kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۶۹۶
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۷
سالگرد رحلت آیت‌الله طالقانی

خدا لعنتشان‌ كند آنهايي‌ كه اين‌ فتنه‌ها را ايجاد مي‌كنند

تیتر این نوشتار، جمله‌ای از خطبه‌های نماز عید فطر سال 1358 است که به امامت مرحوم آیت‌الله طالقانی در دوم شهریور برگزار شد. نماز عید فطر آن سال، پس از حدود شش ماه فتنه‌انگیزی ضد انقلاب در کردستان به خصوص حزب دموکرات و کومه‌له به همراه یک شیخ ساواکی به نام عزالدین حسینی بود که دقیقا از روز پس از پیروزی انقلاب آغاز شده و نیروهای انقلاب و استقلال و تمامیت ارضی کشور را هدف قرار داده بود.

 

دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان

در آن روزها و در اوج بحران کردستان و جنایات گسترده حزب دموکرات در این استان از جمله حمله به پادگان‌ها و سر بریدن پاسداران و محاصره پاوه و قتل‌عام مردم این شهر، در 27 مرداد، حضرت امام با پیام قاطع خود، مردم و ارتش و سپاه را به مقابله با ضد انقلاب در کردستان فراخواندند و مردم و نیروهای نظامی هم با دل و جان، فرمان امام را لبیک گفته و طی یکی دو روز غائله پاوه را خاتمه بخشیدند.
در همین اوضاع بود که گروهک‌هایی مانند مجاهدین خلق و فداییان و... هم در شهرهای مرکزی مثل تهران، بلوا به راه ‌انداخته بودند و نشریات مزدور و مزد‌بگیر بیگانه مانند آیندگان و پیغام امروز و تهران مصوّر و امید ایران و... نیز (که همگی توسط فراماسون‌ها و تفاله‌های رژیم شاه و سرسپردگان آمریکا و اسرائیل اداره می‌شدند)، در حمایت از دموکرات‌های ضد انقلاب، غوغایی برپا ساخته بودند.
این موضوع علی‌رغم همه سعی و تلاشی بود که برخی نیروها و شخصیت‌های دلسوز انقلاب همچون آیت‌الله طالقانی برای مدارا و همچنین جذب بخشی از عناصر معارض و ناآگاه گروهک‌های یاد شده و خاموش نمودن غائله‌هایی که در ابتدای پیروزی انقلاب، ریشه‌های جوان و نورس آن را هدف قرار داده بود به خرج می‌دادند.
مرحوم آیت‌الله طالقانی در بخشی از آن خطبه‌های نماز عید فطر گفت:
«... خدا لعنتشان‌ كند آنهايي‌ كه‌ اين‌ فتنه‌ها را ايجاد مي‌كنند. در اين‌ روز عيد صد بار بر آنها لعنت. چقدر ما سعي‌ كرديم، كوشيديم، با مذاكره، با مهرباني، با دور هم‌ نشستن‌ مسائل‌ را حل‌ كنيم. چه‌ اين‌ جوجه‌ كمونيست‌هاي‌ داخل‌ خودمان، چه‌ آنها. يك‌ مشت‌ جوان‌ احساساتي، سي‌ ساله، خيال‌ مي‌كنند قيم‌ همه‌ مردمند. قيم‌ همهِ‌ زن‌هاي‌ ما هستند، زن‌هاي‌ ما احتياج‌ به‌ قيم‌ ندارند. «زن‌ها حقشان‌ پايمال‌ شده» مگر خودشان‌ نمي‌توانند حرف‌ بزنند؟ «كارگر حقشان!» به‌ تو چه! تو كه‌ دستت‌ پينه‌ نزده، نشسته‌اي‌ فقط‌ شعار می‌دهی. جوان‌هاي‌ مسلمان‌ ما هستند كه‌ توي‌ اين‌ آفتاب‌ و با اين‌ زبان‌ روزه‌ در ميان‌ اين‌ مزارع‌ دارند كار مي‌كنند. اينجا نشسته‌اي‌ فقط‌ شعار دادن. اين‌ شد مسئله؟...»1
راه دیگری از انقلاب را طی می‌کرد
آیت‌الله سید محمود طالقانی اگرچه از روحانیون مبارز و از نوادر انقلابیون موّحد و نستوه به شمار می‌آید و اگرچه از زمان آزادی از زندان در آبان 1357، با قدرت و صلابت از امام خمینی رحمهًْ‌‌الله ‌علیه و نهضت و انقلاب ایشان حمایت و پشتیبانی کرد اما واقعیت این بود که مانند استاد مطهری و شهید بهشتی و شهید باهنر و... و حتی آیت‌الله منتظری از شاگردان و یاران نهضت امام نبود. افرادی که نام برده شدند و خیل عظیمی ‌از دیگر روحانیون مبارز حتی مجاهدان نستوهی چون آیت‌الله خادمی‌ و شهدای محراب مانند آیت‌الله ‌اشرفی اصفهانی، آیت‌الله صدوقی، آیت‌الله دستغیب و... هم اگرچه از شاگردان روح‌الله به شمار نمی‌آمدند اما همواره همراه و همگام و از یاران نهضت امام خمینی محسوب می‌شدند.
اما مبارزات آیت‌الله طالقانی، حکایت دیگری داشت. طالقانی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت، تا به آخر با مصدق همراه بود و پس از کودتای 28 مرداد 1332 نیز همراه مهدی بازرگان و یدالله سحابی و... در جریانی به نام «نهضت مقاومت ملی»، حضور داشت.
در اوایل دهه 40 و در زمانی که شاگردان امام خمینی رحمهًْ‌‌الله ‌علیه به اقصی نقاط ایران رفتند تا پیام‌های روشنگرانه استاد و رهبر خود را در مقابل تصویب نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و علیه لوایح شش‌گانه موسوم به انقلاب سفید به مردم برسانند، اما آیت‌الله طالقانی در کنگره جبهه ملی دوم سخنرانی می‌کرد و در جمع بازرگان و سحابی و دوستانشان در نهضت آزادی متشکل از مسلمانان معتقد جبهه ملی حضور داشت و همراه آنها وارد گود مبارزات دهه 40 شد، همراه آنها به محاکمه کشیده شد، با آنها به زندان رفت و همزمان با آنها آزاد شد.
در تمام دوران دهه‌های 40 و50 که امام، نهضت خویش علیه شاه و آمریکا را به پیش می‌بردند و یاران امام در هیئت‌های موتلفه اسلامی و جمعیتی مخفی که بعدا به جامعه مدرسین معروف شد و بعد موتلفه دوم و جامعه روحانیت مبارز و... متشکل شدند اما آیت‌الله طالقانی در زندان و تبعید و خارج از آن، در مسیر مورد نظر خود با شاه مبارزه می‌کرد. یاران امام در «مکتب قرآن» و «کانون توحید» و مساجدی همچون الجواد و جاوید و قبا و جلیلی و... جمع بودند و آیت‌الله طالقانی در مسجد هدایت سخنرانی می‌کرد ... اگرچه شهید باهنر نیز در آن مسجد جلسات سخنرانی داشت.
اما یکی از ولایت‌مدارترین شخصیت‌های انقلاب شد
وقتی حضرت امام خمینی رحمهًْ‌‌الله‌ علیه در دی‌ماه  1357، شورای انقلاب را تشکیل دادند، آیت‌الله طالقانی در لیست اولیه آن قرار نداشت و حتی پس از آزادی از زندان در آبان 57، بنا به احساس تکلیف، خود یک شورای انقلاب از  افراد مورد اعتمادش تشکیل داد، تا اینکه استاد مطهری پس از مشورت با امام، با آیت‌الله طالقانی نیز مذاکره کرده و ایشان، شورای انقلاب خود را منحل نمود و به عضویت شورای انقلابی درآمد که امام تشکیل داده بودند.
علی‌رغم همه این تفاوت‌ها و جدایی‌ها، آیت‌الله طالقانی اوج ولایت‌مداری خویش را از همین برهه زمانی به منصه ظهور رساند. در همان زمان برخی خناسان بودند که در گوش او زمزمه کرده و سابقه مبارزه و زندان‌هایش را برجسته نموده و ایشان را  محق‌تر برای رهبری انقلاب نشان می‌دادند. اما آیت‌الله طالقانی علی‌رغم محبوبیّتی که در میان مردم داشت، به جای خودمحوری و استفاده از آن محبوبیّت و حتی امکانات و فضایی که سایر نیروها برای وی فراهم می‌آوردند، همواره بر رهبری حضرت امام و اطاعت محض از ایشان تأکید ورزید.
نکته قابل تأمل اینکه آیت‌الله طالقانی از پیش، دسیسه استعمار و حامیان رژیم شاه را به خوبی دریافته بود که می‌خواهند در برابر رهبری امام، رهبر‌تراشی کنند. او در گفت‌و‌گویی گفته بود:
«من فکر کردم که چرا رژیم، ما را آزاد کرد و حال آن‌که آزادی ما مبارزه را تشدید خواهد کرد. با بررسی اوضاع و احوال انقلاب، به این نتیجه رسیدم که عوامل دربار و ساواک می‌خواهند من را در برابر رهبری امام علم نموده و به قطبی در برابر ایشان تبدیل کنند.» 2
منافقین را ناامید کرد
آیت‌الله طالقانی آنچنان وارسته و فرهیخته و ولایت‌مدار بود که در آن شرایط نوپایی انقلاب و آشفتگی نیروهای انتظامی ‌و نظامی، وسوسه‌ها و تحریکات گروهک  ‌تروریستی مجاهدین خلق را به پشیزی نگرفت که از همان ابتدای سر برآوردن در ایام پیروزی انقلاب، با علم کردن پرچم «پدر طالقانی» سعی کردند به‌عنوان اولین عناصر در جهت جدا کردن طالقانی از انقلاب عمل کنند اما  مرحوم طالقانی پاسخ جدایی‌طلبی منافقین را چنین داد:
« ... باید آگاه باشیم، باید هوشیار باشیم. باید انقلاب خودمان را با آگاهی، با این رهبری قاطع و هوشیار و آگاه مورد افتخار، امام خمینی... حفظ کنیم...» 3
ایشان فردای آن روز نیز در مصاحبه‌ای درباره رهبری امام گفت:
« ... رهبری حضرت آیت‌الله خمینی را نه ما بلکه دنیا پذیرفته است، همه می‌دانند که این رهبری، رهبری غیرعادی بود، بر طبق موازینی که دنیا در رهبری دارد، نبود، رهبری است که منشأ آن ایمان، تقوا، وارستگی، صمیمیت و قاطعیت است.» 4
ارادت و مریدی فزاینده به امام
طالقانی روز به روز که از انقلاب می‌گذشت، گویی ارادت بیشتری نسبت به حضرت امام پیدا می‌کرد و هرچه وسوسه‌گران چپ و راست در گوشش زمزمه می‌کردند، انگار که بیشتر به حقانیّت امام خمینی و راهشان اطمینان می‌یافت.این را می‌توان در موضع‌گیری‌های بعدی و سخنرانی‌های دیگر مرحوم طالقانی در روزهای بعد به وضوح مشاهده کرد. او در سخنرانی سی تیر 1358 در میدان بهارستان و در جمع مردم، بیشتر از همیشه خود را در برابر عظمت امام، خاضع و خاشع نشان داد. آیت‌الله طالقانی در آن روز درباره حضرت امام گفت:
«... رهبری و شخصیت رهبر به قدری قاطع، به قدری دارای ایمان و حسن نیت است که کمتر می‌توانید شما رهبری مثل آیت‌الله خمینی پیدا کنید.... من گاهی که مسافرت به قم می‌کنم بعضی خیال می‌کنند فقط برای یک مسئله مهم سیاسی است، روزنامه‌ها جنجال می‌کنند، سروصدا، خط‌های درشت. بله، تبادل‌نظر هست. ولی مهم‌تر از این؛ من هر وقت احساس ضعف می‌کنم، گاهی یأس برایم پیش می‌آید، از چنین رهبری قاطعیت، توکل، ایمان، خلوص او الهام می‌گیرم...» 5
اوج ولایت‌مداری آیت‌الله طالقانی در خطبه‌های نماز عید فطر سال 1358 نمایان شد. ایشان در آن خطبه‌ها، ضمن تبیین راه مستقیم انقلاب و اسلام، با محکوم کردن گروهک‌های ضدانقلاب و ‌‌اشاره به اینکه برای مسامحه با برخی از این گروه‌ها، حتی مورد عتاب رهبر انقلاب قرار گرفته است، گفت:
« ... من‌ خودم‌ را براي‌ دفاع‌ از اينها داشتم‌ فديه‌ مي‌كردم. حتي‌ در مقابل‌ بعضي‌ از تنگ‌‌نظرها،‌ اندك‌‌بين‌ها من‌ را متهم‌ مي‌كردند. حتي‌ خود رهبر به‌ من‌ مي‌فرمود: «شما چرا مسامحه‌ مي‌كنيد در برابر اينها؟» گفتم: «آقا، اينها شايد به‌ نصيحت، موعظه، تغيير اوضاع، تغيير شرايط، جذب‌ بشوند به‌ عامهِ‌ مردم.» و ديگر حوصلهِ‌ همه‌ را سرآوردند. اين‌ رهبري‌ كه‌ سراپا دلسوزي‌ نسبت‌ به‌ مستضعفين‌ و محرومين‌ است، ببينيد چطور او را به‌ خشم‌ آوردند. اين‌ كار بود؟ حالا بچشند جزاي‌ اعمال‌ خودشان‌ را. كارهايي‌ كه‌ كردند. ديگر در مردم‌ جا ندارند، بروند فكر ديگري‌ بكنند...» 6
_____________________
1- آیت‌الله سید محمود طالقانی- خطبه دوم نماز عید فطر- دوم شهریور 1358 2- روزنامه اطلاعات- 18/6/59 3- سخنرانی آیت‌الله طالقانی در مدرسه فیضیه - 31 فروردین 1358 4- اطلاعات‌، ۱ اردیبهشت ۱۳۵۸، صفحه ۴و۷ 5- سخنرانی آیت‌الله طالقانی به مناسبت سالروز قیام 30 تیر - میدان بهارستان- 30 تیرماه 1358 6- آیت‌الله سید محمود طالقانی- پیشین