نگاهی به سنت حسنه صلهرحم در شب یلدا-بخش نخست
انتظار در بلندترین شب سال برای دمیدن افقهای پرامید
فائقه بزاز
من معتقدم تمام شادیهای شب بلند یلدا یک طرف، شعف دیدن عزیزان و نزدیکانِ جان طرف دیگر. من میگویم جذابیت این شب طولانی سال، نشستن کنار جانانی است که ریشههای عمیق وجودی با ما دارند. شوق دیدن و با هم بودن یاران خانواده زیر سایه بزرگترهایی که همهشان را از جان عزیزتر داریم و دانیم و این مهم که شب یلدا بلندی یک سیاهی طولانی است که قرار است به صبح امید روشن شود، یلدا شب غم را شکستن است. پس امسال نیز این بلندای تاریک را به انتظار دمیدن حق به انتظار مینشینیم.
شب بلند یلدا، مجالی است برای تکرار شیرین و نامکرر هر آنچه روزگاری، سرمشق خوبیهایمان بودهاند و امروز بر روی طاقچه عادتهایمان غبار فراموشی گرفتهاند. مجالی است برای دیدن بزرگترهایی که وجودشان سراسر نعمت و برکت است، مجالی است برای نشستن لبخند بر لبان کودکان، در آغوش پرمهر بزرگترها. یلدا فرصتی است برای دیدارها، وقتی کشاکش روزگار تو را از دیدار آنان که به چشمان تو نیازمندند، بازمیدارند، برای گشودن گرهای یا شنیدن درددلی، پس کریمانه با این شب بلند رفتار کنیم.
دورهمی شب یلدا، سلامت روان را بهبود میبخشد
غیر از اینکه محققین، پژوهشگران یا روانشناسان بخواهند بگویند، این را با تمام رگ و پوست خود درک کردهایم که نهاد خانواده، پشتوپناه، و مایه دلگرمی و تقویت تمام ابعاد شخصیتی ماست. پدران و مادران ما از همان دوران کودکی، قهرمانان زندگیمان بودهاند و از رفتارها و ارزشهای اخلاقی، اجتماعی آنان الگوبرداری کردهایم.
بعد از پدر و مادر، الگوهایی دیگر در خانواده داشتهایم، دائی، عمه، پدربزرگ و پسرخاله، جد پدری یا مادری برایمان تبدیل به اسطوره شدهاند، گاهی از رفتارهایشان الگو گرفتهایم و گاهی به وجودشان مباهات کردهایم، از دیدنشان به شوق آمده، از هم صحبتی یا در کنار آنها بودن قوت گرفتهایم.
برای همین است که از منظر دین، صلهرحم مورد تأکید است تا جایی که آثار روانی - اجتماعی ناشی از صلهرحم، بهعنوان امری معنوی مورد توجه قرار گرفته است و نشاط، روزی فراوان، طول عمر زیاد و خیلی مواهب دیگر از جمله آثار و نتایج این توصیه و سنت اسلامی به شمار میآید.
روانشناسان نیز نیازهای روانی انسانها را نیاز به محبت، نیاز به تعلق به گروه، نیاز به ابراز وجود و نیاز به هدف و امنیت دانستهاند. نیازهایی که عمدتاً در سایه صلهرحم و همنشینی با خویشاوندان به شکلی مطلوب قابلتحقق است. عنصر اولیه صلهرحم یا رفتوآمد و سرکشی به اقوام، ابراز محبت به آنان است؛ وقتی به دیدار پدر و مادر، خواهر و برادر، عمو و دایی و خالهها و... میرویم، در حقیقت در اولین گام به آنها ابراز محبت میکنیم و متقابلاً مورد محبت آنان قرار میگیریم.
ضمن اینکه، وقتی ما به دیدار نزدیکان خود میرویم، به لحاظ روانی، خانواده و خویشاوندان خود را حلقهای بزرگتر دانسته، قلمرو برخورداری از تعلق گروهی خویش را قویتر میبینیم و از این طریق احساس اعتمادبهنفس و خویشاوندی، بهتر به ما دست میدهد. همچنان که این احساس متقابل برای فامیلی که به دیدارش رفتهایم و حال و احوال و مشکلات احتمالیاش را پرسیدهایم، در وسعت بیشتر قلمرو روانیاش اتفاق میافتد و چهبسا در سایه تعامل و دیدار، برای مشکلات راهحلهایی پیدا میشود و از فرصت دیدارها، برای رفع مشکلات چارهجویی میگردد که این امر خود انبساط خاطر و شادمانی و نشاط فراهم میآورد.
در کنار هم بودن، فرصتی برای ابراز وجود
گام بعدی موفقیت روانی ناشی از صلهرحم، ابراز وجود است. انسانها علاقهمندند علائق، تواناییها و اندیشههای خود را ابراز کنند. نداشتن فرصت و ایجاد نشدن بستر برای ابراز وجود، باعث انباشت عقدههای روانی و غم و غصه میشود.
برای همین در دید و بازدیدهای خانوادگی زمینهای فراهم میشود تا مهارتها و خلاقیتها یا حتی نقدها و نگرشهای افراد، امکان بروز پیدا کند و در سایه بروز این اندیشهها و مهارتها، فرد خودی نشان بدهد و پاداش روانی بگیرد که همان «اعتمادبهنفس» است.
اگرچه این روزها زیر سایه سنگین زندگیهای مدرن و شتاب برای عقب نماندن از روزمرگیهایی نظیر تحصیل اشتغال و... فرصت برای کنار هم بودن کمتر شده است؛ اما فرهنگ غنی ایرانی با سنتهایی پسندیده نظیر ایام نوروز شب یلدا یا اعیاد مذهبی و آئینی این امکان بینظیر را به ایرانیان میدهد تا با کنار هم بودن لذت برده، از اثرات روانی این همنشینیها نیز برخوردار شوند.
پررنگسازی اشتیاق جوانان
از قدیم تعریف شب یلدا جمع شدن، گفتن و خندیدن و تفأل زدن با پیوست دلانگیز سبزیپلو ماهی و آجیل و هندوانه بوده است؛ اما این مجموعه دلچسبهایی که از روزگار کهن برای ما بهیادگار مانده شاید نتواند برای نسل جدید خیلی جذاب و هیجانانگیز باشد.
دکتر مهدی اسماعیلتبار، روانشناس و کارشناس مسائل تربیتی در این زمینه به ایرنا میگوید: «دانشآموز، دانشجو، نوجوان ما در شبکههای اجتماعی یک دنیای ساختگی برای خودش ساخته و از آن لذت میبرد، تقویم ملی و مذهبی ما سرشار از بهانهها و دلایل برای خندیدن و گریستن است؛ اما ما نتوانستیم جشنها و مناسبتهایمان را بهدرستی به جوانانمان منتقل کنیم و نتیجه آن این میشود که جشن ایرانی به حاشیه رفته و جشن غربی برای جوانان ما جذاب میشود؛ دلیل آن این است که داستان سنتهای ایرانی برای نسل جدید ما جا نیفتاده و ما در این زمینه سواد رسانهای بسیار پایینی داریم.»
اسماعیلتبار در پاسخ به این سؤال که ما چطور میتوانیم در شبی مثل یلدا که یادآور فرهنگ اصیل ایرانی است جوانانمان را به حضور در جمع تشویق کنیم و آیینها و سنتهای کهن را زنده نگه داریم، میگوید: «ما برای تشویق جوانمان به حضور در جمعهای خانوادگی و فامیلی باید دنیای درون جوانمان را بشناسیم. جوانان امروزی دنیای خاص خودشان را دارند و ما خیلی از مشکلات جوانها را نمیتوانیم حل کنیم؛ اما پدر و مادرها با صحبت کردن و درک کردن جوانشان میتوانند بهراحتی آنها را با خود همراه کنند.»
غرب به دنبال زندانی شدن در شبکههای اجتماعی
این کارشناس تربیتی به والدین توصیه میکند: «با فرزندتان حرف بزنید. حداقل یک ساعت از شب یلدا را با فرزندتان به اشتراک بگذارید. شب یلدا، شب آشتی خانوادگی است. دقت کنید که غرب به دنبال فردیت است، غرب به دنبال عکس سلفی یکهویی است، غرب به دنبال زندانی شدن در شبکههای اجتماعی است، اما شما به عنوان والد باید انسان موبایلی را بشناسید و بدون توجه به اختلاف سلیقه با فرزندتان به حلقه مشترک خانه و خانواده بپیوندید.»
او تأکید میکند: «اگر ما خانه را از دست دهیم، به کارتنخواب خانگی تبدیل میشویم که دختر و پسر در خانه حضور دارد؛ اما در اتاق خودش است. برای تشویق به بهرهمندی جوانمان از شب یلدا، ما باید چرایی دورهمی و لذت مشترک را برای جوانمان تعریف کنیم و در مقابل شنونده خوبی برای او باشیم.»
اسماعیلتبار میگوید: «انتقال مفاهیم اسلامی به نسل جدید نیاز به روشهای جدید و همخوان با اوضاع جدید دارد. ما باید برای جوانمان جا بیندازیم که اسلام با فحشا مشکل دارد، فحشا یعنی زندگی منهای خانواده و تغییر ارزشهایی که در ایران کهن بوده است.»
او تصریح میکند: «شب یلدا بهانهای است برای اینکه روحمان را به روح فرزندانمان نزدیکتر کنیم تا روانمان تعامل بیشتری داشته باشد و تجربه دوپامین واقعی را به جای دوپامین فیک داشته باشیم.»
مردم و دورهمی شب یلدا
شب یلدا از کهنترین مراسم سنتی ایرانی است. بهطوریکه حتی در شرایط دفاع مقدس هم مردم و حتی رزمندهها در حد شرایط و بضاعت و امکانات خود این سنت را بهجا میآوردند. سنت پسندیده دید و بازدید که متأسفانه این روزها دستخوش تحولات عجیبی شده است و گاهی به عرصه رقابت تبدیل میشود.
در صلهرحم، این نیاز انسان با دیدار اقوام و فامیل که دارای کرانه تعلق به گروه است، بهغایت و نهایت میرسد. میل به دیدار خویشاوندان در فطرت و ذات عاطفی آنها نهفته است و با مراوده با کل اقوام، نهایتطلبی، این نیاز عاطفی، تأمین میگردد و کار نیمهتمام بعضی از اقوام بهغایت میرسد. دیدار با اقوام نیاز است؛ اما دیدار همه اقوام و خویشاوندان غایت این نیاز است؛ بنابراین هم تأمین نیاز دیدار و هم غایتگرایی که خود نیازی دیگر است، در صلهرحم با اقوام تأمین میشود.
مریم سادات رهبانی، دانشجوی رشته جامعهشناسی در این باره به خبرنگار کیهان میگوید: «در چند سال اخیر شب یلدا برای برخی مردم مفهوم دیگری پیدا کردن است. شب یلدا برای برخی رقابتی شده و هر کسی به فکر چیدن سفرهای چشمگیرتر و رنگینتر است. از طرف دیگر، عدهای هم با القای ناامیدی دنبال برچیده شدن این سنت دیرینه هستند.
شب یلدا نمادی از جمع شدن خانوادهها دورهم است و این برای همگرایی نظام اجتماعی مفید است. مردم بهخاطر بهرهمندی از نتایج و ثمرات سریع دورهمی در شب یلدا و استفاده از برکات صلهرحم در این شب به برگزاری این سنت دیرینه پایبندند و دوستش دارند.»
مرتضی لطفعلی، پدربزرگ است و میگوید: «گاهی سنتهای خوب مثل شب یلدا دچار مشکلاتی میشود. برخی کاسبها در شب یلدا روی قیمت اجناس یلدایی میکشند و مردم را دچار مشکل میکنند.
گاهی هم بعضی خانوادهها خودشان را به تکلف میاندازند. ریختوپاشها و اسراف در شب یلدا با فرهنگ دینی ما هماهنگ نیست و همین مسائل شده باعث شب یلدا به شبی پرخرج و اضطرابآور برای خانوادهها تبدیل شود.»
آرزو شعیبی، مادر یک خانواده جوان به کیهان میگوید: «ما باید از شبکههای اجتماعی به نفع خودمان و برای تبلیغ و فرهنگسازی سنتها و سبک زندگی بهصورت اصولی و صحیح استفاده کنیم و اجازه ندهیم فضای مجازی سادگی و اصالت مراسمهای ایرانی را از ما بگیرد و تجملات را تحویلمان دهد. ما میتوانیم به جای تقلید یا حسرت از زندگی نمایشی دیگران از این ظرفیت برای مدیریت شرایط استفاده کنیم و شب یلدا را به شکل اصیل آن که در رسم و رسوماتمان است، برگزار کنیم نه آنطور که بلاگرها به نمایش میگذارند.»
زهرا سادات کریمیان، هم معتقد است: «یکی از مصائبی که چشم و همچشمیها به امر ازدواج و آنان غالب کرده است، سخت گرفتن در هدیه بردن شب یلدا برای عروس است.
شب یلدایی بردن برای تازهعروسها در قدیم رسم بوده اما شاید امروز شرایط اجرای این رسم برای برخی خانوادهها امکانپذیر نباشد. یا بتوانند به صورت محدود آن را انجام دهند.
این رسمورسوم نباید مانع ازدواج یا باعث اخلال در روابط درست زوجهای جوان شود. اجرای رسم و رسوماتی مثل شب یلدا در حد توان و در حد بضاعت خوب است؛ اما چشم داشت و بالا بودن انتظارها در این زمینه باعث دلخوری و اختلاف میشود. برای هر سنتی به اصل موضوع توجه کنیم نه حاشیههایش.»