اهــداف نزول قرآن از زبــان قرآن
انسانها براي رسيدن به نقطهاي كه خداوند متعال از آنها انتظار دارد، نيازمند برنامه اي منظم، درست و مطابق با نيازهاي آنها هستند.
قرآنكريم به عنوان برنامهاي كه كليات اين نيازمنديها را ذكر کرده از طرف خالق بشر كه به تمام نيازهاي او آگاه است، براي رساندن او به آن نقطه مطلوب توسط پيامبر اسلام
(صلي الله عليه و آله) نازل شده است.
قرآن بيان كننده اعتقادات، اخلاق و احكام عملي كه اهداف كلي قرآن است ميباشد.
البته بهعنوان سندي زنده (با توجه به اينكه معجزه است) دليل بر درستي نبوت پيامبر گرامي اسلام نيز میباشد.(1)
اينها بهعنوان اهداف كلي بود. اما خود قرآن اهدافي را براي خود برشمرده كه در زير به آنها ميپردازيم:
1. قرآن، كتاب هدايت:
كتاب آسماني، كتاب هدايت انسان است و قرآن كريم كه آخرين كتاب و پيام الهي است، كاملترين كتاب هدايت و عاليترين دستور براي رسيدن به
خدا است.
قرآن در اين باره ميفرمايد: «... و ما بر تو قرآن را نازل كرديم که بيانکننده همه چيز و بهعنوان كتاب هدايت، رحمت و بشارت براي مؤمنان ميباشد.»(2) و در آغاز سوره بقره ميفرمايد:
«آن كتاب (قرآن) که شكي در آن نيست، هدايتي است براي پرهيزکاران.»(3)
2. قرآن، كتاب نور:
خداوند متعال، در برخي از آيات، قرآن را نور و كتاب روشن معرفي كرده است؛ كتاب نوري كه انسان را بهوسيله آن از ظلمتها بيرون ميآورد و بهسوي نور ميرساند.
قرآن ميفرمايد: «اي اهل کتاب! تحقيقاً از طرف خدا نور و كتابي روشن بهسوي شما آمده، خدا با آن هرکسي را که خواهان رضوان الهي باشد، هدايت ميكند و شما را از ظلمتها و تاريكيها بهسوي نور و روشنايي خارج ميكند.»(4)
خاصيت نور اين است كه هم خودش روشن است و هم اينكه چيزهاي ديگر را نوراني و روشن ميكند.(5)
3. قرآن، كتاب جامع سعادت:
خدا قرآن را بهعنوان بيانگر (تبيان) همه چيز به انسانها شناسانده و در اينباره ميفرمايد: «ما بر تو قرآن را بهعنوان بيانگر هر چيز نازل كرديم....»(6) يعني هرچيزي كه در تأمين سعادت انسانها سهم بسزايي دارد، در اين كتاب الهي بيان شده است و اگر انجام كاري سبب تامین سعادت بشر است، در قرآن كريم آمده و اگر ارتكاب عملي مايه شقاوت بشر ميشود، پرهيز از آن بهصورت دستوري لازم در آن آورده شده است.
4. هدف قرآن، عاقل ساختن انسان:
تعاليم قرآن فقط براي علم آموزي و دانشمند ساختن نيست، بلكه براي عاقل ساختن انسانها است. قرآن ميفرمايد: « ما در قرآن آن مثَلها را براي مردم ميزنيم، اما آنها را غير از افراد عالم نميتوانند تعقل بكنند و بفهمند.»(7) در اين آيه علم را بهعنوان وسيلهاي لازم براي هدف نهايي يعني تعقل و عاقل شدن، معرفي ميكند. اگر قرآن كريم مثلي ميزند و نكتهاي ميگويد، تنها براي انديشيدن و عالم شدن نيست، بلكه براي آن است كه انسان را در عمل هدايت كند، امراض او را شفا دهد و او را تا دروازه بهشت برساند و به سلامت و سرور و به سعادت هميشگي نائل كند.
5. قرآن، براي يادآوري و تذكر:
بعضي از آيات، قرآن را ذكر و تذكر براي جهانیان معرفي كرده است: «... قرآن جز تذكر براي تمام عالم نیست.»(8)
يعني بهرهگيري و استفاده از قرآن و معارف آن سخت نيست؛ چرا كه مضمون آن با خواستهها و نيازهاي دروني انسان هماهنگ است و چيزي از بيرون بر او تحميل نميشود.(9)
6. قرآن، درمانی برای قلبها:
خداي مهربان، قرآن را بهعنوان شفاي آنچه در دلها و افكار است، معرفي مي کند: «و قرآن را بهعنوان چيزي كه شفا است نازل ميكنيم.»(10)
در اين آيه و آيات مشابه، قرآن «دارو» معرفي نشده، بلكه شفا (درمان) گفته شده، چرا كه مريض امكان دارد دارويي را مصرف كند ولي درمان نيابد و خوب نشود، اما قرآن خود شفا و درمان است.
از اينجا روشن مي شود حق تلاوت تنها اين نيست كه حركات و اعراب و قواعد تجويد رعايت شود، بلكه همراه با آن، تدبّر در معاني و فكر و آمادگي براي تأثيرپذيري نيز لازم است.
خداوند متعال در مورد پذيرش مؤمنان ميفرمايد: «مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.»(11)
7. قرآن، براي بشارت و انذار:
قرآن ميفرمايد: « قرآن تنزيلي از سوي خداي رحمن رحيم است،... قرآني كه بشارت ميدهد نيكان را و ميترساند بدان را. اما اکثر آنها اعراض کردند و گوش ندادند.»(12و13)
نتیجهگیری:
الف) قرآن براي رسيدن جامعه به سعادت دنيا و آخرت آمده است.
ب) قرآن به عنوان سندي زنده و جاويد در اثبات نبوت پيامبر عزيز اسلام (ص) است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، قرآن در اسلام، دارالكتب الاسلامية، چاپ دوم، مرداد 1353، صص 21-3. 2. نحل/ 89. 3. بقره/ 2. 4. مائدة/ 16 - 15. 5. براي توضيح بيشتر رجوع کنيد به آيات: نساء/ 174 و ابراهيم/1. 6. نحل/ 89. 7 . عنکبوت / 43. 8. انعام/ 90. 9. براي توضح بيشتر به آيات: مدثر/ 49، عبس/ 11 رجوع شود. 10. اسراء/ 82. 11. انفال/ 2. 12. فصلت/ 4 - 2. 13. رک: قرآن در قرآن، جوادي آملي انتشارات اسراء، چاپ اول، بهار 1378، ص 181 الي 277،