حکومت جهانی صالحان و ویژگیهای آن
علی جواهردهی
یکی از آرمانهای مهم بشری، دستیابی به حکومت صالح است. این دغدغه بشری که به شکل آرمان در آمده و اندیشمندان را به خود مشغول کرده، فرصتها و هزینههای بسیار علمی و عملی را بر او بار کرده است. بسیاری از اندیشمندان و آزادگان جهان برای دستیابی به مقدمات آن جان خویش را از دست دادهاند و اگر یکی از اهداف و فلسفه بعثت پیامبران را ایجاد و مدیریت جامعه سالم بدانیم باید گفت که بسیاری از آن پیامبران جان خود را برای ایجاد حکومت صالح از دست دادهاند؛ زیرا جامعه سالم بیحکومت صالح امکانپذیر نیست؛ از این رو در آیه 25 سوره حدید قیام عمومی به قسط و عدالت مشهود به عنوان چشمانداز بعثت مطرح شده است.
این دغدغه و آرمان، آنچنان ذهن و اندیشه بشر را به خود مشغول کرده که پیشگویی درباره تحقق آن به عنوان فلسفه تاریخ از سوی دین اسلام از آدم(ع) تا خاتم (ص) مطرح شده و مومنان از همه شرایع به تحقق آن در آینده تاریخی به شکل نوعی جبر تاریخی معتقد شدهاند. پیشگویی زبور و تورات از پیروزی و حاکمیت انسانهای صالح و ایجاد حکومت صالح در پایان دنیا و آخر الزمان که در آیه 105 سوره انبیا گزارش شده است از جمله این پیشگوییهاست تا مردم در اوج استبدادها و خفقانها و قدرت طواغیت امید به آینده خوب در دنیا را در دل داشته باشند و از هدف آبادسازی دنیا و زمین به عنوان وظیفه و مسئولیت الهی بازنمانند؛ زیرا هر گونه نومیدی از دستیابی به حکومت صالحان در زمین به معنای ترک مسئولیت بازسازی و آبادانی زمین است که در آیه 61 سوره هود تبیین شده است.
آیه 55 سوره نور با اشاره به فلسفه و جبر تاریخی دستیابی به حکومت صالحان و پیدایش جامعه سالم و صالح در آخرالزمان، آن را وعده قطعی خداوند معرفی میکند تا امید به آیندهای خوب و برتر در جانها و دلها همیشه سبز بماند و گرفتار نومیدی نشوند.
مفسران با اشاره به آیه 105 سوره انبیا ضمن بیان اینکه مراد از ذکر به قرینه آیه 48 همین سوره میتواند تورات باشد بر این باورند که افزون بر زبور این وعده پیش از آن در تورات نیز به مومنان داده شده بود که در نهایت زمین را مومنان و صالحان به ارث میبرند و ملک و مملکت در اختیار ایشان قرار میگیرد.
هر چند که نیازی نیست که غیر از زبور کتاب دیگری چون تورات آن را مطرح سازد تا یقین به پیدایش جامعه و دولت صالح و سالم پدید آید؛ زیرا گزارش قرآن و یا زبور به تنهایی برای اثبات این معنا کفایت میکند ولی این تاکید در تورات و زبور و قرآن بیانگراین معناست که اندیشه به آیندهای خوب و بهتر، در همه زمانها به شکلی مطرح بوده است و خداوند به سبب همین دغدغه و اندیشه است که از وضعیت برتر بشر در آینده خبر میدهد و آنان را به آیندهای بهتر امیدوارمیسازد.
از تعبیر « ان الارض یرثها» بر میآید که وراثت مومنان و صالحان، خاص سرزمین و یا کشوری معین نیست و همه گستره زمین را شامل میشود و از روایات متواتری که از طریق شیعه و سنی درباره امام مهدی(عج) وارده شده میتوان استفاده کرد که منظور از تحقق این وعده و پیشگویی همان حکومت صالحان در آخرالزمان است که با ظهور مهدی(عج) آغاز و با رجعت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) ادامه مییابد.(تفسیر نورالثقلین ج 3 ص 464 حدیث 193)
انواع حکومتها
حکومتها را به علل مختلف میتوان به انواع متعدد تقسیم کرد. یکی از دستهبندیها بر اساس شیوه و روش حکومتداری است که به استبدادی و سلطانی و جمهوری تقسیم میشود. دستهبندی دیگر بر اساس محتوا و یا اهداف و مانند آن است. حکومتها را گاه به حکومتهای ظالم و عادل یا حکومتهای طاغوت و باطل یا حکومتهای صالح و حق دستهبندی میکنند.
حکومتی میتواند مجموعهای از ویژگیها چون ظلم، بطلان، جور و طاغوت را در خود جمع کند یا حکومتی باطل باشد ولی بر پایه عدل حکومت کند. با این همه بهترین حکومت آن است که بر اساس مبانی مشروع و حق ایجاد شود و در مسیر عدل و صلاح حرکت کند؛ زیرا برخی از حکومتها هر چند که عادل باشند ولی از مبانی مشروعیت و حقانیت برخوردار نیستند، از این رو به عنوان حکومتهای جائر و باطل و طاغوتی از آنها یاد میشود.
حکومتی که بر اساس کفر پایه گذاری میشود حاکمیت طاغوت است؛ به این معنا که طاغوت به حکومتی اطلاق میشود که کفر زمینهساز سرپرستی و حاکمیت آن شده باشد.(بقره آیه 257) از نظر قرآن حکومت طاغوت و حاکمیت آن، به سبب دوری از مبانی توحیدی و گرایش به کفر نه تنها خود باطل است بلکه موجبات انحراف جامعه به سوی ظلمتها و بیعدالتیها و تباهیها را فراهم میآورد و جامعه در نهایت رنگ سعادت را نخواهد دید.(همان)
حکومتهایی نیز میتواند بر اساس کفر ایجاد نشود ولی دارای ویژگیهای حکومت کفر باشد. از جمله این حکومتها میتوان به حکومتهای ظالمان اشاره کرد. حکومتهای ظالمان به آن دسته از حکومتها گفته میشود که از حقوق عقلانی و شرعی مردم تجاوز کرد و حق و حقوق ایشان را پایمال میکند.
از نظر قرآن حکومت ظالمان بر مردم در هر عصری نشانهای از عذاب الهی نسبت به آن مردمان است و انسانها پیش از آنکه بخواهند حکومت و دولت را سرزنش کنند باید خود را سرزنش کنند که با رفتارها و افکار نادرست فرصت غلبه ظالمان بر خود را فراهم آورده و گرفتار عذاب الهی شدهاند.(انعام آیه 65)
امام صادق(ع) در تبیین این معنا با اشاره به « عذابا من فوقکم» میفرماید که مراد از این عبارت همان حکومتهای ظالم و سلاطین ستمگر است. بنابراین ظلم مردم به خود و خدا موجب شده است تا عذابی از بالا بر آنها مسلط شود که همان حکومتهای ستمگر است.(مجمع البیان؛ طبرسی؛ ج 3 و 4؛ ص 486)
در نگرش قرآن به مسئله حکومت ظالمان این معنا مورد تاکید است که خاستگاه حکومت ظالمان در اعمال خود مردم وجامعه است؛ زیرا ظلم انسانها به یکدیگر است که عامل تسلط حکومتهای ظالمان بر مردمان آن جامعه میشود.(انعام آیه 129)
از این آیات به خوبی به دست میآید که قرآن در تحلیل و تبیین علل و عوامل وجودی حکومتهای ظالم و تسلط ستمگران بر جامعه، افکار و کردار مردمان را مورد بررسی قرار میدهد و آن را عامل تسلط بر میشمارد.
به این معنا که اگر ملت و جامعهای خود رفتارهای خویش را تصحیح و اصلاح کنند به طور طبیعی حکومتهای ستمگر نمیتوانند بر آنان مسلط شوند و این رفتارهای نادرست و نابهنجار ملتی است که زمینه را برای حکومتهای فاسد و ظالم فراهم میآورد تا بر جامعهای مسلط شوند.
حکومت ظالمان به طور طبیعی هر چند که حکومت کفرنباشند ولی به کفر دعوت میکنند؛ زیرا هر گونه تجاوز و تعدی به حقوق یکدیگر و مردمان،نوعی کفر عملی است و در نتیجه میتوان گفت که دولتهای ظالم، جامعه را به سوی آتش دوزخ میخوانند. (قصص آیات 40 و 41)
از دیگر حکومتهای باطل و فاسد میتوان به حکومت استبدادی اشاره کرد. حکومت استبدادی حکومتی اقتدارگرایانه است که متکی بر شخص یا قشری از طبقات اجتماعی جامعه است که چرخهای مدیریت جامعه را بر اساس رای و اندیشه و خواستههای شخصی و هواهای نفسانی خود، به حرکت در میآورند و بر اساس آن هدف ساماندهی میکنند.
از جمله این حکومتها میتوان به حکومت فرعونی اشاره کرد که حکومتی بر پایه سلطنت استبدادی بود. آیاتی چون 29 سوره بقره و 103 و 105 و 123 و 124 و 127 و 141سوره اعراف و آیاتی دیگر این معنا را بیان میکند.
حکومت صالحان، حکومتی دینی
حکومت مطلوب از نظر قرآن حکومت صالحان است که وعده تحقق آن را در آخرالزمان در آیاتی که پیش از این گذشت به مردمان داده و آنان را به این سرنوشت قطعی و محتوم بشارت و امیدواری داده است.
حکومت صالحان، حکومتی دینی است و نمیتوان حکومتی غیر دینی را به عنوان حکومت صالحان در نظر گرفت. چنین حکومتی دارای ویژگیهایی چون حقانیت، مشروعیت دینی و سیاسی، مقبولیت و کارآمدی، رضایتمندی، ضد استبدادی، ضد کفر و نفاق، ضد فساد و تباهی، اصلاحگر و ضد ظلم و بیداد است و برمدار عدالت و انصاف و مهرورزی میگردد.
در حقیقت آنچه آیه 55 سوره نور و آیات دیگر بشارت میدهد همان حاکمیت دینی و حکومت یکتاپرستی و توحید با ویژگیهای پیش گفته است.
قرآن میکوشد تا گزارشی از حکومتهای صالح در گذشته ارائه دهد تا با شناخت اجمالی نسبت به حکومت صالحان و عصرطلایی در گذشتهای محدود و یا جغرافیای معین، تصویر روشن و کاملی از عصر طلایی پیش رو در برابر انسانهای مومن نشان دهد و مردمان را به برپایی حکومت صالحان در آینده در گستره زمین امیدوار کند.
گزارشهای قرآنی از عصر حاکمیت دینی در دوره ذوالقرنین که دارای حکومتی دینی مقتدر و بهرهمند از همه امکانات مادی و معنوی بود(کهف آیات 83 و 84) و تبیین ظلمستیزی و کفرستیزی آن حکومت دینی (کهف آیات 83 تا 88) و حمایت از محرومان در مناطق آباد آن روز جهان (کهف آیات 83 تا 97) به خوبی تبیین میکند که حکومت دینی صالح چه اهداف و کارکردی دارد و کارویژههای حکومت و دولت دینی چیست.
به سخن دیگر در این آیات تبیین شده که دولت دینی و حاکمیت صالحان دارای ویژگیهایی چون کارآمدی و آسایش و امنیت و کفرستیزی در کنار ظلمستیزی و برپایی عدالت و حمایت از محرومان و بینوایان میباشد.
در حقیقت هم از مشروعیت دینی برخوردار است و هم از مشروعیت سیاسی و مقبولیت و رضایتمندی عمومی و جامعه و هم اینکه دارای کارآمدی است و نیازهای مردم را به درستی با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی برآورده میکند. همین مسئله را میتوان در تصویری که قرآن از حکومت دینی و صالح حضرت سلیمان(ع) و حضرت داود(ع) در آیات 102 سوره بقره و یا 16 تا 18 سوره نمل و 34 تا 38 سوره ص ارائه داده مشاهده کرد.
حکومت صالحان که خداوند در آیه 105 سوره انبیاء و آیه 55 سوره نور وعده و نوید تحقق آن را داده حکومت واحد جهانی است که به دست بندگان صالح خداوند ایجاد و مدیریت میشود. این بدان معناست که همه گستره زمین دارای حکومت واحد خواهد بود و تعدد حکومتها و تنوع روشهای حکومتی از میان میرود و در نهایت در پایان تاریخ یک روش و شیوه مدیریت دولت و جامعه بر زمین چیره میشود.
اندیشمندان غربی حکومت لیبرال دموکراسی را حکومت واحد جهانی معرفی میکنند و حتی برای تحقق آن با بهرهگیری از زور و قدرت میکوشند تا روند دموکراسی سازی لیبرال را جهانی سازند و در این راه از همه ابزارهای پیشرفته و رسانهای بهره میگیرند و با روان شناسی و جامعهشناسی و علوم دیگر آن را تقویت میکنند.
با این همه به نظر میرسد که تلاشهای آنان هر چند بیانگر یک گرایش طبیعی بشر برای حکومت و مدیریت واحد جهانی است ولی در مصداق دچار اشتباه شدهاند.
گزارشهای همه کتب وحیانی از تورات و زبور و قرآن بر این نکته تکیه دارد که در نهایت حکومت واحد جهانی که در گستره زمین تحقق خواهد یافت، حکومت دینی مبتنی بر آموزههای وحیانی است. این آموزههای وحیانی که از آدم تا خاتم (ص) از سوی خداوند فرو فرستاده شده در نهایت به شکل اسلام معرفی شده است.
بنابراین قرآن بهروشنی در آیات 105 تا 107 سوره انبیا بیان میکند که تحقق حکومت جهانی صالحان و حکومت دینی مومنان در آخر الزمان به عنوان یک جبرتاریخی و فلسفه تاریخ بشری، تنها در پرتو اسلام و رسالت پیامبر اکرم (ص) خواهد بود.
چنین تفکری موجب شده است که مومنان برای دستیابی به این هدف همواره تلاش و کوشش جدی خود را براساس برنامهای برای جهان تدوین و عملی کنند و هرگز به صورت مقطعی و یا در دایره محدود زمان و مکان تفکرو یا عمل نکنند.
خداوند با اشاره به همین تاثیرگذاری اعتقاد در عمل، بر حاکمیت نهایی صالحان بر زمین تاکید میکند و آن را عاملی مهم درعبودیت و بندگی خداوند بر میشمارد.(انبیاء آیات 105 تا 106)
به سخن دیگر، مژده حکومت جهانی صالحان دارای دو کارکرد است، یکی آنکه درمردم انگیزه حرکت و فعالیت ایجاد میکند و دیگر آنکه عبودیت را در ایشان تقویت میکند؛ زیرا راه دستیابی به حکومت جهانی در قرآن مشروط به عبودیت و درستکاری مردمان دانسته شده است و همین مسئله موجب میشود تا شخص برای رسیدن به سعادت دنیوی نیز عبودیت را ملاک و معیار قرار دهد.
در عصر حاکمیت صالحان هر گونه کفر و ارتداد به معنای فسق و خروج از راه حق تلقی میشود (نور آیه 55) تا دانسته شود که حکومت صالحان حکومت اهل حق و به دور از فسق و فجور است و در مسیر تعالی و کمال انسانی گام بر میدارد.
آیات 55 تا 57 بر فلسفه تاریخی و جبر تاریخی حکومت صالحان در آخرالزمان تاکید میکند و آن را حکم قطعی الهی برمی شمارد.
این بدان معناست که کافران و یا هر عامل دیگری نمیتواند از تحقق حکومت واحد جهانی مومنان و صالحان جلوگیری کند. اطلاق واژه صالحان بر مومنان از آن روست که ایمان در زمانی که همراه با عمل صالح باشد معنا و مفهوم واقعی مییابد.
لذا در برخی از روایات تنها عمل صالح را ایمان میداند و حتی قول به ایمان را بخشی از عمل صالح قرار میدهد تا معلوم شود که آنچه ملاک در ایمان است تنها عمل صالح میباشد. بنابراین کسانی حاکمیت و حکومت واحد جهانی را به دست میگیرند که انسانهای صالح و درستکاری باشند.
آیه 5 سوره قصص بر واژه استضعاف تاکید دارد؛ زیرا مستضعفان همان تودههای مردم هستند که امکان و فرصت برابر برای رشد و تعالی نیافتند. این بدان معنا خواهد بود که درنهایت تاریخ این تودههای مردم هستند که حکومت را در دست خواهند گرفت و طبقات عالی اجتماعی تاثیری در دولت و مدیریت آن نخواهند داشت.
به سخن دیگر، حکومت صالحان همان حکومت انسانهای مومن و صالحی است که توده مردم میباشند و از مقام و اعتبار اجتماعی و طبقاتی برخوردار نیستند. این همان معنای دیگر مشارکت تودهها در عرصه حاکمیت و حکومت است که به طور واقعی دردولت صالحان تحقق خواهد یافت.
دولت اسلامی ایران تجربهای مقدماتی برای تحقق بخشی به این مفهوم است، هر چند تا اهداف و وظایف خود فاصله زیادی دارد ولی گامهای مطمئنی از سوی مردم و خردمندان و صالحان جامعه به آن سو برداشته میشود و زمینه و فرصت تحقق دولت صالح جهانی را میدهد.