kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۷۰۴۰
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۶

حاشیه‌نگاری کنگره بزرگداشت علامه مصباح یزدی(ره) نه به عنوان یک خبرنگار

 

ساغندی
ساعت حدود 6:30 صبح شنبه دهم دی ماه است. هوا هنوز روشن نشده و خیابان‌های پایتخت هنوز به جنب و جوش نیفتاده‌اند. اما در نقطه‌ای از شمال شهر‌، تردد اتومبیل‌ها کمی بیشتر از حد معمول به نظر می‌رسد. مجموعه‌ای وسیع در مجاورت اتوبان چمران که به سالن اجلاس سران مشهور است و قرار است در ساعات پیش رو، رویداد ویژه‌ای در آنجا آغاز شود.کنگره‌ای بین‌المللی در بزرگداشت حکیمی مجاهد که از نوادر زمان بود. قله علم و اخلاق و بصیرت که خود را سرباز ولی فقیه می‌دانست و از او به پاس پایداری‌اش در مسیر ولایتمداری، مدال «بصیرت به معنای حقیقی کلمه» و «همواره بر مدار حق» دریافت نمود. حالا دوسال از عروجش گذشته و در اتومبیل نشسته ام تا به دومین کنگره بزرگداشت علامه مصباح یزدی ره برسم. اتومبیل جلوی درب شمالی مجموعه توقف می‌کند و انتظامات برای کنترل اسامی جلو می‌آید. علی‌‌رغم اینکه حضورمان از قبل هماهنگ شده بود، اما پس از چند دقیقه توقف و استعلام انتظامات، اجازه ورود از این درب صادر نمی‌شود و باید از درب دیگری وارد شویم. ظاهرا مهمان ویژه مراسم امروز، شخص رئیس‌جمهور است و حتما دلیل این سختگیری هم همین است. سرانجام از درب غربی وارد می‌شوم و به سمت محل دریافت کارت ورود می‌روم. عوامل اجرایی مراسم همگی جوان‌اند. اغلب دهه هفتادی و شاید هشتادی هم در میان‌شان باشد. یاد جمله‌ای از رهبر انقلاب می‌افتم: من حقیقتا خدا را حمد و شکر می‌کنم که جامعه ما و به خصوص نسل جوان ما به ایشان { آیت‌الله مصباح} خیلی علاقه دارند. بنده از هرکجا که کسب خبر کردم در سراسر کشور، اطلاع یافتم که نسل جوان ما به ایشان شدیدا علاقه‌مند و معتقد و قدردان است.» مظهر صدق این جمله را این‌جا می‌توان عینا دید. جوانانی که با عشق و علاقه‌ای کم‌نظیر، در سرمای سوزنده بامداد شمال تهران‌، سخت در تکاپو هستند تا مراسم بزرگداشت علامه(ره) به بهترین وجه اجرا شود.
کارت ورود را می‌گیرم و به سمت ورودی سالن می‌روم. خبرنگاران هنگام ورود باید تمامی دستگاه‌هایشان را برای بازرسی تحویل دهند‌، اما من بدون دوربین یا ضبط صوت وارد می‌شوم. این جا به عنوان خبرنگار نیامده‌ام. به عنوان کسی آمده ام که حیات فکری اش را مدیون نور‌اندیشه «مصباح» است و اگر هنوز در تندباد فتنه‌ها و شبهات آخرالزمان دچار تزلزل نشده‌ام‌، از برکت آشنایی مختصری با‌اندیشه‌های این عالم عظیم‌القدر بوده است. حالا آمده‌ام تا قدری از دینم را به استادم ادا کنم. از سرسرا می‌گذرم و وارد سالن اصلی می‌شوم. به هرطرف که نگاه می‌کنم‌، شخصیت‌های برجسته‌ای می‌بینم که حضور هرکدام شان به تنهایی، وزنه‌ای برای یک مجلس است. مجری روی سن می‌رود و جمله‌ای از رهبر انقلاب قرائت می‌کند: «تکریم آقای مصباح، تکریم راه حق و نشان‌دادن مصداق و الگوی شایسته است.» عبارتی که فلسفه برپایی این مراسم را به روشنی بیان می‌کند. بعد از مقدمه مجری‌، فرزند ارشد علامه روی سن می‌رود و به مهمان‌ها خوش‌آمد می‌گوید. یاد آن شب غم‌انگیز می‌افتم که خبر رحلت علامه به دستمان رسید و فورا به بیمارستان محل بستری ایشان رفتیم. آنجا برای اولین بار، حجت‌الاسلام علی مصباح را دیدم که در اوج مصیبتی عظیم،وقاری حیرت‌انگیز داشت. پس از سخنان کوتاه ایشان‌، مجری بشارت ویژه‌ای می‌دهد و آن اینکه قرار است راس ساعت 9:30 بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت علامه(ره) برای نخستین بار پخش شود.
لحظات انتظار تا ساعت موعود‌، با اجرای زیبای گروه سرود شمیم ولایت و سخنرانی پروفسور لگنهاوزن، خیلی زود سپری می‌شود. پروفسور لگنهاوزن گرچه انگلیسی صحبت می‌کند، اما بیانش، شیوایی خاصی دارد که باعث می‌شود مفهوم کلامش را متوجه شوم. استاد سابق فلسفه دانشگاه تگزاس از فضائل علامه مصباح(ره) می‌گوید و او را یک فیلسوف واقعی می‌نامد. سرانجام ساعت 9:30 فرا می‌رسد و مانیتورهای بزرگ سالن‌، مزین به تصویر رهبر انقلاب می‌گردد. حضرت آقا حرف آخر را در جمله اول می‌زند: بزرگداشت آیت‌الله مصباح از واجبات کارهای حوزه و روحانیت و ما و همه است. « می‌توانم حس کنم دست‌اندرکاران این مراسم با شنیدن این جمله چه حلاوتی رادر ذائقه دل احساس می‌کنند از اینکه در راه این واجب، قدم برداشته‌اند و البته چه مسئولیت سنگینی بر دوش سایر کسانی است که مخاطب حرف ولی‌اند.
حضرت آقا در ادامه از جامعیت منحصربه‌فرد علامه(ره) می‌گوید و علاج خسارت درگذشت ایشان را ادامه راه ایشان و ابتکارات ایشان می‌داند. طرح ولایت‌، موسسه امام خمینی(ره) و کتاب‌های ایشان، سه نمونه‌ای است که آقا مثال می‌زند که نباید تعطیل شوند. رهبر انقلاب با موشکافی جالب توجهی در مورد نشر‌اندیشه‌ها و آثار علامه سخن می‌گوید و حتی در مورد نحوه انتشار صوت‌های ایشان در فضای مجازی هم پیشنهادات عملیاتی می‌دهد. حیرت‌آور است که نشر‌اندیشه‌های علامه مصباح(ره) چقدر برای ایشان اهمیت دارد که حتی در جزئیات هم ورود می‌کنند. در طنین صدای حضرت آقا گرفتگی خاصی احساس می‌کنم که گویا از حزن عمیق سالگرد از دست دادن دو یاور خود است که یکی عمارگونه بود و دیگری مالک‌وار. به راستی تصادفی بود که عروج علامه(ره)‌، ساعاتی قبل از سالگرد پرکشیدن حاج‌قاسم رخ داد؟
بیانات رهبری که تمام می‌شود، حاضران استراحتی کوتاه می‌کنند و دقایقی بعد‌، عوامل اجرایی به تکاپو می‌افتند. فردی چهارشانه روی صندلی کنارم می‌نشیند که مشخص است از محافظان رئیس‌جمهور است. آیت‌الله رئیسی وارد می‌شود و حضار با تکرار «صلّ علی محمد / یاور رهبر آمد» به او خوش‌آمد می‌گویند. رئیس‌جمهور برخلاف انتظار سخنرانی تقریبا مفصلی می‌کند که شرحش در این‌جا ممکن نیست. در میانه سخن، ناگهان ساکت می‌شود و حضار را دعوت به صلوات می‌کند. گردن می‌کشم و آیت‌الله جنتی را می‌بینم که با همان قامت خمیده ولی باصلابت‌، وارد مجلس می‌شود. رئیس‌جمهور به او خیرمقدم می‌گوید و همچنین خیرمقدم به فرزند ارشد رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام سیدمصطفی خامنه‌ای که حالا متوجه حضورش شده‌ام. سخنرانی آیت‌الله رئیسی که تمام می‌شود، آقای بهزادیان پیام مفصل دبیرکل حزب‌الله لبنان به کنگره بزرگداشت را قرائت می‌کند. سیدحسن نصرالله قبلا در مصاحبه‌ای، حزب‌الله را تجلی‌اندیشه سیاسی علامه مصباح(ره) در لبنان دانسته بود و حالا هم ایشان را‌اندیشه‌ای نورانی،دوستی گرانسنگ و دستی حمایتگر برای حزب‌الله می‌خواند و به نمایندگی از همرزمانش، پیمان می‌بندد که « بر همان خواست ایشان، که بر وفق آن تلاش می‌کرد و دیگران را دعوت می‌کرد» حرکت کنند.
دقایقی بعد آیت‌الله رجبی، شاگرد دیرین و خلف صالح علامه(ره) در موسسه امام خمینی(ره) سخنرانی می‌کند که نور چهره‌اش، یادآور سیمای حضرت استاد است. با پایان سخنرانی، نوای اذان ظهر طنین‌انداز می‌شود. برنامه‌های کنگره بعدازظهر هم ادامه دارد‌، ولی من پس از اقامه نماز‌، سالن اجلاس را ترک می‌کنم و رهسپار دفتر کیهان می‌شوم. به عنوان خبرنگار نیامده بودم‌، ولی تصمیم می‌گیرم از آنچه چشم‌ها و گو‌ش‌هایم از عظمت و زیبایی این مراسم درک کرده‌اند‌، برای غایبان بنویسم.