kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۲۵۳۲
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۶

شرق: کارگزاران و مشارکت دست‌ساز دولت ‌هاشمی و خاتمی بودند(خبر ویژه)

 

روزنامه شرق ضمن به چالش کشیدن دو حزب کارگزاران و مشارکت، آنها را حزب دست‌ساز و دولت ساخته معرفی کرد.
شرق همین تلقی را در قالب پرسش‌هایی با سعید لیلاز و سعید شریعتی (دو عضو مرکزیت کارگزاران و مشارکت) مطرح کرد.
لیلاز درباره وضعیت حزبی و ریشه‌داری آن می‌گوید: به نظر من حزب اصیل نیست. شما نمی‌توانید بگویید آمریکا ساختار حزبی ندارد، ولی بریتانیا یا فرانسه دارد. در اروپا تحزب بیشتر از ایالات متحده است. مثلا رای دادن دوحزبی در مورد یک موضوع یا اجماع دوحزبی دائما در آمریکا مطرح می‌شود یا الزاما دموکرات‌ها مجبور نیستند به دموکرات‌ها رای بدهند، چون ساختار اجتماعی و اقتصادی ایالات متحده همپوشانی طبقاتی بیشتری نسبت به اروپا دارد. در اروپا تحزب هم به دلایل تاریخی و هم طبقاتی و اجتماعی بیشتر شکل گرفته است. ما اگر به قعر مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جوامع توجه نکنیم، نمی‌توانیم با دید درست ببینیم. احزاب و گروه‌های اجتماعی، حتی رجال سیاسی، همین آقای شریعتی، همین روزنامه «شرق»، نمایندگان گروه‌ها و طبقات اجتماعی هستند. خودشان بالاصاله چیزی نیستند. اگر بخواهیم بگوییم خودشان چیزی هستند، می‌شوند دانشمندی مثل بقیه دانشمندها. اما وقتی می‌خواهند راجع به سیاست حرف بزنند، درواقع منافع یک گروه یا طبقه اجتماعی را بازتاب می‌دهند. اگر آن گروه یا طبقه اجتماعی یک ساختار منسجم شکل گرفته در قعر آن طبقات اجتماعی نداشته باشد، طبیعی است که نمی‌تواند تحزب را به بالا منتقل کند.
شرق در ادامه پرسید: آقای شریعتی به نظر می‌رسد که پدیدآمدن حزب مشارکت هم به نوعی، ساخته یا نشئت گرفته از دولت بوده، نه طبقات فرودست یا طبقات متوسط جامعه. این‌جا این پرسش مطرح می‌شود که حزب مشارکت یا حزب اتحاد ملت، کدام طبقه از جامعه ایران را نمایندگی می‌کند؟ و اگر نمایندگی می‌کند، چرا در بحران‌های اجتماعی نتوانسته‌اند این طبقه را بسیج کند؟
شریعتی در پاسخ گفت: در مورد بحث جبهه مشارکت و اینکه آیا دولت ساز بود یا نه، می‌دانید که مجموعه پایه‌گذاران جبهه مشارکت از سال 77 به این سو، اسمشان جبهه مشارکت شد و نیروی ساخت و بافت یافته متشکل و نیمه متشکلی بودند در چند گروه مختلف که تقریبا از ابتدای انقلاب در قالب انجمن‌های دانشجویی، دانشجویان پیرو خط امام و بعدا در قالب رسانه‌هایی مثل روزنامه‌های «سلام»، «عصر ما» و چند نهاد رسانه‌ای دیگر و چند نهاد نیمه‌حزبی و صنفی دیگر، در نیمه دهه هفتاد فعال شدند و رفته‌رفته به آستانه 76 که رسیدند در اندیشه تشکیل یک حزب بودند.
وی افزود: خاطرم هست که در اردیبهشت 76 در ستاد انتخاباتی آقای خاتمی به مناسبت عید غدیر مراسمی گرفته بودند، آقای خاتمی آنجا گفتند ما برای تحول آمده‌ایم، اگر در انتخابات پیروز شویم که دولت را به دست می‌گیریم و ایده‌مان را پیش می‌بریم و اگر شکست بخوریم به نظر می‌رسد اقبالی که به ما وجود دارد ظرفیتی ایجاد می‌کند که حزب فراگیری درست کنیم. یعنی اندیشه آقای خاتمی این نبود که ما دولت را دست بگیریم بعد حزب بسازیم، این بود که اگر باختیم حزب بسازیم. در همان زمان هم دوستان ما اساسنامه و مرامنامه جبهه مشارکت را تدوین می‌کردند، آقای حجاریان و دوستان دیگری که متکفل این موضوع بودند همزمان هم کارهای ستاد انتخابات را دنبال می‌کردند و هم در اندیشه این بودند که بعد از انتخابات، چه ببریم و چه ببازیم، نیازمند یک تشکل فراگیر هستیم. روشن است که وقتی شما دولت را در اختیار دارید، گروهی که نیروهایتان در آن هستند غلبه پیدا می‌کنند و دولت را به دست می‌گیرند و فرصت و امکان بیشتری پیدا می‌کنند. به هر حال در کابینه نیروهای این مجموعه چیده می‌شوند. یا مجلس را که سال 78 بردیم، فراکسیون اکثریت مجلس بودیم و بخش مهمی از قدرت رسمی دست این گروه افتاد.
شریعتی می‌افزاید: کارگزاران سازندگی پس از اینکه آقای‌ هاشمی به عنوان رئیس دولت احساس کرد یک سازمان سیاسی کنار دستش نیاز دارد شکل گرفت. برخلاف جبهه مشارکت که قبل از پیروزی آقای خاتمی، زمینه‌ها و آمادگی تشکیل این حزب وجود داشت و اتفاقا قرار بود در صورت شکست، این حزب اعلام موجودیت جدی کند. لذا این تفاوت‌ها بین احزاب وجود دارد. اما شروع شکل‌گیری هر سازمان و نهاد لزوما به معنای این نیست که در ادامه هم همان دستور کار را پیش ببرد.
ادعای شریعتی درباره حزب مشارکت خلاف واقع است؛ چه این که دولت خاتمی در سال 76 تشکیل شد و حزب مشارکت در سال 77 با حضور شماری از اعضای دولت وی تشکیل گردید. بخش مهمی از اثرگذاری‌اش هم به خاطر همان حضور در دولت بود و پس از پایان دولت خاتمی تا به امروز (در قالب تداوم حزب مشارکت با حزب اتحاد ملت) نتوانست آن نقش پررنگ سابق را ایفا کند.