kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۲۹۴۹
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۷
نگاهی به فیلم «مأموریت غیرممکن: محاسبه مرگ»

حرف و حدیث‌های یک مأموریت آخرالزمانی

 
سعید متین
«سلام جیم! مأموریتی که برای شما در نظر گرفته شده این است که... اگر طی این مأموریت افراد شما کشته یا دستگیر شوند، دولت ما رابطه‌اش را با شما تکذیب خواهد کرد.... این نوار در طی 5 ثانیه نابود خواهد شد»
این جملات در ابتدای هر یک از قسمت‌های سریال «مأموریت غیرممکن» (1966-1973) شنیده می‌شد که در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 با نام «بالاتر از خطر» از تلویزیون ایران پخش می‌گردید. و یکی از جذاب‌ترین سریال‌های آن روزها بود، خصوصا با آن تیتراژ خاص که با روشن شدن یک ریسمان توسط کبریت آغاز شده و بر پس زمینه سوختن آن ریسمان، با موسیقی شنیدنی لالو شیفرین (که هنوز تم اصلی موسیقی متن فیلم‌های «مأموریت غیرممکن» است) صحنه‌های گوناگون آن قسمت از سریال به شکل سریع مرور می‌شد.
بازیگران اصلی آن سریال، پیتر‌گریوز به نقش جیمز فلپس، مارتین لندو و باربرا بین (که زوج بودند و بعد به اتفاق در سریال «فضای 1999» هم بازی کردند)، پیتر لوپوس و گرک موریس بودند.
30 سال بعد از آغاز ساخت سریال یاد شده یعنی در سال 1996، براین دی پالما (فیلمساز معروف دهه 80 و 90 و یکی از 5 بانی‌هالیوود جدید)، نخستین قسمت از فیلم‌های سینمایی این مجموعه را آغاز کرد که تا همین امسال به هفتمین فیلم خود رسیده است.
بازی تام کروز به جای پیتر‌گریوز و تبدیل کاراکتر جیم به ایتن‌هانت و حضور سایمن پگ و وینگز ریمز به جای پیتر لوپوس و گرک موریس و همچنین ربکا فرگوسن در 3 فیلم آخر به جای باربرا بین، تغییراتی بود که فیلم‌های «مأموریت: غیر ممکن» نسبت به سریالش دچار شدند وگرنه ماجراها همان بود؛
با یک مأموریت که چگونگی آن توسط نواری پخش به اطلاع می‌رسید و سپس سوختن آن نوار، شروع می‌شد (اگرچه ابلاغ مأموریت مربوطه در سه قسمت قبلی، ماجرا کمی متفاوت بود: در «پروتکل شبح» در یک باجه تلفن، در «ملت یاغی» توسط خود تبهکاران و در «فال اوت» داخل کتاب ادیسه هومر که توسط یک پیک برای ایتن آورده شده و با نمایش فیلم، ابلاغ مأموریت غیرممکن صورت گرفت)
و البته این فیلم‌ها نیز با همان حادثه‌پردازی‌ها ادامه می‌یافت با این تفاوت که نه پیتر‌گریوز و کاراکترش جیم مثل تام کروز و ایتن‌هانت بزن بهادر و خطر کن و سخت جان بود (و بیشتر با آرامش مقاصد خود را پیش می‌برد) و نه پیتر لوپوس (که بیشتر از زور بازویش از برداشتن و بلند کردن اجسام سنگین و کارهای سخت بهره می‌برد) و گرک موریس مانند کاراکترهای وینگز ریمز و سایمن پگ، اهل کامپیوتر و امور دیجیتالی بودند!
اما هفتمین فیلم از مجموعه «مأموریت غیرممکن» که در واقع قسمت اول از داستان «محاسبه یا شمارش مرگ» است، ایتن‌هانت را با یک ماجرای آخرالزمانی و یک منجی آخرالزمان به نام گابریل رودرو کرده که در واقع تحت مدیریت شبکه فوق پیشرفته و هوش مصنوعیِ ماتریکس مانندی به نام «انتیتی» است و شیوه‌اش براساس یک نوع جنگ دیجیتال و از کار انداختن یا مهار و کنترل همه شبکه‌های دیجیتال جهان قرار دارد که در واقع کنترل تمامی امور اقتصادی و سیاسی و نظامی و فرهنگی را در اختیار گرفته، برهمه نفوذ پیدا کرده، اطلاعات همه را به‌دست آورده و همه تصاویر را جعل نماید. چنان‌که سرویس‌های جاسوسی و امنیتی در پی کاغذی و به اصطلاح آنالوگ کردن همه اطلاعات و کنترل‌ها هستند!
حالا ایتن‌هانت و نیروی مأموریت غیرممکن (آی‌ام‌اف) که مانند سلطه روچیلدها، یک نیروی فراملیتی و ورای همه دولت‌ها و حاکمیت‌ها محسوب می‌شود، به جنگ این به اصطلاح ضد مسیح یا آنتی کرایست و یا دجال آخرالزمان رفته که از قضا خود را «مسیح تاریکی» خوانده و در قسمتی از کارش مانند دراکولا با تابوت سفر کرده و از درون آن بیرون می‌آید.
دیگر بقیه کار مانند فیلم‌های قبلی این سری است؛ ایتن‌هانت انواع و اقسام حرکات محیرالعقول و آکروباتیک را انجام می‌دهد؛ از موتور سواری و پرش آزاد و کایت سواری و از کوه و صخره بالا رفتن و جنگ درون و برون قطار و.... که البته به دلیل ویژگی‌های تام کروز، بسیاری از این حرکات را بدون بدل انجام داده و می‌دهد تا گذاردن و برداشتن انوع و اقسام ماسک‌ها که به چهره افراد مختلف درآید. اگرچه در این‌جا همان سیستم شبکه‌های انتیتی، با نفوذ در شبکه‌های مختلف رایانه‌ای و هک کردن آنها، برای انحراف و جعل جست‌وجوها، چهره‌های افراد را به آنچه می‌خواهد تغییر می‌دهد و حالا در این جنگ تغییر چهره‌ها کدام طرف برنده می‌شود؟ ایتن‌هانت یا انتیتی و گابریل؟
پشت صحنه ساخت و تولید فیلم هفتم از مجموعه «مأموریت غیرممکن» هم شاید به اندازه خود فیلم حرف و حدیث و حاشیه داشت. از اینکه موقع کلید خوردن فیلمبرداری در ایتالیا، پاندمی کرونا اوج گرفت و خصوصا در ایتالیا مقررات سختی اعمال می‌شد و خود گروه سازنده برای حفظ سلامت بازیگران و دست‌اندرکاران فیلم، برای حضور عوامل تازه در صحنه، آنها را ابتدا 15 روز قرنطینه کرده و سپس سر فیلمبرداری می‌فرستاد. یک فایل صوتی هم از تام کروز انتشار یافت که با عوامل ناقض اصول قرنطینه و شرایط پاندمی‌، به شدت برخورد می‌کرد و آنها را به عقب انداختن کار و اضافه نمودن هزینه‌ها متهم می‌نمود.
به هر حال از اواسط سال دو هزار و بیست که فیلمبرداری این فیلم در ایتالیا کلید خورد، چندین بار تولید با وقفه مواجه گشت و اتمام کارهای پسا تولید هم تا تابستان گذشته ادامه یافت اما سازندگان به دلیل رونق نگرفتن سالن‌های سینما، برای اکران فیلمشان، یک‌سال دیگر صبر کردند تا تابستان امسال که نمایش عمومی فیلم به اکران دو فیلم پروپاگاندایی «اوپنهایمر» و «باربی» خورد و تحت تاثیر فضای نمایشی آن دو فیلم بازهم نتیجه‌ای که می‌خواستند را از اکران عمومی آن نگرفتند!