اخبار ویژه
این همه موفقیت بدون برجام و FATF را نمیبینند یا نمیخواهند ببینند؟!
انتشار شایعات خلاف واقع، بازنشر و ضریب دادن به آن، و سپس فضاسازیهای متوهمانه براساس شایعات خودساخته، به شگردی رایج در رسانههای زنجیرهای وابسته به مدعیان اصلاحات تبدیل شده است.
چند هفته قبل رسانههای مذکور ادعا کردند موضع ایران نسبت به FATF تغییر کرده و دولت رئیسی در حال اجرای مطالبات این کارگروه است. هرچند این خبر تکذیب شد اما طیف مذکور چون احساس میکنند خلافنویسی هیچ هزینهای ندارد مجددا ادعاهای مشابهی را تکرار میکنند. عجیب اینکه برخی از این محافل مدعی شدهاند ایران با FATF کنار آمده اما برخی دیگر با نقض ادعای گروه اول نوشتهاند رفتار ایران مصداق آش نخورده و دهان سوخته است.
در این زمینه روزنامه، شرق در گزارشی با عنوان «روی خوش اصولگرایان به FATF؛ رئیسی تغییر موضع داده و موافق شده» نوشت: پیوستن ایران به گروه اقدام ویژه مالی به گره کوری تبدیل شده و سه سالی است ایران در لیست سیاه قرار دارد. مهمترین دلیل عدم تعیین تکلیف دو لایحه باقیمانده از چهار لایحه FATF به رویکرد سیاسی اصولگرایان در دولت دوازدهم بازمیگردد که با همه توان برای ایستادن مقابل دولت روحانی برای تصویب این لوایح مانعتراشی کردند. با ماندن ایران در لیست سیاه و مشکلات در دولت سیزدهم برای به نتیجه رساندن مذاکرات رفع تحریمها، همه آنهایی که روزی مخالف برجام و FATF بودند، گویا امروز به ثمرات آن پی برده و موافق هر دو شدهاند. سیدمحمد صدر به اعتماد گفته است: تصویب FATF مانند احیای برجام یک ضرورت غیرقابل انکار است. خوشبختانه امروز حتی بسیاری از مخالفان برجام و FATF به اهمیت و ضرورت آن پی بردهاند. البته اوایل مهرماه بود که حسین سلاحورزی، رئیس اتاق بازرگانی اعلام کرد: «اخباری غیررسمی درباره پذیرفته شدن FATF شنیدهایم و امکان جدیتر شدن مذاکرات هم وجود دارد». همین اظهارات کافی بود FATF دوباره به متن و صدر خبرها و تحلیلها بازگردد و این سؤال مطرح شود که آیا ایران به FATF میپیوندد یا خیر؟».
یادآور میشود برخلاف ادعای شرق، سلاحورزی گفته بود: پذیرش FATF صحت ندارد.
در همین حال روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «تغییر تاکتیک یا استراتژی جدید؛ رئیسی و همفکرانش چگونه ناگهان موافق FATF شدند؟»: «با گذشت دو سال از عمر دولت رئیسی، به نظر میرسد اقتضائات مسئولیت و کارهای اجرایی کشور، او و تیم اقتصادیاش را به سمت موافقت با FATF کشانده است. چرا که قرار گرفتن در لیست سیاه FATF عملا امکان هرگونه مراودات مالی و مناسبات اقتصادی با سایر کشورها را برای ایران از مسیر قانونی ناممکن است. نظر رئیسی و دولت او درباره FATF تغییر کرده است. این را محمد صدر
میگوید».
روزنامه هممیهن هم در سرمقاله نوشت: «یکی از مهمترین نقدهایی که به سیاستهای رسمی ایران وارد میشود، در امور بینالملل است... ایراد دیگری که بحق هم گرفته است، شاید اشاره به سخنان اخیر مقام وزارت اقتصاد باشد که گفته است استانداردهای FATF در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را پذیرفتهایم و تلاش میشود قوانین و مقررات نیز منطبق با آن پیش برود! آقای ظریف بهخوبی توضیح میدهد که شما FATF را نمیپذیرید، پالرمو و CFT را نمیپذیرید اما مقررات سختگیرانهتری را مجبور میشوید اعمال کنید. یعنی با پولشویی مبارزه میکنید و گزارش کامل آن را ارائه میدهید، اما در تصمیمگیریها نقشی ندارید. این سیاست مصداق آش نخورده و دهان سوخته است. این چه عقلانیتی است که تمام توان خود را بسیج کردید تا مانع پیوستن دولت پیش به FATF و پالرمو و CFT شود و حالا خودتان بدون پیوستن آن را انجام میدهید؟».
رفتار نشریات زنجیرهای حکایت همان کسی است که شایعه کرد، سر کوچه آش میدهند و خودش هم رفت در صف ایستاد تا آش بگیرد! ماجرا از این قرار است که دولت روحانی و وزارت خارجه وی پس از روشن شدن کلاهبرداری غرب در برجام و افزایش دوبرابری تحریمها، بهشدت مورد انتقاد نخبگان و افکار عمومی قرار گرفتند مبنی بر اینکه چرا برآیند واگذاری امتیازات فراوان در برجام و همچنین اجرای 37 بند از 41 بند مطالبات FATF در قالب برنامه اقدام، نهتنها مشکل تحریمها را برطرف نکرده بلکه شمار 800 تحریم را به 1700 تحریم رسانده است. آقای ظریف هم در پاسخ این سؤال صاحبنظران و مسئولان مبنی بر اینکه چه تضمینی هست پس از اجرای همه انتظارات FATF، تحریمها لغو شود و روند شیطنتآمیز قبلی ادامه پیدا نکند، تاکید کرد: هیچ تضمینی نیست!
محافل غربگرا با وجود این واقعیت تلخ، دست پیش گرفتهاند تا پاسخگو نباشند و این در حالی است که درباره FATF نه اتفاق جدیدی افتاده و نه حتی غرب و مدیران FATF ادعا و اظهارنظری مطرح کردهاند.
یادآور میشود اخیرا احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد تاکید کرد: سیاست جمهوری اسلامی درباره FATF هیچ تغییر نکرده است. فارغ از کنوانسیونهای بینالمللی در این زمینه و اعتقاد خود نظام در مبارزه با پولشویی در چارچوب قوانین داخلی خودمان و فراتر از استانداردهایی که بعضا وجود دارد عمل کرده و میکنیم.
همچنین وزیر امور خارجه اظهار کرد: زمانی که ما کار را شروع کردیم طرفهای غربی گفتند تا به برجام بازنگردید و FATF را نپذیرید، یک سنت از مطالبات شما در بانکهای خارجی جابهجا نخواهد شد. اما به لطف الهی ۳۹۰ میلیون پوند مطالبه ما از دولت انگلیس در مسیر رسمی بانکی از طریق سوئیفت با این شرط که هر موقع خودمان نیاز داریم خرج کنیم، منتقل شد و در اختیار ما قرار گرفت. امروز ۶ میلیارد دلار مطالبه ما در کرهجنوبی به دو بانک منتقل شد و در اختیار ۶ بانک ایرانی قرار دارد، بدون اینکه در برجام به توافق نهایی رسیده باشیم و بدون اینکه موضوع FATF در مرحله نهایی اقدام و تصویب قرار گرفته باشد، انجام شد.
این نکته هم گفتنی است که طیف وسیعی از موفقیتهای دولت سیزدهم، از جمله واردات واکس کرونا، افزایش صادرات نفت، افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی پس از بیست سال، خرید ۶۰ هواپیمای جدید، عضویت در شانگهای و بریکس، آزادسازی بالغ بر 16میلیارد دلار از پولهای بلوکهشده ایران بدون برجام و FATF اتفاق افتاده است.
الجزیره: رژیم دیوانه اسرائیل از توهمات خود شکست خورد
شبکه الجزیره معتقد عملیات مقاومت فلسطین، شکستی فاجعه بار برای نتانیاهو بود که با هیچ دستاویزی از ذهن تاریخ محو نخواهد شد.
وبسایت این شبکه در تحلیلی نوشت: چند روز پس از سخنرانی نتانیاهو، در سازمان ملل که از ایجاد خاورمیانه جدید با محوریت اسرائیل و شرکای عرب جدید سخن گفت، فلسطینیها با او برخورد کردند و اسرائیل، ضربه مهلک سیاسی و استراتژیک را متحمل شد. نتانیاهو خیال میکرد فلسطینیها را از نقشه خیالی منطقهای خود حذف کرده است.
جنبش مقاومت حماس، تهاجمی برقآسا با برنامهریزی دقیق را از طریق هوا، دریا و زمین آغاز کرد. همزمان با شلیک هزاران موشک، صدها رزمنده فلسطینی به عمق اسرائیل حمله کردند که منجر به کشته شدن حداقل 100 اسرائیلی و دستگیری دهها نفر شد.
اهداف عملیات بر کسی پوشیده نیست: اول، تلافی و مجازات اسرائیل بهخاطراشغال، ظلم، شهرکسازی غیرقانونی و هتک حرمت به نمادهای مذهبی فلسطین، بهویژه مسجدالاقصی در بیتالمقدس. دوم، هدف گرفتن عادیسازی اعراب با اسرائیل که رژیم آپارتاید را در منطقه میپذیرند. و در آخر، تضمین دور دیگری از تبادل زندانی تا هرچه بیشتر زندانیان سیاسی فلسطینی از زندانهای اسرائیل آزاد شوند. حمله ممکن است فوقالعاده تکاندهنده باشد، اما انجامش بههیچعنوان تعجبآور نبود.
آوارها سرانجام به اسرائیل و رهبران متکبر آن رسید. کسانی که مدتهاست خود را شکستناپذیر میپندارند و مکرراً دشمنان خود را دستکم گرفته بودند. از زمان حمله غافلگیرانه اعراب در اکتبر 1973، رهبران اسرائیل یکی پس از دیگری، بارها و بارها از توانایی مردمی که تحت ظلم بودند، شوکه و شگفتزده شدهاند. آنها پس از تهاجم به لبنان در سال 1982 توسط مقاومت لبنان و در دهه 1980 و 2000 توسط انتفاضه فلسطین و پس از بیش از پنج دهه اشغال اسرائیل و چهار جنگ پیدرپی در غزه، توسط مقاومت فلسطین گرفتار شدند. روشن است که رهبری نظامی و غیرنظامی اسرائیل، انتظار عملیات گسترده حماس را نداشتند و موفقیت این حمله نشاندهنده یک شکست بزرگ اطلاعاتی و نظامی برای اسرائیل است. بهرغم شبکه پیچیده جاسوسی، هواپیماهای بدون سرنشین و فناوری جاسوسی اسرائیل، این رژیم نتوانست حمله را شناسایی و از آن جلوگیری کند.
اما خسارت واردشده به اسرائیل فراتر از شکست اطلاعاتی و نظامی است. این خسارت به یک فاجعه سیاسی و روانی تبدیل شده است. دولت شکستناپذیر اسرائیل خود را آسیبپذیر، ضعیف و بهطرز وحشتناکی ناتوان نشان داده و برنامههایش برای رهبری منطقهای خاورمیانه جدید به نتیجه نمیرسد.
تصاویر کسانی که از ترس، از خانهها و شهرکها فرار میکنند تا سالهای آینده در حافظه جمعی اسرائیلیها تثبیت خواهد شد. این روز احتمالاً بدترین روز در تاریخ اسرائیل بود.
نتانیاهو که استاد تاکتیکهای سیاسی است، هر طور هم بخواهد عمل کند نمیتواند واقعیت را تغییر دهد. اسرائیل فرصتی نخواهد داشت تا آنچه را که جهان در صبح روز شنبه دید، از یادها محو کند: رژیمی دیوانه که در برابر توهمات عجیب خود شکست خورد.
تشکیلات نظامی اسرائیل بدون شک تلاش خواهد کرد تا ابتکارات راهبردی و نظامی حماس را با وارد کردن سریع یک ضربه نظامی بزرگ، از میان ببرد؛ همانطور که در گذشته انجام داده است. اسرائیلیها بمبارانهای شدید و عملیات ترور انجام خواهند داد که منجر به تلفات بیشمار خواهد شد. اما همانطور که در گذشته اتفاق افتاده، این امر مقاومت فلسطین را نابود نخواهد کرد.
رهبران غربی که تاکنون از نتانیاهو حمایت کردهاند و بیشتر همبستگی ریاکارانه خود را با آپارتاید اسرائیل ابراز میکنند، ممکن است شروع به فاصله گرفتن از دولت اسرائیل کنند. در حال حاضر، تحقیر رسواگونه اسرائیل جایگاه استراتژیک و سیاسی آن را در منطقه تضعیف کرده است. فلسطینیها امروز به صراحت اعلام کردهاند که ترجیح میدهند روی پای خود برای عدالت و آزادی بجنگند تا اینکه در ذلت زانو بزنند و بمیرند. زمان آن فرا رسیده است که اسرائیلیها به درسهای تاریخ توجه کنند.
عملیات زمینی احتمالا تله حماس برای اسرائیل باشد
برخی تحلیلگران غربی میگویند عملیات «طوفان الاقصی» اساسا برای این طراحی شد که اسرائیل را به تله عملیات زمینی در غزه بکشاند.
وبسایت رادیو فردا در اینباره نوشت: آلن پییره، دیپلمات فرانسوی در خاطرات خود نقل کرده که در سال ۱۹۵۷، داوید بنگوریون بنیانگذار دولت اسرائیل معتقد بود که «نوار غزه برای هر رژیمی، هرچه که باشد، بدبختی است.» اکنون ۶۶ سال پس از این سخن بنگوریون، بار دیگر فوریت بحران غزه خود را نمایان کرده است.
منطقه غزه که نامش را از یکی از شهرهایش گرفته و بهدلیل شکل جغرافیاییاش به آن «نوار» میگویند، سرزمین کوچک و محاصرهشدهای است که سالهاست گروه اسلامگرای تندرو حماس بر آن تسلط دارد.
در سال ۱۹۹۸، باستانشناسان پس از کشف یک شهر مستحکم مربوط به تمدن کنعان در سایت تپه باستانی السکن در نوار غزه فعلی، تاریخ بیش از
پنج هزار ساله این منطقه را تایید کردند.
غزه بهویژه در پانزده سال اخیر، صحنه رویارویی مکرر حماس و جهاد اسلامی از یکسو، و اسرائیل از سوی دیگر بوده است؛ حملاتی که حالا با عملیات «طوفان الاقصی» از سوی حماس، بعد جدیدی گرفته و به نظر، نقطه عطفی را در تاریخ معاصر این منطقه ایجاد کرده است.
عملیات «طوفانالاقصی»، اسرائیل را در مقابل یک پرسش و چالش فوری قرار داده است: چگونه میتوان حماس را برای همیشه «ریشهکن» کرد؟
اسرائیل از دهههای گذشته تاکنون، بارها سران و اعضای گروه حماس را هدف قرار داده، اما هیچگاه این حملات منجر به از بین رفتن کلیت این گروه نشد.
هرچند که اکنون اسرائیل به سیاست ایجاد محاصره کامل نوار غزه روی آورده، اما محاصره طولانیمدت غزه، بهدلیل شرایط انسانی که برای غیرنظامیان ایجاد میکند، ممکن است خطر انزوای بینالمللی خود اسرائیل را درپی داشته باشد.
همچنین آزادی حدود ۱۵۰ گروگان از دستان حماس یکی دیگر از اهداف ارتش اسرائیل است که با تهدیدهایی که این گروه علیه گروگانها مطرح کرده، به پیچیدگیهای گزینههای پیشرو افزوده است.
دقیقا از همان زمان که ایده «عملیات زمینی» ارتش اسرائیل مطرح شد، تحلیلها و اظهارنظرهای مختلفی از سوی تحلیلگران درباره چالشهای پیشروی اسرائیل در رسانههای جهان منتشر شد. برخی این نظریه را مطرح میکنند که اساسا «طوفان الاقصی» برای این طراحی شد که اسرائیل را به «تله» عملیات زمینی در غزه بکشاند. پییر رازو، مورخ فرانسوی، در مقالهای که در روزنامه لوموند منتشر کرد، هشدار داد: «حماس همه کار میکند تا اسرائیل را به دام عملیات زمینی بکشاند». او معتقد است که عملیات زمینی برای ارتش اسرائیل در غزه، ممکن است بسیار پرهزینه باشد.
کارشناسان نظامی پیشبینی میکنند که حماس برای استفاده از خیابانهای اغلب باریک و تودرتو و دهها کیلومتر تونل زیرزمینی غزه در یک جنگ زمینی احتمالی آموزش دیدهاند.
ژوزف هنروتن، مدیر مجله فرانسوی «دفاع و امنیت بینالمللی» که پژوهشگر جنگهای نامتقارن است، در این زمینه به روزنامه فیگارو گفته است: «عملیات در غزه بسیار پیچیده خواهد بود.»
فرانسوا هایسبورگ، پژوهشگر ارشد موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک مستقر در لندن نیز گفته که حماس پس از جنگ غزه در سال ۲۰۱۴، فرصت یافته که فضای عملیاتی خود را توسعه دهد و علاوهبر مسلح شدن بیشتر، «شبکهای از تونلهای بینساختمانی» در غزه ایجاد کرده که در چنین شرایطی، تانکها چندان به کار نخواهد آمد.
دستگاههای دید در شب ارتش به اسرائیل امکان خواهد داد تا حماس محروم از برق را غافلگیر کند. امکان استفاده از رباتها نیز برای شناسایی و پاکسازی مینها وجود دارد. با این وجود، عملیات زمینی در غزه غافلگیریهای خود را خواهد داشت، احتمالا زمانبر خواهد بود و تا زمانی که صورت نگیرد، همه جوانب آن مشخص نخواهد شد. بهویژه آنکه حماس تلاش خواهد کرد که هستههای خفته خود را در دیگر مناطق فلسطینی علیه اسرائیل بیدار کند.