کد خبر: ۳۱۱۶۱۱
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۷

میراثِ بزرگِ نصرالله (نگاه)

 
 
امین الاسلام تهرانی
اشغال جنوب لبنان توسط رژیم آپارتاید‌، فرآیندی تدریجی اما هدفمند بود که ریشه در تحولات نظامی و سیاسی دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی داشت. نقطه آغاز این اشغال – برای اسرائیلی که به هزیمتِ ساده اعراب عادت کرده بود! – را می‌توان حمله گسترده ارتش رژیم اسرائیل به جنوب لبنان در تاریخ ۱۴ مارس ۱۹۷۸ میلادی (۲۳ اسفند ۱۳۵۶ شمسی) دانست، که به بهانه مقابله با عملیات چریکی سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) صورت گرفت و به اشغال بخش‌هایی از جنوب لبنان انجامید، عملیاتی که بعدها به «عملیات لیطانی» شهرت یافت. گرچه این تجاوز با صدور قطعنامه ۴۲۵ شورای امنیت سازمان ملل مواجه شد و رژیم اسرائیل موظف به عقب‌نشینی شد، اما عملاً با تشکیل و تجهیز یک نیروی شبه‌نظامی موسوم به «ارتش جنوب لبنان» به رهبری «سعد حداد» و سپس «آنتوان لحد»، سیطره غیرمستقیم خود را حفظ کرد. اما اشغال رسمی و گسترده جنوب در جریان حمله سراسری اسرائیل در ۶ ژوئن ۱۹۸۲ میلادی (۱۶ خرداد ۱۳۶۱ شمسی) صورت گرفت؛ عملیاتی تحت عنوان «صلح برای الجلیل» که با هدف اخراج ساف از لبنان و تأسیس یک رژیم دست‌نشانده در بیروت آغاز شد. در جریان این تهاجم، ارتش اسرائیل تا بیروت پیشروی کرد و بخش‌های وسیعی از جنوب، از جمله شهرهای صور، نبطيه، بنت جبیل و ده‌ها روستا را به اشغال درآورد. این اشغال تا ۲۴ مه ۲۰۰۰ میلادی (۴ خرداد ۱۳۷۹ شمسی) ادامه یافت. البته لبنان با دیگر نقاط عربی متفاوت بود و در سطور آتی این ادعا روشن خواهد شد.
حالا پرتوی بر گوشه دیگر ماجرا بیندازیم. تشکیل حزب‌الله لبنان به عنوان یکی از مهم‌ترین گروه‌های مقاومت در منطقه، ریشه در تحولات پس از اشغال جنوب لبنان توسط رژیم اسرائیل در سال ۱۹۸۲ میلادی (۱۳۶۱ شمسی) دارد. در پی حمله گسترده رژیم اسرائیل به لبنان و اشغال پایتخت و مناطق جنوبی، فضائی از بحران و خلأ امنیتی در کشور شکل گرفت. در این شرایط، گروهی از روحانیان جوان و نیروهای انقلابی شیعه لبنانی که برخی از آن‌ها تحت آموزش و الهام‌گیری مستقیم از انقلاب اسلامی ایران و سپاه پاسداران قرار داشتند، در منطقه بقاع و سپس در ضاحیه جنوبی بیروت هسته‌های اولیه حزب‌الله را پایه‌گذاری کردند. این روند در سال ۱۹۸5 میلادی (۱۳۶۴ شمسی) با صدور «نامه سرگشاده به مستضعفان جهان» و اعلام رسمی موجودیت حزب‌الله به اوج رسید. در میان بنیانگذاران حزب‌الله، شخصیت‌هایی چون سید «عباس موسوی» و شیخ «راغب حرب» نقش محوری داشتند. سید «حسن نصرالله»، متولد ۳۱ اوت ۱۹۶۰ میلادی (۹ شهریور ۱۳۳۹ شمسی) در محله کارگرنشین البازوریه، ابتدا در صفوف جنبش امل فعالیت داشت، اما با شدت گرفتن اختلافات ایدئولوژیک میان خط امامی‌ها و جریان‌های محافظه‌کارتر جنبش امل، به حزب‌الله پیوست. پس از شهادت 
سید عباس موسوی در حمله بالگردهای اسرائیلی در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ میلادی 
(۲۷ بهمن ۱۳۷۰ شمسی)، شورای رهبری حزب‌الله در اقدامی مهم و تاریخ‌ساز، سید حسن نصرالله را در سن ۳۲ سالگی به دبیرکلی حزب منصوب کرد. از آن زمان، نصرالله با ترکیبی از خرد نظامی، فصاحت کلام و قدرت سازمان‌دهی، حزب‌الله را از یک گروه چریکی محلی به یک نیروی قدرتمند منطقه‌ای با نفوذ سیاسی، اجتماعی و نظامی گسترده بدل کرد، تا جایی که امروز حزب‌الله نه تنها در معادلات لبنان، بلکه در معادلات منطقه‌ای غرب آسیا نقشی اساسی ایفا می‌کند.
جنوب لبنان پس از اشغال در سال ۱۹۸۲ میلادی (۱۳۶۱ شمسی) توسط رژیم صهیونیستی، به یکی از دردناک‌ترین مناطق اشغال‌شده در تاریخ معاصر عربی بدل شد. چنان‌که پیشتر گفته شد، اسرائیل با ایجاد «نوار امنیتی» و تکیه بر شبه‌نظامیان ارتش جنوب لبنان به رهبری آنتوان لحد، ده‌ها روستا و شهر را به اشغال درآورد و موجی از سرکوب، بازداشت، تبعید و ناامنی را بر مردم منطقه تحمیل کرد. در چنین شرایطی، شکل‌گیری حزب‌الله در سال ۱۹۸۵ (۱۳۶۴ شمسی) نقطه آغاز تحولی بنیادین در معادلات مقاومت بود. این جریان، برخاسته از مردم جنوب و با پشتوانه‌ای ایدئولوژیک، اعتقادی و اجتماعی، به سرعت به نیرویی کارآمد در مقابله با اشغالگران بدل شد و چنان‌که گفته شد پس از ترور دبیرکل وقت حزب‌الله، سید عباس موسوی، در سال ۱۹۹۲ (۱۳۷۱ شمسی)، سید حسن نصرالله سکان رهبری را به دست گرفت و با نگاهی استراتژیک و مدیریتی منحصر به فرد، مقاومت را وارد مرحله‌ای تازه کرد. نصرالله با تمرکز بر مبارزه چریکی، افزایش توان اطلاعاتی و تجهیزاتی، ایجاد اعتماد عمومی و بهره‌گیری از رسانه و سیاست، حزب‌الله را به محور اصلی مقاومت علیه اشغالگران بدل کرد.
نقش نصرالله در انسجام‌بخشی به نیروهای مقاومت، تقویت روحیه مردم جنوب، و طراحی عملیات‌های دقیق و پی‌درپی علیه پایگاه‌های ارتش اسرائیل و مزدوران آن، به تدریج زمینه را برای فرسایش روحی و نظامی دشمن فراهم کرد. سرانجام، تحت فشار شدید و تلفات روزافزون، اسرائیل ناگزیر شد در ۲۴ مه ۲۰۰۰ (۴ خرداد ۱۳۷۹) بدون هیچ توافقنامه‌ای و بدون کسب هیچ امتیازی، از مناطق اشغالی جنوب لبنان عقب‌نشینی کند، عقب‌نشینی‌ای که برای نخستین بار در تاریخ منازعات اعراب و رژیم اسرائیل، تنها در سایه مقاومت مسلحانه و مردمی و نه دیپلماسی یا مصالحه حاصل شد. این پیروزی نه‌فقط یک تحول میدانی، بلکه بازتعریف مفهوم قدرت در لبنان و منطقه بود. نصرالله در طول حیات سیاسی خود، میراث‌های بزرگی برجای گذاشت: «از تثبیت مفهوم مقاومتِ فعال، تا ایجاد شبکه‌های خدماتی برای مردم محروم، از پیوند بین هویت دینی و ملی، تا بالا بردن روحیه عزت‌خواهی در نسل‌های جوان.» اما در میان تمام این دستاوردها، «آزادسازی جنوب لبنان از اشغال»، همچون نگینی درخشان، نماد موفقیت او و الگویی الهام‌بخش برای جنبش‌های مقاومت در سراسر منطقه باقی ماند.