به مناسبت سالگرد پذیرش قطعنامه598
منشور مقاومت و مبارزه و شهادت
کامران پورعباس
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد یکی از قطعنامههای شورای امنیت بود که در 27 تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و رژیم بعث صدام صادر شد. این قطعنامه ویژگیهایی داشت که آن را از قطعنامههای قبلی متمایز میکرد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران بوده است.
قطعنامه 598 که چند ماه پس از اجرای پیروزمندانه عملیات کربلای 5 توسط رزمندگان اسلام، تدوین و تصویب شد، هشتمین قطعنامه در دوران جنگ تحمیلی بود؛ اما این قطعنامه یک تفاوت اساسی با قطعنامههای پیشین داشت و آن این بود که در این قطعنامه وضعیت حقوقی جنگ بین دو کشور ایران و عراق را به رسمیت شناخته بود. مشخصه اصلی این قطعنامه نسبت به قطعنامههای پیشین این بود که صرفاً دو طرف را دعوت به آرامش نمیکرد و در قطعنامه برخی از خواستههای ایران مانند تعیین متجاوز و پرداخت غرامت مورد توجه قرار گرفته بود.
رژیم بعث عراق بلافاصله پس از تصویب قطعنامه 598، آن را پذیرفت، اما دولت جمهوری اسلامی ایران به دلیل بعضی ضعفها و نقایص به مدت یک سال آن را نپذیرفت. پس از حمله عمدی ناو جنگی آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران بر فراز خلیجفارس که ۲۹۰ مسافر آن شامل دهها زن و کودک به شهادت رسیدند و بمباران شیمیایی صدام که منجر به قتلعام صدها هزار تن از مردم شد و برخی جنایات دیگر، مسئولان نظام اسلامی، مصلحت را در پذیرش قطعنامه دانستند. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ رسماً به دبیرکل سازمان ملل متحد اطلاع داد که به منظور جلوگیری از کشتار و برقراری عدالت و استقرار صلح در منطقه و جهان، قطعنامه ۵۹۸ را میپذیرد.
امام خمینی در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ در پیامی که مقارن با سالروز کشتار زائران ایرانی در مکه صادر نمودند، به تشریح سیاست جدید جمهوری اسلامی در قبال جنگ تحمیلی و دلایل پذیرش قطعنامه پرداختند.
خلع شعار کردن دشمن با قبول قطعنامه
قبل از صدور قطعنامه 598، چند قطعنامه ديگر از سوی سازمان ملل صادر شده بود که همگی به نفع عراق بوده و حقوق ايران در آنها در نظر گرفته نشده بود، از اين رو ايران اين قطعنامهها را نپذيرفت. بعثیها و همپیمانانشان اين موضوع را دستاویز قرار داده بودند و خود را صلحطلب و ايران را جنگطلب معرفی میکردند. قبول قطعنامه 598 توطئه القای جنگطلب بودن ایران و مخالفتش با صلح را خنثی کرد و توطئۀ وسيع دشمن را به خودشان برگرداند و دشمن را كه تحت شعار صلحطلبى، به هر جنايتى دست مىزد، خلع سلاح و خلع شعار كرد.
حضرت آيتالله خامنهای در اين مورد میفرمايند: «این قطعنامه که زیر فشار سهمگین رزمندگان اسلام بر پیکر دشمن صادر شد، سندی است که شعار دفاع مقدس ما در آن تأمین گردیده بود و اجرای کامل آن، دشمن را به شکست قطعی میرسانید و لذا هرگز جمهوری اسلامی آن را رد نکرد. آنچه برای ایران اسلامی مطرح و موجب عدم شتاب در قبول آن میشد، اصرار بر تنبیه متجاوز به قدر کافی در میدانهای نبرد و نیز بیاعتمادی در اجرای میثاقهای بینالمللی توسط قدرتهای بزرگ بود.
از صدور قطعنامه تا قبول رسمی آن از سوی جمهوری اسلامی، دنیا شاهد سنگینترین ضربات نیروهای اسلام بر دشمن و فتوحات بزرگ رزمندگان ما بر دشمن در جبهههای جنگ از سویی و فشارهای همهجانبه از سوی حامیان رژیم عراق علیه ایران اسلامی از سوی دیگر بود. حصر اقتصادی، حمله به تأسیسات ما در خلیجفارس و تمرکز بیسابقه نیروهای نظامی آمریکا و ناتو در اطراف مرزهای آبی و هوایی و حتّی تجاوز به آنها، بخشی از این فشارها بود؛ به طوری که تقریباً هیچ فشار ممکن باقی نماند، مگر آنکه بر ملت ایران وارد شد و رژیم آمریکا تقریباً بهطور مستقیم وارد صحنه شد. تهدیدها، بمبارانهای وسیع شیمیایی و جنایت حمله به شهرها و هواپیمای مسافربری و کشتی غیرنظامی و اثبات اینکه استکبار در حمایت از عراق آمادگی برای دست یازیدن به هر جنایتی دارد، بخشی از حوادث این دوران است و جا دارد در موقع مقتضی، این حقایق هشداردهنده برای ملت ایران شکافته و برملا گردد.
قبول قطعنامهی ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی و رهبر عظیمالشّأن فقید آن، توطئۀ وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهی به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلحطلبی، به هر جنایتی دست میزد، خلع شعار کرد. شاید مشیت الهی بر این بود که با قبول قطعنامه، حقانیت جمهوری اسلامی بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملت ایران به هدفهای اساسی خود در سطح بینالمللی نزدیکتر گردد.
با این ابتکار جمهوری اسلامی، دشمن در دو راهی شکست قرار گرفت: اگر اجرا شود، ایران اسلامی به خواستههای خود رسیده است و اگر اجرا نشود، داعیۀ همیشگی جمهوری اسلامی مبنی بر لزوم قطع ریشۀ تجاوز و رابطه میان تجاوزِ عراق و حاکمیت سلطه در جهان و اینکه رژیم عراق در ادعای صلحطلبی صداقت نداشته است، به اثبات میرسد و بیاعتمادی به قرارهای ساختۀ قدرتها که جمهوری اسلامی همواره مدعی آن بوده است، در میان ملتها رایج خواهد شد و آنها را بر تکیۀ فقط به نیروی خویش، تشویق خواهد کرد.
حکام سبکسر عراق که در طول جنگ عملاً نشان دادهاند از تشخیص مصالح عاجزند، این بار نیز زیانبارترین راه را گزیدند؛ یعنی ابتدا با حمله به ایران و ندیده گرفتن شعارهای خود در قبول قطعنامه، بیاعتباری سخن و عمل خود را به دیرباورترین اشخاص هم ثابت کردند و البته وقتی با حضور بینظیر رزمندگان در جبهه، مجبور به عقبنشینی در بخش عظیمی از مرزها شدند، یک بار دیگر آزموده را آزمودند. با تعلل در اجرای قطعنامه، باز هم اقدامی دیگر در جهت عکس منافع سیاسی و اقتصادی و نظامی و حیثیتی خود انجام دادند و جهالت و آزمندی خود را به اثبات رساندند.»30/06/1368
عظمتِ پیام امام خمینی(ره)
در مورد پذيرش قطعنامه
پیامی که امام خمینی(ره) در مورد پذيرش قطعنامه 598 صادر نمودند، یکی از شاهکارهای رهبریِ ایشان بود. این پیام در 29 تیر 1367 با موضوع سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامۀ 598 صادر گردید.
امام خمینی در این پیام هم از زحمات رزمندگان تقدیر نمودند، هم شرایط و تلخی قبول قطعنامه را تشریح نمودند، هم شبهات مربوط به پایان جنگ را پاسخ دادند و هم راه آینده را ترسیم و خاتمه نیافتنِ دشمنستیزی و استکبارستیزی و مبارزه با دشمنان و مستکبران عالم را قاطعانه و شجاعانه اعلام نمودند؛ به عبارت دیگر در این پیام کارنامۀ جنگ تحمیلی و دورنمای آیندۀ آن با ظرافت و آیندهنگری حیرتانگیزی تبیین گردیده است.
در این پیام عظیمترین و عالیترین و کمنظیرترین معارف و حقایق توحیدی و اسلامی و انقلابی تشریح و همچنین عالیترین معارف و حقایق و فلسفهها در مقوله عظمت جایگاه ایثار و شهادت و برکات و دستاوردهای شگفتانگیزِ این مقوله تبیین گردیده است. محکومیت و تقبیح کسانی که در دوران جنگ ساکت و بیتفاوت و یا انتقادکننده و پرخاشگر بودند و از ادای تکلیف طفره رفتند، از جمله بخشهای مهم دیگر پیام است.
بخشهایی از این پیام حضرت امام را به همراه برخی توضیحات تحلیلی از نظرتان میگذرانیم.
مصلحت اسلام و انقلاب و نظام
دراین پیام درخصوص سخت و مرارتبار بودنِ شرایط قبول قطعنامه آمده است:
«و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوۀ دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.»
قدردانی از فرزندان عزیزِ امام
امام خمینی درپیامشان از رزمندگان اسلام با تعبیر غرورآفرینِ «فرزندان عزیزم» یاد نموده و از افتخارآفرینیهایشان در طول هشت سال دفاع مقدس تشکر و قدردانی نمود و همگان را به صبر و مقاومت دعوت فرمودند:
«من در اینجا از همۀ فرزندان عزیزم در جبهههای آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نمودهاند، تشکر و قدردانی میکنم و همۀ ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت میکنم.»
پاسخ به مهمترین شبهات عرصه شهادت
نکته بسیار مهم آنکه امام خمینی در این پیام، پیشاپیش به شبهات مختلفی که پس از پایان جنگ تحمیلی ممکن است در ادوار مختلف به ویژه در عرصه زیر سؤال بردن و پایمال کردن خون شهدا مطرح شود، پاسخ فرموده و عمیقترین فلسفهها و حقایقِ حوزه ایثار و شهادت و عظیمترین دستاوردهای خون شهیدان را بازگو نمودهاند.
رجوع به این رهنمودها و مرور و نصبالعین قرار دادن آنها، همیشه لازم و ضروری است چرا که هنوزم که هنوز است برخی معاندان و دلهای بیمار در مواجهه با خانودههای معظم و معزز شهدا و یا پشت سر آنها و حتی در فضای مجازی، کوردلانه اعلاترین جلوههای ایثار و گذشت و فداکاری و گذشتن از جان و زن و فرزند و خانواده را با پول ومادیات مقایسه میکنند و از پول گرفتن و نعوذبالله برای پول رفتن به عرصههای جهاد و تهمتها و افتراهای مشابه سخن گفته و موجبات خوندل خانوادههای شهدا و ایثارگران و همه دوستداران و شیفتگان انقلاب و نظام و شهدای قهرمان و اقتدارآفرین را فراهم میآورند.
شهادت، عزت و عظمت بینظیر و جاویدان
در بخش اول پیام امام خمینی که موضوعش سالگرد کشتار خونین مکه میباشد، آمده است:
«اذناب آمریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسئلهای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنههای نبرد مقایسه شود. مقام شهادت، خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است. نباید شهادت را تا ایناندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهرهای دیگر آزاد شد. تمامی اینها خیالات باطل ملیگراهاست. ما هدفمان بالاتر از آن است. ملیگراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بینالملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است. ما میگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الاّ الله » را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم.»
و در بخشی از قسمت دوم پیام که به قبول قطعنامۀ 598 اختصاص دارد، آمده است:
«در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند و نمیدانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است، حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمهای وارد نمیسازد و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصلۀ طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستوجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافلۀ نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!
خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پرفروغ را حافظ و نگهبان باش.
خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا!»
راه و رسم شهادت کور شدنی نیست
خاطرات متعدد و زندگینامههای بیشماری که تاکنون از سیر و سلوک عظیم و شگفتانگیزِ معنوی و عرفانی شهدا منتشر گردیده است، دلنوشتههای متعددی که از ارتباط عمیق با شهدا و توسل به آنان و آثار و برکات عظیم و حیرتانگیز این ارتباطات قلبی و معنوی منتشر گردیده است، شلوغ بودن گلزارهای شهدا و برگزاری بزرگداشتها و یادوارههای شهدای متعدد، حضور گسترده و پرشور مردم در تشییع شهیدان، آذینبخشِ همه محافل بودنِ تصاویر و نام و یاد شهدا، صحبتها و دلنوشتههای متعددی که در مورد تأثیرپذیری عمیق و الگو گرفتن از روش و منش شهدا مکرر در مکرر از راههای مختلف منتشر گردیده است و به ویژه ماجراهای بسیار و بیشمار و متواتر و در عین حال شگفتانگیزی که از نتیجه گرفتن از توسل به شهدا و معجزات و گرهگشاییهای شهدایی و درمان دردها و بیماریها و رفع مشکلات و ناممکنها نقل گردیده است، الگو گرفتن مجاهدان و مبارزان جهان اسلام و محور مقاومت از شهدای ما، ادامه راه شهدا و تداوم خط ایثار و شهادت در عرصه مبارزه با مستکبران جهانی و اذنابشان در ایران و منطقه در عرصههایی همچون مقابله با فتنهها و آشوبهای داخلی، تعرضات مرزی و اقدامات تجزیهطلبانه داخلی و مبارزه با صهیونیستها و آمریکاییها و داعش و تکفیریها در منطقه، عزت و اقتدار و سربلندی و سرافرازیهای روزافزون نظام جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در منطقه، عوض شدنِ مسیر و سرنوشت کشور منطقه و جهان در جهت افول و انزوای مستکبران عالم و اقتدار روزافزون اسلام و انقلاب اسلامی و گروههای مقاومت و... همه و همه مصادیق حقایق تبیین شده در پیام امام خمینی به مناسبت پذیرش قطعنامه هستند به ویژه مصداق این عبارت عظیم و نورانی که: «و خدا میداند که راه و رسم شهادت کورشدنی نیست.»
تقویت بنیۀ دفاعی کشور در حد اعلا
نکته مهم دیگر آنکه حضرت امام بر تقویت بنیۀ دفاعی کشور آن هم در حد اعلا پس از پایان جنگ تحمیلی تأکید و پیشبینیهای مهمی مینمایند:
«نیروهای نظامی ما هرگز نباید از کیْد و مکر دشمنان غافل بمانند. در هر شرایطی باید بنیۀ دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد. مردم ما که در طول سالهای جنگ و مبارزه ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کردهاند، باید خطر تهاجم جهانخواران در شیوهها و شکلهای مختلف را جدیتر بدانند.»
در پیام دیگر حضرت امام پس از جنگ تحمیلی(پیام به ملت ایران با موضوع سیاستهای کلی نظام در دوران بازسازی به تاریخ 11 مهر 1367) نیز آمده است:
«با قبول و اجرای صلح کسی تصور نکند که ما از تقویت بنیۀ دفاعی و نظامی کشور و توسعه و گسترش صنایع تسلیحاتی بینیاز شدهایم، بلکه توسعه و تکامل صنایع و ابزار مربوط به قدرت دفاعی کشور از اهداف اصولی و اولیۀ بازسازی است و ما با توجه به ماهیت انقلابمان در هر زمان و هر ساعت احتمال تجاوز را مجدداً از سوی ابرقدرتها و نوکرانشان باید جدی بگیریم.»
آنچه تا امروز از تهاجمات همهجانبه و ترکیبی و پیچیده دشمنان علیه نظام جمهوری اسلامی ایران رخ داده است و پیروزی ایران اسلامی در برابر تمامی ابعاد و اشکال این تهاجمات به برکت خون شهدا و به برکت تدبیر و تأکیدات و سیاستگذاریهای جانشین خمینی کبیر، حضرت امام خامنهای، در عرصه تقویت روزافزون بنیۀ دفاعی کشور و دستیابی به پیشرفتهای کمنظیر به ویژه در عرصههای پدافندی و موشکی و پهپادی؛ همه و همه حکایت از دوراندیشیهای حکیمانۀ بنیانگذار انقلاب و مصونیتبخشی انقلاب ونظام از سوی امام راحلِ گرانقدرمان دارد.
مبارزۀ علمی و عملی جوانان
در بخش دیگر این پیام، امام خمینی از جوانان با تعابیر عظیمِ «سرمایهها و ذخیرههای عظیم الهی» و «گلهای معطر و نوشکفتۀ جهان اسلام» یاد نموده و این سرمایههای عظیم را به یک مبارزۀ علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی دعوت نموده و ضروریات این مبارزه را چنین برمیشمارند:
«من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایهها و ذخیرههای عظیم الهی و به این گلهای معطر و نوشکفتۀ جهان اسلام، سفارش میکنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای یک مبارزۀ علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید....
مبارزۀ علمی برای جوانان زنده کردن روح جستوجو و کشف واقعیتها و حقیقتهاست و اما مبارزۀ عملی آنان در بهترین صحنههای زندگی و جهاد و شهادت شکل گرفته است.»
حقایق و توصیههای ابدی
و مهمترو باشکوهتر از همه آن که امام خمینی در این پیام، راه آینده را نیز مشخص نمودند. ایشان راه آینده را وفاداری به راه انقلاب و دفاع و پاسداری از انقلاب اسلامی و شهدا و ایثارگران اعلام نمودند:
«من در میان شما باشم و یا نباشم به همۀ شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرۀ خود به فراموشی سپرده شوند.»
امام خمینی همچنین دراین پیام بر پایان نیافتنِ رویارویی جمهوری اسلامی با استکبارجهانی تأکید ورزیده و مژده و بشارت پیروزی نیز دادهاند:
«فرزندان انقلابیام، ای کسانی که لحظهای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظۀ عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما میگذرد. میدانم که به شما سخت میگذرد؛ ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمیگذرد؟ میدانم که شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست؛ مگر برای این خادمتان اینگونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است.
بغض و کینۀ انقلابیتان را در سینهها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست.»
و هنوز هم که هنوز است ندایِ ملکوتیِ آن حکیم فرزانه بر تمامی امور و شئونِ جمهوری اسلامی ایران و بر جبین ملت قهرمان و شهیدپرور ایران اسلامی طنینانداز است که:
«من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مىكنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد.»
و:
«نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند.»
و:
«بغض و كينه انقلابىتان را در سينهها نگه داريد؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد.»
و:
«بدانيدكه پيروزى ازآن شماست.»
و...
و انشاءالله تا ابد نیز طنینانداز خواهد بود.
به امید تعجیل در ظهور
با توجه به آنچه که گفته شد، این پیام(پیام امام خمینی به مناسبت پذیرش قطعنامه598)، در ظاهر پیام آتشبس با عراق است و باطن پیام سرشار از حقایقِ شهادتطلبی و دشمنشناسی و دشمنستیزی و استکبارستیزی است و میتوان از این پیامِ مهم و راهبردی به «منشور مقاومت و مبارزه و شهادت» تعبیر نمود؛ کما اینکه سایر پیامهای امام خمینی پس از این پیام تا زمان ارتحال ملکوتیشان نیز همین سمت و سو و راهبرد را دارند؛ بهعنوان نمونه پیامی که حضرت امام در 11 مهر 1367 با موضوع «سیاستهای کلی نظام اسلامی در دوران بازسازی کشور» صادر نمودند و همانگونه که از عنوانش پیداست مربوط به شرایط غیرجنگی است، این پیام بعد از «بسم الله الرحمن الرحیم»، بدون هیچ مقدمه و زمینهسازیای با این عبارت به شدت انقلابی، آتشین، طوفانی، پرصلابت، اقتدارآفرین، دشمنشکن و ابرقدرتبرانداز آغاز گردیده است:
«بر هیچیک از مردم و مسئولین پوشیده نیست که دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایۀ سیاست نه شرقی و نه غربی استوار است و عدول از این سیاست، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمانهای مقدس و الهی خود دست بردارد. انشاءالله مردم سلحشور ایران کینه و خشم انقلابی و مقدس خویش را در سینهها نگه داشته و شعلههای ستمسوز آن را علیه شوروی جنایتکار و آمریکای جهانخوار و اذناب آنان به کار خواهند گرفت تا به لطف خداوند بزرگ پرچم اسلام ناب محمدی- صلیالله علیه و آله و سلم- بر بام همۀ عالم قد برافرازد و مستضعفان و پابرهنگان و صالحان، وارثان زمین گردند.»
در بخشی از پیام امام خمینی به مناسبت پذیرش قطعنامه 598 نیز آمده است:
«خداوندا، تو میدانی که استکبار و آمریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا در جهان ظلم و ستم و بیداد، همۀ تکیهگاه ما تویی و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمیشناسیم و غیر از تو نخواستهایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن که تو بهترین یاریکنندگانی. خداوندا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیهًْالله- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما.»
به امید روزی که به لطف خداوند بزرگ پرچم اسلام ناب محمدی- صلیالله علیه و آله و سلم- بر بام همۀ عالم قد برافرازد و مستضعفان و پابرهنگان و صالحان، وارثان زمین گردند و فرج حضرت بقیهًْالله- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- هر چه زودتر فرا برسد.
بنابراین سخن آخر ما نیز عبارت است از:
«اللهم عجل لولیک الفرج»