kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۵۵۳۵
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۵
در استقبال از هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت

سینمای آزادی و آزادگی

 
 
 
آرش فهیم
سینمای مقاومت چیست و کارکرد امروزی آن چگونه است؟ بسیاری سینمای مقاومت را معادل سینمای دفاع مقدس می‌پندارند درحالی که این گونه نیست و با وجود برخی مشترکات، سینمای مقاومت، متفاوت است.
 سینمای دفاع مقدس که شکل بومی سینمای جنگ به شمار می‌رود، یک ژانر محسوب می‌شود در حالی که مقاومت یک گفتمان است که می‌تواند بر فیلم‌هایی در ژانرهای مختلف و با موضوعات گوناگون سایه بیفکند؛  سینمای دفاع مقدس، راوی جنگ تحمیلی و جنبه‌ها و عواقب و عوارض مختلف آن است، سینمای مقاومت اما هر فیلمی که محور آن مبارزه و مقابله انسان‌ها و جوامع انسانی با موانع رهایی و رستگاری‌شان باشد را در بر می‌گیرد؛ از درون آدمی گرفته تا مسائل اجتماعی و کشمکش‌های بین المللی. 
خالی از لطف نیست که یادآوری کنیم، انقلاب و دفاع مقدس، دو مقطع تاریخی به هم پیوسته هستند که تجلی ایستادگی ملت ایران در برابر تجاوزات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هویتی و نظامی اغیارند. این بخش از تاریخ معاصر ما، زمینه ساز شکل گیری یک فرهنگ مقاومت شد که امروز به وسیله ابزارهای هنری و رسانه‌ای باید به روز رسانی و تجهیز و تکمیل شود. به این دلیل که امروز هم ایرانیان در اوج مقاومت در برابر یک جنگ ترکیبی و پیچیده و سهمگین قرار دارند که نیازمند سینمایی برای بازنمایی و روایت این جنگ امروزین است. 
البته جنگ امروز، پیچیده‌تر و سخت‌تر از جنگ تحمیلی است و همین ترکیبی و پیچیده بودن، ایجاب می‌کند که نگاه و چارچوب تعریف سینمای مقاومت هم گسترش و عمق و پیچیدگی بیشتری داشته باشد. این دوره، هم با مسائل مختلف اقتصادی و اجتماعی داخلی دست به گریبان هستیم و هم تهاجمات خارجی و رسانه‌ای که سینمای مقاومت همه آن‌ها را در بر می‌گیرد. 
سینمای مقاومت الگويي از سينماي منتقد اجتماعي و مخالف وضع موجود است. آثاری که در چارچوب سینمای مقاومت می‌گنجند با برساختن فضاي دفاع از حق در مقابل باطل و بازنمايي مبارزان اين جبهه به عنوان انسان كامل يا انسان در جست و جوي تكامل، عالمي ديگر و آدمي ديگر را ترسيم مي‌كنند.سینمای مقاومت، ترويج‌دهنده تسليم‌ناپذيري در  مقابل هرگونه ركود، واپسگرايي، 
بي‌عدالتي، غربزدگي، استعمار و جنگ و تجاوز هستند. رگه‌هایی از این نوع نگاه را در برخی فیلم‌های تولید شده طی چهار دهه گذشته دیده‌ایم. «مهاجر»، «ديده‌بان»، «حماسه مجنون»، «سجاده آتش»، «از كرخه تا راين»، «هور در آتش»، «پرواز در شب»، «آژانس شيشه اي»، «ميم مثل مادر»، «نفوذی»، «خداحافظ رفیق»، «دیوانه از قفس پرید» و... همگي، داراي ويژگي‌هاي مذكور هستند؛ انسان‌هایی در جست و جوی حق که خود را فدای حقیقت می‌کنند. فيلم هاي متأخر اين ژانر نيز واجد همين رويكرد انقلابي- انتقادي هستند. فيلمي چون «به كبودي ياس» به كارگرداني جواد اردكاني را مي توان يكي از معترض ترين آثار سينمايي ايران در چند سال اخير دانست. در اين فيلم مي بينيم كه با معرفي يك الگوي اسطوره اي به نام «عبدالحسين برونسي» چگونه به رفتارهايي چون تجمل گرايي و فاصله با مردم حمله مي‌شود. همان طور كه در فيلم نمايش داده مي شود، شهيد برونسي، سرداري بود كه از راه بنايي تأمين معاش مي كرد و هنگامي هم كه از سوي مسئولان، يك فرش به او هديه داده شد، آن را نپذيرفت و پس فرستاد. آيا ترسيم اين منش، نوعي انتقاد از برخي سياستمداران و مسئولان نيست؟ 
با این نگاه، فیلمی چون «بچه‌های آسمان» و در سطحی پایین‌تر، آثاری چون «تنهای تنهایی تنها»، «دهلیز»، «بیست و یک روز بعد» و ... هم که به شکوفایی گوهر انسانی در تلاطم فراز و نشیب‌های روزگار می‌پردازند نیز در زمره سینمای مقاومت قرار می‌گیرند. همچنین فیلم‌هایی چون «ملک سلیمان»، «یتیم‌خانه ایران» که درباره ایستادگی در مقابل ظلم در گذشته می‌پردازند، نمونه‌هایی از سینمای مقاومت در ژانر تاریخی هستند.
در شرایط امروز، جای برخی موضوعات در سینمای مقاومت خالی است؛ افشاگری کانون‌های فساد و راهزنی اقتصادی، پرده‌برداری از برده‌داری مدرن در قالب اقتصاد سرمایه‌سالار، روشنگری درباره رسانه‌های فارسی زبان وابسته داخلی و خارجی، آگاه‌سازی پیرامون نهادهای جنگ طلب خواستار جنگ و تحریم ایران، رسواسازی گروه‌های فشار بین‌المللی، تجلیل و ستایش از مدافعان حرم و مستشاران نظامی ایران در منطقه و تحسین ایستادگی ملل گوناگون در برابر باج‌خواهی زیاده‌خواهان از یمن گرفته تا ونزوئلا و ... جایشان در سینمای ما خالی است. 
جشنواره فیلم مقاومت که در آستانه برگزاری هفدهمین دوره است، ضمن نمایش و حمایت از آثار تولیدی در حوزه مقاومت، باید کارزاری برای جریان‌سازی تولید فیلم درباره این موضوعات و پر کردن خلأها باشد.
این گونه قطعا، جشنواره فیلم مقاومت به عنوان راهبردی‌ترین رویداد هنری-رسانه‌ای ایران، ظرفیت تبدیل شدن به آلترناتیو جشنواره‌ها و جوایز غربی را دارد. مقاومت، مفهومی است که برای همه فعالان هنری که در پی معنویت، عدالت، صلح و آزادی ملت‌ها هستند جذابیت دارد. اگر این مفهوم در قالب یک جشنواره سینمایی تبلور پیدا کند، می‌تواند تبدیل به یک جبهه سینمایی شود.
 همان‌طور که امروز ایران در عرصه نبرد دفاعی و نظامی، امید همه مظلومان و کشورهای مستقل است و راه ابرقدرت‌ها را سد کرده، در عرصه فرهنگی و به ویژه سینمایی نیز باید چنین جایگاهی داشته باشد.
 از این رو، متولیان جشنواره مقاومت باید پا را از برگزاری یک جشنواره یک هفته ای فراتر بگذارند و این جشنواره را تبدیل به یک قرارگاه یا جبهه بین‌المللی برای سینمای مستقل جهان کنند؛  اهمیت جشنواره فیلم مقاومت از جشنواره فیلم فجر بیشتر است، چون برخلاف جشنواره فجر که خنثی و بی‌هویت شده است، جشنواره فیلم مقاومت تجلی‌گاه اصلی‌ترین شاخصه‌های فرهنگی و هویتی ایرانیان است و به اساسی‌ترین و راهبردی‌ترین مسائل ملی و بین المللی کشورمان در حوزه سینما می‌پردازد.
به همین دلیل هم جشنواره فیلم مقاومت باید به صورت سالانه برگزار شود. چرا که مقاومت، قبل از اینکه مفهومی نظامی و سیاسی باشد، یک مفهوم فرهنگی است؛ مقاومت ذات فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی است. به همین دلیل هم سینمای ملی ما اصلا سینمای مقاومت است.
 یکی از اتفاقات استراتژیک خوبی که در دوره‌های اخیر این جشنواره رخ داده اما کمتر درباره آن بحث شده است، حضور هنرمندان عراقی در جشنواره مقاومت است. با توجه به اینکه جشنواره مقاومت در دوره‌های پیشین به مناسبت سالگرد آغاز جنگ تحمیلی برگزار می‌شد، همراهی فیلمسازان و سینماگران عراقی با این جشنواره به این معناست که آنهایی که این جنگ را به دو ملت ایران  و عراق تحمیل کردند،  در اهداف خودشان شکست خورده‌اند و الان ایرانی ها و عراقی ها در اوج دوستی و صمیمیت و در یک جبهه مقابل استکبار هستند.
ای کاش روی این موضوع مانور تبلیغاتی گسترده ای انجام شود و به خصوص در رسانه‌های بین المللی به این اتفاق دامن زده شود. 
هنرمندان مستقل و مخالف نظام سلطه که در محافل مشهور سینمایی،  مغضوب و محروم هستند،  به جایی برای درخشیدن و خودنمایی نیاز دارند که جشنواره فیلم مقاومت بهترین فضا برای پر کردن این جای خالی است.
جشنواره فیلم مقاومت، در داخل کشورمان نیز باید به یک جبهه قدرتمند برای دفاع از سینمای ملی و شریف کشورمان تبدیل شود. سینمایی که سال‌هاست به دلیل غفلت یا تغافل برخی از مدیران، تضعیف شده است. امروز چشم امیدمان به فیلمسازان مقاومت است که سینمای ایران را از تنگنای فیلم‌های بنجل و بیمار فیلمفارسی و آثار شبه روشنفکرانه نجات دهند.