سرگرمیسازی با چند مجرم امنیتی و به حاشیه راندن اولویتهای مردم(خبر ویژه)
تفاوت بنیادینی میان مطالبات واقعی مردم و اولویتهای جبهه اصلاحات وجود دارد. مشکلاتی مانند گرانی، بیکاری، نابرابری و فساد، دغدغه روزمره بخش گستردهای از جامعه است که اصلاحطلبان عمدتاً از پرداختن به آنها امتناع کردهاند. اما در عوض، به موضوعاتی نظیر آزادی چند زندانی خاص امنیتی میپردازند.
این تحلیل را روزنامه جوان منتشر کرد و نوشت: رئیس قوه قضائیه از کسانی که تقاضا کردند برای وفاق بیشتر، زندانیان سیاسی را آزاد کند، خواست تا اسامی مورد نظر را اعلام کنند. رئیس قوه قضائیه گفته بود: «چند روز پس از پایان جنگ تحمیلی اخیر، جریانات سیاسی و رسانهای درخواست کردند زندانیان سیاسی آزاد شوند. من خواستم فهرست آنها مشخص شود تا بررسی کنیم، اما هیچ فهرستی دریافت نشد. حتی نیروهای محوری جبهه اصلاحات نهایتاً سه تا پنج نفر زندانی سیاسی معرفی کردند.»
آقای حضرتی در این باره گفت: «از روشنفکران خواستم اسامی زندانیان سیاسی را به من بدهند. سه نفر را معرفی کردند، من هم دو نفر را اضافه کردم و یک لیست پنج نفره به رئیس قوه قضائیه دادم».
این اعلام حضرتی واکنشهای طنز و جدی زیادی را برانگیخت، هرچند در دل خود حرفهای زیادی دارد. اولاً آیا مردم هم وفاق را اینگونه میبینند یا شما روشنفکران عمری طولانی است که به نام مردم، حرف خود را میزنید؟ آیا رفع ناترازیهای برق و بنزین و آب و قطع نکردن برق در گرمای تابستان و چهار برابر نشدن قیمت برنج، بیشتر وفاق و همدلی میآورد یا بحث زندانیانی که قوه قضائیه به آنان میگوید «امنیتی» و شما میگویید «سیاسی»؟! و شما و مردم حتی اسم آنان را نمیدانید؟! گیریم که زندانیان سیاسی وجود داشتند و آزاد شدند، اگر در بیرون از زندان علیه وفاق اقدام کردند، اینبار شما که نگران وفاق بودید، تقاضا خواهید کرد که آنان را به زندان بازگردانند یا اینبار آزادی آنان مرجح است بر وفاق؟!
ممکن است روشنفکران استدلال کنند که لازم نیست هزاران یا صدها زندانی سیاسی داشته باشیم؛ «همه برای یکی، یکی برای همه»! حتی یک زندانی سیاسی هم زیاد است. دستگاه قضائی، اما میگوید ما زندانی سیاسی به این معنا که شخص فقط نظرش را منتشر کرده باشد نداریم و اگر کسی دعوت به نافرمانی مدنی یا براندازی کند، او امنیتی است نه سیاسی. هرچه هست، برخی کاربران درباره دست خالی روشنفکران بعد از ادعای پرهیاهوی خود نوشتند: حضرتی با کمک روشنفکران پنج تا!
نکته کلیدی در این نگاه، تفاوت بنیادین میان مطالبات واقعی مردم و اولویتهای جریان اصلاحات است. مشکلاتی مانند گرانی، بیکاری، نابرابری و فساد، دغدغه روزمره بخش گستردهای از جامعه است که اصلاحطلبان عمدتاً از پرداختن به آنها امتناع کردهاند. نگاهی به سوابق سیاسی این جریان نشان میدهد که اصلاحطلبان همواره تمایل داشتهاند نقش اپوزیسیون را ایفا کنند، حتی زمانی که در قدرت بودهاند. آنها کمتر به راهکارهای عملی و پاسخگویی به مطالبات واقعی مردم پرداختهاند، حتی در جلساتی که رئیسجمهور بحرانهای آب و برق و بنزین را مطرح میکند، این عده اگر فرصتی بیابند، سراغ همین بحثهای سیاسی میروند.