یک شهید، یک خاطره
روضة وداع
مریم عرفانیان
سال ۱۳۶۶ با پسرم به جبهه رفتیم. شب اربعین آقا امام حسین علیهالسلام بود. چون علاقه عجیبی به آقا داشت، بعد از اتمام نماز مغرب و عشاء اعلام کرد که از امشب به مدت ده شب برای آقا اباعبدالله الحسین علیهالسلام مجلس عزاداری میگیرم. آن شب هیچوقت از یادم نمیرود، محمدعلی نوحهخوانی و مداحی میکرد. مجلس با صفایی داشتیم که عدهای از شدتگریه بیحال شده بودند.
پسرم روضه وداع امام حسین علیهالسلام را خواند. برایش میکروفن بردم؛ ولی قبول نکرد و گفت: «نوکر امام حسین احتیاج به میکروفن نداره.»
اتفاقاً همان شب میخواستیم به خط برویم، محمدعلی برای روحیه دادن به بچهها گفت: «با هم وداع کنید؛ چون معلوم نیست شبهای دیگر کجا باشیم.»
خاطرهای از شهید محمدعلی خورشاهی فروتقه
راوی: اسماعیل خورشاهی فروتقه، پدر شهید