کد خبر: ۲۹۲۶۱۹
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۸
مادرانگی و اهمیت سلامت خانواده

مدیـریت لطیـف برای خلق یک حماسـه

 

فائقه بزاز
یاد شوخی‌های مردم درباره‌ مادرها و تجویز همیشگی‌شان یعنی همان «نبات» افتاده بودم. اینکه دل‌درد، چشم‌درد، گوش‌درد و سردرد سراغت آمده، از پله سقوط کرده باشی یا فشارت افتاده باشد، نبات غوطه‌ور میان آب سرد یا آب گرم راهگشاست. داشتم فکر می‌کردم این شوخی از همان مهندسی‌های معکوس است. اگرچه شوخی است و در آن مبالغه شده، اما ضرورت موضوعی خاص را به ما گوشزد می‌کند. اینکه هر آنچه قدیمی‌ها و به‌ویژه مادرها می‌گفتند و می‌گویند اساسی و اصولی است. نمونه‌اش هم همین شربت نبات یا آب‌قند خودمان. برای هر درد بی‌درمانی دواست.
پای گلایه‌های یک متخصص طب سنتی ایرانی نشسته بودم. دلخور بود و از نقش کمرنگ شده‌ مادران در پرداختن به تغذیه خانواده می‌گفت: «خانم جوانی با اگزما مراجعه کرده. همه انگشتانش ترک‌ خورده و زخمی است. از او می‌پرسم، ادویه زیاد خورده‌ای؟ می‌گوید: خیر! وسواس یا شست‌وشوی زیاد داری؟ باز هم می‌گوید: نه!
به‌یک‌باره می‌گوید: از وقتی شیردهی به بچه‌ام را قطع کردم، شروع شد. مرخصی بیشتری نداشتم و مجبور شدم بروم سرکار، شیرم خشک شد، به بچه هم شیرخشک دادیم! حالا بچه هم شیرخشک نمی‌خورد و رشدش متوقف شده است.»
خودش نگاه متعجب من را که می‌بیند با حرف‌هایش، نگاه پر از سرزنش مرا تأیید کرده، ادامه می‌دهد: «وقتی خودم به بچه‌ام شیر می‌دادم، حالم بهتر بود، آرامش داشتم. الان زیر نظر متخصص روانپزشکم. البته قرص با دوز پایین داده و معتقد است اگزمای من عصبی است.»
این واقعه عبرت‌آموز رابطه رفتارهای ما را با سلامت و بیماری نشان می‌دهد. اگر متعهد به همان سبکی از زندگی باشیم که خالق مهربان برایمان تعیین کرده است، سالم می‌مانیم. 
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: دو سال به فرزند خود شیر بده. بعد ما برای کار در خارج از منزل اولویت قائل شده، آرامش فرزندپروری را با کار و درآمد بیشتر عوض می‌کنیم.
همه این روزها اضطرابی شده‌اند. همه سرشان شلوغ است و وقت سر خاراندن ندارند. زندگی ماشینی، رؤیایی بود که به ما وعده‌ آسایش می‌داد. فکر می‌کردیم در عصر جدید آن‌قدر وقت زیاد می‌آوریم که دیگر حوصله‌مان سر می‌رود، اما درست برعکس شد. جاروبرقی، ماشین ظرف‌شویی و خرید اینترنتی کارهایمان را بیشتر کرد، مشغولیت و دغدغه‌هایمان چندبرابر شده و خیلی از بیماری‌هایمان هم ریشه در همین دارد.
دلیل مرگ‌های زودرس 
بر اساس تعاریف ارائه شده، مرگ‌های ۵۰ تا ۷۰ سال در ردیف مرگ‌های زودرس و مرگ‌های زیر ۵۰ سال در طیف مرگ‌های بسیار زودرس، طبقه‌بندی می‌شوند. آخرین اطلاعات منتشر شده می‌گوید، بیش از ۴۷ درصد ایرانی‌ها به مرگ زودرس و بیش از ۲۲ درصد ایرانی‌ها در بازه مرگ‌های خیلی زودرس فوت می‌کنند. علیرضا زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، مرگ زیر ۷۰ سال را مرگ زودرس عنوان کرده، دراین‌رابطه ادعا کرده است: «مرگ‌های زودرس از مسائلی است که در پایتخت مطرح می‌شود.» وی علاوه‌بر آلودگی هوا، الگوی تغذیه نامناسب، فعالیت فیزیکی نامنظم، رفتار‌های ناسالم و اصلاح سبک زندگی را دلیل مرگ‌های زودرس دانسته است.
این آمار، آن هم در اوج شکوفائی دستاوردهای پزشکی عجیب و تکان‌‌دهنده‌ است و اهمیت لزوم و تقدم پیشگیری بر درمان را بیشتر مشخص می‌کند. همان اتفاقی که قبل‌تر و در روزگاران گذشته توسط بانوی خانه رقم می‌خورد.
این روزها خواب سر شب و بیداری سحر مورد اهتمام خانواده‌ها نیست، غذاهای فوری جایگزین غذاهای سالم سفره‌ها شده‌اند، و اشتغال بانوان ضرورت‌هایشان را جابه‌جا کرده است.
عادت‌های غذایی 
سبد و سفره هميشه ما را به ياد زن می‌ا‌ندازد؛ زنی به‌عنوان همسر يا مادر يا مادربزرگ، اگرچه اغلب مسئوليت سنگين مالی به عهده‌ مرد خانواده است؛ ولی در اغلب جوامع اين زن است که با توليد و پخت غذا، با غذاهای لذيذ و سالم پيوند دارد. انتخاب مواد غذايی که هر روز وارد اين سبد می‌شود، غیر از بودجه‌ خانواده، سليقه و ذائقه فردی به تدبیر مادران هم وابسته است؛ نقش مهمی‌ در سلامت افراد خانواده که گاهی از اهميت آن غافل شويم. دلیل‌مان هم برای این غفلت یا مشغله‌ زیاد و اشتغال زنان است یا عادات غذائی رنگارنگ اما پر از ضرر و زیانی که با عنوان فست‌فود یا همان غذای فوری ما را به اسارت خود درآورده‌اند.
قدیم‌ترها مادربزرگ‌ها خودشان یک پا حکیم و حکیمه بودند و سفره‌خانه را بر اساس سردی و گرمی مزاج اعضای خانواده با خواص مواد غذایی تنظیم می‌کردند. برای هر غذائی مصلح همان را انتخاب می‌کردند برای همین تدبیر، نه میان خوراکی‌ها خبری از ضرر و زیان بود و نه امراض نوپدید میان مردم جولان می‌داد.
آشپزی، رزق و برکت
سجاد کریمان مجد، مشاور خانواده در این باره به فارس می‌گوید: «آشپزی رزق دادن دست اعضای خانواده‌ است. حاج اسماعیل دولابی‌(ره)همیشه می‌گفت من اگر می‌خواستم شغلی را انتخاب کنم که خیلی دوستش داشته باشم نانوا می‌شدم. چون نان به دست مردم دادن، یک‌جورهایی رزق دادن دست مردم است و کار خدایی است. آشپزی‌ کردن یک‌جور تغذیه‌ کردن جسم و روان اعضای خانواده‌ است.
وقتی من برای همسر و فرزندانم از قبل برنامه‌ریزی می‌کنم که چه چیزی بپزم، بیشتر از آنکه آنها حالشان خوب شود خود مادر حالش بهتر می‌شود. چون یک نقش را در زندگی به معنای واقعی ایفا می‌کنم. مسئولیت سیر کردن بچه‌ها و همسرم با من است. اگر من به آنها غذا ندهم گرسنه می‌مانند و این موضوع سبب نگرانی مادر می‌شود و همین نگرانی یعنی شما برای من عزیز هستید و این رابطه عاطفی را بین طرفین تقویت می‌کند.»
آشپزی، دیده ‌شدن زن در خانه 
کریمان مجد مشاور خانواده در ادامه می‌گوید: «هر کس در زندگی نیاز به دیده‌ شدن و توجه دارد. از همان زمانی که چشم‌باز می‌‌کنیم، دوست داریم کاری انجام دهیم که دیده شویم و مورد تشویق قرار بگیریم. آشپزی بستر بسیار مناسبی برای دیده ‌شدن است. رفتاری است که یک زن به‌صورت روزانه می‌تواند با خوب کردن حال جسمی ‌و روانی اعضای خانواده با آن دیده شود. البته این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که این رفتار زن در خانه دیده شود. باقی اعضای خانواده نیز باید برای این فرصتی که به مادر خانواده اجازه دیده ‌شدن می‌دهد، گام بردارند و از او استقبال کنند تا از این موضوع برای بهتر شدن ارتباط اعضای خانواده استفاده شود. وقتی مادر خانواده آشپزی می‌کند و پدر خانواده با جمله‌ زیباتری معنای بهتری به احساس خودش می‌دهد و به طور مثال می‌گوید: وای! چه غذای خوشمزه‌ای درست کردی؟ شما نمی‌دانید این جمله چه ولوله‌ای در درون یک زن به پا می‌کند.»
فرصتی برای بروز هنرهای زنانه 
کریمان مجد ادامه می‌دهد: «خانم‌ها به‌طور معمول زیباشناسی بیشتر و بهتری نسبت به آقایان دارند. آشپزی موقعیت و فرصت مناسبی برای تخلیه و به نمایش گذاشتن این هنر است. به‌طور مثال یک مادر می‌تواند با هنرش زندگی را برای بچه‌هایش زیباتر کند. سالادی درست کند که زیبا تزیین شده ‌است، برنج و سوپی را در سفره‌اش بگذارد که هنرمندانه طراحی شده‌ است و آشپزی را موقعیتی برای ابراز هنرهایش بداند که زندگی را برای سایر افراد خانواده و مهم‌تر از همه خودش لذت‌بخش می‌کند.»
وی در ادامه می‌افزاید: «زن و مرد هر کدام در زندگی با موقعیت‌هایی رو‌به‌رو می‌شوند که می‌توانند بر نقش خود تأکید کنند. اگر یک مرد در خانه موقعیتی برایش پیش نیاید که خرابی را تعمیر کند، پیچی را سفت کند و حتی لامپی را تعویض کند، ویژگی‌ها و رفتارهای مردانه در او تقویت نمی‌شود. این موقعیت‌ها فرصت مناسبی است که او مرد بودنش را نشان دهد.
حالا نگاه کنید آشپزی که به‌تمام‌ معنا خودش یک هنر است از طبخ تا تزیین به طور روزانه فرصت مناسبی را برای یک زن به وجود می‌آورد که زنانگی‌اش را به بقیه‌ اعضای خانواده نشان می‌دهد.»
آشپزی زن و گرم‌تر شدن روابط
وقتی فرزند یا مرد خانواده می‌بیند که برای او در خانه، مادر خانواده آشپزی می‌کند، یک پیام مثبت از موتور محرک خانه دریافت می‌کند که زندگی جریان دارد و نشان می‌دهد زندگی با وجود مادر و همسر معنای متفاوتی برای فرزندان و شوهر دارد. یک مرد می‌تواند گرمای این زندگی را با زمانی مقایسه کند که مجرد بود و همسر نداشت یا یک فرزند می‌تواند حضور مادرش را با نبودش مقایسه کند که چقدر این حضور گرمابخش‌تر است.
آشپزی می‌تواند رابطه‌ عاطفی اعضای خانواده را تقویت کند. آقا بابت آشپزی از خانم تشکر می‌کند و خانم بابت تهیه‌ مواد اولیه غذا از شوهرش تشکر می‌کند و روابط محبت‌آمیز‌تر می‌شود. آشپزی گاهی می‌تواند به یک فعالیت مشترک تبدیل شود؛ یعنی آقا یا فرزندان خانواده در تهیه‌ غذای خانواده به مادر و خانم خانه کمک می‌کنند. 
خود این موضوع یکی از تکنیک‌های روانشناسی است. تکنیک فعالیت مشترک. اگر ما آشپزی را موقعیتی ببینیم که می‌تواند منجر به یک فعالیت مشترک در خانه شود. فرصت بسیار مناسبی برای ترمیم روابط آسیب‌دیده میان زوج‌‌هاست.
داشتن مادری که هنر منحصربه‌فردی به نام آشپزی در خانه دارد، برای بچه‌ها بسیار شیرین است. اگر دقت کرده باشید در سنین کودکی بچه‌ها به داشته‌هایشان به طرز اغراق‌آمیزی افتخار می‌کنند و بالعکس از نداشته‌هایشان نیز به همین شکل اغراق‌آمیز ضربه می‌خورند. اگر مادری نداشته باشند که بتواند لذت خوردن یک غذای خوشمزه در محیط خانواده را به آنها بچشاند و حالشان را بهتر کند، با اغراق ناراحت می‌شوند.
یاد شیرین غذا
غذا خوردن فقط بعد جسمانی ندارد. همه‌ ما خاطرات ریز و درشتی از انواع غذاها داریم؛ غذای عروسی یا دورهمی، کباب ییلاق، غذای حضرتی و قیمه‌ اباعبدالله، غذای سنتی مادربزرگ با ترشی خانگی که کوزه‌های خوش‌آب‌ورنگش چشمنواز بود و طعم چاشنی‌هایش روحمان را قلقلک می‌داد یا ریحان و نعناعِ سبزی‌خوردنی که مادربزرگ در باغچه‌ خانه‌اش کاشته بود و بوی بهشت می‌داد. پدیده‌های جذابی که این روزها دستخوش ناملایمات عصر جدید و زندگی فوری شده‌اند. اضطراب‌ها را افزایش داده نرخ مرگ‌های زودرس را بالا برده‌اند و میان این آشفتگی، آشپزخانه قلب تپنده‌ای است که می‌تواند به حیات خانواده جانی دوباره ببخشد و زندگی سالم را در رگ‌های خانه و خانواده جاری کند.
این روزها فرصتی ناب برای مهندسی شیرین غذاست. اینکه با آشپزی و غذا دادن و غذا خوردن میان اعضای خانواده تحول به پا کنیم. ایام محرم و داغ اباعبدالله ما را فرامی‌خواند و می‌توان از همین فرصت‌های اندک برای آفرینش شور و شعور عاشورایی  میان خانواده استفاده‌ کرد. 
پرچم‌های سیاه سردر منازل سالیانی به وسعت تاریخ است که به رسمی زیبا برای مردم تبدیل شده اما کدبانوی خانه می‌تواند برای کامل‌ شدن بزرگداشت شعائر عاشورائی، یک پرچم هم ورودی آشپزخانه بزند و از اعماق وجود نیت کند؛ من این دو ماه را به نیت امام حسین‌(ع) در آشپزخانه خدمت می‌کنم. هر غذایی از صبحانه، ناهار، شام گرفته تا چای را به نیت اباعبدالله‌(ع) در اختیار اهل منزل می‌گذارم. صدای روضه یا زیارت عاشورا هم که از رادیو یا تلویزیون یا گوشی همراه پخش می‌شود مکمل این نیت است. پدر خانه هم می‌تواند هر آنچه برای این آشپزخانه می‌خرد وقف اباعبدالله کند.
به اهل خانه هم بگویید: این دو ماه شما هم می‌توانید در آشپزخانه امام حسین‌(ع) خدمت کنید حتی به‌اندازه یک استکان جابه‌جا کردن برای مجلس امام حسین‌(ع).
داشتن وضو هم به این نیت‌های باصفا و نورانی شما برکت مضاعفی می‌دهد. همین خرده‌کارهای به‌ظاهر کوچک در نهادینه‌ کردن فرهنگ عاشورا میان اعضای خانواده مؤثر است و سبب آثار نیک و باقیات الصالحات برایمان می‌شوند.