خسارتهای دولت روحانی با هیچ دولتی قابل مقایسه نیست (خبر ویژه)
روزنامه زنجیرهای شرق با اشاره به تبلیغات نامزدهای انتخابات، برخی از این تبلیغات را بیتوجه به واقعیتها و وعدههای نشدنی توصیف کرد.
شرق مینویسد: «از یارانه ۴۵ هزارتومانی دولت محمود احمدینژاد تا سبد غذای دولت حسن روحانی و یارانه بنزین و یارانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتومانی دولت ابراهیم رئیسی، مدام اعداد یارانه بزرگ و بزرگتر شده و تورم چندین برابر آن رشد داشته است. دولتها در مقابل، بارها گفتهاند که پرداخت ارقام سنگین یارانه موجب کسری بودجه و تورم بیشتر و قدرت خرید کمتر مردم شده است اما به طور عجیبی به سیاست پرداخت یارانه نهتنها ادامه دادهاند بلکه مدام عدد آن را بیشتر کردهاند. حالا در مناظرات چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برخی کاندیداها بدون توجه به تجربیات مکرر و شکستآمیز پولپاشی دوباره وعدههای بزرگتر و عجیبتری برای پرداخت یارانه به مردم میدهند!
احمدینژاد، رئیس دولت دهم، پاییز سال ۱۳۸۹ روبهروی قاب تلویزیون نشست و گفت که تصمیم به جراحی اقتصادی دارد و در مقابل قرار است به تمام مردم ماهانه ۴۵ هزار تومان یارانه نقدی بدهد. وعدهای که او در هنگام انتخابات تکرار کرده بود. محاسبات درست از آب درنیامد و درست وقتی که رئیسجمهوری دولت بهار تصمیم داشت کلید پاستور را تحویل رئیسجمهوری بعدی بدهد، تورم بالا مدام خبرساز بود؛ آنقدر بالا که دستمایه سالها تبلیغات نامزدهای پس از او شد. در پایان دولت او و مطابق گزارش بانک مرکزی تا دی ماه سال ۹۱ تورم به ۲۸.۷ درصد رسید و همین مرجع پیشبینی کرد نرخ تورم تا پایان سال ۹۱ به ۳۲ درصد برسد.
حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم، در گزارش صدروزه آغاز به کار دولت خود، از بدهی بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت خبر داد که از دولت پیشین به جا مانده است. در نهم اردیبهشت ۱۳۹۳ حسن روحانی، در یک برنامه تلویزیونی گفت که دولت او ماهانه بین هزار تا هزارو 500 میلیارد تومان برای پرداخت یارانه کسری دارد، با این حال دولت سعی کرده که قیمت حاملهای انرژی را با شیب ملایم ۵۰ درصدی افزایش دهد.
گزارشهای مداوم از درشتترشدن ارقام کسری بودجه و دست تنگ دولت برای پرداخت یارانه مدام از سوی کابینه روحانی تکرار شد، تا آنجا که دولت مجبور شد برای تأمین این کسری بهای بنزین را ناگهان افزایش دهد و در ازای آن مبلغ یارانه را بیشتر کند. آن زمان دولت روحانی کاهش درخور توجه درآمدهای نفتی را تجربه میکرد. افزایش قیمت بنزین حوادث آبان ۱۳۹۸ را رقم زد و درعینحال تورم همچنان افزایشی بود، به طوری که در پایان دهه 90 قدرت خرید مردم یکسوم کمتر از ابتدای دهه 90 بود.
در دولت سیزدهم، ابراهیم رئیسی که زیر فشار مضاعف کسری بودجه و تحریم بود، گفت که ارز چهار هزار و 200 تومانی فساد آورده است و تصمیم دارد ارز ترجیحی دارو و کالاهای اساسی را حذف کند و وعده داد که در نهایت فقط قیمت چهار قلم کالا بیشتر میشود اما مبالغ یارانه به ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومان میرسد. ارز چهار هزار و 200 تومانی حذف شده و نرخ آن به ۲۸هزار و ۵۰۰ تومان رسید اما نه چهار قلم کالا بلکه قیمت انواع اقلام اساسی بهسرعت رشد کرد و تورم برخی از انواع مواد غذایی به سه رقم هم رسید.
حالا در شرایطی که وضعیت اقتصاد نابسامانتر از همیشه است و تکلیف تحریم هم مشخص نیست، وعدههای یارانه برخی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گزافتر و درشتتر شده است».
درباره این تحلیل روزنامه شرق گفتنی است که سه دولت احمدینژاد، روحانی و رئیسی در مقام مقایسه مثل هم نیستند. سند روشن این ادعا این است که دولتمردان روحانی پس از هشت سال وعده و هیاهو اعلام کردند آرزویشان بازگشت به وضعیت اقتصادی سال 1390 (دولت احمدینژاد) است. دولت روحانی رکوردهای منفی تکرار ناپذیر و بینظیری را برجا گذاشت در حالی که بخش مهمی از برنامه هستهای را هم واگذار یا تعطیل کرده بود و پس از گروگان گرفته شدن در برجام، آماده واگذاری دیگر منابع قدرت و پیشرفت نظیر کاهش ساخت نیروگاههای فسیلی (طبق تعهد در توافق آب و هوائی پاریس) و توانمندیهای نظامی و نفوذ منطقهای بود.
رکورد تورم 60 درصدی، نرخ ارز 9 برابر شده، تورمهای 700 تا 1000 درصدی در اقلامی مانند سکه و طلا و خودرو و...، انفجار رشد نقدینگی تورم ساز، خزانه خالی ارزی و ریالی، رساندن میزان کسری بودجه از حدود 53 هزار میلیارد تومان در سال 1392 به رقم 480 هزار میلیارد تومان در سال 1400، بدهی 1500 هزار میلیارد تومانی و...، کارنامه دولت روحانی در پایان کار بود و دولت شهید رئیسی توانست بخشی از این مصائب بزرگ را جبران کند.
از سوی دیگر باید یادآور شد که دولت روحانی هم سیاست غلط واگذاری چند ده میلیارد دلار ارز 400 تومانی را به شکل واگذاری رانت به اجرا گذاشت، هم خزانه ارزی را به هنگام تحویل به شهید رئیسی تهی کرد، هم مجبور شد ارز 20 قلم کالا از مجموع 24 قلم کالا را حذف کند، هم قیمت بنزین را برای گل و بلبلنمایی فضای پسابرجامی به مدت چهار سال سرکوب و سپس سه برابر کرد و اقتصادی ورشکسته را تحویل داد. بنابراین حذف ارز 4200 تومانی، یک تحمیل به دولت رئیسی بود و نه اختیار و انتخاب آن دولت.
همه این فجایع که شرح آن مثنوی 70 من کاغذ میشود، به خاطر وعدههای دروغینی بود که روحانی در انتخابات برای پیروزی به هر قیمت داد و روزنامههای اجاره مثل شرق هم به شکل پیمانکاری و تبلیغاتچی پای کار عوام فریبی رفتند. بعداً که کار از کار گذشت، مدیر روزنامه شرق در اثر فشارها و اعتراض افکار عمومی گفت «من مبالغه درباره برجام رو قبول دارم. این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع رو قدری بزک میکرد که بتونه حرفش رو به کرسی بنشونه... بالاخره این بازی با تیتر هست دیگه» (!!)
همچنین محمد عطریانفر عضو مرکزیت حزب کارگزاران گفته بود: «دولت برای این که بتواند از برجام، ظرفیت تبلیغاتی و انتخاباتی بگیرد -چون مردم ظرفیت امنیتی را براحتی نمیفهمند- یک ظرفیت دیگر به برجام بار کرد و آن ظرفیت اقتصادی است. این خیلی بزرگتر ازواقعیت بود و به پیکره دولت آسیب زد».
در این روند دروغین وعده درمانی، روحانی چندبار گفته بود «ما هیچ توافقی را امضاء نخواهیم کرد، مگر آنکه در اولین روز اجرای توافق، تمامی تحریمهای اقتصادی، همان روز و بالمرّه (یکجا) لغو شود». و «عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا... امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق توافق، در روز اجرا تمامی تحریمها لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره (یکباره) لغو خواهد شد و نه تعلیق».
گفتنی است روزنامه بزک کار شرق، اواخر خرداد پارسال از قول لیلاز نوشت: «گره زدن اقتصاد به تحریم، دروغ بزرگی بود. آنها که سالها هرگونه بهبود بنیادین در اوضاع اقتصادی را در گرو حل مسئله هستهای، رفع تحریمها و برقراری روابط با آمریکا دانستهاند، در همه این سالها و به مدد شواهد متقن، بر سر قبریگریستهاند که مردهای در آن دفن نشده است. من نمیگویم تحریم اهمیت ندارد یا حتی کم اهمیت است؛ اما تعیینکننده نیست. بر پایه شواهد موجود، درجه مقاومت اقتصاد ایران در برابر تحریمها به روشنی در حال افزایش است و به موازات کاهش سهم نفت در تولید ملی، آسیبپذیری اقتصاد در برابر تحریمها نیز کاهش یافته است».