مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۳۴
طرح تعیین آیتالله منتظری به عنوان رهبر آینده
سید یاسر جبرائیلی
دو روز پس از مصوّبه لزوم شناسایی رهبر آینده، یعنی در جلسه روز 26 تیرماه 1364 مجلس خبرگان، 52 نفر از اعضا1 طرح جدیدی برای «تعیین مصداق رهبری» تقدیم هیئترئیسه کردند که در آن، از آیتالله منتظری نام برده شده بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
خبرگان امّت به موجب تکلیف مصرّح در مصوّبهی روز 24/4/64 و بهعنوان مقدّمهی عقلیّهی لازم برای عمل به اصل ۱۰۷ قانون اساسی، فقیه عالیقدر و مجاهد، حضرت آیتالله منتظری(دامتبرکاته) را بهعنوان مصداق کامل قسمت دوّم اصل مزبور، تعیین میکنند.
امضاکنندگان این طرح خواستار به رأی گذاشته شدن فوریّت آن شدند و پیش از رأیگیری، آقای شبستری از امضاکنندگان طرح، به دفاع از فوریّت آن پرداخت.
سخن ایشان این بود که وظیفهی اصلی خبرگان تعیین مصداق است و باتوجّهبه اینکه مصوّب شده است «در اسرع وقت» دراینباره تصمیمگیری شود، اگر اعضا به مصداق روشنی رسیدند، نباید تعلّل کنند.
پیشنهاد ایشان این بود که فوریّت طرح تصویب شود و اعضا دربارهی آیتالله منتظری که شناخت نسبتاً کافی از ایشان در خبرگان وجود دارد، به تحقیق و بررسی بپردازند.
اگر در این بررسیها مشخّص شد ایشان واجد شرایط است و شایستگیهای لازم را دارد، مجلس خبرگان یادداشتی را تنظیم کند و این مصوّبه برای روز مبادا بماند.
ضمن اینکه در آییننامه مربوطه قید شود اگر خبرگان دربارهی فردی نظر داد، بعداً حقّ تجدید نظر دارد.2
پس از توضیحات آقای شبستری، کسی بهعنوان مخالف سخن نگفت و با قیام اکثریّت اعضا، فوریّت رسیدگی به طرح تعیین مصداق رهبری به تصویب رسید.
دو جلسه باقیمانده از اجلاسیّه تیرماه 64، به بررسی این طرح اختصاص یافت.
ضرورتهای تعیین مصداق رهبری
خبرگان با رأی خود به طرح شناسایی رهبر آینده، عملاً با طرح تعیین مصداق رهبری نیز موافقت کرده بودند.
طرح روز 26 تیرماه، در واقع عمل به مصوّبه شناسایی رهبر بود.
با اینوجود، آیتالله خامنهای یک بار دیگر با اشاراتی تاریخی بر ضرورت چنین تصمیمی پای فشردند و بخشی از دلایل انتخاب آیتالله منتظری بهعنوان مصداق را نیز
بیان کردند.
ایشان به نمونههای تاریخی مانند تعیین مرحوم میرزای شیرازی بعد از وفات شیخ انصاری یا تعیین مرحوم شریعت اصفهانی بعد از وفات مرحوم میرزا محمّدتقی شیرازی اشاره کردند که افراد عاقل و دلسوز نشستند و بر روی یک فردی توافق کردند؛ درحالیکه در گذشته مسئله رهبری و زعامت مرجع و عالم شیعی اینقدر حسّاس و تعیینکننده
نبود.
در اظهارات آیتالله خامنهای، نگرانی از احتمال اختلافات و عدم اتّفاقنظر بر روی یک شخص، کاملاً مشهود بود: «اتّفاقنظر بر یک شخص، یکی از روشها و سنّتهایی بوده که در بین علمای سلف ما هم وجود داشته و یک امر جدید نیست...
آن ساعتی که قاطبهی علما و مردم، بر یک رهبر اتّفاقنظر نداشته باشند، یکی از وحشتانگیزترین ساعات کشور ما و جمهوری ما و درنتیجه یکی از خطرناکترین ساعات برای اسلام و مسلمین است.».
ایشان دربارهی اینکه نام آیتالله منتظری در طرح آورده شده نیز استدلال کردند که این اقدام «از این باب است که ایشان در بین افراد دلسوز و آگاه متّفقٌعلیه هستند.
نفی دیگران را ما نمیکنیم.
امّا ایشان کسی هستند که همهی شرایط لازم برای تصدّی مقام رهبری را، همه یا اکثر جمع حاضر در ایشان قائل و بر آن متّفقند.»3
پس از سخنان آیتالله خامنهای، آقای هاشمی نایبرئیس مجلس از اعضا خواست اگر کسی میخواهد، بهعنوان مخالف صحبت کند.
یکی از نمایندگان در پاسخ به او گفت که در اصل مسئله ظاهراً احدی مخالف نیست.4
پانوشتها:
1- تعداد اعضا به استناد اظهارات آقای موسوی در ص 479 مشروح مذاکرات خبرگان در اجلاسیّه سوّم است.
2- مشروح مذاکرات مجلس خبرگان، دوره اوّل، اجلاسیّه سوّم، ص 368)
3- همان، صص 375 تا 377
4- همان، ص 377