نوگرایی اسلامی (۱) (پرسش و پاسخ)
پرسش: از منظر آموزه های وحیانی نوخواهی یا نوگرایی تا چه حد مورد توجه و عنایت قرار گرفته و شرایط و ضوابط کلی آن کدام است؟
پاسخ:
دلایل نوگرایی اسلامی
اسلام و آموزههای حیاتبخش و انسانساز آن برای همه عصرها و نسلها راهنمای عمل و نقشه راه و حجت است. بنابراین مردم در هر عصری باید این تعالیم وحیانی و سعادتآفرین را برای رفع نیازهای مادی و معنوی خود تعیینکننده و کارآمد ببینند، تا در پرتو عمل به آنها حیات طیبه انسانی و الهی خود را به دست آورند.
بنابراین نوگرایی اسلامی و انطباق آموزههای وحیانی و تعالیم اسلام با مقتضیات زمان و حوادث جدید لازمه جاودانگی این ارزشها و دین مبین اسلام است. اسلامی که دین جاودانی و جهانی است و برای زندگی بشر در همه قرون و اعصار برنامه عملی ارائه میدهد. پیشرفت علمی بشر هرگز نتوانسته و نمیتواند دین را از صحنه اجتماع خارج سازد.
1- اجتهاد عاقلانه و منطقی
دین اسلام با پدیده نوگرایی برخورد عاقلانه و منطقی دارد و با یک رویکرد اجتهادی و پذیرش نکات مثبت و کنار گذاشتن نکات منفی آن، راه را بر هرگونه تحجر و ارتجاع میبندد. آری اسلام هر پندار و کرداری را تنها به وصف دیرینگی و کهنگی و سنتی بودن، مرجع و حجت نمیداند. ضمن اینکه هیچ نظر و عملی را تنها به دلیل تازگی و نو بودن، امضاء و تایید نمیکند. انسانی که در آرمان اسلام تصویر میشود، نه عقده سنتشکنی دارد و نه تعصب بر قدرتگرایی، تنها دغدغه چنین انسانی، کشف حقیقت و حقانیت و راه رسیدن به تکامل و سعادت است.
2- توجه به کشف علوم و فنون جدید و جمال و زیبایی
با نگاهی به آموزههای متعالی اسلام درمییابیم که این مکتب مترقی هرگز مخالفتی با مظاهر تمدن جدید، شامل تجدد و نوگرایی و پیشرفت ندارد. در مجموع آموزههای وحیانی اسلام از جمله در آیات قرآنی به مسئله زینت و جمال و زیبایی عنایت خاصی مبذول شده است. توصیه قرآن به سیر در طبیعت و کاوش و جستوجو حقایق تازه و دستاوردهای نو، تنها برای مطالعات تاریخی و جغرافیایی نیست، بلکه سفارشی است برای کسب علوم و فنون جدید و دستیابی به فناوری روز و پی بردن به اسرار تازه و پیچیده عالم هستی و وجود. شهید مطهری(ره) در این زمینه میگوید: اسلام به شکل ظاهر و صورت زندگی که وابستگی به میزان دانش بشر دارد نپرداخته است، بلکه با قرار دادن هدفها در قلمرو خود و واگذاشتن شکلها و ابزارها در قلمرو علم و فن، از هر گونه برخوردی با توسعه فرهنگ و تمدن، پرهیز کرده و حتی با تشویق عوامل توسعه تمدن، یعنی علم، اراده، همت و استقامت، خود، نقش عامل اصلی پیشرفت تمدن را بر عهده گرفته است. (نظام حقوق زن در اسلام، ص 128)
برخلاف تصور غلطی که دینداری را با پیشرفت و تمدن و به روز شدن در تعارض میبیند، اسلام نه تنها با رشد و توسعه علم و فناوری کاملا موافق است، بلکه بدون اغراق میتوان گفت: تمدن بشری، وامدار زحمات دینداران و در رأس آنان پیامبران بزرگ الهی است. شهید مطهری(ره) در این رابطه مینویسد: «تمدن عظیم و حیرتانگیز جدید اروپایی که چشمها را خیره و عقلها را جبران کرده است، و امروز بر سراسر جهان سیطره دارد، به اقرار و اعتراف محققین غربی، بیش از هر چیز، از تمدن باشکوه اسلام مایه گرفته است. (همان، ص 96)
3- شناخت مقتضیات زمان
در تعالیم و آموزههای وحیانی اسلام، زمانشناسی و آگاهی و شناخت نسبت به مقتضیات زمان و حوادث جدید از جایگاه خاصی برخوردار است. امام صادق(ع) میفرماید: «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» کسی که به (تحولات) زمان خود آگاه باشد، مشکلات و شبهات بر او غالب نخواهد شد (تحفالعقول، ص 261) در همین رابطه امام علی(ع) میفرماید: در نادانی انسان همین بس که در برخورد با پدیدهها و رویدادهای نو، دچار شگفتی شود. (همان)
4- لزوم به کارگیری روشهای تربیتی نوین
در طرحها و برنامههای آموزشی، تربیتی و پرورشی نیز باید به نقش و تاثیرگذاری عنصر زمان توجه کرد. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) میگوید: در هدایت و رهبری نسل امروز باید و لازم است تا تغییر و اصلاح عمیقی در بیان و تبلیغ و کتابها صورت گیرد. باید با منطق، زبان و افکار روز آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری پرداخت» (ده گفتار، ص 185) امام علی(ع) میفرماید: «لاتقسروا اولادکم علی ادابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم» فرزندانتان را به ادب خود مجبور نسازید، چرا که آنان پدیدههای زمان دیگری هستند. (شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 20، قصار102)
ادامه دارد