کدام تاریخسازی کدام نایب قهرمانی؟! (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
هفته گذشته موفقیت و پیروزیهای تیمها و ورزشکاران ایرانی در رقابتهای بینالمللی، موجب خوشحالی اهالی ورزش شد. قهرمانی تیم جوانان کشتی فرنگی در قاره کهن و موفقیتهایی که در مسابقات پارا دو و میدانی
قهرمانی جهان- که با کسب چند مجوز پارالمپیکی هم همراه بود- و مدالهایی که در مسابقات قهرمانی دو و میدانی آسیا به دست آمد و بالاخره قهرمانی مقتدرانه و معنادار تیم جوانان والیبال ایران در مسابقات جهانی که به میزبانی کشور بحرین برگزار میشد و با پیام تبریک رهبر انقلاب همراه بود، از جمله این توفیقات و کامیابیها بود.
قهرمانی جوانان والیبال در مسابقات جهانی درست در زمانی اتفاق افتاد که نمایش و کارنامه تیم ملی والیبال در آوردگاه لیگ جهانی، موجب نگرانیها و دلسردیهایی شده بود اما این قهرمانی با ارزش و روحیهبخش نشان داد که اغلب این نگرانیها بیجاست که برخی هم ناشی از تحلیلهای آلوده به غرضی است که با اهداف و نیات شخصی و منفعتجویانه و نه فنی ارائه میشود. والیبال مستعد ایران صاحب پشتوانه قوی و توانمندی است که میتواند به روند پیشرفت این رشته ورزشی که نزدیک به چهار دهه است در کشور ما آغاز شده، تداوم بخشد. البته بدیهی است که این سخن ما به معنی نفی تحلیل و ارزیابی دقیق و فنی کارنامه والیبالیستهای ملیپوش که امسال با یک مربی وطنی در لیگ جهانی شرکت کرده بودند، نیست. روشن است که برای داشتن آینده بهتر و ساختن روزهای روشنتر، باید بدون تعارف به نقد عمیق و تحلیل دقیق و عالمانه عملکرد گذشته پرداخت تا به اصطلاح گذشته، چراغ راه آینده ما باشد.
بدون تردید اگر این کار توسط متولیان والیبال و اتاقهای فکر این فدراسیون صورت نگیرد، حتما از جانب جریانات مغرض و غیر ورزشی و اتاق فکرهای دلالی مخرب انجام خواهد شد، چنانکه این روزها در گوشه و کنار شاهد انتشار نوشتهها و مصاحبههای غالبا مغرضانهای هستیم که با نگاه غیرعلمی و «تک بعدی»، یک عامل (عملکرد مربی وطنی) را بزرگ کرده و تلاش میکنند با مقصر جلوه دادن مربی ایرانی، طبق معمول فهم و شعور مخاطب را به بازی بگیرند و با راه انداختن بحثهای انحرافی، مانع از دستیابی علاقهمندان ورزش و والیبال به یک تحلیل عالمانه و روشنگرانه شوند و این (بحثهای انحرافی) کاری است که جریانات فرصتطلب منفعت جو سالهاست از طریق رسانههای اجیر شده انجام میدهند و اصلا تازگی ندارد. موضعگیری قاطع و به موقع رئیس فدراسیون والیبال مبنی بر ادامه همکاری با مربی ایرانی تیم ملی البته قابل تحسین است و نقش عمدهای در خنثی کردن تحرکات و سمپاشیهای جریان ذکر شده داشت. تاکید میکنیم ضروری و بلکه واجب است بیش و پیش از هرکسی، خود مسئولان والیبال با تشکیل جلسات فنی با حضور کارشناسان واقعی و متعهد به بررسی نتایج و مشورت با یکدیگر بنشینند و با کشف نقاط قوت و دلایل اصلی نتایج
نه چندان رضایتبخش تیم ملی، با رفع نقاط ضعف، برای ساخته و پرداخته کردن تیم ملی تمهیدات لازم را بیندیشند و تدارک لازم را فراهم آورند. خوشبختانه والیبال ایران نزدیک سه دهه است که جزو ده تیم نخست جهان و قدرتهای اول این رشته قرار گرفته و برای حفظ این موقعیت و تقویت آن باید بهترین اقدامات صورت پذیرد.
... و اما نکته دیگری که درباره نتایج ورزشکاران و تیمهای ورزشی کشورمان حتما باید به آن پرداخته شود، نتایج تیم دختران زیر16 سال ایران در مسابقات قهرمانی آسیاست. اهالی ورزش و بسکتبال به خوبی میدانند که تیم ایران در این مسابقات که در دو دسته برگزار میشود، جزو تیمهای دسته دوم است که علیرغم زحمات و تلاش قابل تحسین در این دسته بعد از فیلیپین به مقام دوم رسید و نتوانست به جمع تیمهای دسته اول صعود کند. در این رقابتها که به میزبانی کشور اردن برگزار میشد، استرالیا به مقام قهرمانی رسید، ژاپن نایب قهرمان شد و نیوزیلند به مقام سوم دست یافت اما آنچه دراین میان سخت باعث تعجب و همچنین تاسف شد، پیامهای تبریکی بود که از سوی بعضی از شخصیتها (مثل رئیس محترم مجلس، وزیر محترم خارجه و آقای سید حسن خمینی) به مناسبت «نایب قهرمانی» بسکتبال بانوان زیر 16 سال ایران در آسیا- آن هم برای اولین بار- صادر شد. حتی در این باره رئیس فدراسیون بسکتبال هم طی پیامی این «تاریخسازی» را تبریک گفت، شک نداریم به مسئولان و شخصیتهای ذکر شده کشوری، به شکلی کاملا حساب شده (و نه از سر اشتباه) اطلاعات غلط داده شده اما سؤال این است که رئیس فدراسیون چرا پیام تاریخسازی میدهد؟! کدام تاریخسازی؟! این فرد یا اصلا از موقعیت بسکتبال ما و مسابقاتی که دخترانمان در آن شرکت داشتند، بیاطلاع است و به او هم اطلاعات غلط میدهند که در این صورت وای به حال بسکتبال و ورزش ما با چنین مدیران از مرحله پرت و غافلی! یا میداند و دانسته و آگاهانه «پیام کذب» میدهد و میخواهد وضعیت نابسامانی مدیریتی بسکتبال را با این طور حربهها و تبلیغات کاذب، تا حدودی ماستمالی کند و پوشش دهد که در این صورت هم بدا به حال ورزش ما که قالتاقیسم آن را رها نمیکند و حیف از رشته مستعد بسکتبال با چنین مدیرانی که به جای ابراز لیاقت و کار صادقانه و مخلصانه کردن، ورزشکاران جوان را وسیله و ابزار فریب قرار میدهند و زحمات و تلاش مخلصانه آنها را لوث میکنند و از این هم بدتر شعور و فهم مردم و رسانه و... را به بازی میگیرند و با واسطه و بیواسطه، ازطریق عناصر ظاهر الصلاح نفوذی، برخی از مسئولان مملکت را هم وارد بازی تاسف بار و رقتانگیز خود میکنند...!
متاسفانه در ورزشی که اصل «نظارت» کاملا معنای خود را از دست داده، اینطور رفتارها از سوی ردههای بعدی مدیریتی، دور از انتطار نیست، کما اینکه درباره این «شامورتی بازی» فدراسیون بسکتبال، مدیران ارشد ورزش، شخص وزیر و معاونان او، مجمع مرعوب بسکتبال و... احتمالا باز هم منفعل و به شیوه «زیر سبیلی» عمل خواهند کرد.
در پایان بنا بر وظیفه خطاب به مدیران و مسئولان ریز و درشت ورزش عرض میکنیم که هیچوقت این مردم را دست کم نگیرید و به فهم و شعور آنها توهین نکنید. آنها صاحب تحلیل هستند و بیشتر از خیلی از شما- که معلوم نیست با کدام سابقه و تخصص و مشروعیتی بر صندلیهای مدیریتی تکیه زدهاید- ورزش را میفهمند. آنها از شما بیش از مدال و برد و نتیجه و... صداقت و شفافیت و کار مخلصانه میخواهند. نکته آخر هم اینکه به سهم و بنا بر وظیفه خود به دختران عزیز بسکتبالیست زیر 16 سال خسته نباشید میگوییم و تاکید میکنیم که حساب آنها و سایر ورزشکاران از بیلیاقتهای مدیرنمای آویزان که مخل پیشرفت ورزش و شکفتن استعدادهای کمنظیر ایران هستند، کاملا جداست.