پدر، چهره برجسته خانواده و الگویی برای فرزندان-بخش پایانی
پهلوان زندگی فرزندان و تکیهگاهی برای همه فصول زندگی
گالیا توانگر
هنگام مطالعه رفتار و منش مردان راستین خدا و عالمان اهل عمل، درسهایی آموزنده برای الگوگیری در زندگی خود مییابیم. گفتهاند: یکی از مراجع بزرگوار نجف اشرف که هر روز بالای منبر درس میگفت، روزی بر زمین نشست و تدریس کرد. پس از درس، شاگردان از او پرسیدند: «چرا امروز بر فراز منبر نرفتید؟» پاسخ داد: «امروز پدرم که در ایران پیشه کشاورزی دارد، به مجلس درسم آمده بود و من نخواستم بالاتر از او بنشینم.»
اولین جملاتی که در مدرسه آموختیم این بود که پدر نان داد، اما بعدها متوجه شدیم که پدر برای نان دادن و پرورش ما همه عمر خودش را داد. آیا او فرشتهای از جانب خدا در خانه ما نیست؟
روز پدر که مقارن با ولادت باشکوه حضرت علی(ع) بزرگپدر امت است باید به سخنان امیرالمؤمنین(ع) درباره احترام به این عضو محکم خانواده هر چه کوشاتر عمل کنیم.
احترام به پدر یکی از اصولی است که به همه افراد از دوران کودکی برای داشتن خانواده سالم آموخته میشود. اما واقعاً چگونه در شرایط سخت و بحثها میتوان احترام پدر را نگه داشت؟ بسیاری از افراد دلیل بیاحترامی به پدرشان را محق بودن خود میدانند، ازاینرو احساس گناه نداشته و باور دارند در جایگاهی درست هستند. اما زمانی که پای حرفهای این افراد بنشینید، در درون نوعی ناراحتی آنها را آزار میدهد. حتی زمانی که همه اطرافیان حق را به آنها میدهند، گویی ناراحتی پدر نوعی شکست برای آنها محسوب میشود. برای آنکه بتوانید به دلیل واقعی ناراحتی خود پی ببرید، لازم است یکبار به درون خودتان نگاه کرده و جایگاه و اهمیت احترام در خانواده بهخصوص احترام به پدر را در خانواده و زندگیتان بشناسید.
نقش پدری در الگوی تربیتی فرزندان
این جمله که آینده دختران در گرو رفتار و عملکرد امروز پدران با آنها است، مسئله بسیار مهمی است که همگان باید به آن توجه داشته باشند. جایگاه پدر در خانواده بهویژه تربیت فرزندان، حلقه مفقوده در بسیاری از جوامعی است که ما آنها را در زمره جوامع مدرن قرار میدهیم. متأسفانه جامعه ما نیز چندان از این آسیب در امان نمانده است بهطوری که میتوان گفت: «جایگاه پدری در برخی از خانوادهها به حاشیه رفته است.» جایگاه و نقشی که آموزههای اسلامی و ارزشهای فرهنگ و ملی ما برای آن اهمیت ویژهای قائل هستند.
از منظر آموزههای اسلامی ایجاد آرامش در محیط خانواده، ایجاد بستر نقشآفرینی اعضای خانواده، فراهم نمودن ملزومات عمومی خانواده، گوش شنوا و سنگ صبور اهل خانواده، توجه و پرداختن به نیازهای مختلف خانواده از مهمترین مؤلفههای مدیریتی و تربیتی پدر در خانواده است که فقدان یا تزلزل آن منشأ پیامدهای سخت و متعددی خواهد بود.
منیره غلامی توکلی، کارشناس مسائل اجتماعی و خانواده ضمن بیان مطالب بالا به گزارشگر کیهان میگوید: «وقتی صحبت از کمرنگ شدن جایگاه مدیریتی پدر و نقش تربیتی او در خانواده میکنیم، لاجرم نگاه تکریمی پدر بهویژه فرزندان نیز تحتالشعاع قرار میگیرد و این مرحله جایی است که اثر معنوی پدر و فرزندان در زندگی یکدیگر، فراتر از موضوعات مادی نمیرود.
در کنار مادر که نقش مربیگری را در خانواده برعهده دارد، نقش مدیریتی و راهبردی پدر در شکلگیری مهمترین مسئله تربیتی یعنی، هویت فرزندان بسیار اهمیت دارد؛ چرا که حضور مدیری مهربان و مقتدر بهعنوان پدر خانواده که حلال مشکلات است، عزتنفس بالاتر، اعتمادبهنفس و روابط سالم فردی و اجتماعی، کمک به رشد عاطفی... فرزند را تأمین میکند.»
وی در ادامه با اشاره به سخن دکتر استفان دونکن در مقالهای با عنوان اهمیت نقش پدران میگوید: «حضور پدر، تفاوت اساسی در زمینههای رشد فکری، رشد نقشهای جنسی یا رشد روانشناختی ایجاد میکند. اکثر بچهها وقتی روابطشان با پدر نزدیک و گرم باشد و زمانی که پدرشان با آنها زندگی میکند، عملکرد بهتری در زندگی دارند.»
این کارشناس مسائل اجتماعی و خانواده در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «فرزندان معمولاً پدر را بهعنوان نخستین قهرمان زندگی خود انتخاب میکنند، قهرمانی که اگر بتواند نقش و جایگاه مهم خود را حفظ کند، نخستین الگو، بهترین مربی، صمیمیترین دوست و مشاور امین فرزندانش خواهد بود. چنین پدری، صاحب فرزندانی خواهد بود که از نعمت تربیت درست و هویت سالم برخوردار هستند. اینگونه پدران را میتوان در تیپ پدران حامی قرار داد. پدرانی که شاخص رفتاری و عملکرد آنها احترام قائل شدن برای اعضای خانواده، وقت گذاشتن برای فرزندان و گوش شنوا بودن برای آنها، عشق ورزیدن بدون قید و شرط به فرزندان و مشوق و سنگ صبور بودن برای آنها، احترام قائل شدن برای مادر و جایگاه او در خانواده، منبع تشویق فرزندان و قابل اعتمادترین فرد برای اعضای خانواده است.
چنین پدری در زندگی دختران نقش بسیار مهمتری را ایفا میکند، آن هم زمانی که دختر به سن ازدواج رسیده و بهعنوان نخستین مرد زندگی او الگویی برای انتخاب همسر میشود. اگر مرد خانواده در نقش پدری حامی قرار گرفته باشد، دختر بهراحتی میتواند مرد درست زندگیاش را بیابد در غیر این صورت دچار بحران و مشکل میشود.»
تأثیرگذاری پررنگ پدر در زندگی فرزندان
همیشه نزدیک بهروز پدر یا مادر که میشود، مطالب رنگ و وارنگی درباره پدران و مادران در فضاهای رسانهای مختلف منتشر میشود، اما کمتر پیش میآید که خود پدر و مادرها در این روزهای خاص قدری تأمل کرده و فکر کنند، اصلاً پدر یا مادر بودن یعنی چه و چه مسئولیتی به گردنشان میاندازد؟
اگر از خود پدرها بپرسید که لحظه پدر شدن چه احساسی داشتند؟ قطعاً همه میگویند: از زیباترین لحظاتی بوده که خداوند به آنها هدیه کرده تا عاشقانه فرزندانشان را دوست داشته باشند و آنها را حمایت کنند. لحظهای که پدر دستان کوچک نوزادش را به دست میگیرد یا او را در آغوش خود میفشارد، فرزندش به او اولین لبخندها را میزند و با او ارتباط برقرار میکند. همه اینها آنقدر به دل و جان یک پدر مینشیند که حد و حساب ندارد؛ اما این تازه اول کار است، واقعاً پدر بودن به همین چیزها ختم میشود؟ قطعاً خیر. دنیای پدر بودن و دنیای وظایف گسترده آن در برابر فرزندان وسعت زیادی دارد.
قطعاً با تغییر شرایط جوامع نقش و جایگاه پدرها نیز در خانوادهها تغییر کرده و پدران متفاوت از چند دهه گذشته باید به فرزندانشان رسیدگی کنند و به آنها توجه نشان دهند. اما چگونه؟ هر پدر و مادری برای موفقیت و آرامش فرزندانشان تلاش میکنند و میخواهند که فرزندانشان احساس آرامش و شادی داشته باشند؛ اما همه در راستای این هدف قدم نمیگذارند چرا که آگاهیشان زیاد نیست. گاه پیش میآید، بچهها بزرگ میشوند و تازه پدر و مادر میگویند،ای بابا باید فلان کار را در تربیتشان میکردیم و نکردیم!
سپیده بشول، روانشناس کودک در این رابطه میگوید: «بخشی از عواطف کودکانه توسط پدران هدایت میشود، چرا که پدر پشت و تکیهگاه فرزندش است و این را باید بداند که با وجود او کودک احساس امنیت پیدا میکند. پس در قدم اول از همان بدو تولد پدر همچون مادر نقش اساسی در آرامش، امنیت و احساس خوب دارد و درواقع پدر نخستین قهرمان زندگی فرزندش است.»
پدری که تلاش میکند زندگی آرام برای فرزندانشان فراهم کند، قطعاً باعث میشود ذهن کودکش تمرکز بیشتری داشته باشد، رشد فکری و عاطفیاش بیشتر شود و روحش شادابتر بماند و همه اینها در راستای رسیدن به بلوغ عاطفی کودک تا بزرگسالی اثرگذار است.
از سوی دیگر حس پشتیبانی از سوی پدر برای بچهها خیلی بااهمیت است، چرا که کودک نیاز به حمایت و پشتیبانی پدرش در کنار عشقورزی به او دارد. حس امنیت چطور از سوی پدر به فرزندانش منتقل میشود؟ با در آغوش کشیده شدن، قلب و روح کودک آرام میشود، به آینده امیدوار میشود و برای موفقیت در آینده خود را آماده میکند. پس یک پدر علاوه بر تأمین مالی فرزندان، باید امنیت روانی و عاطفی هم به فرزندانش بدهد.
نکته دیگر اینکه پدران در کنار مادران در موفقیت فرزندانشان اثرگذار هستند و این کار را با حمایتهایی که از توانمندیها، احساسات و علایق بچهها میتوانند برعهده بگیرند. زیاد دیده میشود که پدرها بهجز وظیفه کار کردن بقیه جوانب را دست مادران میسپارند؛ اما این اشتباه است. پدر میتواند آداب زندگی، ارزشهای اخلاقی، نیازهای اساسی، اخلاق خوب، ارتباط خوب و نظم و ادب را به فرزندش آموزش دهد.
امروزه بر نحوه آموزش و پرورش در مدارس و همینطور خانهها نقد میشود که مثلاً بچهها درس میخوانند، اما برای زندگی آماده نمیشوند. بچهها تحصیل میکنند و مدرک میگیرند، اما انسانیت را در خیلی ابعادش نمیآموزند؛ بنابراین یکی از مسائلی که باید پدران مدنظر قرار دهند، این است که آنها نخستین آموزگاران فرزندشان هستند.»
بشول در این باره میگوید: «یک پدر میتواند انسان بودن را به جای بیعیب و نقص بودن یا پولدار بودن و یا چیزهای بیاساس دیگر به فرزندانش آموزش دهد. شاید خیلی پدرها الان بگویند که ای بابا، با این وضع زندگیها و دشواری در وقتگذاشتن چطور میتوان این کارها را انجام داد! اتفاقاً پدرها با افزایش آگاهی بهراحتی میتوانند در تربیت فرزندانشان اثر بگذارند.»
محققان ثابت کردهاند که روابط محبتآمیز پدر و کودک باعث پیشرفت کودک، محبوبیت او بین همسالان و سازگاری بیشترش میشود. هر چند که بین این روابط مثلاً با داشتن فرزند پسر و دختر تفاوتهایی در سبک فرزندپروری وجود دارد؛ اما بههرحال پدری که خود را بهروز میکند و همگام با فرزندانش میشود، میتواند چالشهای کمتری در زمینه روابط با فرزند یا فرزندانش داشته باشد یا اینکه در دوره نوجوانی بحرانهای فرزندانش کمتر باشند.»
پدرِ حامی چه پدری است؟
بسیاری از بچهها وقتی بزرگ میشوند، همیشه این حسرت را دارند که چرا پدرشان حمایتگر آنها نبوده است؟ حال شاید اینها به لحاظ مالی هم تأمین شده باشند، اما واقعاً منظورشان از حمایت بُعد دیگری از روابط پدر و فرزندی است؛ اما واقعاً پدر حامی چه پدری است و چه ویژگیهایی دارد؟
بشول روانشناس در این باره میگوید: «اگر بخواهم خلاصه بگویم یک پدر حامی کسی است که برای فرزندش وقت میگذارد که به آن اشاره کردیم، روشهای مختلفی هم البته برای این وقت گذاشتن وجود دارد. از یک فیلم دیدن ساده، بازی کردن گرفته تا پیادهروی یا هر چیزی که دلهای آنها را به هم نزدیک کند و علایق مشترکشان باشد.
نکته دوم یک پدر حامی به فرزندش عشق میورزد و به آنها با رفتاری که دارد درس زندگی و الگوی خوبی میشود. قطعاً پدران خودشان در فرآیند رشد فرزندانشان متوجه میشوند که چقدر الگو هستند و این خیلی باید در همه چیز از صداقت گرفته تا مسئولیتهای زندگی برایشان مراقبتکننده باشد.
سوم پدر حامی شنونده خوبی است بهخصوص در سنین نوجوانی و جوانی که بچهها با مسائل مختلف و بیشتری روبهرو میشوند، فرزندانش را بتواند درک کند، مشکلاتشان را بشنود و شنونده خوبی برایشان باشد، بدون اینکه بخواهد حتی مشورت یا راهکاری به آنها ارائه دهد.
چهارم اینکه برای فرزندانش کتاب بخواند. اجازه ندهد بچهها در قلمرو تلویزیون و اینترنت محو شوند چرا که دنیای مدرن این کار را با همه میکند. فرهنگ کتابخوانی در خانهها نباید از بین برود و پدر چقدر میتواند در این زمینه مؤثر باشد و یک الگوی خوب کتابخوانی باشد.
پنجم یک پدر خوب و حامی به همسرش نیز احترام میگذارد و از این طریق به فرزندانشآموزش میدهد که محیط خانه امن است، همه همدیگر را دوست دارند و روابط در آن پررنگ است. حتی گاهی وظایف خانه را با همسر و فرزندانش تقسیم میکند، مثلاً چه ایرادی دارد گاهی ظرف بشوید، خانه را جارو کند یا آخر هفتهها بیفتد به جان خانهتکانی و تمیز کردن زندگی؟
ششم یک پدر خوب به فرزندش اجازه تصمیمگیری میدهد نه اینکه به جای آنها تصمیم بگیرد تا بچهها هم آزادی عمل و تصمیمگیری را فرابگیرند و در نهایت پدر خوب صبور است، در دسترس است، زود از کوره در نمیرود، به کودکان اجازه بازی میدهد، در تمامی کارهای مرتبط با فرزندش مشارکت میکند، به فرزندانش نه گفتن را آموزش میدهد، از همسرش راهنمایی میگیرد و به بچهها استقلال عمل میدهد.»
این روانشناس در پایان تأکید دارد: «پدران نخستین مرد زندگی دخترانشان هستند و یک دختر همسر آیندهاش را بر اساس الگوی پدریاش انتخاب میکند؛ حال اگر این پدر مهربان و حمایتگر باشد، او نیز بهراحتی میتواند چنین مردی را بیابد وگرنه در خیلی مواقع انتخابها دچار بحران و مشکل میشود.
پدران در تربیت فرزند در کنار داشتن حد و مرز و جدیت باید با آنها ارتباط صمیمانه هم داشته باشند، دوست بدارند و از فرزندانشان نیز دوست داشتن بخواهند. همه اینها باعث میشود که دوران بحرانی نوجوانی با مشکلات کمتری بگذرد. پدران باید بدانند که رابطه دوستانه با فرزندشان چقدر در موفقیت و رشد فکری و بعدها آرامش روان و حس ارزشمند بودن آنها مؤثر است؟
و در نهایت یک خانواده با عشق و آرام نیاز به پدر و مادری آگاه دارد. پدران نخستین الگو و بهترین مربی و دوست و مشاور فرزندانشان میتوانند باشند اگر راههای حمایت و موفقیت فرزندانشان را بدانند و حتی در این مسیر میتوانند از کمک مشاوران نیز بهرهمند شوند.»