تفاوت دعوت و ابلاغ پیام دین با سایر دعوتها (1) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
دعوت به سوی حق و دین چه تفاوتهایی با سایر دعوتها و ابلاغ پیامها دارد؟
پاسخ:
ابتدا لازم است برداشت خود قرآن را از اهمیت دعوت به سوی حق و ابلاغ پیام الهی بیان کنیم و سپس تفاوت میان این دعوت و ابلاغ با سایر دعوتها و ابلاغ پیامها را تشریح نماییم.
دشواری و اهمیت تبلیغ دین در قرآن
1- وقتی خدای متعال در قرآن به حضرت موسی(ع) میفرماید: برو پیام خدا را به فرعون و فرعونیان ابلاغ کن، احساس میکند رسالت سنگین و فوقالعاده دشواری برعهده او گذاشته شده است. لذا از خدا یک سلسله درخواستها مطرح میکند: «رب اشرح لی صدری» پروردگارا! به من شرح صدر بده، که به معنی ظرفیت روحی بسیار وسیع و تحمل فوقالعاده زیاد است. «و یسّرلی امری» کار مرا بر من آسان گردان، یعنی احساس میکند این رسالت و مسئولیت ثقیل و سنگین است. «واحلل عقدهًْ من لسانی» گرهی را از زبان من باز کن، که منظور لکنت زبان موسی(ع) نیست بلکه همان تاکید قرآنی بر ابلاغ مبین پیامبران است که باید پیام رساندنش روشن و آشکارکننده و راهنمایانه باشد. چون بعدش میفرماید: «یفقهوا قولی» تا سخن مرا درک کنند و من بتوانم پیام تو را طوری به مردم تفهیم کنم که آنها بفهمند و به وضوح درک کنند. «واجعل لی وزیراً من اهلی، هارون اخی، اشدد به ازری و اشرکه فی امری، کی نسبحک کثیراً، و نذکرک کثیراً»، پروردگارا! اینبار خیلی سنگین است، برای من کمک بفرست. (برادرش هارون را پیشنهاد میکند) برادرم هارون را وزیر که معنی لغویاش معاون است، کمک من قرار بده، او را در این کار با من شریک گردان، چرا؟ برای اینکه به اصطلاح راندمان کار ما بیشتر باشد نه اینکه من میخواهم «العیاذ بالله» امتناع کرده باشم.(طه، 34-25)
2- در جای دیگر قرآن خطاب به رسول اکرم(ص) نه به صورت سؤال پیامبر(ص) از خدا بلکه به شکل بیان الهی یک کار انجام شده را ذکر میفرماید: «الم نشرح لک صدرک» آیا ما به تو شرح صدر ندادیم؟(الانشراح-1) یعنی ظرفیت فراوان، شرط انجام این رسالت سنگین است و ما این شرط را به تو دادیم. «و وضعنا عنک وزرک» این بار سنگین را از دوش تو برداشتیم. آنجا موسی(ع) گفت: «ویسّرلی امری» این بار سنگین را برای من آسان و سبک کن. اینجا قرآن به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: که این بار سنگین را از دوش تو برداشتیم. «الذی انقض ظهرک» این بار آنچنان سنگین بود که داشت پشت تو را میشکست. این رسالت سنگین هم جز دعوت و تبلیغ و مواجه شدن با مردم نیست. مردمی که قصد هدایت و راهنمایی و سوق دادن آنها به سوی پروردگار را دارد، آنچنان این کار سنگین است که تعبیر قرآن این است که داشت پشت تو را میشکست. «و رفعنا لک ذکرک» ما نام تورا در همهجا بلند کردیم. باز هم سخن از سختی کار است. فانّ مع العسر یسراً، إن مع العسر یسراً، فاذا فرغت فانصب، و الی ربک فارغب(انشراح، 8 تا 1) پیغمبر! سخت است کار، اما اگر انسان سختیها را تحمل کند با سختی آسانی هم هست، یعنی آسانیها در شکم سختیها است. هر سختی در درون خودش آسانی دارد. معنایش این است که صبر کن و استقامت بورز. اگر این آیه را با آیه موسی(ع) مقایسه کنیم و این حدیث متواتر میان شیعه و سنی را در نظر بگیریم که پیامبر(ص) راجع به علی(ع) فرمود: «انت منی بمنزلهًْ هارون من موسی» تو نسبت به من مانند نسبت هارون به موسی(ع) است.(سفینهًْالبحار، ج2، ص583) یعنی همچنان که هارون معاون و شریک موسی(ع) در این رسالت سنگین دعوت و ابلاغ پیام الهی بود، تو هم یکی از آن دو پدر امت هستی. لذا در تفاسیر شیعه آمده و روایات هم ظاهراً تاکید کرده است که«فاذا فرغت فانصب» ناظر به خلافت علی(ع) است.
3- آیه دیگری که در قرآن اهمیت فوقالعاده و سنگین امر دعوت به حق و پیامرسانی الهی را بیان میکند، آیهای است که در سوره مزمل آیه 5 آمده است: «إنّا سنلقی علیک قولاً ثقیلاً» ما عن قریب سخن سنگینی به تو القا میکنیم. خود سخن از آن جهت که سخن است، سبکی و سنگینی ندارد، محتوای سخن و اجرای مدلول سخن است که ممکن است سخت و دشوار باشد، و ممکن است آسان باشد. ماموریت سنگین یعنی چه؟ اگر ماموریت، آن ابلاغ و آن کاغذ و آن سخن و آن نامه و غیره باشد که از این حدیث سبکی و سنگینی ندارد. اما وقتی که محتوای آن ماموریت کاری فوقالعاده دشوار باشد، میگوییم ماموریت سنگین است. بنابراین ماموریت سنگین همان ابلاغ پیام، دعوت و هدایت مردم و اقناع عقول آنان است که از یک دعوت و ابلاغ پیام ساده به مراتب مشکلتر و پیچیدهتر است.
ادامه دارد