به عنوان سنگری امن برگزیدهاند و همواره از این سنگر به انحا و عناوین مختلف از جمله میانهروی دفاع مینمایند(عذر بدتر از گناه)»!
این نوشتار در ادامه به نکتهای اشاره کرده است که بیشتر شایسته دولت است: «پیرسالاری، پیرگرایی و پیرحرکتی، عارضه دیگری است که بر حوزههای عاطفی، حركتي و شناختی گفتمان اصلاحات سایه افکنده است. جدال پیرهایی که خود را همواره محق مدیریت و نمایندگی دانسته و سربازی نکرده، غرق در حس سالار بودن خود شدهاند.»
نویسنده در ادامه تلویحا به این نکته اشاره دارد که آرمانهای اصلاحطلبان طبقه خاصی از جامعه را در بر میگیرد: «اصلاحات بايد دغدغه حل معضلات همه طبقات را داشته باشد در غير اين صورت نميتواند، خواستها و سعادت جامعه را راهبري نمايد. گرايش به ميانگين صرفا در روي كاغذ شدني است. اصلاحات بايد صداي همه مردم باشد.»
هاشمی: تورم برای مردم 50 درصد است
روزنامه آرمان در مصاحبه با محمد هاشمی نوشت: «مردم با آمار و ارقام راضی نمیشوند. دولت بارها از کاهش تورم و از بین رفتن رکود سخن گفته است اما برای مردمی که در همین خرید نوروزی با سرمایه سال قبل تنها میتوانند در سال جدید فقط نصف آن چیزهایی را که سال گذشته خریدهاند دوباره بخرند، بدیهی است که کاهش تورم و رسیدن به تورم تک رقمی و افزایش رشد اقتصادی خوب مطمئنا چیز غیرقابل باوری است، چرا که مردم میبینند قدرت خریدشان نصف شده است، تورم از نگاه مردم قدرت خرید آنهاست. با این دید، تورم برای مردم ۵۰ درصد است نه یک عدد تک رقمی.»
نگرانی زنجیرهایها از وحدت اصولگرایان
روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی به وحدت اصولگرایان بر روی گزینه واحد متمرکز شده و نگرانی خود را در این زمینه بروز داد.
در بخشی از این گزارش آمده است: «درحالیکه قرار است جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) روز پنجشنبه، ١٧ فروردین، نام پنج گزینه نهایی خود را برای انتخابات اعلام کند، گفته شده که ابراهیم رئیسی، (یکی از گزینههای احتمالی) ١٨ فروردین ماه یعنی یک روز بعد، قرار است نظرش را مبنی بر آمدن یا نیامدن اعلام کند. این در حالی است که تا پیش از آغاز سال ٩٦ شانس مهرداد بذرپاش برای بدلشدن به گزینه نهایی اصولگرایان بیش از رئیسی متولی جدیدالانتصاب آستان قدس رضوی به نظر میرسید.»
شرق در این گزارش در جهت اختلاف نمایی میان اصولگرایان تلاش کرده و نوشته است: «شیفت جبهه پایداری روی رئیسی یعنی دستشستن از سعید جلیلی. یعنی همه تلاشهای یک سال اخیر او که مشخص بود هدفگذاریشده انتخابات آتی ریاستجمهوری را نشانه رفته بود، دود خواهد شد. برخی گزارشها حاکی از این است که احتمالا درون جبهه پایداری بین تیم جلیلی و رئیسی رقابتی در خواهد گرفت.»
این گزارش به خوبی عمق نگرانی مدعیان اصلاحات از روند وحدت در میان اصولگرایان را نشان میدهد.
وعده 100روز به 4 سال دوم کشید!
روزنامه وقایع اتفاقیه در یادداشتی با عنوان «روحاني استمرار توسعه، امتداد مردمسالاري» دولت روحانی را استمرار دولت مرحوم هاشمی و دولت اصلاحات در عرصه اقتصادی و سیاسی عنوان کرد و نوشت: «اینک روحانی بدیل احمدینژاد است و عقلانیت، آلترناتیو عوام گرایی، ]در دولت وی[ میتوان گزاره استمرار و توسعه را بار دیگر به وضوح دید و به تصریح به ضرورت آن اعتراف کرد... پروژه سیاست خارجی دولت به فتح و ظفر ختم شد و پروژه دیگر در دولت دوم روحانی اقتصاد است اقتصادی که چالشها و کاستیهای آن با وجود دستاوردهای مثبت دولت سراسر میراث 4 ساله آن نیست لکن میتوان برجستهترین دستاوردهای برجام و ملموسترین و محسوسترین نتایج آن برای مردم را در اقتصاد مشاهده کرد که با پرهیز از ترجیح منافع گروهی بر منافع ملی این مهم محقق خواهد شد.»
نگارنده تلاش کرده در یادداشتی مثلا حمایتی، دولت آقای روحانی را استمرار دولت مرحوم هاشمی در حوزه اقتصاد با سیاستهای لیبرالیستی نشان دهد که ماحصل آن ایجاد فاصله طبقاتی زیاد، کاهش ارزش پول ملی و مصرفگرایی افسارگسیخته، كاهش رفاه عمومی، توسعه فقر و افزایش قیمتها (اوایل دهه هفتاد) و در حوزه سیاسی استمرار سیاستهای سکولاریستی دوره اصلاحات بود که تنشآفرینیهای بسیاری را مانند تحصن نمایندگان مدعی اصلاحطلبی در مجلس ششم سبب شد. همچنین هجمه بیوقفه به اسلام، ائمه اطهار(ع) و... در روزنامههای حامی دولت اصلاحات در آن زمان و تخریب باورهای دینی و اعتقادی با شدیدترین بمباران تبلیغاتی و با پول بیتالمال.
زنجیرهایها در اجرای پروژه دستاوردسازی گاهی ادعاهایی را مطرح میکنند که بعید است حتی خودشان هم آن را باور داشته باشند. در حالی که رئیس دولت یازدهم در ایام انتخابات وعده حل مشکلات اقتصادی را در 100 روز داده بود اینک حامیان دولت نوید حل مشکلات را در 4 سال دوم میدهند! آن هم در حالی که پیروز شدن روحانی در انتخابات امسال یک آرزوی محقق نشده است. برجام را فتح و ظفر خواندن و برای آن دستاوردهای برجسته و ملموس برای مردم در حوزه اقتصاد ساختن، تکرار دروغهای ناشیانهای است که از خالی بودن دست مدعیان از یک برگ دستاورد روشن و بدون ابهام حکایت میکند. آنها که در برج عاج نشستهاند و نگاه از بالا به مردم دارند.
مدعیان اصلاح طلبی دلواپس مشارکت مردم در انتخابات!
روزنامه ایران در سرمقاله دیروز با عنوان «چنگ به چهره مردمسالاری» با مساوی دانستن «نقد دولت» و «کاهش امید مردم به مسیر انتخابات جمهوری اسلامی»، دلواپس کم شدن مشارکت مردم در انتخابات شد و نوشت: «اتفاقی که در عمل افتاده، تلاش گروهی از رقبای دولت کنونی در جهت بیمایه نشان دادن کارنامه چهار سال گذشته است، بیآنکه تبیین شود که کشور قبل از آن در چه وضعی قرار داشت، دولت یازدهم با چه شاخصهایی از نظر اقتصادی نظیر بدهی، تورم، رشد اقتصادی و... کشور را تحویل گرفت و در چهار سال گذشته برخی از سنگاندازیها تا کجا مانع اجرای برنامههای قوه مجریه شد».
در ادامه این یادداشت آمده است: «به نظر میرسد که امید طراحان این دست رویکردها آن باشد که سبد رأی آقای روحانی را با گسترش این دیدگاه در جامعه و میان طرفداران او که رأی آنها به روحانی تأثیری در زندگی و معیشت آنها نداشته، از صحنه انتخابات خارج کنند. با توجه به ثابت بودن سبد رأی رقبای دولت فعلی هر چند شاید این تاکتیک بتواند موجبات توازن سبد رأی دو طرف را فراهم و امید را در اردوگاه مخالفان آقای روحانی زیادتر کند اما سؤال اساسیتر این است که تأثیر این تاکتیک بر پایههای نظام جمهوری اسلامی و نه دولت آقای روحانی چه خواهد بود؟ آیا قرار دادن انتخابات به عنوان تجلی شعار مردمسالاری برخاسته از انقلاب اسلامی در مسیر کاهش مشارکت عمومی، خطری برای کلیت نظام نیست؟»