ضرورت توجه به رقابتهای سالم در زندگی فردی و اجتماعی - بخش پایانی
پیشرفت و ترقی پلههای رقابت سالم
فریده شریفی
درس معلم اربود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
استفاده از روشهای تشویقی و محبت یکی از موثرترین روشهای تربیتی برای شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان است چرا که انسانها به خصوص نوجوانان محبتپذیر میباشند و نیاز به توجه و مهربانی دارند، از سوی دیگر تشویق و ترغیب موجب افزایش تحرک و استقامت آنان میشود و عادات مطلوب را در وجود نوجوانان و جوانان شکل میدهد.
معلمی که بین دانشآموزان رقابت سازنده و سالم ایجاد میکند و آنان را به تحرک و انگیزه بیشتر تشویق میکند در موفقیتهای آینده آنان سهم موثری دارد در حالی که دانشآموزی که تنبیه میشود به نیازهای حیاتیاش پاسخ داده نمیشود و تمایلات طبیعی و منطقی او به گونهای ناخوشایند سرکوب میشود به نحوی که در آینده رفتارهای نسنجیده و غیرمنطقی از او سر میزند.
معیارهای رقابت سالم
رقابت یکی از مولفههای مهم جهت پیشرفت و موفقیت فردی و اجتماعی محسوب میشود و میتواند به دو شکل مثبت و منفی در میان انسانها نمود پیدا کند.
رسیدن به هدف راهها و ابزارهای مناسب میخواهد و کسانی که برای رسیدن به پیشرفت و ترقی از ابزارها و معیارهای مناسب استفاده میکنند از میدان رقابت زندگی سربلند بیرون میآیند و بالعکس کسانی که در عرصه رقابت به ارزشهای منفی و مسائلی همچون چشموهمچشمی و رقابتهای غیرمنطقی و کورکورانه متوسل میشوند نه تنها بیراهه میروند بلکه زمینه افسردگی، شکست و ناکامی خود و اطرافیان خود را فراهم میآورند.
«زهره کدخدایی» روانشناس و کارشناس مسائل اجتماعی در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره تفکیک رقابت سالم از ناسالم و معیارهای موجود در این مسئله میگوید: «در علم روانشناسی از رقابت ناسالم به عنوان مشکل رفتاری و ناهنجاری اجتماعی سخن به میان میآید و روانشناسان برای درمان آن راههایی را ارائه میکند. چرا که این ناهنجاری رفتاری، نشانهای از عدم سلامت شخص از لحاظ روانی است و باید درمان شود.»
به گفته این کارشناس مسائل اجتماعی در اکثر رقابتهای ناسالم و غیرسازنده ما ریشهای از حسادت و کمبود مشاهده مینماییم که این مسئله هم از شیوه تربیتی و آموزش در خانواده و مدرسه ناشی میشود. به طور مثال برخی از افراد با دیگران به رقابت میپردازند تا نوع پوشش، نحوه زندگی، نوع خودرو، مبلمان منزل، دکوراسیون خانه خود را همانند آنان کنند و در این عرصه فقط به هدفهای مادی توجه میکنند. در واقع این نوع رقابت یا چشم و همچشمی بسیار نکوهیده و مذموم است و در قرآن کریم و احادیث نبوی نیز به این مسئله بسیار پرداخته و مذمت شده است و رسیدن به کمال و پیشرفت جز از طریق رعایت اصول اخلاقی و معیارهای ارزشی امکانپذیر نیست. هرگونه رقابتی که خارج از این چارچوب اخلاقی و ارزشی باشد به عنوان رقابتی ناسالم و نادرست شمرده خواهد شد. «حسام تقیزاده» کارشناس مسائل اجتماعی نیز در این باره معتقد است که رقابت ناسالم و غیرسازنده میان افراد جامعه، عامل مهمی در ایجاد چشم و همچشمی است و با آموزش صحیح و درست و ایجاد نگرش سازنده باید رقابتهای ناسالم و نادرست را به رقابتهای سازنده تبدیل کرد.
این کارشناس میگوید: «معمولا کسانی گرفتار رقابتهای ناسالم و چشم و همچشمی میشوند که اعتماد به نفس ندارند، دچار تنگنظری و دنیادوستی هستند و بزرگی و کمال را در تجمع ثروت و مال دنیا میبینند، این افراد دلشان نمیخواهد از نظر مادی از کسی عقب بمانند و هرگاه خود را با دیگری مقایسه میکنند اندوهگین میشوند. در حالی که اگر همین افراد موفقیت دیگران را موفقیت خود بدانند و از پیشرفت دیگران خوشحال و راضی باشند زندگی خودشان هم متحول میشود از زندگی شخصی خود، راضی و خشنود خواهند شد و غبطه دیگران را نخواهند خورد.
اساس هرگونه مسابقه و رقابتی باید در نظر گرفتن رضایت خداوند باشد و این مسئله میسر نمیگردد مگر اینکه اخلاق الهی در افراد جلوهگر شود.
رقابت در محیط کار
رقابت در همه عرصهها وجود دارد، در مدرسه، منزل، محیط کار، دانشگاه و... و در محیط کار چیزی که بسیار اهمیت دارد راندمان کاری هر فرد است در چنین فضایی افراد تلاش می کنند که با همکاران خود رقابت کنند و به نتایج دلخواه خود برسند که معمولا گرفتن پاداش، اضافهکار، تسهیلات و امتیازات بیشتر شامل این نتایج میشود اما مسئله مهم این است که این رقابت تبدیل به حسادت، کینهورزی و دشمنی نشود و محیط کار از فضایی صمیمی و آکنده از همکاری و تعاون به محیط کارزار و میدان جنگ تبدیل نشود. یک کارمند در این باره میگوید: «رقابت در محیط کار خوب است به شرط اینکه باعث پیشرفت و سازندگی شود و موفقیت حاصل از آن در زندگی کارمندان احساس شود. نه اینکه این رقابت موجب دشمنی، درگیری و ناامنی شغلی شود. چرا که کارمندان اکثر ساعتهای مفید روزانه خود را در محیطهای کاری میگذرانند و اگر قرار است محیطهای کاری تنشآلود، توأم با درگیری و مسابقه و کارزار باشد آن احساس امنیتی که میباید در محیطهای کاری وجود داشته باشد وجود ندارد و انسان با آرامش خاطر به فعالیتخود نمیپردازد و همین مسئله موجب میشود که در اداراتی که با ارباب رجوع و مردم سر و کار دارند تأثیر بگذارد و پاسخ مشتریان به طور مناسب داده نشود.»
وی اضافه میکند: «در ادارهای که من مشغول به کار هستم همکاری داشتیم که بسیار حسود بود و به طرق مختلف سعی میکرد با ما رقابت کند و اصطلاحا برای رئیس اداره خودشیرینی کند و همه کارها را خودش به تنهایی انجام دهد که خود را بسیار کاردان و باتجربه نشان دهد که متأسفانه یا خوشبختانه نتیجه عکس داد و همه همکاران از جمله مدیر قسمت و رئيس اداره متوجه شدند که این شخص فقط ادعا میکند که کاردان و متبحر است و اطلاع چندانی از نحوه کار و مدیریت امور ندارد به همین دلیل او را اخراج کردند در حالی که اگر همین شخص سعی میکرد از تجربیات دیگران استفاده کند و با دیگران همکاری کند به این سرنوشت دچار نمیشد...!
زهره کدخدایی نیز درباره رقابت در محیط کاری میگوید: «کسانی که در محیط کاری خود را به این در و آن در میزنند که از همه جلوتر بزنند و خود را ماهر و کاردان معرفی کنند کسانی هستند که کودک درون آنها مملو از احساس حسادت، بغض و کینه نسبت به دیگران است که نمیخواهند کسی از آنها موفقتر باشد و به موفقیت و پیشرفت دیگران رشک میبرند. این افراد معمولا در دوران کودکی و نوجوانی هم به همین صورت بودهاند و نسبت به همبازی، همسالان و همکلاسان خود حسادت میورزیدهاند و کسی جلوی این تمایلات نابههنجار و منفی آنان را نگرفته است.»
وی اضافه میکند: «اگر این تمایلات نابهنجار از دوران کودکی کنترل شود و جای آن را تعاون، همکاری، دوستی و صمیمیت بگیرد در بزرگسالان هم به صورت رقابت سالم و سازنده جلوهگر خواهد شد و باعث پیشرفت افراد و جامعه خواهد شد.»
همکاری به جای رقابت
همکاری نقطه مقابل رقابت و چشم و همچشمی است. انسان ذاتا موجودی جمعگرا و اجتماعی است و همیشه در جستوجوی رسیدن به علایق مشترک و اهداف دستهجمعی است. یکی از عواملی که باعث پیشرفت انسانها میشود کار گروهی و دستهجمعی است. به جرئت میتوان گفت که بخش بزرگی از پیشرفت بشر مدیون شوق و میل به فعالیتهای جمعی و گروهی است.
یک کارشناس مسائل خانواده در این باره میگوید: «از دیدگاه اسلام کار جمعی بر کار فردی برتری دارد به همین دلیل است که نماز جماعت بر نمازهای فردی ارجحیت دارد و در مناسک مذهبی، مسلمانان به شکل جمعی حضور دارند، بنابر این شایسته است که روحیه و فرهنگ انجام کار جمعی و گروهی را در جامعه تقویت کنیم.»
وی اضافه میکند: «اساس رقابت بین افراد به این است که برخی میخواهند فقط خودشان برنده و انجام دهنده کار باشند و رقیب دیگری نداشته باشند. این افراد معمولا دارای روحیه خودرایی و خودمحوری هستند و به شدت نیاز به تحسین و تشویق دارند. در حالی که افرادی که جمعگرا و اجتماعی هستند تمایل به همکاری، مساعدت و همفکری دارند و از نتایجی که از کار گروهی به دست میآید بسیار راضیترند تا کارهای فردی به گفته این کارشناس خانواده، در جامعه ما میزان کارهای گروهی نسبت به کارهای فردی بسیار کمتر است و برای این منظور بهتر است فرهنگ همکاری را به جای رقابت در جامعه گسترش دهیم.
یک خانم خانهدار نیز در این زمینه میگوید: «تجربه به من ثابت کرده است که هرگاه کار گروهی در خانه انجام شود آن کار بهتر و پرثمرتر خواهد بود و رضایت همه افراد خانواده هم تأمین خواهد شد. در حالی که اگر هر عضو خانواده به تنهایی سعی کند از عهده امور منزل برآید مسلما چندان موفقیتآمیز نخواهد بود.»
این خانم خانهدار اضافه میکند: «بهتر است فرهنگ تعاون و همکاری را از همان ابتدا به کودکان خود بیاموزیم و این کار را نه با توصیه و سخن گفتن بلکه با عمل گروهی و اقدام دستهجمعی به کودک عملا نشان دهیم.»
وی همچنین میگوید: «برای اینکه کودکان بتوانند از همان سنین کودکی با کار دستهجمعی آشنا شوند میتوان آنها را در کارهای گروهی شرکت داد. مثلا در خرید کردن، نظافت منزل، تصمیمگیریهای خانواده و هر کار دیگری که مربوط به بزرگسالان است میتوان آنها را مشارکت داد تا روحیه تعاون و همکاری در آنها شکل گیرد و در آینده به جای رقابت و چشم و همچشمی به همکاری و رفاقت و دوستی متمایل شوند.
به گفته این خانم خانهدار ممکن است افکار رقابتی در آینده به روحیه کودکان، نوجوانان و جوانان صدمه بزند و آنها را به سمت رفتارهای انحرافی سوق دهد.
چگونه میتوان رقابت ناسالم را مهار کرد؟
معمولا انسانها برای اینکه دیده شوند با یکدیگر به رقابت میپردازند و این دلیل خوبی برای رقابت نیست چرا که در این نوع رقابت زیادهروی و افراط وجود دارد و افراد سعی میکنند برای ربودن گوی سبقت از یکدیگر به هر کاری تن در دهند، اگر هدفها خوب انتخاب شوند و راه رسیدن به آنها صادقانه و منصفانه باشد رقابت حالت سازنده و سالم به خود میگیرد و از حالت مخرب و غیرسازنده دور میشود.
زهره کدخدایی کارشناس مسائل اجتماعی در این باره میگوید: «شایسته نیست که انسانها برای بالا رفتن از نردبان ترقی دیگری را زیرپای خود له کند و حقوق دیگری را پایمال سازد بلکه بهتر است وقتی که بالا میرود دست دیگران را هم بگیرد و آنها را نیز موفق کند که این نوع موفقیت و پیروزی بسیار شیرین و دلچسب است و هیچگاه زوال نمیپذیرد.»
وی اضافه میکند: «مثلا اگر کسی هدفش از رقابت کردن با دیگران کسب مال بیشتر باشد میتواند تلاش کند تا دیگران را در درآمد حاصله از آن هدف سهیم کند آن وقت مشاهده خواهد کرد که برکتی که به درآمدش و به زندگیاش وارد خواهد شد چه اندازه زیاد است. چرا که خداوند بندگانی را که به همنوعان خودشان کمک میکنند. دوست دارد و پاداش نوعدوستی آنان را صدها و هزارها بار بیشتر خواهد داد.»
به گفته این کارشناس اجتماعی یادمان باشد که دروغگویی، حسادت و چشم و همچشمی نهتنها رقابت سازنده و سالم ایجاد نمیکند بلکه همه کارها را خراب میکند و انسان به آن چیزی که میخواهد نمیرسد.