kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۶۷۰
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۶

صبر  پیامبر(ص) الگوی مؤمنان

 
 
منصور حسینی
صبر، توانایی بر انجام کارها و مقاومت در برابر فشارها، هر چند که ریشه در اراده و عزم قوی دارد، ولی جز به توفیق الهی نمی‌توان امید داشت که در همه امور زندگی بتوان صبوری کرد؛ زیرا گاه تکالیف یا فشارها چنان سنگین و سهمگین است که می‌توان گفت تاب‌آوری و شکیبایی و بردباری دور از دسترس است؛ چرا که گاه نسبت به موضوع‌، خبر یا علم تفصیلی نداریم و تنها اجمالی از آن را می‌دانیم؛ بنابراین، نمی‌توان جز به عنایت الهی و به توفیقش صبر کرد. خدا در قرآن به پیامبر مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: «و اصبر و ما صبرک الا بالله؛ و تو (ای رسول) صبر و تحمل پیشه کن که صبر تو تنها به (توفیق) خداست،.» (نمل، آیه 127) بنابراین هر کسی بخواهد صبر کند، باید پیامبر خدا(ص) را به عنوان «اسوه حسنه» مد نظر قرار دهد و به توفیق الهی صبر پیامبری پیشه کند؛ زیرا انسان مسلمان به یک معنا در همان شرایطی قرار می‌گیرد که پیامبر(ص) در آن شرایط قرار گرفته است؛ زیرا شهادتین، درهای ابتلائات و قرارگیری در فتنه‌های گوناگون الهی و اذیت و آزارهای خلق را به روی مسلمان می‌گشاید تا به کمالی رسد که او را شایسته خلافت الهی می‌سازد و رضایت و رضوان الهی را برایش رقم می‌زند.
با نگاهی به زندگی و سیره پیامبر(صلی‌الله علیه و آله) در می‌یابیم که آن حضرت به توفیق الهی، صبوری کرد و فلاح و رستگاری و رضوان و بهشت الهی در کنار خلافت الهی به دست آورد. از آن‌جا که آن حضرت اسوه حسنه و همه مسلمانان و مؤمنان معتقد به آخرت و امیدوار به بهشت است، لازم است تا چگونگی صبر پیامبر(ص) بر اساس آموزه‌های قرآنی شناخته شود تا امکان سرمشق‌گیری فراهم آید. مطلب حاضر ‌اشاره‌ای گذراست به این واقعیت.
***
سه‌گانه‌های صبر
صبر حالت نفسانی و باطنی و از فضایل اخلاقی است. کسی که صبر دارد، در انجام کارها چنان با ثبات و عزم عمل می‌کند که هیچ چیزی مانع رسیدن او به هدف و مقصودش نمی‌شود. بنابراین صابر از آستانه تحمل بالایی برخوردار است و فشارهای سنگین و سهمگین بیرونی هرگز عزم جدی درونی او را از رسیدن به مقصود باز نمی‌دارد، بلکه به توفیق الهی تا رسیدن به مقصود در مقصد تلاش و سعی می‌کند و از پا نمی‌نشیند.
صبر بر طاعت
انسان در زندگی با سه امر مواجه است که باید در آنها صبر پیشه کند؛ نخست صبر در انجام تکالیف است؛ زیرا هر انسانی در زندگی مسئولیت‌هایی دارد که بر اساس نقش فردی یا اجتماعی در قبال خدا، خود و خلق تعریف شده است. انسان در برابر خدا به عنوان خالق تکالیفی دارد که عقل فطری و نقل وحیانی آن را کشف می‌کند؛ یعنی در قبال خدا مسئولیت‌هایی دارد که از آن به شریعت یاد می‌شود. این تکالیف شامل انجام کارها و ترک کارهایی دیگر است. همچنین در قبال دیگران مسئولیت‌هایی دارد که از آن به مسئولیت اجتماعی یاد می‌شود. بنابراین، نوع اول صبر، همان صبر در تکالیف یا اطاعت است که بارها در قرآن به آنها‌ اشاره شده است.
صبر بر معصیت
صبر در برابر معصیت، نوع دیگری از صبر است که انسان باید آن را داشته باشد؛ زیرا اموری در زندگی است که انجام آنها برخلاف حق و عدل و از مصادیق باطل و ظلم است. بنابراین، انجام آنها به معنای معصیت است. از نظر قرآن صبر بر معصیت بسیار سخت‌تر از صبر در تکلیف و اطاعت است؛ زیرا گرایش نفس در زندگی دنیوی به سوی این امور است؛ چرا که از نظر ظاهری جاذبه شگفت‌انگیزی دارد و دسترسی به آن ساده‌تر است. ارضای تمایلات غذایی یا جنسی از طریق دزدی و زنا بدون پذیرش مسئولیتی نمونه‌هایی از این امر است. عدم مهار و مدیریت قوه غضب و خشم هنگام مواجهه با امری ناخوشایند و مکروه نیز از مصادیق دیگر عدم صبر در هنگام معصیت است. اما صابر این‌گونه نیست و در برابر مثلا درخواست به زنا مقاومت و صبر می‌کند و تسلیم خواسته نفس نمی‌شود و نه تنها چشم فروهشته می‌دارد، بلکه سمت و سوی زنا نمی‌رود و همانند یوسف‌صفتان و مریم‌صفتان، خود را از معصیت زنا دور نگه می‌دارد و پاکدامنی را پیشه خود می‌کند.
صبر در مصیبت
سومین نوع از صبرها که در قرآن به آن پرداخته شده، صبر در مصیبت و ابتلائات است؛ زیرا سنت الهی بر این قرار گرفته تا انسان در زندگی دنیوی همواره با انواع ابتلائات از شرور و خیرات مواجه شود که صبر در مصیبت‌هایی که شرور‌آمیز است بسیار سخت‌تر است؛ چرا که مصیبت‌هایی چون از دست دادن زن، فرزند، مال، مقام، منصب، امتیازات اجتماعی و مانند آنها انسان را به جزع و فزع می‌افکند؛ اما مؤمنان با باور به اینکه همه اینها بر اساس مشیت حکیمانه و علم  و قدرت الهی است که نهایت این مصیبت‌ها به نفع شخص تمام می‌شود، بر آنها صبر می‌کنند و به پاداش عظیم رشد کمالی در دنیا و بهشت اخروی نائل می‌شوند.(بقره، آیات 155 تا 157)
نسبت صبر با علم و معرفت
از نظر آموزه‌های قرآن، صبر کردن زمانی تحقق می‌یابد که شخص علم هرچند اجمالی نسبت به این صبرهای سه‌گانه داشته باشد؛ البته اگر علم تفصیلی نسبت به هر یک از این امور داشته و از آثار و برکات آن آگاه باشد، صبر کردن بسیار آسان‌تر می‌شود. کسی که هیچ آگاهی و علمی نسبت به موضوع نداشته باشد، نمی‌تواند صبر کند، به ویژه اگر این موضوعات به گونه‌ای باشد که برخلاف اعتقاد و باورهای شخص باشد و کراهت شدیدی نسبت به آنها داشته باشد. اصولا انسان زمانی نسبت به چیزی در زندگی اعتراض می‌کند که نسبت به آن شناختی ندارد یا به طور فطری از آن کراهت دارد.
در داستان همراهی موسی(ع) با خضر(ع) نخستین سخن خضر(ع) این است: کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرا؛ چگونه بر چیزی صبر می‌کنی که اطلاعی نسبت به آن نداری؟(کهف، آیه 68) حضرت موسی(ع) در پاسخ می‌گوید که ان‌شاء‌الله صبر می‌کند؛ اما در آزمون‌های سه‌گانه نشان می‌دهد که نمی‌تواند نسبت به اعمال بظاهر خلاف شریعت که عقل و نقل آن را تایید می‌کند، اعتراض نکند و صبر پیشه گیرد.(کهف، آیات 69 تا 82)
خدا در قرآن به این نکته به‌اشکال گوناگون توجه می‌دهد که میان صبر و علم و معرفت و آگاهی رابطه وجود دارد؛ از این رو درباره صبر بر مصیبت‌ها به این نکته توجه می‌دهد که صابرین کسانی هستند که مالکیت خدا را باور دارند و او را علیم و قدیر دانسته و مشیت و کارهایش را بر اساس حکمت می‌دانند. لذا صبر در مصیبت را به کسانی نسبت می‌دهد که هنگام مصیبت «استرجاع» داشته و می‌گویند: «انا لله و انا الیه راجعون؛ ما از آن خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم.» در حقیقت این صابرین هرچند که علم کامل و احاطی به جزئیات اهداف و مقاصد الهی در ابتلائات و مصیبت‌ها ندارند، ولی می‌دانند که این‌گونه تصرفات از سوی خدا مبتنی بر رحمتی است که انسان را برای آن خلق کرده و همین اطلاع ولو ‌اندک تاب‌آوری آنان را افزون می‌کند.(بقره، آیات 155 تا 157؛ هود، آیه 119)
صبرهای پیامبری از نظر قرآن
از نگاه قرآن، پیامبر(ص) به عنوان اسوه حسنه الهی باید شناخته شده و عقاید و افکار و رفتارش سرمشق قرار گیرد. شناخت و آگاهی از صبرهای پیامبر(ص) می‌تواند به مؤمنان کمک کند تا همانند آن حضرت‌(ص) در سه‌گانه‌هایی که در زندگی با آن مواجه می‌شوند، صبر کنند و آستانه تحملشان را در سطح عالی تاب‌آوری بالا برند و به مقام حلم، فراتر از صبر نیز  برسند.
پیامبر(ص) در مقام پیامبری با حکمت و موعظه حسنه و مجادله نیکو، دیگران را دعوت به اسلام می‌کرد(نحل، آیه 125)، اما برخی از آنان مخالفت کرده و تعدی می‌کردند. هر چند آن حضرت در برابر این مخالفت‌ها می‌توانست مقابله به مثل کند که عین عدالت است، اما صبر پیشه کرد و آستانه تحمل خود را بالا برد و مقابله به مثل نکرد؛ در این باره قرآن نیز می‌فرماید: لئن صبرتم لهو خیر للصابرین؛ اگر صبر کنید آن برای صابرین بهتر است.(نحل، آیه 126)
اصولا از نظر قرآن، مردم در برابر دعوت حق دو گونه واکنش نشان می‌دهند؛ پذیرش یا عدم پذیرش. پیامبر(ص) مکلف نیست تا به زور دست مردم را به عنوان وکیل بگیرد و آنان را به مقصد برساند، بلکه باید تنها ابلاغ و تبلیغ کند و این خدا است که هر که را خواهد هدایت می‌کند. البته پیامبر(ص) در امر تبلیغ می‌بایست تابع وحی باشد و نسبت به منکران شکیبا باشد تا حکم الهی در هدایت یا مرگ آنان برسد؛ زیرا این خدای خیرالحاکمین است که حکم را به بهترین وجه می‌دهد که هدایت یا مرگ مخالفان و دشمنان است.(یونس، آیات 108 و 109)
البته ممکن است که انسان برای هدایت دیگران بخواهد از برخی حقایق کوتاه بیاید تا آنان را به سوی حق جذب کند اما قرآن دستور می‌دهد که هر گونه گرایش به سوی کافران و مخالفانی که آتش را خریدارند باطل است؛ بنابراین، پیامبر(ص) و مؤمنان باید بر اصول اساسی خویش باشند و از آن کوتاه نیایند. اگر انسان‌، بر سر حق صبر کند و پایبند اصول باشد، در حقیقت به حسنات عمل کرده و این‌گونه جزو محسنین قرار می‌گیرد و خدا اعمال محسنان را ضایع نمی‌کند. پس صبر در برابر مخالفان و اطاعت از احکام الهی از مصادیق احسان است که سیئات را از میان می‌بردارد.(هود، آیات 113 تا 115)
از نگاه قرآن، اقامه نماز یک واجب دینی و جزو شعائر الهی است که صف مسلمان را از کافر جدا می‌کند. در حقیقت عمل مطابق احکام شریعت که عقل فطری  و نقل وحیانی آن را کشف می‌کند، چیزی جز عمل به معروف و امور پسندیده نیست؛ بنابراین کسی که نماز را اقامه می‌کند، عامل به معروف و آمر به آن است. البته این اعمال سختی‌هایی دارد ولی باید به آن تن داد. در این موارد به ویژه در ساحت امر به معروف و نهی از منکر چون با مخالفت دیگران مواجه خواهد شد باید آستانه تحمل خویش را بالا برد. لذا اگر در شرایط تبلیغ و عمل به شریعت و امر به معروف  نهی از منکر با مخالفت‌هایی مواجه شد باید بر سختی‌های این عرصه صبر کند.(لقمان، آیه 17) 
صبر بر اذیت و آزار دیگران در ساحت امر به معروف و نهی از منکر و عمل مطابق شریعت خصوصا نماز و اقامه آن، از مصادیق «عزم الامور»(کارهای مهم) است؛ و کسی که بخواهد به مقام اولوالعزم برسد باید در این امور صبر پیشه کند.(لقمان، آیه 17)
خدا به پیامبرش این بشارت را می‌دهد که همه اعمال او را زیر نظر دارد. پس باید بر اساس حکم الهی عمل کرده و بر انجام تکلیف و اطاعت از آن صبر کند؛ هرچند این حکم، بظاهر خوشایند نباشد. در این راه باید از نماز و تسبیح‌گویی بهره گیرد تا آستانه تحملش با نماز و ذکر الهی افزایش یابد.(طور، آیات 48 و 49)
پس اگر پیامبر(ص) در امر تبلیغ و ابلاغ احکام خدا با سخنان درشت و تند و بی‌ادبی مواجه می‌شود، می‌بایست صبر پیشه کند و اگر بخواهد آنان را از حریم خویش دور نگه دارد و بتواند به شکل متین تبلیغ کند و اذیت و آزارها را کاهش دهد، باید براساس دستور «اهجرهم هجرا جمیلا» با شیوه‌ای پسندیده مخالفان را از خود دور کند تا بتواند مبلغ خوبی باشد.(مزمل، آیه 10) البته خدا خود می‌داند با اهل تکذیب چگونه معامله کند و آنان را پس از مهلتی‌اندک به درک واصل نماید.(مزمل، آیات 10 تا 12)
مؤمنان نیز باید در رفتار فردی و اجتماعی باید صبر را پیشه خود سازند تا بتوانند به تقوایی برسند که ایشان را رستگار می‌کند.(آل عمران، آیه 200) اطاعت از پیامبر(ص) در این امور و پرهیز از هر گونه از نزاع و درگیری موجب می‌شود تا به صبری دست یابند که آنان را در مقام صابرین قرار دهد.(انفال، آیه 46)
صبر به توفیق الهی موجب می‌شود تا انسان به مقامات معنوی برسد. استعانت از صبر انسان را در مسیر درست قرار می‌دهد.(بقره، آیات 45 و 153) پس همان‌گونه که خدا پیامبرش را به صبر دعوت و توصیه می‌کند، مؤمنان نیز این‌گونه باید به صبر توصیه کنند و بر آن استقامت ورزند تا بتوانند در زندگی به توفیق الهی به فلاح و رستگاری برسند و از خسران ابدی نجات یابند.(عصر، آیات 1 تا 3؛ بلد، آیات 17 و 18)