فوتبال ایران باز هم میتواند(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
درباره آینده فوتبال کشور و تیم ملی باید درست و منطقی و دور از احساسات و هیجانات آنی و شاید مهمتر از همه، بدون ترس از ارعاب و القائات جریاناتی که کارنامه تخریبی آنها علیه ورزش و خاصه فوتبال، اظهر منالشمس است، تصمیم گرفت. در چند روز اخیر و بعد از پایان کار ملیپوشان در جام جهانی، به طور طبیعی در اینجا و آنجا و این و آن رسانه، بحثها و مسائلی مطرح میشود که در یک تحلیل محتوای سریع، انصافا باید بعضی از آنها را منصفانه و منطقی و قابل تامل دانست، اما جنبه احساسی و هیجانی خیلی از این نوشتهها و اظهارنظرها- که بعضاً از زبان چهرههای شناخته شده غیرورزشی هم منتشر شده و میشود- بر جنبههای دیگر آن میچربد. در این میان، اما نکته جالب، سروصدایی است که باندهای مخرب دلالی و ارگانهای رسانهای به راهانداخته و طبق معمول سعی میکنند با القائات و تبلیغات بیامان که توام با ارعاب و تهدید ضمنی هم هست، بر ذهن و فکر و تصمیم افراد و کانونهای سیاستگذار تاثیر بگذارند تا مسیر آینده فوتبال، نه به سمت اصلاح اشتباهات و ترمیم خرابیها و تقویت نقاط قوت، بلکه به سمت و جهتی باشد که منافع زیاده خواهانه و باندی آنها را تضمین کند.
تردیدی وجود ندارد که هر تصمیم درست و منطقی که از سوی مسئولان و مدیران در هر حوزه ای(و اینجا فوتبال و ورزش) اتخاذ شود، تیری است که مستقیما به قلب برنامهها و طراحیهای این جریانات خودخواه و فرصتطلب وارد میشود. وقتی مدیران و مسئولان فوتبال، دو سه ماه پیش، سکان هدایت فدراسیون را در دست گرفتند اعلام کردند که برای اصلاح و سالم سازی فوتبال و مبارزه با جریانات مخل و مزاحم آمدهاند. امیدواریم آقایان کماکان بر سر حرف خود باقی و برای عمل به آن مصمم باشند. شکی وجود ندارد که کسانی که سالهاست به شکل و شیوههای مختلف، زالو وار از خون و منافع فوتبال ارتزاق میکنند و اصلا خود را صاحب و همه کاره آن میدانند، با تمام توان به جنگ هر قدم و حرکت اصلاحی میروند و با توجه به امکانات رسانهای که از آن برخوردارند، به کسانی که قصد اصلاح فوتبال و خراب کردن دکان و کاسبی این افراد و باندهای مخرب و آویزان را دارند، هجوم میبرند و شخصیت و آبروی آنها را بیمحابا آماج تیرهای تهمت خود قرار میدهند.
بنابراین انتظار میرود مسئولان و مدیران (و شخص رئیسفدراسیون) در این کرت و نوبت در مقابل این جریانات زیاده خواه و باجگیرانی که از رسانه و قلم، قداره ساختهاند، با جرات و شهامت بایستند و از جوسازیها و فضاهای مسمومی که پدید میآورند، هراس به دل راه ندهند و فوتبال مستعد ایران را که از حمایت هواداران پرشمار برخوردار است، در مسیر سلامت به حرکت درآورند و بر همین منوال برای چهار سال آینده و صعود و حضور هر چه قویتر و بهتر در جام جهانی، تصمیم گیری و برنامهریزی کنند.
با توجه به اینکه جام ملتهای آسیا حدود یک سال دیگر به میزبانی کشور قطر برگزار میشود، لازم است مسئولان فوتبال برای تصمیمگیری و برنامهریزی درنگ نکنند و وقتی را که واقعا هر لحظه اش طلاست، هدر ندهند و با تشکیل اتاق فکر و جلسات مشورتی- آن هم با بستن راه نفوذ و رخنه فرصتطلبان وعناصر منفعتطلب و با حضور افراد کاربلد و دلسوزی که دغدغه ملی و خدمت به مردم دارند- برای آینده هر چه بهتر این فوتبال، «بهترینتصمیم» را بگیرند.
آنچه روشن است و قابل کتمان نیست، اینکه رقیبان و حریفان درجه اول آسیایی - چه ژاپن و چه کره و استرالیا و...- برای فوتبال خود و ارتقای سطح آن، یا برنامهریزیهای دقیق و هدفگذاریهای کوتاه و دراز مدت کردهاند و یا مثل قطر وعربستان و... هزینههای هنگفت و پول بیحساب در نظر گرفته و در این باره سخت مصمم هستند. در همین دوره جام جهانی دیدیم که سه تیم اول که نام بردیم با نمایش موفق و قابل توجه با پشت سرگذاشتن حریفانی صاحب نام به دور دوم جام صعود کردند. این اتفاق برای ژاپن و کره قبلا هم رخ داده بود و نشان دهنده این است که ما در همین آسیا و جام ملتهای قاره بزرگ هم با حریفان قدر و مطرحی که آلمان و پرتغال و تونس و آرژانتین و... را شکست میدهند روبهرو هستیم و کار آسانی در همین میدان پیش رو نداریم و باز این واقعیت حکایت از آن دارد که « ما هم میتوانیم»، فوتبال ما هم میتواند.
فوتبال ایران در روزگاری که دیگر چندان نزدیک نیست، حرف اول را در قاره آسیا میزد، در روزگاری که امثال ژاپن و عربستان و... در عرصه فوتبال، محلی از اعراب نداشتند. در روزگاری که مرحله نهایی جام جهانی با 16 تیم برگزار میشد و قارههای آسیا و اقیانوسیه مشترکا یک نماینده (نه شش نماینده!) در جام جهانی داشتند، فوتبال ایران در سال 57(1978) به نمایندگی از این دو قاره به مرحله نهایی راه یافت و جزو 16 تیم برتر جهان قرار گرفت.
بچههای امروز فوتبال با توجه به سابقه و واقعیات عینی و قابلیتهای خود و به ضرب تواناییهای ذاتی و انگیزه فردی و غرور وغیرت ملی، بسیاری از بیبرنامگیها و سوء تدبیرها و ضعفهای مدیریتی و بالاخره دشمنی و شرارتهای بدخواهان را خنثی کرده و با حضور تیم ملی در جمع 32 تیم برتر، دل ملت را شاد و چشم مردم را روشن میکنند و خلاصه کاری میکنند که نام ایران عزیز در میان بهترینهای دنیا بدرخشد.
آری براساس آن سابقه و این واقعیات است که هرگز شعار نمیدهیم و با صدای بلند و با جرات اعلام میکنیم که فوتبال ایران باز هم- و بسیار بیشتر از این- میتواند در میادین آسیایی و جهانی اوج بگیرد و افتخار خلق کند، اگر مثل بازیکنان و شیربچههای غیرتمند، « همه» و بیش از همه « مدیران»، غیرت مسئولیت داشته باشیم، به وظیفه خود به بهترین وجه عملنماییم، اراده و برنامه عقلایی داشته باشیم، پول را درست و بجا خرج کنیم، در سلامت فضای فوتبال هر یک به سهم خود کوشا باشیم و(تاکید میکنیم) اجازه ندهیم افراد فرصتطلب وغریبههای آویزان برای این فوتبال تصمیم بگیرند. اگر درست و منطقی رفتارکنیم شک نداشته باشیم که به نتیجه مطلوب هم میرسیم، نه اینکه از امروز به جان هم بیفتیم و به دنبال مشغولیتها و منافع خود باشیم و فوتبال را به دست خلافکارها و شارلاتانمسلکها و دلالی افسار گسیخته رها کنیم و چهار سال بعد که تیم ملی به لطف غیرت و هنر و انگیزه جوانان برومند و دعای خیر مردم به جام جهانی راه یافت، یکی یکی سروکلهمان پیدا شود و سریعترین صعود و... را به نام خود و مدیریتهای مشعشع و انجام وظیفه خالصانه! خود ثبت کنیم.