kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۱۸۶۱
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۲
یک شهید، یک خاطره

هراس نداریم

 

مریم عرفانیان
با دخترم رفته بودیم راهپیمایی، وقتی به خانه برگشتیم متوجه پریشانی فرزندانم شدم، پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده؟» 
یکی از فرزندانم با ناراحتی جواب داد: «مردی تلفن زد و گفت چون شما از گروه خمینی هستین ساعت ۱۰ شب نارنجکی تویِ خونه‌تون می‌ندازیم و زندگی‌تون رو آتیش می‌زنیم.» 
رضا با جدیت تمام گفت: «شما هم می‌خواستین بگین الان بیایید؛ چرا ساعت ۱۰ شب می‌خواهید این کار رو انجام بدید؟!»
آن وقت با خنده ادامه داد: «شما که راهپیمایی می‌روید و مرگ بر شاه می‌گین از هیچ چیز نمی‌ترسین؛ حالا از یک تلفن این طور به هم ریختین؟ از هیچ‌کس هراس نداریم، انقلاب باید پیروز بشه.»
خاطره‌ای از شهید‌ رضا شیرزاده
راوی: نصرت رشیدی، مادر شهید