بلوا سازان مشغول کارند
محمد محمدی
یکشنبه شب به تاریخ ۲۲ مردادماه خبری تلخ در فضای کشور منتشر شد، عملیات تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ آن هم برای دومین بار با فاصله
۹ ماهه که حقیقتا باری دیگر دلهای ایرانیان را سوزاند. حادثهای که مجدداً دشمنان این ملت را رسوا کرد و اثباتی بر تباهی و ناتوانی آنان در برابر اراده عظیم ملت ایران اسلامی بود.
اما حقیقتا این اقدام به چه جهت و با چه اهدافی صورت گرفت؟!
برای پاسخ به این سؤال بایستی کمی عقبتر رفت، وقایع سال گذشته. روایتهای متعددی که قبل از ماجرای خانم امینی روایت شد تا مقدمات اتفاق اصلی و خشونتهای خیابانی را فراهم نماید، روایتهایی همچون گشت ارشاد به عنوان یک نیروی سرکوبگر و خشن که نظام بایستی به زودی هزینه آن را پرداخت کند. در ادامه جرقه اتفاق اصلی و آغاز یک برنامه مدون و دقیق و مدتها کار شده. آتش زدن آمبولانس، چادر از سر یک خانم کشیدن و بریدن سر یکی از نیروهای انتظامی نشان از با برنامه بودن اتفاقات از همان روز اول است.
در ادامه اما اپوزیسیون مدام در حال شکست در نقشههای خود شدند، از طرفی جمعیتی که به خیابانها میآمد مورد انتظار آنها نبود که در این راستا بارها با بهرهگیری از سلبریتیهای داخلی و حتی سلبریتیهای مطرح جهانی در تلاش بودند تا بیشتر با احساسات مردم بازی کرده و جمعیت بیشتری را به خیابانها بکشانند اما باز به در بسته میخوردند. از طرفی بلوای ساخته شده کشش لازم را نداشت، به همین جهت با روایتهای جدیدی از امثال نیکا شاکرمی و کیان پیرفلک و یا چهلم گرفتن برای مهسا امینی در تلاش بودند تا بلوا را همچنان زنده نگه دارند. اما به نظر میرسد مهمترین اقدام اپوزیسیون کشاندن این بلوا به دانشگاهها بود. دانشگاه بعد از دوران کرونا و دانشجویانی که شناخت درستی از آن ندارند، و همان هفته ابتدایی حضور در دانشگاه وارد جو این جریانات شده و تعداد البته نه چندان قابل توجه وارد بازی اپوزیسیون میشوند. در دانشگاهها نیز با حضور تشکلهای انقلابی دانشگاه و دانشجویان متدین باز کار را برای اپوزیسیون سخت میکند. بازیهای اپوزیسیون در خارج از کشور و تجمعات در کشورهای گوناگون غربی نیز اثری کافی بر جریانات درون کشور ندارد. در نهایت مهرماه تمام شده و گویی وقت آن رسیده که اپوزیسیون برای رسیدن به اهداف شوم خود دست به هر کاری بزنند؛ همچون شهادت آرمان علی وردی و روح الله عجمیان در تاریخهای ۴ و ۱۲ آبان و همچنین حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ در تاریخ ۴ آبان ماه. این موج از رفتارهای سوپر رادیکال هم حاصل شکستها در مهرماه است و هم تلاش برای حفظ بلوا و تلاشهای بیشتر برای رسیدن به اهداف. حادثه تروریستی شاهچراغ اما از نگاه اپوزیسیون یک بازی سراسر برد بود، عدهای فریاد زنند که کار خودشونه و حتی به جنگ رسانهای علیه نظام تبدیل شود و عدهای دیگر که این گزاره را قبول نکنند، بگویند که نیروهای امنیتی ما در ضعف بسیاراند که این چنین دشمن میتواند دست به چنین اقدامی بزند، اما به نظر میرسد با مراسمات بسیار بزرگ مردم ایران برای تشییع پیکر شهدای شاهچراغ، این اقدام نیز در نهایت به ضرر اپوزیسیون تمام شد. مقام معظم رهبری نیز پیرامون این وقایع بر طراحی دقیق دشمن اشاره داشتند و حتی تحسین کردند اما تاکید کردند که دشمنان، ملت ما را دست کم گرفتهاند.
برای تحلیل بهتر دو حادثه تروریستی شاهچراغ باز لازم است عقبتر برویم، بازگشت به دهه شصت. ترور کور مردم عادی و عموما متدینین، تلاش برای ایجاد ناامنی چه در سطح کلان و چه در سطح خرد، تهدید به کشتار و جنایت از سوی برخیها، ما را یاد اتفاقات دهه شصت میاندازد، جایی که سازمان منافقین خلق اعلان تشکیل میلیشیا میکند، دست به ترور دست کم ۱۷۰۰۰ نفر از مردم عادی و عموما مذهبی جامعه میزند، تحت عنوان قطع سرانگشتان نظام. جمهوری اسلامی را ناکارآمد در تامین امنیت مردم جلوه میدهد و فضای ترس و خشونت را بر جامعه حاکم میکند. دقیقا زمانیکه دیگر امیدی به رسیدن به جایگاه حکومت بر مردم ایران نمیبینند و با کشتارهای متعدد از مردم بابت عدم اعتمادشان به آنها برای رسیدن به قدرت حکومتی انتقام میگیرند و از طرفی تلاش میکنند ملت ایران را از انقلاب خود پشیمان کرده و بر راه و حرکت نظام جمهوری اسلامی مانع تراشی کنند. به موازات این سازمان اما گروهکهای مختلف تروریستی در غائلههای کردستان، آذربایجان، ترکمن صحرا، بلوچستان و خوزستان همان خط سازمان منافقین خلق را دنبال میکردند تا فضا بر نظام جمهوری اسلامی سختتر گردد.
اما حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ در ۲۲ مرداد ۱۴۰۲؛ ایجاد رعب و وحشت با الگوگیری از ترورهای سنگین دهه شصت و زنده کردن جریانات سال گذشته است این بار با این حادثه. مقدمات آن نیز همچون سال گذشته روایت شده است؛ تلاش برای نشان دادن مسئولین جمهوری اسلامی در فسادهای اخلاقی، ناکارآمدی نظام در حل مشکلات مردم بدون در نظر گرفتن فرصت سوزیهای فراوان در دهه ۹۰، اخبارهای متنوع از کشف حجابها توسط افراد مختلف از سلبریتیها گرفته تا شرکتهای استارتاپی فعال در فضای مجازی و... همه و همه مقدماتیاند که اپوزیسیون نیاز به روایت دارد تا بتواند کلید آغاز اغتشاشات و بلوای ۱۴۰۲ را بزند.
البته این اقدام تروریستی تنها برنامه دشمنان برای ناامن جلوه دادن کشور نبوده، در همین مدت اخیر نیروهای اطلاعاتی ایران چندین گروه بزرگ تروریستی را کشف و خنثی کردند که حاکی از آن است که دشمنان به شدت به دنبال الگو گیری از همان داستانهای دهه شصت و ایجاد ناامنیهای فراوان در سطح کشور است که الحمدلله سربازان گمنام امام زمان در سازمانهای اطلاعاتی کشور آنها را در اهدافشان ناکام گذاشتهاند. هرچند که این به معنای توجیه اتفاق تلخ شاهچراغ نبوده و قطعا نیروهای امنیتی کشور بایستی پاسخگوی این حادثه باشند اما در مجموع برآیند عملکردی آنها چیزی فراتر از پیشبینیهای دشمنان بوده است.
اما تحلیلها پیرامون وقایع احتمالی امسال متفاوت است، عدهای از کارشناسان با استناد به کم کاریهای جبهه انقلاب در حوزه رسانه، فعالتر شدن پایگاه لیبرالهای درون کشور، عدم فروکش کردن برخی دو قطبیهای ساخته شده، عدم تغییر عناصر قدرت در حکمرانی و کماکان اتکا به قدرت به صورت سنتی، اتکا بیش از حد به ناجا برای مقابله و تحتالشعاع قرار دادن انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در سال جاری معتقدند که وقایع امسال میتواند حتی بزرگتر از وقایع سال گذشته باشد. اما از سویی دیگر برخی دیگر از کارشناسان نیز بر این باورند که بلوای سال گذشته حداکثر توان دشمنان بوده و با مقابلههای صورت گرفته در سال گذشته و از آن مهمتر تجربهای که کسب شده مانع از رسیدن آشوبها در سطح سال گذشته خواهد شد. از طرفی بازیهای امنیتی جدی پیش رو علیه آمریکاییها به ویژه در منطقه التنف یا منطقه شمال فرات و دیر الزور سوریه و همچنین تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی چه به صورت اعتراضات داخلی شکل گرفته در یک سال اخیر و چه اقدامات گروههای مقاومت به خصوص در کرانه باختری رود اردن و در نهایت در منگنه بودن رژیم آلسعود به خصوص با توافقات ایجاد شده با جمهوری اسلامی ایران میتواند منجر به فشارهای شدید بر کسانی شود که رویای آشوب در ایران را در سر میپرورانند.
در نهایت به نظر میرسد طبق فرموده مقام معظم رهبری، ایران اسلامی در حال رسیدن به قلههاست و دیگر آن را ابرقدرت جهانی باید نامید، چیزی که قطعا و قطعا به مذاق استکبار جهانی خوش نمیآید و مسلما آنها از هیچ تلاشی برای ضربه به ایران اسلامی مضایقه نخواهند کرد، حتی اگر احتمال پیروزی را کم هم ببینند باز چارهای جز انجام آن ندارند. مسئلهای که حال و روز این روزهای کشور ماست، بالاخره سال گذشته تمامی دشمنان این ملت دست به دست هم دادند تا به رویای متوقف کردن اراده ملت ایران برسند، از رژیم صهیونیستی تا حاکمان کشورهای اروپایی و آمریکایی، تمامی تجزیهطلبان و حتی خائنان و منافقان داخلی تا غولهای بزرگ رسانهای متحد شدند و باز شکست خوردند. این شکست یعنی افزایش تجربه و شناخت در بین ایرانیان. پس مسلما نقشه سال گذشته دیگر به امسال نمیخورد اما باز دشمنان دست از این اقدامات برنمیدارند و البته که تلاش میکنند مسائل و روایتهای دروغ تازهای را ارائه کنند بلکه مجدد بتوانند بلوا ایجاد کنند و اینکار را حتی به ارزش کمی عقب ماندن نظام جمهوری اسلامی از راهبردهای کلان و تمدنی خود انجام میدهند