3 برابر شدن صادرات نفت ایران؛ تحقیر آمریکا و تقلای بیحاصل شرق(خبر ویژه)
روزنامه اجارهای شرق، افزایش صادرات نفت ایران با وجود تحریمها را، به «توافق نفتی میان ایران و آمریکا» که وجود خارجی ندارد، نسبت داد!
این روزنامه برای کم کردن از بار تحقیر آمریکا توسط ایران، یادداشتی تحت عنوان «مزایای توافق نفتی ایران و آمریکا» منتشر کرد و نوشت: «ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با پیکربندیهای راهبردی متعدد جاری در خاورمیانه، موفق شدهاند کانال غیررسمی مذاکرات را با وجود موانع ایدئولوژیک باز نگه دارند. این امر در هفتههای اخیر منجر به آزادی زندانیان دوتابعیتی توسط جمهوری اسلامی ایران و آزادسازی بخشی از داراییهای ایران در کره جنوبی شده است. علاوهبر این، تهران اخبار مربوط به کُندی احتمالی غنیسازی اورانیوم را نیز تکذیب نکرده است.
به نظر میرسد برای یک بار هم که شده، تولید نفت به عنوان یک عامل تسهیلکننده در توازن دیپلماتیک قدرت بین دو کشور عمل میکند. به نظر میرسد توافق غیررسمی بر سر تولید و صادرات نفت حاصل شده. مقامات آمریکایی به طور غیررسمی اعتراف کردهاند که برخی تحریمهای نفتی ایران را کاهش دادهاند و این موضوع به ایران اجازه میدهد تا تولید خود را به بالاترین سطح از سال 2018 یعنی سه میلیون بشکه در روز بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی بازگرداند.
منافع مشترک واشنگتن و تهران با افزایش نفت خام یک مورد نادر قابل تأکید است. در واقع، افزایش سطح تولید امکان تعدیل قیمت نفت را فراهم کرده، به طوری که اخیرا بهای هر بشکه نفت به کمتر از 85 دلار کاهش یافته و در نتیجه فرصتی برای مصرفکنندگان و بانکهای مرکزی درگیر تورم فراهم شده است. هدف انتخاباتی بایدن نیز حفظ قیمت چهار دلار برای یک گالن است.
در شرایط شکنندگی شدید بازار جهانی نفت، جهش در صادرات نفت یکی از نشانههای ملموس بازگشت جمهوری اسلامی ایران به صحنه بینالمللی است، در حالی که چند ماهی است که ایران در تلاش برای کاهش تنش با همسایگان خود در خلیجفارس و تحکیم اتحادهای آسیایی خود است. با این حال، این بازگشت هنوز شکننده است. در این مرحله این سؤال مطرح میشود که آیا کاهش تحریمها عملا به معنای لغو آن است؟ پاسخ از دیدگاه آمریکا منفی است. اکثر مشتریان سابق ایران یعنی کره جنوبی، ژاپن و اتحادیه اروپا شامل مجازات تحریمهای نفتی ایران هستند. تنها چین از معافیتهایی بهره میبرد که به ایران امکان تولید روزانه بین 1.5 تا دو میلیون بشکه را میدهد که در 10 سال گذشته برای ایران یک رکورد به حساب میآید. با این حال، با توجه به شکنندگی ایران، تکیه تنها بر رشد چین همچنان پرریسک است. علاوهبر این، تلاشها بین ایالات متحده و ایران مانع از ادامه تنشها نشده. جمهوری اسلامی ایران سیگنالهای متناقض ارسال شده از سوی واشنگتن برای مذاکرات مستقیم را با در نظر گرفتن تحریمهای جدید و توقیف غیرقانونی دو نفتکش ایرانی در آبهای خلیجفارس محکوم میکند. با این حال، ایران رسما تمایل خود برای ادامه مذاکرات را تأیید کرده است.
در حال حاضر باز نگه داشتن کانال دیپلماتیک با آمریکا یکی از مباحث اصلی در صحنه سیاسی ایران است. جناح محافظهکاران خواهان جدایی قطعی از ایالات متحده برای تمرکز مطلق بر آسیاست، در حالی که اصلاحطلبان از تنوعطلبی اتحاد و حفظ ارتباط با غرب حمایت و اینطور استدلال میکنند که امتناع از احیای برجام باعث از دست رفتن نزدیک به 100 میلیارد دلار شده. زمان برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است و قرارگرفتن احیای اقتصاد در اولویت، تضمینی برای رفاه و رضایت مردم و آینده کشور است».
تحلیل شرق بر چند دروغ بزرگ و آشکار سوار شده و این البته از روزنامه بیآبرویی که زمانی مامور بود امضای جان کری وزیر خارجه آمریکا را تضمین برجام وانمود کند، هیچ بعید نیست. اولا هیچ توافق رسمی یا غیر رسمی برای افزایش صادرات نفت ایران وجود ندارد و برعکس، دولت بایدن هم تحریمهای نفتی و غیرنفتی جدیدی در چند نوبت اعمال کرده و هم اقدام به تخلیه دزدانه نفتکش حامل نفت ایران نموده است. ضمنا مقامات دولت بایدن بارها تاکید کردهاند هیچ تحریمی اعم از نفتی یا غیرنفتی علیه ایران را تعلیق نکردهاند و این خلاف ادعای دیگر شرق است مبنی بر اینکه «مقامات آمریکایی به طور غیررسمی اعتراف کردهاند که برخی تحریمهای نفتی ایران را کاهش دادهاند». شرق در اینجا هم دروغ مسلم میگوید و هیچ سندی ندارد که ارائه بکند. در واقع، بیش از سه برابر شدن صادرات نفت و رسیدن آن به نزدیک دو میلیون بشکه در مقایسه با اواخر دولت روحانی، بدون برجام یا توافق مشابه با آمریکا اتفاق افتاده و شرق در این میان مأموریت دارد از تحقیر عملی آمریکا بکاهد.
ثانیا اگر شرق مینویسد که آمریکا نیاز به کاهش قیمت نفت در بازار از طریق عرضه ایران دارد، ضمنا با زبان بیزبانی میگوید به دولتهای ترامپ و بایدن غلط کردند که صادرات نفت ایران را تحریم کردند اما از عهده پیامدهای آن برنیامدند.
ثالثا ایران به صحنه دیپلماسی بینالمللی برگشته و در حال گسترش مانورهای دیپلماتیک خود را در قالب توافقات و پیمانها و توافقهای متعدد است، اما نه بر اساس توافق با آمریکا، بلکه به اعتبار عبور از توافق یکطرفهای که آمریکای کلاهبردار زیر پا گذاشت و اسباب معطلی ایران بود.
رابعا شرق در حالی مدعی حمایت اصلاحطلبان از تنوع در دیپلماسی شده که آقای ظریف در گزارش خود به مجلس اذعان کرد: «اگر با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی، رهایمان نمیکردند».
خامسا ادعای «از دست رفتن نزدیک به 100 میلیارد دلار به خاطرامتناع از احیای برجام»، بیصداقتی و وطنفروشی نویسنده شرق را نشان میدهد؛ چه اینکه دولت روحانی با برجام، به جایی رسید که رئیس سازمان برنامه و بودجهاش بگوید «حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم». پس از آن هم دولت بایدن حاضر نشد تضمین معتبر بدهد که تحریمها را به شکل موثر برمیدارد و بدعهدی قبلی دولت آمریکا را تکرار نمیکند.