رو در روی سناریو تضعیف اعتقاد
عزیز الله محمدی(امتدادجو)
اسلام و معنویت و روح تعالی آن در طول تاریخ، همواره به رغم حضور استبدادی و انحرافی بعضی از حکومتها در ممالک اسلامی، مسیر خود را طی کرده و بر تمدن و سبک زندگی انسانهای دوران ما بعد وجودی خود تاثیرات بسزایی گذاشته است.
زنجیره ارزشهای انسانی و فرهنگی در دوران کنونی، به دلیل موارد بیشماری از جمله استیلای ماشین، تکنولوژی، محیط هوشمند و فضای مجازی بر انسان، رو به تضعیف و حتی در معرض فراموشی کامل قرار دارد که اگر جوامع مختلف خود را از بند و فشار این استیلا نجات ندهند نابودی تنها نتیجه پیش روی آن است که میتوان بر این جوامع متصور بود. طمع و جنایت و نژادپرستی و نسلکشی رژیمی چون رژیم منحوس صهیونیستی نیز موضوع مکملی بر استیلای ماشین بر انسان است که حیات مسالمتآمیز و آرامش آن را برهم زده و بر دامنه گرفتاریهای او بیش از بیش آنچنان که خود میلی ندارد افزوده و به تعبیر امام خمینی(ره) جز نابودی این چنین غدههای سرطانی هیچ راه چارهای وجود ندارد.
گسترش نیاز انسان به دارا بودن همزمان انواع اسباب قدرت، ثروت و شهرت، او را از پیشینه تمدنی خود تا حدودی جدا کرده و تقریبا در همه جوامع، نگاه خویش محور نگاه غالب بر فعالیتها و سبک زیستی افراد جامعه است که جوامع را این نوع زیست و فعالیت، در انجمادی از بیاخلاقی و ضد رفتاری و عدم صمیمیت فرو برده و بشرلاجرم به دنبال مأمن و محل و معنایی هست تا خود را از بند خویش رها کرده و به آرامش حقیقی برسد.
مفاهیم و آیینهای موجود دینی اسلام در سختترین برهههای تاریخی نجاتبخش گذر بشر از مقطعی به مقطع دیگر بوده و همواره حاکمان مستبد و مهاجمان سایر حوزههای تمدنی را در خود هضم و آنها را خنثی کرده و تاثیرات جدیدی بر گستره حوزه جغرافیای پرگسترش خود گذاشته که موارد بیشماری را میتوان بر آن- از جمله حمله مغولها به ایران یا گسترش اسلام تا آندولس را- ذکر کرد.
ماهیت انقلاب اسلامی ایران و پیروزی آن نیز در بهمن 1357 -که این روزها در سالروز آن قرار داریم- علت و درونمایه بسیار قوی اسلامخواهی واقعی و فرهنگی داشت که از همان روزهای آغازین پیروزی، دشمنان اسلام هر روز و هر لحظه علیه آن توطئههای مختلف چیدند و عملا با انقلاب و مردم ایران به کارزار سخت و نرم پرداختند.
بعد از عبور از طرحهای مختلف تجزیهطلبی، چالشهای سیاسی، ترورها و جنگ تحمیلی هشت ساله کمکم بوی شبیخون و تهاجم فرهنگی نیز به مشام رسید و بعدها تبدیل به ناتوی فرهنگی و نهایتا تغییر ذائقه جامعه ایران در دستور کار جهان غرب و هم پیمانان آنها قرار گرفت و رو به عملیات و جنگ روانی در سطح گسترده آوردند که مضاف بر آن، از ابتدای انقلاب و بهویژه بعد از تسخیرلانه جاسوسی بحث تحریمهای اقتصادی مرحله به مرحله نیز موجود بود که در آخرین قطعه از پازل آن تحریمها، تحریمهای به اصطلاح فلجکننده نیز به اجرا در آمد.
تغییر ذائقه و نگرش جامعه ایران، هدف بلندمدتی بود که اندیشکدههای متصل به سیاست غرب همواره آن را به متولیان اجرای سیاست پیشنهاد میدادند و برای دستیابی به آن از هیچ اقدامی فرو گذار نبودند و هزینههای گزافی را نیز متحمل میشوند که بهترین و بزرگترین ابزار دستیابی به آن نیز رسانههای بیشماری هستند که بهصورت رایگان بهطور بیست و چهار ساعته در حال پخش برنامههای متنوع جذاب برای مردم میباشند.
در این برنامههای متنوع رسانهای، جهان غرب نسل پیروزمند انقلاب اسلامی سال 57 را پیر و کهنه و ناکارآمد جلوه میدهد و نسل جوان را به یاس و نا امیدی و نفرت و خشونت میکشاند تا بهطور کلی هیچگونه قدرت اتخاذ تصمیم برای آینده ایران و انقلاب اسلامی وجود نداشته باشد.
جامعه هدف رسانههای غربی در ایران، بهویژه برای رسانههای فارسیزبان لندننشین و واشنگتننشین و... جوانان و نوجوانانی هستند که آنگونه که باید مفاهیم انقلاب و جنگ تحمیلی و چالشهای فرهنگی را درک نکردهاند و با توجه به کثرت اطلاعات و اخبار و شبههافکنیهای پایانناپذیر در فضای مجازی به راحتی میشود روی افکار و تمایلات و علایق آنها تاثیر گذاشت.
حدود چند سالی است که گاه و بیگاه در محافل مختلف رسانهای و اجتماعی و حتی گاها از دهان بعضی از افراد شنیده میشود که اسلام و مذهب دیگر جایگاهی در نزد جوانان و نوجوانان ندارد و این صحبتها از سال گذشته و ماجراهای اغتشاشات بسیار پررنگ شد و عوامل متعددی هم بر آن از سوی کارشناسان اجتماعی و فرهنگی و دینی مطرح شد که بزرگترین آن فضای مجازی و تاثیرات آن بود و دوره کرونا نیز علت مضاعف و شتاب بخشی بود که این اتفاق را برای نسل جوان رقم زد.
گرچه نمیتوان منکر تفاوتهای نسل جوان امروز با سالهای نه چندان دور بود؛ اما! تکیه بعضی از اشخاص بر اینکه نسل جوان از معنویت و اسلام فاصله دارد و حتی اسلام و خدا را نیز قبول ندارند؛ موضوع قابل بحث و مورد استدلالی است که نیاز به اثبات سخت آن نیست و مظاهر و شواهد فعالیتهای اسلامی و مذهبی و انقلابی میتواند پاسخگوی این افرادی که گرد نا امیدی و یاس بر صورت جامعه میپاشند باشد.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که همواره سکانداری جامعه را بر مبنای واقعیتهای موجود برعهده دارد درخصوص دیدگاهی که سعی دارد نسل جوان امروز را کم اعتقاد و بیتفاوت به امور دینی معرفی کند در سالهای متوالی و در سخنرانیهای عمومی نکاتی را بیان داشته که نشان از حقیقت تعلق جامعه جوان ایران به موضوعات دینی و اعتقادی دارد و بازخوانی چند جمله از کلام ایشان در این فرصت میتواند به تنویر افکار کمک بسزایی بکند:
دشمن سعی دارد جوان ایرانی را نا امید کند. مشکلاتی در کشور وجور دارد، کار دشمن این است که مشکلات را مرتب به رخ جوان ایرانی بکشد. این مشکلات وجود دارد. حل خواهد شد به امید خدا، دشمن سعی دارد با این مشکلات مردم را نا امید کند. ما در مواجهه با مشکلات باید تلاشمان را بیشتر کنیم. دشمن نمیخواهد بگذارد پدیدههای امیدآفرین که به مراتب بیشتر از مشکلات است دیده شود.
ما امروز در سرتاسر کشور هزاران هسته مقاومت در مساجد و هیئتها داریم از این هستهها جوانانی برمیخیزند به عنوان مدافع حرم، جوانانی برمیخیزند به عنوان مدافع امنیت، جوانانی برمیخیزند به عنوان بسیجی دانشجو.
نقطه امید آفرین این است که دراین تلاش همهجانبه دشمن، دانشجوی انقلابی فحش ناموسی میشنود نا امید نمیشود و از میدان خارج نمیشود. طلبه بسیجی زیر شکنجه شهید میشود اما حاضر نیست آنچه دشمن میخواهد بر زبان جاری کند.
گاهی میبینیم از یک روستا جوانی مثل مصطفی صدرزاده برمیخیزد. سراسر کشور ما از این مصطفیها زیاد دارد. مسئولان و نهادها وظیفه دارند. ایمان و امیدها را تقویت کنند. شبههها را برطرف کنند. در عرصه معنویّات، دشمن میخواهد که مردم ما- بخصوص جوانانمان- از معنویّات دور شوند. اما مجالس و اجتماعات دینی و عبادی و مساجد و نمازهای جماعت، از حضور جوانان سرشار و مشحون است. حتّی مثلاً اعتکاف که یک مستحبّ بسیار مهمّی است و مخصوص کسانی بوده است که در گذشته، به امور مستحبّه توجّه زیادی میکردند. دیدیم که جوانان- حتّی جوانان دانشجو- اعتکاف میکنند و تعداد اعتکافکنندگان زیاد بودند. بنابراین، جوانان ما به معنویات توجّه کردند. 1393/01/01
چقدر منظره زیبا و معطّری است که جمع کثیری از جوانهای ما برخلاف سیره متعارف جوانهای دنیا که غرق در شهوات و تمایلات نفسانی هستند، روزها و شبهائی را روزه بگیرند؛ بروند در یک مسجدی بنشینند، اعتکاف کنند؛ شب و روزشان را ذکر و فکر و شنیدن معارف الهی و شنیدن احکام و مذاکره علم حقیقی- که علم توحید است- قرار دهند؛ این خیلی چیز مهمی است. اینها از برکت انقلاب است. 1392/02/25
من به این نسل جوانِ خودمان خیلی اعتقاد دارم. من معتقدم با این همه عوامل مخرب، در عین حال نسل جوان ما نمایشهای دینی و اعتقادیاش بمراتب عمیقتر، جذابتر و پرمغزتر و پرمعناتر است. حالا همین روزها، روزهای اعتکاف است؛ ماه رمضانش یک جور دیگر، ایام توسلات یک جور دیگر، نوع ورودشان در میدانهای مقابله نظام با دستگاههای بینالمللی یک جور دیگر است.1390/03/23
آنچه در کلام رهبری در طی همه دوران رهبری ایشان نسبت به جوانان و نوجوانان به رغم همه چالشهای موجود موج میزند؛ ایمان به توانایی و اعتقادات این نسلهاست؛ رهبر معظم انقلاب و شاگرد مکتب امام خمینی(ره) مثل تمام مشیهای دیگرشان که در مسیر تعیین شده امام خمینی(ره) قرار دارد؛ اعتقاد راسخ به ایمان و توانایی و خلوص نوجوانان و جوانان دارند و همواره تاکید بر درک این طیف جامعه از سوی مسئولین داشتهاند. امام(ره) نیز با همین یقین قلبی بر توانایی و اعتقادات جوانان و نوجوانان در سال 1342فرمودند «سربازان من اکنون در گهوارهاند» و یا در ماجرای «هزار قلک» نماز جمعه تهران اشک شوق ریختند.
آنچه سال گذشته در جریان آشوبهای خیابانی با تحریک رسانههای معاند بهوقوع پیوست و - عملا یک جنگ ترکیبی چند وجهی و چند لایه بود- بخشی از سناریو اعتقادزدایی از نوجوانان و جوانان بود که تازه از دوران کرونا و چالشهای آن بیرون آمده بودند و فضای مجازی نیز توانسته بود خلقیات و ذائقهها را تحت تاثیر قرار بدهد؛ عدهای در داخل و خارج بر طبل خبر کوبیدند که دیگر کار اعتقاد و اسلام و فرهنگ دینی و تعلق به نظام جمهوری اسلامی در نزد نوجوانان و جوانان به اتمام رسیده است.
اما هنوز یک سال از این هیاهو سپری نشده بود که غدیر، محرم و اربعین و سالگرد حاج قاسم محاسبات را بر هم زد و ضربه کاری بر پیکر این جماعت در اعتکاف نشست. اعتکاف 1402 به رغم پیشبینیهای مأیوسکننده برخیها نه تنها رونق گستردهتری با وجود هزینههای تعیین شده داشت بلکه شکل و محتوای جدیدتری پیدا کرده بود که در همه مساجد و بهویژه در بعضی مساجد نوجوانان و جوانان محور آن بودند.
شخص نگارنده که توفیق حضور در مسجد سیدالشهداء شهرک شهید شجاعی را کسب کرده بودم و عموما نگاه فرهنگی و اجتماعی به موضوعات دارم از نزدیک شاهد حضور بسیار گسترده نوجوانانی بودم که در سایه چتر جوانان با تجربه در قالب یک کانون فرهنگی در این مسجد سه روز را در کنار هم با انجام اعمال عبادی و معنوی با شور و نشاطی زایدالوصف سپری کردند و درعصر روز سوم با پایان اعمال«ام داود» چنان با صمیمیت همدیگر را در آغوش محبت گرفته بودند که گویا حالا خانوادهای واحد از جامعه ارزشی و معتقد به مکتب اسلام هستند.
سازماندهی نوجوانان چه در قسمت خانمها و چه در قسمت آقایان بهصورت گروههای چند نفره و بهکار گیری جوانان بزرگتر بهعنوان مربی و آموزشدهنده و سرگرمکننده و نظمدهنده، همان شعار مساجد کانون است را تجسم عینی بخشیده بود و خادمین مسجد و تعدادی از والدین هم که بهعنوان خادم خدمت میکردند بر آرامش معتکفین افزوده بودند و همّ و غم همه معتکفین اندوختن معرفت و یافتن حقیقت در پرتو آموزههای اسلام بود.
برگزاری جلسات معروف به محفل انس با قرآن و قرائت زیارت عاشورا و برپایی نمازهای جماعت با همراهی و حضور این نوجوانان که گاهی کار را به بازیهای کودکانه نیز میکشاندند؛ نوید از آیندهای درخشان درخصوص انتشار مفاهیم معنوی اعتکاف در نسلهای بعدی میداد که دشمنان را میتواند به یاس و نفرت بیشتر بکشاند.
مسجد سیدالشهداء شهرک شهید شجاعی با همراهی پیش نماز محبوب خود به نام حاج آقا روشندل و با حضور روحانی جوانی به نام حاج آقا میرزایی که خود را وقف خدمت به معتکفین کرده بود و با همدلی هیئت نوجوانان به نام هیئت «مهدی یاوران کوچک» در چنین ایامی میتواند الگوی مناسبی برای سایرین باشد که دغدغه ایمان و اعتقاد نسلهای بعد را در مواجه با مخاطرات فرهنگی و دینی و مذهبی دارند.