نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
فعاليتهاي دولت يازدهم در سال 95 فوق تصور بوده است!
سرویس سیاسی ـ
روزنامه وقایع اتفاقیه در نخستین شماره پساز تعطیلات نوروز در سرمقاله خود به قلم اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهور و دبير شوراي عالي مناطق آزاد با عنوان «دولت یازدهم و تحقق رضايتمندي رهبر معظم انقلاب»، نوشت: «اجراي برنامهها و فعاليتهاي دولت يازدهم در سال 95، فوق تصور بوده است. اين موضوع را ميتوان از ميزان نرخ رشد و موفقيت وزارت نفت بهخوبي دريافت زيرا در دولتهاي نهم و دهم، تحريمهاي شديدي عليه ايران اعمال شد؛ بهطوريکه صادرات نفت کاهش يافت و عربستان توانست از اين فضا استفاده کرده و در صادرات نفت، گوي سبقت را بهسرعت از ايران بربايد، با اين توضيح که صادرات نفت ايران به يک ميليون بشکه کاهش يافت اما با تلاش بسيار وزارت نفت دولت فعلي، ايران توانست در بازار نفت به جايگاه سابق خود دست يابد و ميزان صادرات بشکهها را از عربستان پس بگيرد؛ از اينرو ادامه روند صعودي توسعه کشور در چهار سال گذشته بهطور حتم ميتواند رضايتمندي مقام معظم رهبري را بهدنبال داشته و توليد و اشتغال به وضعيت مطلوبي برسد».
مشاور رئیسجمهور در نوشتار خود در حالی فروش حداکثری نفت خام را از مصادیق فعالیتهای «فوق تصور» دولت یازدهم در سال 95 و زمینه ساز رضایتمندی رهبر معظم انقلاب دانسته است که با ایشان همواره بر استفاده حداقلی از فروش نفت خام تاکید داشته و در جایی اداره کشور بر مبنای فروش ذخایر زیرزمینی را به «بچه پولداری ملی» تشبیه کردند.
همچنین به عقیده کارشناسان، معتاد کردن کشور به فروش نفت خام توسط دولت یازدهم و عدم دسترسی به داراییهای حاصل از آن از سوی ایران سبب افزایش پایه پولی و ضریب فزاینده شده که بر این اساس حجم نقدینگی را به شدت افزایش داده است. در این میان گزارشهای بانک مرکزی نیز به صراحت آن را نشان میدهد به نحوی که نقدینگی در شهریورماه سال جاری به ۱۱۲۲ میلیارد تومان رسیده است و به واقع اثری که درآمدهای حاصل از فروش نفت در اقتصاد ایران به جای گذاشته، درست همانند اثر آن است که دولت از بانک مرکزی استقراض کند. بنابراین نباید خوشحال بود که بعد از برجام درآمدهای نفتی افزایش یافته، بلکه این افزایش درآمدها قابلیت جابجایی و تاثیرگذاری در اقتصاد ایران را ندارد. وقتی پایه پولی افزایش یافته و نقدینگی بالا رود، عدهای فقیرتر میشوند و به مرور تورم بالا میرود.
درست است که رونق اقتصادی نداریم اما روحانی نبود، چه بود؟!
روزنامه آرمان نیز مصاحبه یکی از مدعیان اصلاحات با یک سایت خبری را منتشر کرد و از قول وی در این گفتوگو نوشت: « اصلاحطلبان خوب میتوانند سلبی تبلیغ کنند که روحانی نباشد، چه میشود؟ یعنی درست است که ما الان رونق اقتصادی نداریم. ولی روحانی نبود، چه بود؟»
ناکارآمدی دولت در حل مشکلات کشور به جایی رسیده که اصلاحطلبان و حامیان دولت به جای اعتراف و پاسخگویی نسبت به رکود، بیکاری، تورم، گرانی و ... با فرار رو به جلو میگویند اگر روحانی نبود چه میشد!
روزنامه آفتاب یزد نیز چندی پیش با انتقاد از این رویکرد غیرحرفهای و مضحک نوشت: «صرف اینکه رئیسدولت بگوید اگر من نبودم فلان و بهمان میشد کفایت نمیکند. حسن روحانی سال 92 در تبلیغات خود عنوان نمود که میخواهد کاری کند هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ زندگی مردم».
جز روحانی چاره دیگری نداریم
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی که روزنامه شرق آن را منتشر کرد، فلسفه حمایت از روحانی در انتخابات را تشریح کرد و نوشت اصلاحطلبان چاره دیگری ندارند.
در این یادداشت در توضیح این مطلب آمده است: «اصلاحطلبان كانديدايي بهتر از روحاني براي انتخابات سال ٩٦ در اختيار ندارند. مسئله اعمال محدوديتها براي حضور چهرههايي كه شانس جدي دارند از يكسو و رسيدن دامنه رد صلاحيتها به چهرهاي همچون مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني و سيدحسن خميني از سوي ديگر، نشاندهنده اين مفهوم است كه فرصتهاي اصلاحطلبان، چندان گسترده و وسيع نيست و در چنين وضعيتي، داشتن چهرهاي همچون دكتر روحاني، به عنوان رئيسجمهور مستقر و داراي شانس تأييد صلاحيت و شانس انتخابشدن، نكتهاي نيست كه بتوان بهسادگي از كنار آن گذشت».
اخلاق سیاسی؛ توصیهای بنا به شرایط!
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی با عنوان «اخلاق سياسي و سياست اخلاقي»، نوشت: «در هنگامه انتخابات، به خصوص در انتخابات سالهاي اخير، فرصتهاي بسيار طلايي را از دست ميدهيم. دليل آن هم اين است كه با اخلاق سياسي و سياست اخلاقي آنگونه كه بايد، روبهرو نميشويم، براي اين كار آموزش نميبينيم و بهجاي اينكه به نقد مشفقانه سياستها و رويهها و منشها، كمك كنيم به نوعي تخريب و اتهامزني روي آوردهايم».
این یادداشت همچنین با اشاره به اینکه «در اين فرصت باقيمانده تا انتخابات، جريانهاي سياسي نبايد اين اصل را فراموش كنند كه جامعه نياز به اميد و رويا دارد»، افزود: «جامعه بايد به اتكاي سرمايههاي اجتماعي بتواند نيازهاي جدي كشور را كه بيشتر آنها مربوط به اشتغال و كيفيت بخشي به زندگي مردم است را در نظر گرفته و به ايجاد نوعي اميد در جامعه كمك كند. بنابراين همه جناحها و گروهها بايد كمك كرده تا انتخابات پيشرو را به يك فرصت طلايي تبديل كنند».
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «توليد اطلاعات و آمار خلاف واقع... و انبوه اطلاعاتي كه از صافي درستي عبور نكردهاند با نگرشهاي منفي، جامعه را از اميد به سمت يأس حركت ميدهند. گاهي روياهاي جامعه كه در واقع تصوير زيبا از آينده ايران بوده را با پمپاژ اطلاعات تيره و تاريك، تبديل به كابوس ميكنيم و اين اصلا براي جامعهاي كه در آستانه انتخابات است، خوب نيست».
رویکرد جناحی و باندی اصلاحطلبان نسبت به موضوعات مختلف سابقه طولانی دارد. اکنون و در حالیکه گزینه مورد نظر طیف مدعیان اصلاحطلبی سکان اجرایی کشور را بر عهده دارد و همچنان گزینه مورد حمایت آنان در انتخابات پیش روست، اصلاحطلبان و روزنامه هایشان با عوام فریبی، دلسوزانه از فرصتهایی سخن میگویند که نباید سوخته شود و با مساوی دانستن انتقاد با تولید یأس، تأکید میکنند که باید در جامعه امید ایجاد کرد! بهطوریکه در نتیجه این نوع دیدگاه، نقد عملکرد دولت در انتخاباتهای 88 و 92 امری ضروری اما در انتخابات 96 پمپاژ اطلاعات تيره و تاريك است! همچنین باید به طیف مدعیان اصلاحات یادآور شد که چرا همین نگاه را در انتخابات سال 88 پیش نکشیدید و با القای تقلب در انتخابات و امیدوار کردن دشمنان، فرصتهای جامعه را به تهدید تبدیل کردید؟
تناقضهای مکرر زنجیرهایها
آرمان همچنین دیروز در اقدامی متناقض، طی یادداشتی در صفحه دوم خود عملکرد اقتصادی دولت را مطلوب دانست اما در همان صفحه و در ستون بالای این مطلب، در یادداشت دیگری خاطرنشان کرد که تیم اقتصادی روحانی نتوانسته از میزان آمار بیکاری بکاهد!
آرمان در یادداشت نخست اشاره شده، با سرپوش گذاشتن بر مشکلات اقتصادی کشور از جمله بیکاری، قاچاق، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی وگران شدن اقلام اساسی، نوشت: «اشخاصیکه معتقدند دولت یازدهم موجب ایجاد رکود اقتصادی شده کمترین اطلاعی از علم اقتصاد ندارند... در آمد ارزی دولت بهتر شده، اشتغال افزایش پیدا کرده و نرخ منفی رشد مثبت است». این یادداشت در پایان نتیجه گرفت که «با توجه به جمیع جوانب میتوان گفت عملکرد دولت آقای روحانی در بخش اقتصاد مطلوب است!»
این در حالی است که آرمان طی یادداشت دیگری با اعتراف نسبت به ناکارآمدی دولت در حل مشکلات اقتصادی، نوشت: «واقعیت این است که در زمینه خروج از رکود دولت روحانی چندان نتوانسته دستاورد محسوسی برای طبقات مختلف جامعه به وجود آورد. همچنین در زمینه اشتغال نیز تیم اقتصادی روحانی نتوانسته از میزان آمار بیکاری بکاهد».
این روزنامه، چندی پیش نیز در مصاحبه با علی صوفی از فعالان مدعی اصلاحات نوشت: «گلههای جدی در عقبه رای آقای روحانی اعم از سیاسی و معیشتی وجود دارد... روحانی باید از عملکرد دولت خود که قابل دفاع است دفاع جانانه کند، اما عملکرد دولت برای اقشار آسیبپذیر جامعه قابل پذیرش نیست. مردم تاثیر اقدامات روحانی را در زندگیشان میخواهند. آقای روحانی باید به این موارد دقت کند».
آرمان قبلا علاوه بر این به ناهماهنگی و ناکارآمدی کابینه روحانی پرداخته و نوشته بود: «دولت برای ارائه کارنامه خود لازم است که به بازنگری و تغییر در کابینه خود بیندیشد، چرا که تیم سیاسی و اقتصادی دولت آقای روحانی توانمند و قوی هستند اما هماهنگ نیستند و اکنون مشکلات موجود در دو حوزه سیاسی و اقتصادی به خوبی خود را نشان میدهد و این تیم در این حوزه ضعیف عمل میکند». این روزنامه مدتی قبل به همین قرار، در مطلبی با اشاره به آمارهای اقتصادی بانک مرکزی و مرکز آمار، به ملموس نبودن بهبود اقتصاد کشور در سفرههای خانوار و همراه نبودن روند ادعایی کاهش تورم با افزایش کیفیت سبد خانوار شهری اعتراف و انتقاد کرد و همچنین نوشت: «وزیر اقتصاد نیز ششم دیماه امسال در شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی عنوان کرد: از وضعیت معاش مردم راضی نیستم».
آفتاب یزد هم دیروز در یادداشتی نوشت: «تاکید مکرر بر کاهش نرخ تورم تا حدودی تبلیغاتی میباشد و از خرداد ماه سال ۱۳۹۵ نشانههای تورم مجدد مشاهده میشود که برآمده از ادامه نابسامانی مدیریت اقتصادی منبعث از عدم هماهنگی و تعدد مراکز تصمیمگیری میباشد».
بهرهبرداری انتخاباتی از فوت آیتالله هاشمی و سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی دولت
آرمان همچنین در شماره دیروز پروژه ناشیانه سوءاستفاده انتخاباتی از فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی برای پوشاندن ناکارآمدی دولت را پیگیری و با بیان اینکه «نوروز بدون آیتالله هاشمی صفا نداشت»، تأکید کرد که برای بهاری و با صفا شدن تمام فصلها، مردم در انتخابات به روحانی رأی دهند!
این روزنامه در این مطلب نوشت: «در آخرین پیام نوروزی آیتالله که برای آغاز سال ۹۵ بود آمده است: «حضور چشمگیر، موثر، هدفمند و همراهی معنادار زنان و جوانان این سرزمین با قاطبه مردم در آخرین ماه سالی که گذشت و حضور حماسی آنان در روز تاریخی هفتم اسفند، برای انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، مکمل راهی است که از خرداد ۹۲ شروع کرده بودند که نشانه و سندی متقن، بر عمق و پیشینه روح حقیقتجوی ایرانیان است». نزدیکان و همراهان جاده اعتدال بهخوبی واقف هستند که اکنون باید آخرین پیام را فراموش نکنند و مطابق آنچه آیتالله میخواست و در اواخر حضور خود بارها به آن تاکید کرد بخش بزرگی از مسیر تحقق اعتدال را با رای به روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ بپیمایند. نوروز بدون آیتالله هاشمی صفا نداشت، اما باید مسیری را که او مشخص کرد پیمود تا تمام فصلها به بهار و خوبی نزدیک شود». پس از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی، مدعیان اصلاحات و حامیان دولت با وجود اینکه خود را داغدار درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی میدانند، پروژه ماهیگیری سیاسی از این اتفاق و موجسواری بر آن برای فرار از پاسخگویی به مردم در قبال مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی دولت را کلید زدند. دلیل این پروژه هم دقیقا وعدههای بر زمین مانده دولت و دستاورد «تقریبا هیچ» برجام بود که کار اصلاحطلبان و حامیان دولت را به جایی کشانده که درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی را دستمایهای برای پیروزی در انتخابات قرار داده و از آن بهرهبرداری سیاسی میکنند.
آرمان همچنین چندی پیش در گفت وگویی نوشت: «مردمی که درصدد شاد کردن روح آیتالله هاشمی هستند باید در انتخابات سال 96 همان روش و منش ایشان را دنبال کنند و با یک وحدت جمعی حمایت خود را از آقای روحانی ادامه بدهند... مردم که با علاقهمندی زیاد در مراسم تشییع پیکر آیتالله هاشمی حضور پیدا کردند، میدانند که خواست آیتالله هاشمی حمایت از آقای روحانی بود، بنابراین بر همین اساس، آرای آقای روحانی در انتخابات 96 افزایش خواهد داشت. در اردیبهشت 96 مردم به صحنه خواهند آمد و با رای دادن به آقای روحانی نشان خواهند داد که راه آیتالله هاشمی را ادامه میدهند».
یک فعال مدعی اصلاحات نیز در مصاحبه با آرمان گفته بود: «ضعف آقاي روحاني در مديريت مياني دولت، فقدان هارموني در تيم اقتصادي و برطرف نكردن دغدغههاي معيشتي مردم مهمترين انتقاداتي است كه به دولت آقاي روحاني وارد است. با تمام اين اوصاف درگذشت آيتالله هاشمي ميتواند سبب ناديده گرفتن اين نقاط ضعف توسط مردم شود».
مدعیان اصلاحات یک روز مرحوم هاشمی را عالیجناب سرخپوش و عامل قتلهای زنجیرهای معرفی میکنند و یک روز در عزای ایشان ژست عزادار گرفته و ضمن اعتراف به مشکلات عدیده اقتصادی و وعدههای بر زمین مانده دولت، با توهین به فهم و ادراک مردم، از احساسات آنان سوءاستفاده انتخاباتی میکنند!
یک روزنامه اصلاحطلب نیز مدتی قبل تصریح کرده بود: «مطمئن باشید جوانان و مردمی که میگفتند چون روحانی خیلی خوب کار نکرده به او رای نمیدهیم، بعد از فوت هاشمی با تمام وجود به روحانی رای میدهند!».
روزنامههای زنجیرهای پیش از این تاکید کرده بودند که با توجه به نارضایتی مردم از بر زمین ماندن مطالبات اقتصادی، باید از فضای احساسی به وجود آمده از فوت هاشمی برای اهداف انتخاباتی بهره برد.